eitaa logo
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
6.5هزار دنبال‌کننده
40.8هزار عکس
11.5هزار ویدیو
512 فایل
با به اشتراک گذاشتن لینک کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ثواب نشر مطالب شریک باشید ./کپی مطالب با ذکر صلوات/ لینک کانال ایتا👇 @Emam_Zamaan_313 تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAEHGwvGjppToruRpFw ارتباط با خادمین @KhadamY @iemeHdi
مشاهده در ایتا
دانلود
「🖤」 - -「🪶」 ‌ به‌یڪ‌سرعتےنماز‌میخونھ‌ بخاطر‌اینڪه‌بره‌با‌فلانی‌چت‌ڪنه! بعد‌از‌نماز‌هم‌نه‌دعایی‌نه‌قرانی ... بابا‌مؤمن-! /: - 「🪶」گنـاه‌يعـنۍ‌خـداحـافظ‌مہدۍ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
﷽ ۞امام مهدی شناسی ۵۸۳۞ ﴿قطع تعلق از ما سِوی الله﴾ 💠؎۩امام باقر علیه السلام در روایتی طولانی، وق
﷽ ۞امام مهدی شناسی ۵۸۴۞ ☘﴿معرفت امام، گامی به سوی اعتدال﴾☘ 💠؎۩در ذیل آیه‌ی شریفه:«ثمً اَورثنا الکتابَ الّذینَ اصطفینا مِن عِبادِنا فَمِنهم ظالمٌ لِنَفسِه و مِنهم‌ مُقتَصِدٌ وَ مِنهم سابقٌ بِالخیرات بِاِذنِ الله ذلكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبير»(سوره ی فاطر ۳۲) «سپس این کتاب را به کسانی از بندگان مان که بر گزیدیم به میراث دادیم . پس بعضی از آن ها ستمکار به خویشند ، و برخی میانه رو هستند و بعضی از آنان به اذن خدا در کار های خیر پیشی می گیرند . این همان فضل بزرگ خداست.» 💠؎۩امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: «…الظّالمُ‌لِنفسِه …لا یَعرِفُ حقَّ الاِمام والمُقتَصدُ، العارِفُ بِحقِّ الاِمامِ والسّابِقُ ‌بالخیرات ، الامام»(کافی ج ۱،ص ۲۱۵) «منظور از ظالم به خود ، کسی است که امام را نمی شناسند ، مقتصد ، عارف به امام و سابق بِالخیرات ، امام است.» 💠؎۩«الظّالمُ‌لِنفسِه» : کسی که امام را نشناسد به خود ظلم کرده است. اگر می‌خواهیم در زمره‌ی ظالمین قرار نگیریم، راهی جز معرفت امام در پیش رو نداریم. 💠ظلم از ریشه ظلمت است. به میزانی که در مسیر شناخت امام گام برداریم، ظلمات وجودمان مرتفع گشته و نور حضرتش در آینه قلب و دلمان منعکس می‌شود. 💠؎۩«مقتصد»: کسی که عارف به امام باشد، فردی میانه رو و اهل اعتدال است. در پرتو معرفت و شناخت نسبت به امام ، میانه روی به زندگی مان حاکم می شود، از افراط و تفریط به دور می‌مانیم و در مسیر کسب فضایل پیش می‌رویم. اعتدال لازمه‌ی کامیابی و رسیدن به ارزش‌های معنوی است. 💠؎۩«خیرُ الامور اَوسَطُها»(بحارالانوار ج ۷۵ ص ۱۱) «بهترین امور، حد میانه آن است.» عدم اعتدال، زیاده‌روی در امور یا کوتاهی و قصور، ما را از کامیابی و موفقیت دور کرده و موجب خروج‌مان از جاده فضیلت و معنویت می‌شود. ۵۸۴ .... ‌ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
••🚫⚠️ [ #دوستی_با_جنس‌مخالف] 🎤میگفت من که دیگه روم نمیشه به امام حسین علیه السلام رو بندازم😢 اینقدر
••🚫⚠️ [ ] خدا تو قرآن گفته:👇👇👇 👀{يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ}👀 یعنی چشمات رو بپوشون 😎 یوسف باش 😇 تا خدا بهترین ها رو نصیبت کنه🍃 اونی که خدا واست بنویسه✍ قشنگ تره ✨ آره داداشم ...قصه اینجوریاست !👌 ‌ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
<🖤🌿› عݪم امام ح‌ـسین'؏' اوݪ بہ دست حضࢪت عباس'؏'بود... بعد بࢪ سࢪ حضࢪت زینب'س'... بانو،قدࢪ چادࢪے‌ڪہ‌بہ‌سࢪ‌ڪࢪدے‌ࢪو‌بدون! ݪطف‌مادࢪمون‌زهرا'س'‌ست مـٰادࢪ‌اجازه‌دادن‌علمداࢪ‌نھضت‌‌امام‌ح‌ـسین'؏'باشے! مࢪاقب‌شیطان‌باش! نذاࢪ‌‌حࢪمت‌چادࢪ‌شڪسته‌بشہ! عݪـمداࢪنھضت‌امام‌ح‌ـسین'؏'بمون‌و‌جا‌نزن! 🔗⃟🖤¦⇢ چادࢪانه ‌ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌پنجم ( #عروسی‌وماه‌عسل) #قسمتــ75 زندگی خوب پیش می رفت،همه چیز بر وفق مر
✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) حمید روی مبل نشسته بود ومشغول مطالعه کتاب ((دفاع از تشیع))بود،محاسنش را دست می کشید وسخت به فکر فرو رفته بود. آن قدر در حال وهوی خودش بود که اصلا متوجه آبمیوه ای که برایش بردم نشد،وقتی دو سه بار به اسم صدایش کردم تازه من را دید،رو کرد به من وگفت: ت‌بگذرونیم. بیا یه برنامه بریزیم که زندگی متاهلیمون با زندگی مجردی فرق داشته باشد. پیشنهاد داد هم صبح ها و هم شب ها یک صفحه قرآن بخوانیم. این شد قرار روزانه ما ،بعداز نماز صبح و دعای عهد یک صفحه قرآن را حمید می خواند یک صفحه را هم من. مقید بودیم آیات را با معنی بخوانیم،کنار هم می نشستیم،یکی بلند بلند می خواند ودیگری به دقت گوش می کرد. پیشنهادش را که شنیدم به یاد عجیب ترین وسلیه جهازم که یک ضبط صوت بود افتادم. زمانی که خانه خودمان بودیم یک ضبط صوت قدیمی داشتیم که با آن پنج جزءقرآن را حفظ کرده بودم. مادرم هم برای خانه مشکترمان به عنوان جهاز یک ضبط صوت جدید خرید تا بتوانم حفظم را ادامه دهم. هر کدام از دوستان وآشنایان که ضبط میدیند می گفتند: مگه توی این دوره وزمونه برای جهاز ضبط هم می دن؟! بعد از ازدواج برای شرکت در کلاس حفظ قرآن فرصت نداشتم،اما خیلی دوست داشتم حفظم را ادامه بدهم. مواقعی که حمید خانه نبود هنگام آشپزی یا کشیدن جاروبرقی ضبط صوت را روشن می کردم و با نوار استا پرهیزگار آیات را تکرار می کردم. گاهی صدای خودم را ضبط می کردم،دوباره گوش می دادم وغلط های خودم را می گرفتم. به تنهایی محفوظاتم را دوره می کردم و توانستم به مرور حافظ کل قرآن بشوم. برای حمید حفظ قرآن من خیلی مهم بود،همیشه برای ادامه حفظ تشویقم می کرد و می پرسید: قرآئت رو دوره کردی؟این هفته حفظ قرائت رو کجا رسوندی؟من راضی نیستم به خاطر کار خونه وآشپزی و این طور کار ها حفظ قرائت عقب بیفته. کم کم هم حمید هم شروع کرد به حفظ قرآن،اولین سوره ای که حفظ کرد جمعه بود. از هم سوال وجواب می کردیم،سعی داشتیم مواقعی که با هم خانه هستیم آیات رو دوره کنیم، در مدت خیلی کمی حمید پنج جزء قرآن را حفظ کرد. ...... ‌ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
▪️امام عسکری علیه السلام: وَ لَا يَزَالُ شِيعَتُنَا فِي حُزْنٍ حَتَّى يَظْهَرَ وَلَدِيَ الَّذِي بَشَّرَ بِهِ النَّبِيُّ- صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ- أَنَّهُ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً، كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً. شیعیان ما همیشه در اندوه خواهند بود تا زمانی که فرزندم مهدی ظهور کند، همان کسی که پیامبر صلی الله علیه وآله درباره‌اش مژده داده که زمین را از عدالت پر خواهد کرد چنانکه از ظلم آکنده شده است. 📚 الامامة و التبصرة ص۲۱.
💔 😔🖤🥀 موج مزن آب فرات بخاطر دل رباب" موج مزن آب فرات دل رقیه شد کباب آبش بدین میمیره آبش ندین میمیره حتی اگه تیر نخوره" به طفل من میمیره 🏴 ‌ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
~id➜|•@mola113•|↰_۲۰۲۱_۰۸_۱۵_۱۹_۰۳_۴۲_۸۳۸.mp3
7.41M
[💔] 🎤•|کربلایۍ‌‌جوادمقدم|• 🔊زمینه_لالا‌گُل‌پَرپَربِخواب‌اصغَر مادَرِت‌کِه‌شیرنَداره..؛💔🖤•~ ݐࢪۅڢٵێݪ .ٵسٺۅࢪێ .ٵݦٵݦ زݦٵنێ ها 🥀🖤 https://eitaa.com/joinchat/3441623169C9f835af91f
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌پنجم ( #عروسی‌وماه‌عسل) #قسمتــ76 حمید روی مبل نشسته بود ومشغول مطالعه ک
✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) یک ماهی از عروسی گذشته بود که حسن آقا ما را برای پاگشا شام دعوت کرد. در حال آماده شدن نگاهم به حمید افتاد که مثل همیشه با حوصله در حال آماده شدن بود. هر بار برای بیرون رفتن داستانی داشتیم، تیپ زدنش خیلی وقت می گرفت. عادت داشت مرحله به مرحله پیش برود،اول چندین بار ریشش را شانه زد،جوراب پوشیدنش کلی طول کشید،چند بار عوض کرد تا رنگش را با پیراهن وشلواری که پوشیده ست کند بعد هم یک شیشه ادکلن را روی لباس هایش خالی کرد. نگاهم را از او گرفتم وحاضر وآماده روی مبل نشستم تا حمید هم آماده شود،بعد از مدتی پرسید: خانوم تیپم خوبه؟بوکن ببین بوی ادکلنم رو دوست داری؟ گفتم:کُشتی منو با این تیپ زدنت آقای خوش تیپ،بریم دیر شد. اما سریال آماده شدن حمید همچنان ادامه داشت ، چندین بار کتش را عوض کرد،پیراهنش را جا بجا کرد و بعد هم شلوارش را که می خواست بپوشد روی هوا چند بار محکم تکان داد، با این کارش صدایم بلند شد که: حمید گَردو و خاک راه ننداز،بپوش بریم. بارها می شد من حاضر و آماده سر پله ها می نشستم،جلوی در می گفتم: ((زود باش حمید،زود باش آقا!)). در نهایت قرار گذاشتیم هر وقت می خواستیم بیرون برویم از نیم ساعت قبل حمید شروع کند به آماده شدن! تازه بعد از نیم ساعت که می خواستیم سوار موتور بشویم می دیدی یک وسلیه را جا گذاشته. یک بار سوییچ موتور،یک بار کلاه ایمنی،یک بار مدارک،وقتی برمی گشت باز هم دست بردار نبود،دوباره به آینه نگاهی می کرد و دستی به لباس هایش می کشید. بعد از مهمانی عمه هزار تا گردوی دو پوست تازه به ما داد که فسنجان درست کنیم. به خانه که رسیدیم گردو ها را کف آشپزخانه پهن کردم تا بعد از خشک شدن آن ها مغز را کنم.بگذریم از اینکه تا این گردو ها خشک بشوند حمید بیشتر از صدتایش را خورده بود. توی پذیرایی جلوی تلویزیون می نشست ،به گردو ها نمک می زد و می خورد. روز سه شنبه دانشگاه برنامه داشتیم،از اول صبح به خاطر برگزاری همایش کلا سر پا بودم. ساعت دوازده بود که حمید زنگ زد و گفت که برای یکسری کار های بانکی مرخصی گرفته و الان هم رفته خانه. پرسید برای ناهار به خانه می روم؟گفتم: حمید جان ما همایش داریم احتمالا امروز دیر بیام،تو ناهار تو خوردی استراحت کن. ساعت پنج عروب بود که به خانه رسیدم،حمید مثل مواقع دیگری که من دیرتر از او به خانه می رسیدم تا کنار در استقبالم آمد. از در پذیرایی که وارد شدم به حمید گفتم: از بس سرپا بودم و خسته شدم حتی یه دقیقه هم نمی تونم بایستم. بعد هم همان جا جلوی در نقش زمین شدم. کمی که جان گرفتم به حمید گفتم: ببخش امروز که تو زود اومدی من برنامه داشتم نتونستم بیام،حتما تنهایی توی خونه حوصلت سر رفته از بیکاری. جواب داد:همچنین هم بیکار نبودم،یه سر بری آشپزخونه می فهمی. حدس زدم که ناهار گذاشته یا برای شام از همان موقع چیزی تدارک دیده باشد. وارد آشپزخانه که شدم تمام خستگیم در رفت،با حوصله اکثر گردو ها را مغز کرده بود و فقط چندتایی مانده بود. وقت هایی که حوصله اش می گرفت کار هایی می کرد کارستان،گفتم: حمید جان خدا خیرت بده،با این وضعیت کلاس و دانشگاه مونده بودم با این همه گردو چکار کنم. حمید در حالی که با خوشحالی مغز گردو های داخل سینی را این طرف وآن طرف می کردگفت: فرزانه ببین چقدر گردو داریم،یعنی تو می تونی هر روز برای من فسنجان درست کنی! ..........
✨هرشب،ساعت 22:00 ⇜✾دعــاے‌ فــرجـ ✾⇝ 🖤ای بیقرار یار فرج بخوان با چشم اشکبار،دعای بخوان 🖤عجّل علی ظهورک و یابن الحسن بگو پنهان و آشکار دعای فرج بخوان🙏
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
❓آیا ناظر بودن امام زمان بر اعمال ما، منافاتی با ستّار بودن خداوند ندارد؟ ✅ بر اساس روايات مختلف، ا
❓زندگی امام زمان بعد از ظهور چگونه است؟ ✅معمولا وقتى بندگان دنيا، به مقام و منصبى يا پست حکومتى برسند، نحوه زندگيشان عوض شده، و تجملات و ريخت و پاش روز به روز بالا مى گيرد، اما امامان معصوم و اولياء الهى چنين نبوده و نخواهند بود، بلکه در بعضى از موارد، زندگى خود را سخت تر از گذشته انتخاب مينمودند. ✅ زيرا عمل ايشان، براى مردمانى که تحت پوشش حکومت او قرار گرفته اند، سرمشق والگو ميباشد. با در نظر گرفتن اين موضوع که قسمت مهمى از جرايم و جنايات و مفاسد اجتماعى از تجمل پرستى و پر زرق و برق شدن زندگى، و تشريفات بيهوده و پر خرج و کمرشکن آن سرچشمه ميگيرد، يکى از دلايل برچيده شدن مفاسد در دوران حکومت امام مهدى روشن مى گردد. ✅ در حديثى از امام رضا چنين آمده: (لباس قائم چيزى جز پارچه خشن نيست، و غذايش نيز تنها غذاى ساده و کم اهميت است). 📚 منتخب الاثر، ص ۳۰۷ از امام صادق نيز نظير اين روايت در اثبات الهداه، ج ۷ ص ۷۹ نقل شده است. ۲۸ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
YEKNET.IR - zamine - shabe 7 moharram1399 - amir kermanshahi.mp3
8.37M
🔳 🌴اخم نکن خنده بیشتر به چشمات میاد 🌴چنگ نزن قلبم از جا داره در میاد 🎤 ݐࢪۅڢٵێݪ .ٵسٺۅࢪێ .ٵݦٵݦ زݦٵنێ ها 🥀🖤 https://eitaa.com/joinchat/3441623169C9f835af91f
💔🥀 این سو و آن سو می روی بالای نیزه ششماهه ام..حالا شدی آقای نیزه.. سخت است باور کردنش!ای کاش می شد تا که در آغوشم بشینی جای نیزه.. 💔 ‌ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
💔🥀 از شبِ هفتم به اهل خیمه بستند آب را تشنگیِ کودک شش ماهه برده تاب را از دوچشمِ مادرش ، آری ، گرفته خواب را او در آورده به گریه، از عطش، مهتاب را کل خیمه در پیِ آبی برای این پسر ما همه بودیم تشنه ، لکن اصغر تشنه تر 💔🥀🖤 ‌ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا