🌺✨🌺
✨🌺
🌺
مرحوم حاج اسماعیل دولابی :
همین ڪه گردی بر دلتان پیدا میشود
↞ یڪ #سبحان_الله بگویید
آن گرد ڪنار می رود.
هر وقت خطایی انجام دادید
↞ #استغفرالله بگویید
که چارہ است.
هر جا هم نعمتی به شما رسید
↞ #الحمدلله بگویید
چون شکرش را به جا آوردی گرد نمیگیرد.
با این سه ذڪر باخدا صحبت ڪنید. صحبت ڪردن با خدا، غم و حزن را از بین می برد
#شهید_علی_جمشیدی
🌷🌷🌷🌷🌷
✅ فرازی از وصیت نامه شهید کربلای خانطومان علی جمشیدی
خوش ندارم این شادمانی را با لباسهای سیاه و غمگین ببینم،غم اگر هست برای بی بی جان حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) هست،برای اربابمان اباعبدالله الحسین(علیه السلام)است و اگر دلتان گرفته روضه ایشان را بخوانید که منم دلم برای روضه ارباب و خانم جان تنگ است.
پدر و مادر عزیزم سرتان را نزد ارباب و بی بی بالا بگیرید. من و تمامی دوستداران به فدای یک نگاه ارباب. اینجوری تازه شما یک مقداری شبیه اهل بیت شدید.
” مردم این زمانه ما را سرکوب می کنند که کجا می روید و برای چه کسی می جنگید؟ اما آنان غافلند که ما خود نمی رویم، گویی ما را صدا می زنند، قلبمان پایمان را به حرکت وا می دارد، جز اینکه دختر علی(علیهم السلام) و سه ساله امام حسین(علیه السلام) بر روی اسم ما مهر شهادت زده اند، من جوابی جز این ندارم که خون ما رنگین تر از قاسم و علی اکبر حسین علیه السلام نیست.”
پنج شنبه 94/10/3
و من الله التوفیق العبدالحقیر علی جمشیدی(حسن فاطمی.)
🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#شبتون_شهدایی
شادی روح مطهر امام راحل وشهدا 🌷 صلوات
🕊🌷🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷
🌷
امام رضـایےام💚
#داستان_واقعی #نسل_سوخته #نویسنده_شهید_سید_طاها_ایمانی #قسمت_۱۲ *═✧❁﷽❁✧═* از روزه گرفتن منع شده
#داستان_واقعی
#نسل_سوخته
#نویسنده_شهید_سید_طاها_ایمانی
#قسمت_۱۳
*═✧❁﷽❁✧═*
توی راه برگشت توی حال و هوای خودم بودم که یهو مادر🧕 صدام کرد
- خسته شدی؟
سرم رو آوردم بالا
- نه چطور؟
- آخه چهره ات خیلی گرفته و توی همه 😒
- مامان آدم ها چطور می تونن با خدا رفیق بشن؟ خدا صدای ما رو می شنوه و ما رو می بینه اما ما نه ...
چند لحظه ایستاد
- چه سوال های سختی می پرسی مادر نمی دونم والا همه چیز را همه گان دانند و همه گان هنوز از مادر متولد نشده اند بعید میدونم یه روز یکی پیدا بشه جواب همه چیز رو بدونه🙁
این رو گفت و دوباره راه افتاد اما من جواب سوالم رو گرفته بودم از مادر متولد نشده اند و این معنای " و لم یولد " خدا بود نا خودآگاه لبخند عمیقی 😊صورتم رو پر کرد
- خدایا میخوام باهات رفیق بشم 😍می خوام باهات حرف بزنم و صدات رو بشنوم اما جواب سوال هام رو فقط خودت بلدی اگر تو بخوای من صدات رو میشنوم👌
ده، پانزده قدم👣 جلو تر مادرم تازه فهمید همراهش نیستم برگشت سمتم
- چی شد ایستادی؟
و من در حالی که شوق عجیبی وجودم رو پر کرده بود دویدم🏃♂ سمتش
هر روز که می گذشت منتظر شنیدن صدای خدا و جواب خدا بودم و برای اولین بار توی اون سن کم کم داشتم طعم شک رو میچشیدم
هر روز می گذشت و من هر روز منتظر جواب خدا بودم
گاهی عمق شک به شدت روی شونه هام سنگینی می کرد 😪تنها در مسیری که هیچ پاسخگویی نبود به حدی که گاهی حس می کردم الان ایمانم رو به همه چیز از دست میدم اون روزها معنای حمله شیاطین👹 رو درک نمی کردم حمله ای که داشتم زیر ضرباتش خورد می شدم
آخرین روز رمضان هم تمام شد و صبر اندک من به آخر رسیده بود شب، همون طور توی جام دراز کشیده بودم ولی خوابم نمی برد از این پهلو به اون پهلو شدن هم فایده ای نداشت
گاهی صدای اذان مسجد 🕌تا خونه ما می اومد و امشب، از اون شب ها بود اذان صبح رو می دادن و من همچنان دراز کشیده بودم 10 دقیقه بعد 20 دقیقه بعد
و من همچنان غرق فکر شک و چراهای مختلف که یهو به خودم اومدم
- مگه تو کی هستی که منتظر جواب خدایی؟
مگه چقدر بندگی خدا رو کردی که طلبکار شدی⁉️
پیغمبر خدا دائم العبادت بود با اون شان و مرتبه بزرگ بعد از اون همه سختی و تلاش و امتحان حبیب الله شد
با عصبانیت از دست خودم از جا بلند شدم رفتم وضو گرفتم و ایستادم به نماز نمازم که تموم شد آفتاب🌞 طلوع کرده بود خیلی از خودم خجالت می کشیدم من با این کوچیکی نیاز حقارت در برابر عظمت و بزرگی خدا قد علم کرده بودم رفتم سجده با کلمات خود قرآن
- خدایا این بنده یاغی و طغیان گرت رو ببخش🙏 این بنده ناسپاست رو
پدرم بر عکس همیشه که روزهای تعطیل حاضر نبود از جاش تکان بخوره عید فطر حاضر شد ما رو ببره سر مزار پدربزرگ توی راه هم یه جعبه شیرینی🍰 گرفتیم
شیرینی به دست بین مزار شهدا🌷 می چرخیدم و شیرینی تعارف می کردم که
چشمم 👀گره خورد به عکسش نگاهش خیلی زنده بود کنار عکس نوشته بودن
- من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی ...
هر کس که مرا طلب کند می یابد،هر کس که مرا یافت می شناسد،هر کس که مرا شناخت،دوستم می دارد،هر کس که دوستم داشت عاشقم💞 می شود،هر کس که عاشقم شود عاشقش می شوم و هر کس که عاشقش شوم او را می کشم و هر کس که او را بکشم خون بهایش بر من واجب است و من خود خون بهای او هستم👌
♻️ادامه دارد...
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_انفال_آیه_۶۳
#تالیف_قلوب_به_دست_خداست
ای پیامبر صلی الله علیه وآله این مومنان مخلص که گرد تو را گرفته اند واز هیچ گونه و فداری مضایقه ندارند قبلا مردمی از هم پراکنده بودند و با یکدیگر دشمنی می کردند خداوند نور هدایت را در دل آنهاپاشید و در میان دلهای آنها الفت ایجاد کرد
واگر تمام آنچه را در روی زمین است خرج می کردی هیچ گاه نمی توانستی در میان دلهایشان الفت ایجاد کنی
ولی این خدا بود که در میان آنها به وسیله ایمان الفت ایجاد کرد زیرا خداوند عزیز است.