کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصلچهارم ( #ایامنوروزومشهد) #قسمت59 فردای روزی که حرکت کرده بود هنوز از
✨﷽✨
#یادت_باشد❤
✍ #فصلچهارم
( #ایامنوروزومشهد)
#قسمتـ60
دلم برای همه چیز تنگ شده بود.
برای پیاده رفتن هایمان،برای بستنی خوردن هایمان،برای شوخی های حمید.
دوست داشتم این چند روزی که وسط دوره مرخصی گرفته بود وتا قزوین آمده بودلحظه ای ازهم جدا نباشیم.
عمه با حمید تماس گرفت وگفت:ناهار تدارک دیده،منتظرماست.
ناهار را که خوردیم حمید چمدانش را باز کرد.
کلی سوغات برایمان آورده بود.
برای من هم چند دست لباس خریده بود.
لباس ها را داخل چمدان مرتب تا کرده بود،وسط هرکدام گل گذاشته بود و بهشان عطر زده بود.
عمه تا این همه خوش سلیقگی حمید را دید به شوخی گفت:
باورم نمیشه توهمون حمیدی باشی که دوره مجردی ازخریدواین جورکارها فراری بودی،دست به سیاه و سفید نمیزدی!
اخه حمید دختر باید لباساشو خودش بیاره خونه بخت،توکه همه چی خریدی!
تاعمه این را گفت همه زدیم زیر خنده،مشخص بود کلی وقت گذاشته وتمام ساعت هایی که کلاس نداشته #دنبالاینبودهکهببیندچطورمیتواندمنراخوشحالکند.
با اینکه هوا به شدت گرم بود ولی تمام یک هفته ای که حمید قزوین بود راباهم گذراندیم.
جاهای مختلف قرارمیگذاشتیم،حتی وسط گرمای ظهر که همه دنبال خنکی کولر وسایه اتاق های خلوت هستند ما دنبال آن بودیم که همه لحظات را کنارهم باشیم.
برخلاف روزهایی که دوره بود این یک هفته خیلی زود تمام شد.
باید برای ادامه دوره ها به مشهد میرفت.
جدایی بار دوم خیلی سخت تر بود.
سعی کردم موقع خداحافظی پیش خود حمید ناراحتی نکنم.چون مبدانستم شغل حمید ازاین ماموریت ها و دوره ها زیاد دارد.
اگرمیخواستم برای هر خداحافظی آه وناله سردهم روی اراده حمید اثر منفی میگذاشت.
چون سری قبل غذای توی راهی اذیتش کرده بود،موقع رفتن برایش ساندویچ خانگی درست کردم.
حمید را که راه انداختم همان جا داخل حیاط کنار باغچه کلی گریه کردم.
پیش خودم گفتم:
ماشانس نداریم،اوایل نامزدیمون که افتاد توی پاییزو زمستون،به خاطر کوتاهی روزها وهوای سرد نمی تونستیم زیاد کنارهم باشیم.
حالا هم که روزها بلندوهوا خوب شده حمید کنارم نیست و دوره داره.
#ادامه_دارد...
التماس دعا🤲🏻🌹
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
آقا بیا و غصه ما را تمام کن❣
#امام_زمان
#ارسالی_شما🍃
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
۩؎بترسیداز گناه
ڪردن در حضور شاهد…
۩؎آن هم شاهدی
ڪه فردا خودش قاضے ست!!
عالم محضر خداست !!!
درمحضر خدا معصیت نڪنیم...
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
4_5796654168110270080.mp3
50.23M
🔊 صوت جلسات🔊
⭕️قرائت دعای #کمیل ، سحر جمعه ۵ مهر ۹۸ ، حرم زینبیه اصفهان
🔻بانوای:
سیدرضانریمانی
التماس دعا
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
۩؎وَارْحَمْشِدَّةَضُرّى
وَفُكَّنۍمِنْشَدِّوَثاقى..
۩؎رحمڪنبهحالزارم...زمینگیرڪردهمـرا
زنجیرهاۍگناه..؛رهایمڪنازاینقفس...🕊
•📖• #دعاۍڪمیل
•🌼• #خدایاعاقبتماراختمبہشهادتڪن
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصلچهارم ( #ایامنوروزومشهد) #قسمتـ60 دلم برای همه چیز تنگ شده بود. برای
✨﷽✨
#یادت_باشد❤
✍ #فصلچهارم
( #ایامنوروزومشهد)
#قسمتــ61
روزهایی که نبود خیلی سخت گذشت.
در ذهن خودم خیال بافی می کردم،می گفتم اگر حمید الان بود با هم می فرفتیم ((چهل ستون))شاید هم می رفتیم فدک((تپه نورالشهدا)).
دلم برای شیرین زبانی ها ومهربانیش لک زده بود،مخصوصا که دوم تیر اولین تولدم بعد از نامزدی کنارم نبود،زنگ زد تلفنی تبریک گفت،کلی شوخی کرد،ناراحت بودم که نیست چون نبودنش برایم سخت شده بود.
حدس زدم که حمید متوجه ناراحتیم شد چون بلافاصله بعد از تماسش چند پیامک فرستاد.
برایم شعر گفته بود و من را((قرة العین))صداکرد،چند متن ادبی هم برایم نوشت وفرستاد.
پایش می افتاد یک پا شاعر میشد،هم متن های خوبی می نوشت هم اوقات شعر می گفت،در کلمه به کلمه متن هایش می شد دل تنگی را حس کرد.
با اینکه می دانستم متن ها واشعار را از خودش می نویسد فقط برای اینکه حال و هوایش عوض کنم نوشتم:((انتخاب های خیلی خوبی داری حمید،واقعا متن های قشنگیه،از کدوم کتاب انتخاب می کنی؟))
بی شیله پیله گفت:منو دست انداختی دختر؟این ها همش دست نوشته های خودمه
نوشتم:شوخی کردم عزیزم،کلمه به کلمه ای که می نویسی برام عزیزه،همشون رو توی یه تقویم نوشتم یادگاری بمونه.
فردا که تماس گرفت از من خواست شعری که دیشب فرستاده بود رابرایش بخوانم.
شعر هایش ملودی وآهنگ خاص خودش را داشت،از خودم من در آوردی یک آهنگ گذاشتم،صدایم را صاف کردم و شروع کردم به خواندن،همه هم غلط ودرهم برهم!
عشقم دست هایم را تکان می دادم ولی هر کاری کردم نتوانستم ریتم شعرش را به خوبی در بیاورم.
حمیدگفت:توبا این شعر خوندن همه احساس من رو کور کردی.
دونفری خندیدیم،گفتم:خب حمید من بلدنیستم خودت بخون.
خودش که خواند همه چیز درست بود،وزن وآهنگ وقافیه سر جایش بود،وسط شعر سکات شد،
گفت عزیزم من میخونم حال نمی ده،تو بخون یکم بخندیم!
#ادامه_دارد...
19.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قرارعاشقی✨هرشب،ساعت 22:00
⇜✾دعــاے فــرجـ ✾⇝
❥﴿بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم﴾❥
«الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.️»
✷اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ✷
✼اگر یک نفر را به او وصل کردی✼
✼برای سپاهش تو سردار یاری...✼
⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
❓آیا انحصار یاران امام زمان به ۳۱۳ نفر، یک نوع تبعیض نیست؟
✅بايد توجّه داشت كه ياران حضرت، منحصر در 313 نفر نيست؛ زيرا حضرت، داراي سه گروه يار است كه گروه اول آنان، 313 نفرند.
✅ اينان، فرماندهان و بزرگان لشكر حضرت محسوب ميشوند و مواليان ايشان اند.
✅طبيعي است كه هر لشكر، تعدادي محدود فرمانده دارد و بقيه، تحت نظر اينان در لشكر حضرت به سر مي برند و امام را ياري ميكنند.
✅ پس اين نوع انحصار، تبعيض نيست، با توجه به اين كه ياران گروه دوم را لشگر ده هزار نفري و ياران گروه سوم را عموم مؤمنان تشكيل ميدهند.
✅ گفتني است که دليل خاصي در اين كه چرا ياران گروه اول ۳۱۳ نفر هستند وارد نشده است.
✅شايد بتوان گفت: اين كه تعداد ياران امام مهدي همچون ياران پيامبر اكرم در جنگ بدر ۳۱۳ نفر است براي آن است كه ياد و خاطره جنگ زيباي بدر زنده شود.
✅جنگي كه مسلمانان عده كمي بودند با تجهيزات نامناسب، و فقط تكيه بر خدا داشته و با ايمان وارد معركه جنگ شدند. هدف حفظ اسلام و دين بود.
✅ امدادهاي خاص و ويژه الهي نازل شد، چنانچه در ابتداي سوره انفال (آيات ۷-۱۷) به آن اشاره شده است. جنگي كه همه گروههاي مسلمان آن زمان، در آن حضور داشتند. افراد سپاه از همه اقشار و سنين مختلف تشكيل شده بود و پيروزي قاطع مسلمانان در آن رقم خورد و بسياري از سران مشرك و كافر سپاه مكه كشته شدند.
📚 کتاب آفتاب مهر؛ پرسش ها و پاسخ هاي مهدوي
#پرسش_و_پاسخ_مهدوي ۱۸🔍
#پرسش_مهدوي
#شبهات_مهدویت
#امام_زمان
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
بوی پیراهن حسین ۱.mp3
6.29M
#تلنگری 🎧
#محرم و تمام فلسفهی عزاداریاش، برای آن است که؛ هر یک نفر از ما، بشود یک زینب (سلاماللهعلیها)، برای حسین زمان خویش!
🔺تمرین زینب شدن خیلی سادهتر از آن است که از ذهن ما میگذرد!
زینب شدن را از کجا باید شروع کرد؟
#بوی_پیراهن_حسین ۱
#شب_زیارتی
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
13.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سیداحمدالموسوی
『 نگرانم ؛
برا روضههات خیلی دلواپسم...•.
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
ﺗـامُحرم
ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ...
ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻧﮑﻨﺪ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻤﺎﻧﻢ !
ﻧﮑﻨﺪ ﺑﻐﺾِ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﺪﺕِ ﻏﻢ
ﻧﻪ ﺑﺒﺎﺭﺩ ؛
ﻧﻪ ﺑﮑﺎﻫﺪ ؛
ﺍﺑﺪ ﺍﻟﺪﻫﺮ ﺑﻤﺎﻧﺪ ؟!
ﻧﮑﻨﺪ ﺍﺷﮏ ﻧﺮﯾﺰﻡ ؟!
ﻧﮑﻨﺪ ﮐﺮﺏ ﻭ ﺑﻼ ﺭﺍ ﻧﺪﻫﯽ
ﺣﻀﺮﺕِ ﺍﺭﺑﺎﺏ ؟!
نکند باز بمانم ؟!
ﻧﮑﻨﺪ ﺑﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺣﺮﻡ؛
ﺍﻫﻞ ﺣﺮﻡ...
ﻣﯿﺮ ﻭ ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ ﻧﯿﺎﻣﺪ ؟!
ﻧﮑﻨﺪ ...!
ﭘﺎﯼِ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺣﺮﻣﺖ ﺑﺎﺯ ﺑﻤﺎند،
ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﺣﺴﺮﺕ ﻭ ﺁﻫﺶ؟!
ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ...
ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻧﮑﻨﺪ ﺩﯾﺮ ﺷﻮﺩ ﺟﺎﯼ ﺑﻤﺎﻧﻢ...🌱!
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
25.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃قسم به اشک چشم رفیه من دلتنگم
🍃با درد دوری دارم یه ساله که میجنگم
🎤 #حمید_علیمی
⏯ #شور
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313