فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درددلکردن مادر شهید مفقودالاثر قمی با پیکر شهید گمنام
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمونهای از جلسات خانگی بانوان در غزه*
قابل توجه آنان که به جرم غیرشیعه بودن، کمکهای خود را از این ایتام آلمحمد دریغ کردند.
قابل توجه بانوان فعال ایرانی که قدر بدانند مجالسی را که در آسایش و امنیت برگزار میکنند...
@Emam_kh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 آیات ۱۰۱ و ۱۰۲ سوره انعام
🌸 بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُنْ لَهُ صَاحِبَةٌ ۖ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (۱۰۱) ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ ۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ (۱۰۲)
🍀 ترجمه: پدید آورنده آسمان ها و زمین است، چگونه او را فرزندی باشد؟ در صورتی كه برای او همسری نبوده، و همه چیز را او آفریده؛ و او به همه چیز داناست (۱۰۱) این است خدا پروردگار شما، جز او معبودی نیست، آفریننده همه چیز است؛ پس تنها او را بپرستید، و او نگهبان و مدبر بر هر چیزی است (۱۰۲)
🌸 این آیات همانند سایر آیات سوره انعام در مکه نازل شده است. در آيه ۱۰۱ سوره انعام به پاسخ عقايد خرافى که در آیه قبل بیان شد پرداخته، نخست مى فرماید: «بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: پدید آورنده آسمان ها و زمین است» يعنى، #خدا آسمان و زمين را بدون هيچ مادّه و يا طرح و نقشه قبلى ايجاد كرده است. به علاوه «أَنّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ: چگونه او را فرزندی باشد؟ در صورتی که برای او همسری نبوده» اصولاً چه نيازى به همسر دارد، وانگهى چه كسى ممكن است همسر او باشد با اين كه همه مخلوق او هستند. بار ديگر مقام خالقيّت او را نسبت به همه چيز و همه شخص و احاطه علمى او را نسبت به تمام آنها تأكيد نموده، مى فرمايد: «وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ: و همه چیز او را آفریده و او به همه چیز داناست»
🌸 سپس در آیه ۱۰۲ نسبت به همه چيز و ابداع و ايجاد آسمان ها و زمين و منزّه بودن او از عوارض جسم و جسمانى و همسر و فرزند و احاطه علمى او به هر كار و هر چيز، چنين نتيجه مى فرماید: «ذلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ: این است #خدا پروردگار شما، جز او معبودی نیست، آفریننده همه چیز است؛ پس تنها او را بپرستید» و در پايان آيه براى اين كه هرگونه اميدى را به غير خدا قطع كند و ريشه هر گونه شرک و به طور كلّى تكيّه به غير خدا را بسوزاند، مى فرمايد: «وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ: و او نگهبان و مدبر بر هر چیزی است»
🔹 پيام های آیات ۱۰۱ و ۱۰۲ سوره انعام
✅ آفریدگار جهان، توانمند است ونیازى به همسر و فرزند ندارد.
✅ خدایى را كه قرآن معرفى مى كند، با خدایى كه دیگران عقیده دارند مقایسه كنید.
✅ در عقیده ى اسلامى، آفریدگار و پروردگار یكى است.
✅ خالقیّت مطلقه ى خدا، دلیل توحید است.
✅ هم آفرینش به دست خداست، هم بقا و ثبات هر چیز به اراده ى اوست.
✅ ربوبیّت وخالقیّت خدا، فلسفه ى پرستش است.
آیه 101 🌹ازسوره انعام🌹
بَدِيعُ =نو پدید آورنده ی
السَّماواتِ=آسمان ها
وَ الْأَرْضِ=وزمین است
أَنَّى =چگونه
يَكُونُ=باشد
لَهُ =اورا
وَلَدٌ =فرزندی
وَ لَمْ تَكُنْ=حال آنکه نبوده است
لَهُ =برای او
صاحِبَةٌ=همسری؟
وَ خَلَقَ=وآفریده
كُلَّ=هر
شَيْءٍ=چیزی را
وَ هُوَ=واو
بِكُلِّ =به
شَيْءٍ=هرچیزی
عَلِيمٌ=داناست
آیه 102🌹 ازسوره انعام🌹
ذلِكُمُ=این است
اللَّهُ =الله
رَبُّكُمْ=پروردگارشما
لا =نیست
إِلهَ =الهی
إِلَّا =جز
هُوَ =او
خالِقُ=آفریننده ی
كُلِّ =هر
شَيْءٍ=چیزی است
فَاعْبُدُوهُ=پس بپرستید اورا
وَ هُوَ =واو
عَلى =بر
كُلِّ =هر
شَيْءٍ =چیزی
وَكِيلٌ=نگاهبان است
🌹🍃🌹🍃🌹
101-102.mp3
3.25M
آیه ۱۰۱ وآیه۱۰۲ ازسوره انعام
🌹استاد قرائتی
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 خجالت بکشید؛!
🔸من تو دل شب نفرینشان میکنم.
🔹چون با همین انتخابات و در همین نظام به مسئولیت و ریاستجمهوری رسیدند.
🔻حالا ویدئو پُر میکنند علیه رهبری و نظام صحبت میکنند!
🔺 خدا از شما نگذره ...
🎙سخنانی طوفانی از حجت الاسلام دکتر رفیعی
@Emam_kh
⭕️ ١٦ آذر مال دانشجوى ضد نیکسون است، دانشجوى ضد آمریکا است، دانشجوى ضد سلطه است.
♦️۱۶ آذر سالروز شهادت ۳ دانشجوی دانشگاه تهران در اعتراض به ورود نیکسون به دانشگاه و ضدیت با استکبار جهانی است از همین رو فرازهایی از فرمایشات مقام معظم رهبری درباره دانشگاه، دانشجو و اهمیت فعالیت سیاسی در دانشگاهها به شرح زیر منتشر میشود:
🔴امام خامنه ای: ۱۶ آذر مال دانشجوی ضد آمریکااست
♦️در کشور ما ]جنبش دانشجویی[ روایت تاریخی بسیارجالبی دارد. ایــن را از این جهــت میگویم و رویش تکیه میکنم که ایــن حرکت باید ادامه پیدا کند و این چیزی نیست که بتواند متوقف بشود... این جنبش دانشجوئی در کشــور ما در تاریخ ثبت شده و شناخته شده خود، همیشه ضد استکبار، ضدســلطه، ضداســتبداد، ضــد اختناق و بشــدت عدالتخواه بوده است.
♦️این ممیزات جنبش دانشجوئی ما از روز اول اســت تا امــروز. اگر کســی مدعی جنبش دانشجوئی باشد، اما این ممیزات را نداشته باشد، صادق نیست. دست جنبش دانشــجوئی نمیتواند در دست کسانی باشد که در فلســطین قتل عام میکنند... این جنبش دانشجوئی نیست. جنبش دانشجوئی خصلت و خاصیتش در کشــور ما الاقل اینجور اســت که ضد اســتکباری، ضد ســلطه، ضد دیکتاتــوری و طرفدار عدالت است. شروع این حرکت یا مقطع شناخته شده این حرکت، همین ۱۶ آذر اســت.
♦️ جالب است توجه کنید که ١٦ آذر سال ٣٢ که در آن، سه نفر دانشجو به خاک و خون غلتیدند، تقریبا چهار ماه بعد از ٢٨ مرداد اتفاق افتاد، یعنى بعد از کودتاى ٢٨ مرداد و آن اختناق عجیب - سرکوب عجیب همه نیروها و سکوت همه - ناگهان به وسیله دانشجویان در دانشگاه تهران، یک انفجار در فضا و در محیط به وجود می آید، چرا؟ چون نیکسون که آن وقت معاون رئیس جمهور آمریکا بود، (به) ایران آمد، به عنوان اعتراض به آمریکا، به عنوان اعتراض به نیکسون که عامل کودتاى ٢٨ مرداد بودند.
♦️این دانشجوها در محیط دانشگاه اعتصاب و تظاهرات می کنند که البته با سرکوب مواجه می شوند و سه نفرشان هم کشته مىشوند. حالا ١٦ آذر در همه سالها، با این مختصات باید شناخته شود. ١٦ آذر مال دانشجوى ضد نیکسون است، دانشجوى ضد آمریکا است، دانشجوى ضد سلطه است.
♦️دانشجو و دانشگاهى قشر برگزیده جامعه اند. این تعارف نیست. شما امید آینده کشورید. در واقع، پاره دل ملت و دلبستگى بلندمدت ملت، شما هستید. برداشت و توقع بنده و نظام اسلامى از جماعت دانشجو این است که فکر می کنیم دانشجو یک روشنفکر تمام عیار مسلمان است، متدین است.
♦️آن چیزى که ما از محیط دانشجویی مان انتظار داریم، پیشرفت علم، پیشرفت اندیشه سیاسى، عمق اندیشه دینى و ایمان دینى، عمق معرفت دینى و روشنبینى دینى، دستیافتن به قلمروهاى جدید، هم در زمینه علم، هم در زمینه سیاست، هم در زمینه معرفت دینى در محیط دانشجویى است، البته به کمک راهنمایان هر بخشى. شما براى کار علمى باید استاد داشته باشید، براى کار معرفت دینى باید استاد داشته باشید، براى کار سیاست هم همینجور است. کار را شما می کنید، او راهنمایى می کند. دانشگاه ما و محیط دانشجویى ما بایستى در همه این عرصه ها پیشرفتهاى حقیقى و چشمگیرى کند و این پیشرفتها را انشاءالله خواهد کرد.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ان شاءالله فرج امضا میشه....
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دختر تازه مسلمان می گوید:
⭕️ اگر به من بگویند یک میلیارد دلار میدهند یا همه طلاهای جهان را در اختیارم بگذارند اسلام را با هیچ کدام عوض نمیکنم.
⭕️ الحمدلله برای نعمت عاقبت بخیری و اسلام
@Emam_kh
⭕️آیت الله علم الهدی خطاب به رئیسجمهور پزشکیان:
گفتید گشت ارشاد را قبول ندارم، خودتان میدانید، گفتید گشت نور نیروی انتظامی را قبول ندارم، این هم به خودتان مربوط است ولی نمیتوانید بگویید قانون را نمیتوانم اجرا کنم.
@Emam_kh
💠 شیوۀ جبران حق الناس
💬 سؤال:
کسی که حق الناس قابل توجه و مهمی بر عهده دارد اگر بدون بیان حق تضییع شده، از صاحب حق حلالیت بطلبد و او هم بدون اطلاع از اهمیت طلب خود، وی را حلال کند؛ آیا کفایت می کند؟
✅ پاسخ:
اگر حلالیت طلبیدن به طور کلی باشد و صاحب حق به ابعاد وسیع حقی که حلال کرده، توجهی نداشته باشد، کفایت نمی کند و سبب ابراء دین نمی شود.
📚پینوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنه ای.
@Emam_kh
✹﷽✹
نـاحــله
قسمتسوم
نوشتهفاطمهزهرادرزیوغزالهمیرزاپور
دیگه نایی برام نمونده بود
کلید انداختم و درو باز کردم
نبود مامان بابا رو غنیمت دونستم و خیلی تند پریدم تو حموم
تو آینه یه نگاه ب صورت زخمیم انداختم و آروم روشو با کرم پوشوندم
رفتمسمت تخت و خواستم خودمو پرت کنم روش که درد عجیبی رو تو پهلوم حس کردم
از درد زیادش صورتم جمع شد
دوباره رفتم جلوی آینه وایستادم و لباسمو کشیدم بالا
با دیدن کبودی پهلوم دلم یجوری شد
خواستم بیخیالش شم
ولی انقدر دردش زیاد بود که حتی نمیتونستم درست و حسابی رو تختم دراز بکشم
چشامو بستمو سعی کردم به چیزی فکر نکنم ....
با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم
یه نگا به ساعت انداختم
ای وای ۱۲ ساعت خوابیده بودم
با عجله از رخت خواب بلند شدم واز اتاق زدم بیرون
بابامو نزدیک اتاقم دیدم بهش سلام کردم
ولی ازش جوابی نشنیدم
مث اینکه هنوز از دستم عصبانی بود
بیخیالش شدم و رفتم تو دستشویی.
از دستشویی که برگشتم یه راست رفتم تو اتاقمو چادر سفیدمو برداشتم تا نماز بخونم
بعد نمازم رفتم جلو آینه و یه خورده کرم زدم به صورتم تا زخماش مشخص نشه بعدشم خیلی تند لباسای مدرسمو پوشیدمو حاضر شدم .
رفتم پایین و یه سلام گرم به مامانم کردم
پریدم بغلشو لپشو بوسیدم و نشستیم تا باهم صبحانه بخوریم
همینجوری که لقمه رو میزاشتم تو دهنم رو به مامان گفتم
+ینی چی اخه ؟ چرا بیدارم نکردی مامان خانوووممم
چرا گذاشتی انقدر بخوابم کلی از کارام عقب موندم
مامان یه نگاه معنی داری کرد و گف
_اولا که با دهن پر حرف نزن
دوما صدبار صدات زدم خانم
شما هوش نبودی
دوتا لقمه گذاشتم تو دهنمو با چایی قورتش دادم
مامان با کنایه گف
_نه که وقتی بیداری خیلی درس میخونی
با چشای از کاسه بیرون زدم بش خیره شدم و گفتم
+خدایی من درس نمیخونم؟
ن خدایی نمیخونم؟
اخه چرا انقده نامردی؟؟؟
با شنیدن صدای بوق سرویسم از جا پریدم و گفتم
دیگه اینجوری نگو دلم میگیره
مامان با خنده گف
_خب حالا توعم
مواظب خودت باش
براش دست تکون دادم و ازش خدافظی کردم
کیفمو برداشتمو رفتم تو حیاط خم شدم تا کفشمو بپوشم که نگام به کفش خاکیم افتاد و همه ی اتفاقات دیروز مث یه خواب از جلو چشام گذشت
کفشمو پام کردم از راهروی حیاطمون گذشتم نگاه به بوته های گل رز صورتی و قرمز سمت راست باغچه افتاد
یدونشو چیدم و گذاشتم تو جیب مانتو مدرسم
از حیاط بیرون رفتم در ماشینو باز کردمو توش نشستم
به راننده سلام کردم .کتاب زیستمو از تو کیفم در اوردم که یه نگاه بهش بندازم
این اواخر از بس که این کتابا رو خوندم حالم داش بهم میخورد از همه چی
هر کاری کردم که بتونم تمرکز کنم نشد
هر خطی که میخوندم از اتفاقای دیروز یادم میومد
از پرت شدن خودم رو آسفالت تا رسیدن امدادای غیبی خدا
از لحظاتی که ترس و دلهره همه ی وجودمو فرا گرفته بود زمانیکه دیگه فکر کردم همه چی تموم شده و دیگه بایدبا همه چی خداحافظی کنم
خیلی لحظات بدی بود
اگه اونایی که کمکم کردن نبودن قطعا الان من اینجا نبودم
تو اون کوچه ی تاریک که پرنده پر نمیزد احتمال زنده بودنم 0 درصد بود .
وای خدایا ممنونتم بابت همه ی لطفی که در حق من کردی
تا اینکه برسیم هزار بار خدارو شکر کردم و یادم افتاد
من تو اون شرایط حتی ازشون تشکرم نکردم
کل راه به همین منوال گذشت و همش تو فکر اونا بودم و حتی یک کلمه درس نخوندم
دریغ از یه خط
وقتی رسیدم مدرسه سوییشرتمو در آوردم و رو آویز آویزون کردم و نشستم رو صندلیم
کیفمم گذاشتم رو شوفآژ ، کنار دستم .
عادت نداشتم با کسی حرف بزنم
از ارتباط با بچه ها خوشم نمیومد مخصوصا که همشون از خانواده های جانباز و شهید و شیمیایی بودن یا خیلی لات و بی فرهنگ یا خیلی خشک و متحجر یا ازین ور بوم افتاده یا از اون ور بوم افتاده
ولی خب من معمولا خیلی متعادل بودم نه بدون تحقیق چیزیو میپذیرفتم و نه تعصب خاصی رو چیزی داشتم ترجیح هم میدادم راجع به چیزایی که نمیدونم بدون ادعا بخونم و اطلاعات بدست بیارم برا همینم اکثر معلما تو قانع کردن من مونده بودن .
خب دیگه تکدختر قاضی بودن این مشکلاتم داره کتابمو گرفتم دستم و مشغول مطالعه شدم که ریحانه رسید بغل دستی خوش ذوق و خوش اخلاقم بود با اینکه چادری واز خانواده مذهبی بود ولی خیلی شیطون بود یه جورایی ازش خوشم میومد میشه گفت تو بچه های کلاس بیشتر با اون راحت بودم همینکه وارد کلاس شد و سلام علیک کردیممتوجه زخم روی صورتم شد زخمی که حتی مامانمم اول صبح متوجهش نشده بودچشاش و گرد کرد و گفت
_وای وای وای دختر این چه رو صورتت ؟ خندیدم و سعی کردم بپیچونمش
دستشو زد زیر چونش و با شوخی گف
+ای کلک!!
شیطون نگام کرد و گفت
شوهرت زدت ؟دسش بشکنه الهی ...
ادامهدارد...
✹﷽✹
نـاحــله
قسمتچهارم
نوشتهفاطمهزهرادرزیوغزالهمیرزاپور
دسش بشکنه الهی ذلیل شده
با این حرفش باهم زدیم زیر خنده
انقدر حرف زد و سوال پرسید که دیگه نتونستم دربرابر زبونش مقاومت کنم
برا همین از سیر تا پیاز ماجرای دیروزو براش تعریف کردم
اونم هر دقیقه سرشو میبرد سمت سقف و خدا رو شکر میکرد ازینکه الان زندم .
مشغول صحبت بودیم که معلم زیست با ورقه های خوشگل امتحانی وارد شد
خیلی سریع صندلیامونو جابه جا کردیم و برا امتحان آماده شدیم
با اینکه چیزی نخونده بودم ولی یه چیزایی از قبل یادم می اومد به همونقدر اکتفا کردم....
___
معلم زیست با اخم اومد سمتم و رو به من کرد و گفت
_نگاه کن تو همیشه آخری...
همیشه هم من باید به خاطر تو بشینم
ازش عذرخواهی کردمو ورقه رو تحویل دادم
در همین حین مدیر وارد کلاس شد و گف
_چون امروز جلسه داریم شما زودتر تعطیل میشین
اونایی که پیاده میرن برن اونایی هم که میخان با خانوادشون تماس بگیرن دفتر بیان
با ذوق وسایلمو از روی میزم جمع کردم و بزور چپوندم تو کیفم
از ریحانه و بچه ها خداحافظی کردمو از مدرسه زدم بیرون
یه دربست گرفتم تا دم خونه
خودمم مشغول تماشای بیرون از زاویه پنجره نشسته و کثیف ماشین شدم
یه مانتو تو یکی از مغازه ها نظرمو جلب کرد همون طور که داشتم بهش نگاه میکردم متوجه صدای تیک تیکِ قطره های بارون شدم
یه خمیازه کشیدم و محکم زدم تو سرم
با این کارم راننده از تو اینه با حالت تاسف انگیزی نگام کرد خجالت کشیدم و رومو کردم سمت پنجره
اخه الان وقت بارون باریدنه؟
منم ک ماشالله به بارون حساس مث چی خوابم میبره اخمام رفت تو هم یه دست به صورتم کشیدم و مشغول تماشای بیرون شدم
ماشین ایستاد یه نگاه به جلو انداختم تا دلیلشو بفهمم که چشام به چراغ قرمز خورد
پوفی کشیدم و دوباره به یه جهت خیابون خیره شدم همینطور که نگاهم و بی هدف رو همچی میچرخوندم یهو حس کردم قیافه ی آشنایی به چشم خورد برای اینکه بهتر ببینم شیشه ماشین رو کشیدم پایین وقتی فهمیدم همون پسریه که دیروز یهو از آسمون برای نجاتم فرستاده شد .
دوسشم کنارش بود
خیره شدم بهشون و اصلا به قطره های بارون ک تو صورتم میخورد توجه نداشم
دوستش خم شدو یه بنری گرفت تو دستش، اون یکی هم بالای داربست مشغول بستن بنر بود
دقت که کردم دیدم بنر اعلام برنامه یه هیئته...
تا چراغ سبز شه خیلی مونده بود
سعی کردم بفهمم چی دارن میگن
با خنده داد میزد و میگفت
_از بنر نصب کردن بدم میاد
از بالا داربست رفتن بدم میاد
محمد میدونه من چقدر، از بلندی بدم میاد
اینا رو میگفت و با دوستش میخندیدن
وا یعنی چی؟ الان این سه تا جمله انقدر خنده داره؟ خو لابد واسه خودشون بودکه اینطوری میخندن !
چند متر پایین ترم دو نفر دیگه داشتن همین بنرو وصل میکردن
به نوشته روش دقت کردم تا ببینم چیه
(ویژه برنامه ی شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)
زیرشم اسم یه مداح نوشته شده بود
قسمت پایین تر بنر ادرس و زمان مراسم هم نوشته بود
یه لحظه به سرم زد از آدرسش عکس بگیرم)
سریع گوشیمو در اوردم زوم کردم و عکس گرفتم
یهو ماشین حرکت کرد و هم زمان صدای راننده هم بلند شد ک با اخم گفت : خانوم شیشه رو بکشید بالا سرده .ماشینم خیس بارون شد
فکرم مشغول شده بود
نفهمیدم کی رسیدیم
از ماشین پیاده شدم و داشتم میرفتم که دوباره صدای راننده و شنیدم : خانوم کرایه رو ندادین!!!
دوباره برگشتم و کرایه رو دادم بش
که اروم گفت معلوم نیست ملت حواسشون کجاست
بی توجه به طعنه اش قدمام و تند کردم و رفتم درو باز کنم تا بخوام کلید و تو قفل بچرخونم موش آبکشیده شدم...
ادامهدارد...
اگر خداوند همه جا هست پس چرا هنگام دعا دست به سوى آسمان بلند می کنیم؟
غالباً این سؤال براى مردم مطرح است که در عین اینکه خداوند، مکان و محلى ندارد چرا هنگام دعا کردن دست به سوى آسمان بلند میکنیم؟
بلند کردن دست سوی آسمان، به این جهت نیست که خداوند مکان خاصی دارد،
کما اینکه رو به قبله ایستادن به هنگام نماز ، هم به معنای این نیست که خداوند جهت معینی دارد،
بلکه این رفتارها، هر یک حکمت خاص خود را دارد...
🌼امام علی (علیه السلام) میفرماید:
«هر وقت از نماز فارغ شدید دستهاى خود را به سوى آسمان بلند نمایید براى دعا کردن»
💥شخصی از آنحضرت پرسید: اى مولاى من! آیا خداوند در هر مکان و جهتى نیست؟
امام(علیه السلام) فرمود:
«بله»
❓ پرسید: پس چرا باید دستهاى خود را به طرف آسمان بلند کنیم؟
🌺امام(علیه السلام) فرمود:
«مگر آیه “وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ” را قرائت نکردهاى!
🍃روزى باید از محلش طلب شود
و محل آن آسمان است که خداوند بیان فرموده؛ چون باران از آسمان نازل میشودو به سبب آن از زمین قوت خلایق روئیده و بیرون میآید...
☘وقتی انسان دست به دعا برداشت، مستحب است آنرا بر سر و صورت خود بکشد،
برای اینکه لطف خدا شامل این دست میشود و دستی که عطای الهی را دریافت کند، گرامی است،
بنابراین، خوب است آنرا به سر و صورت بکشد.
🌺چنانکه در این زمینه امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«هیچ بندهاى دست به درگاه خداى عزیز جبار نگشاید جز اینکه خداى عزّ و جلّ شرم کند که آنرا تهى بازگرداند تا اینکه به مصلحت خود چیزی از فضل رحمتش در آن بنهد...
🌟پس هرگاه یکى از شماها دعا کرد تا دستش را به سر و روى خود نکشیده، آن را پس نکشد...
📘بحار جلد 3 صفحه 330
اذا فَرِغَ احَدُکُمْ مِنَ الصَّلوةِ فَلْیَرْفَعْ یَدَیْهِ الَى السَّماءِ، وَ لِیَنْصَبَّ فى الدُّعاء
📗بحارجلد 90 صفحه 308 حدیث 7
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روضهخوانی مهدی رسولی در حسینیه امام خمینی(ره)
@Emam_kh
نامه بودجه نمایندگان نهایی.pdf
978.6K
🔴 کدام کارشناس؟!
آقای پزشکیان شعار کارشناس کارشناس جنابتان در انتخابات هنوز در گوشمان طنین انداز است اما تا کنون همه کارشناسانی که اطرافتان جمع کرده اید و فقط سخن آنان را کارشناسی می دانید، طرفداران #مکتب_گران_کن و عاملان تنگ نمودن معیشت مردم بوده اند!!
متن فوق، اصلاحیه پیشنهادی بودجه ۱۴۰۴ است که به امضای ۱۳۶ نماینده مجلس رسیده و حاصل مطالعات کارشناسی است که به رئیس مجلس ارسال شده است؛
اگر به محضر شما و هم حزبی هایتان بر نمی خورد این ها هم کارشناس اند لطفا برای جلوگیری از اتفاقات تلخ معیشتی دولت روحانی به پیشنهادهای این کارشناسان هم توجه کنید و بدانید که چنانچه بعدها با سیاست های غلط اطرافیانتان مملکت را دچار بحران کردید نمی توانید بگویید که من هیچ کاره بوده ام و نظر کارشناسان را اجرا کرده ام ...
#دولت_سوم_روحانی
#دولت_گران_کن
✍ "قاسم اکبری"
@Emam_kh