#بَر_خٰواستِه_اَز_دِل
خوش رقص تر از رقص قلم هیچ نیابی
زیرا به هم آمیخته احساسِ نهان را
بر سینه دفتر بخدا رعشه بیوفتاد
از بس که گِرِه زد به گِرِه قافیههارا
از درد جدایی شدهام شاعر دوران
در طالع من کاشت خدا فاصلههارا
گر در نِگَهم رد غمی هست مداوم
سرمنشاس آن است نگفتم گلههارا
وقتی که زمان قصد ندارد به گذشتن
ناچار به هم میزنم این ثانیههارا
آن دم که دلت تنگ تر از شیشهی عطر است
خواهی به کجا جا بدهی دلهره هارا؟؟
در عالم هستی هر کِه دیدم، دردمند است!
دردا که جهان کرده به زنجیر همگان را:))
#حٓـ_تَکٰآبیـ 🖋
#رویا_نگار🌿