eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
17هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠⋆⇐امام هادی علیه السلام ✍براستی که حرام افزایش نمی یابد و اگر افزایش یابد برکتی ندارد و اگر انفاق شود پاداشی ندارد و اگر بماند توشه ای به سوی آتش خواهد بود. 📚کافی، ج۵، ص۱۲۵
سلام 🌸 خـداونـدا اكنون از سراسر اين كره خاكی نام قـدوس تـو را صدا می‌زنیم اميـد مـا بہ انسـان نيست بلكه بہ محبـت توست اكنون زن و مرد، پير و جوان بہ روی زانوانمان آمده‌ایـم و دست‌های خود را بہ سمـت تخت پر فيض تـو برافراشتيم 🌸 خـداونـدا ما را از دردهايمان نجات ده امروز بيش از هر زمان ديگر بہ تـو نيازمنديم ای شاه شاهان بر ما رحم فرما الهی آمین روزتون بخیر وسلامتی🌸🍃 @Emam_kh
✳️خودشکن‌آیین‌شکستن‌خطاست!!!! 💠داستانک 🔹زنی به روحانی مسجد گفت : 🔸من نمیخوام در مسجد حضور داشته باشم! روحانی گفت : می تونم بپرسم چرا؟ زن جواب داد : چون یک عده را می‌ بینم که دارند با گوشی صحبت میکنند ، عده‌ای در حال پیامک فرستادن در حین دعا خواندن هستند ، بعضی ها غیبت میکنند و شایعه پراکنی میکنند ، بعضی فقط جسمشان اینجاست ، بعضی‌ ها خوابند ، بعضی ها به من خیره شده اند ... روحانی ساکت بود ، بعد گفت : میتوانم از شما بخواهم کاری برای من انجام دهید قبل از اینکه تصمیم آخر خود را بگیرید؟ زن گفت : حتما چه کاری هست؟ روحانی گفت: میخواهم لیوانی آب را در دست بگیرید و دو مرتبه دور مسجد بگردید و نگذارید هیچ آبی از آن بیرون بریزد. زن گفت : بله می توانم! زن لیوان را گرفت و دو بار به دور مسجد گردید ، برگشت و گفت : انجام دادم! روحانی پرسید : کسی را دیدی که با گوشی در حال حرف زدن باشد؟ کسی را دیدی که غیبت کند؟ کسی را دیدی که فکرش جای دیگر باشد؟ کسی را دیدی که خوابیده باشد؟ زن گفت : نمی توانستم چیزی ببینم چون همه حواس من به لیوان آب بود تا چیزی از آن بیرون نریزد ... روحانی گفت: وقتی به مسجد می‌ آیید باید همه حواس و تمرکزتان به « خدا » باشد. برای همین است که حضرت محمد (ص) فرمود « مرا پیروی کنید » و نگفت که مسلمانان را دنبال کنید! نگذارید رابطه شما با خدا به رابطه بقیه با خدا ربط پیدا کند. بگذارید این رابطه با چگونگی تمرکز تان بر خدا مشخص شود. ✔️نگاهمان به خداوند باشد نه زندگی دیگران و قضاوت کردنشان . ----------------------------- 🌹آیت الله بهجت🌹 @Emam_kh
✨پیام شهدا............... امروزه کرونا دارد درس می دهد که ایهاالناس همه باید در خط یک ولایت باشید که او نایب آن امامی است که ظهورش را در انتظارید و حرفش را قبول و در انجام شده تا رستگار شوید باید صبر کنید صبر تلخ است ولی ثمره اش شیرین تر از عسل می باشد و این نیز می گذرد . آمریکای جنایتکار حالا باید هم رسوا شود و هم بفهمد که خودش هیچکاره و بدبخت و در یوزه می باشد @Emam_kh
🌸🍃 🍃 ✍دمنوش ضد ویروس 👈آویشن علاوه بر این که خلط آور است، سرشار از ترکیباتی است که باعث تسکین مجاری تنفسی می‌شود. 👈2 قاشق غذاخوری آویشن تازه یا یک قاشق غذاخوری آویشن خشک را در یک فنجان آب گرم بریزید و اجازه دهید دم بکشد. 👈محلول را صاف کنید و اگر دوست داشتید به آن عسل اضافه کنید و بنوشید. 🍃 🌸🍃
نیویورک تایمز و اشپیگل را هم نمی خوانید؟! 🔹آقای زیباکلام یکی از شبه‌روشنفکرانی که همواره شیطان بزرگ را بزک کرده و لیبرالیسم و کاپیتالیسم را در حد پرستش ستوده، اخیرا مدعی شده: ♦️«بعد از کرونا در جهان چیزی تغییر نمی‌کند و نباید تمام تمدن غرب را زیر سؤال برد. اگر همه آمریکایی هم در اثر کرونا از بین بروند در ایران چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ بیکاری رفع می‌شود؟ تورم از بین می‌رود؟ این چه خوشحالی است که از نابودی و غم دیگران داریم». 🔹آیا روایت واقعیت‌های سیاست و حکومت غربی، شادمانی از گرفتاری ملت‌های تحت استیلای این حکومت‌هاست؟! آیا انکار بی‌پناهی توده‌های مردم و بی‌اعتنایی به آنها، شراکت در خیانت مستکبران عالم نیست؟ ♦️غربزدگان درباره تحلیل روزنامه نيويورک‌تایمز چه دارند بگویند که دیروز نوشت: «ما یک جامعه افسرده و شکست‌خورده‌ایم». 🔹یا درباره ارزیابی مجله ‌اشپیگل که مجسمه آزادی را در بستر بیماری تصویر کرده و نوشت: «مدیریت فاجعه‌آمیز دولت، ایالات متحده را به مرکز بیماری کرونا تبدیل کرده. این کشور با یک سقوط اقتصادی بی‌‌سابقه رو‌به‌رو است. آیا شاهد انفجار یک ابرقدرت هستیم؟». ♦️وقتی با یک ملت همدل نباشند، از رنج آنها شادمان و از موفقیت‌شان ناراحت می‌شوند. خداوند در سوره توبه و آل‌عمران درباره منافقین می‌فرماید «إِن تُصِبكَ حَسَنَهًٌْ تَسُؤهُم وَإِن تُصِبكَ مُصيبَهًٌْ... َيَتَوَلَّوا وَهُم فَرِحونَ. اگر نیکی به تو رسد، آنها را ناراحت می‌‌کند؛ و اگر مصیبتی به تو رسد... برمی‌گردند در حالی که خوشحالند» و «إِن تَمسَسكُم حَسَنَهًٌْ تَسُؤهُم وَإِن تُصِبكُم سَيِّئَهًٌْ يَفرَحوا بِها. اگر نیکی به شما برسد، آنها را ناراحت می‌کند؛ و اگر حادثه ناگواری برای شما رخ دهد، خوشحال می‌شوند». 🔹باور می‌کنید یکی از همین‌ها (عضو حزب منحله مشارکت) درباره پیش‌بینی‌اش از سال نو گفت: «نمی‌توانیم پیش‌‌بینی قطعی یا خیلی دقیقی داشته باشیم اما به یک مسئله می‌توان امیدوار بود، آن هم اینکه اوضاع بدتر می‌شود و این بدتر شدن می‌تواند فرصتی باشد برای اینکه جامعه به این نتیجه برسد که اقدامی برای خروج از این وضعیت صورت دهد»؟ ♦️امید به بدتر شدن وضعیت مردم؟! هم‌حزبی همین فرد سال گذشته از اینکه ماجرای قیمت بنزین موجب فشار به اقشار پایین شده و می‌تواند موجب کاهش رای جریان اصولگرا شود، ابراز خوشحالی کرد! محمد_ایمانی @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴دیروز ۶ویروس آمریکایی، مورد معاینه‌ی ۱۱ تَن از مدافعان سلامت و امنیت قرار گرفته‌اند؛) ویروس منحوس کرونا باعث نخواهد شد که از ویروس تروریستی آمریکا غافل شویم... حاج حیدر @Emam_kh
🔴 استعدادها در بحران رشد می‌کنند... ✅ داود مدرسی یان: @Emam_kh
⭕️ سوال من از وزیر ارتباطات یا هر شخص دیگه که دستش رو دکمه است اینه: دقیقا چه اتفاقی باید رخ بده تا اینستاگرام رو فیلتر کنید؟! @Emam_kh
🔷س 18: کسی که در اوائل سن تکلیف بر اثر ضعف و عدم توانایی، نتوانسته روزه بگیرد، آیا فقط قضا بر او واجب است یا قضا و کفّاره با هم بر او واجب است؟ ✅ج: اگر گرفتن روزه براى او حرجى نبوده و عمداً افطار کرده، علاوه بر قضا، کفّاره نيز بر او واجب است و اگر خوف داشته باشد که اگر روزه بگيرد مريض شود، فقط قضاى روزه ها بر عهده او مىباشد. @Emam_kh
‍ پنج شنبه است و ياد درگذشتگان😔 🍀 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🍀 🍀گرامی باد یاد عزیزانی که در بین ما نیستند اما دعایشان یادشـان خاطرشان با ماست🍀 خدایـا جایگاه آنها را در بهشت 🍀 همنشین خوبانت قرارده 🍀برای شادی روحشون بخوانیم فاتحه و صلوات 🌹🍃 @Emam_kh
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸 کسانی که کم معاشرتند، بعد از مدتی عقلشان تحلیل می رود🔸 یک نفر را رها کرده بود. حضرت احوالش را پرسیدند. گفتند ایشان عاقبت به خیر شده! فرمودند چه جوری عاقبت به خیر شده؟ گفتند که طلبهایش را وصول کرده، بدهی‌هایش را پرداخته، تسویه حساب با همه کرده، الآن دیگر رو به عبادت کرده است. حضرت فرمودند: «بئس ما صنع»: بسیار کار بدی کرده! سپس فرمودند «الیَّ به». (بیاوریدش پیش من). او را آوردند. حضرت فرمودند: چه کار کردی؟ گفت: خدا عاقبتمان را به خیر کرده، حالا دیگر استخوان سبک می‌کنیم، دیگر از کسی طلب نداریم، به کسی بدهی نداریم و حالا فارغ البال به عبادت مشغولیم. حضرت فرمودند: بد کاری کردی. گفت : چرا؟ فرمودند: نمی‌دانستی که «أنّ عقل الرجل بالتجاره »؟ (عقل انسان با تجارت رشد می‌کند) و ارزش عبادت انسان به مقدار عقل اوست؟ حضرت چرا تجارت را می‌فرمایند؟ زیرا تجارت، اصطکاکِ انسان به انسان است، آنهم نه اصطکاک یک انسان به یک انسان، بلکه اصطکاک یک انسان به هزار انسان. آدمی که تاجر است باید صد تا تاجری که رقیب هست از وسط دست اینها توپ را در بیاورد. اگر در بازی ها ۱۱ تا هستند، در اینجا ۳۰۰-۲۰۰ تا هستند. چه جوری بخرد از وسط اینها، چه جوری بفروشد، چه جوری مشتری جذب کند. پس مرتباً باید تدبیر کند. این حضور و فعالیت و رشد می‌دهد به عقل. زمینه رشد عقل، است. یعنی انسان به مجردی که تعطیل کند اصطکاک را، تحلیل می‌دهد عقل و فهمش را. کسانی که کم معاشرتند بعد از مدتی انسان احساس می‌کند عقلشان تحلیل رفته. هر چه که میزان انسان کمتر می‌شود میزان حضور انسان در مسائل هم کمتر می‌شود. چرا؟ چون باید بیاید در میدان تا ورزیده شود. چگونه است که وقتی انسان ورزش می‌کند قوه می‌گیرد؟ یعنی اضطرار پیدا می‌کند به نیرو داشتن. وقتی نیرو خرج نکند نیرو کسب نمی‌کند. باید «خرج» کند تا بتواند «کسب» کند. پس عقلش را باید به کار بیندازد، «خرج» کند. این می‌شود . پس تکلیف شرعی ورزش کردن و ورزیده کردن عقل است. یعنی انسان عقلش را همیشه ورزیده نگه بدارد. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بخشی از وصیت نامه شهیدمحسن_حججی: از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من بہ یقین رسیدم که نائب بر حق امام زمان(عج)است. شهدارایادکنیم باصلوات @Emam_kh
⭕️ اگر چینی ها نه روزه بیمارستان ساختند ما هم توانستیم ۲۳ روزه با اتکا به نیروی انسانی جهادی و دانش بنیان ایرانی هم کارخانه تولید ماسک بسازیم و هم دستگاه تولید ماسک آن هم در شرایط نیمه تعطیل کشور خدا قوت به مدیران جهادی و دوستانم در شرکت های دانش بنیان همکار ستاد اجرایی فرمان امام @Emam_kh
⛔️خاطرات کاملا قسمت هفدهم بر خلاف تصور بعضیا تعداد کسانی که برای غسل دادن و کفن کردن اموات کرونایی داوطلب شده بودند کم نبود. اتفاقا قشنگیش اینجا بود که مکرر تماس میگرفتن و از طلبه و غیر طلبه، مرد و زن، پیر و جوون خواهش میکردن که نوبتشون جلو بندازن و بتونن خدمت کنند. حتی یه نفر زنگ زده بود به یکی از رفقا و گفته بود که من کارمندم و خونمون هم فلان شهرک هست و ملبس به لباس روحانیت هم هستم. اگه امواتی بودند که خیلی وضعشون بد هست و کسی طالب نیست بره کاراش رو بکنه، حاضرم بعد از ساعت 4 بعد از ظهر بیام و حتی به خرج خودم کاراشو بکنم. خب منم اسمم نوشتم. هر چند قبول نکردن و گفتن دیگه نوبت تو نمیشه که به عنوان عضو اصلی بری و باید بقیه هم بتونن در این خدمت شریک بشن. اما در حال و هوا و جریان بچه ها بودم. بچه ها دو تا تیم شده بودند که سر گروه دو تاش با هم فرق داشت. یکی از سرگروه ها اسمش عماد بود. حدودا 35 ساله و اهل فضل و علم و خیلی هم متخلق و اهل نماز شب و خلوت و این چیزا. اما جد اندر جد ورزشکار و اهل زور خونه و باباش هم قصاب بوده. این بنده خدا سر تیم گروه الف بود. ینی پنج نفر پنج نفر برمیداشت و با خودش میرفتن و با خودش هم برمیگشتن. وقتی اونا برمیگشتن، نوبت تیم بعدی میشد و ... این آقا عماد ما که بچه خشک مقدسی هم نیست، ماشالله قد بلند و هیکلی و صورت درشت و ابروهای پر و محاسن پرپشتی هم داره و یه نشونه هم از دوران جاهلیتش روی صورتشه. البته اینا که گفتم مودبانه اش بود. به خاطر اینکه پی ببرید دقیقا چطوریه، فقط بذارین اینو بگم که وقتی از بچه های تیم الف میپرسیدم که: «فلانی! داری جای مهمی میریا. نمیترسی؟» جواب میدادند: «بالاخره عماد باهامونه. دیگه از عماد که ترسناک تر نیستند. اگه قرار باشه کسی از کسی بترسه، اون بنده خدایی باید بترسه که تسلیم، خوابیده روی سنگ مرده شور خونه و قراره عماد بره بالا سرش!» فکر کنم جا افتاد دقیقا! حالا بریم گروه ب. سرتیم گروه ب یکی از رفقا بود به اسم محسن. این آقا محسن، کوچیک موچیک و جمع و جور اما چُست و چابک. اینقدر ماشالله مثل فلفل و فرفره، تند و تیز کاراشو میکرد که همه کم میاوردن. خیلی بچه اهل تحقیق و دقتی هم هست و تا قبل از اینکه مشغول کار مدیریت یکی از حوزه ها بشه، نشست و با دخترش کل قرآن رو طی سه سال حفظ کردند. وقتایی که مثلا اموات زیاد میشد و میخواستن مثلا فلان سردخونه رو تا ظهر تموم کنن و بشورن و کفن کنن و شکلات پیچ تحویل بدن، کنترات میسپردن به آقا محسن و تیم همراه. تیم همراهش کیا بودن؟ ده دوازده نفر از خودش تیز و بزتر! همشون هم در یک سایز و اندازه. ینی مثلا کسی حق نداشت قدش از خود آقا محسن یک متر و نیمی بلند تر باشه. از یکی از بچه های تیمش همون سوالی که از بچه های تیم عماد پرسیده بودم، پرسیدم و گفتم: «نمیترسی؟ جای مهمی داری میریا!» جواب داد: «با آشیخ محسن اصلا فرصت نمیشه بترسی! اینقدر زود و با کیفیت کارا پیش میره و همه درگیر برخورد و اذکار و قرآنش برای اموات هستند که دیگه وقت نمیکنی به ترس فکر کنی!» از دو تا گروه خوشم اومد. ازشون خواهش کردم که منو با خودشون حداقل به عنوان کمکی و کسی که آب میریزه روی دستشون ببرند. اول قرار شد با تیم آقا عماد و اینا برم. خدا شاهده اگه بخوام کلمه ای غلو بکنم. وقتی لباس مخصوص و ماسک مخصوص زدیم و زیر قرآن رد شدیم، صدای مهیبی باعث شد از سر جام کنده بشم!! آقا عماد بود که با صدای رعد و برقیش فریاد زد: «گروهان! با توکل بر خدا! با توسل به حیدر کرار! به امید نابودی استکبار جهانی و منافقین، پشت سر من ... به پیش!»
جرات که نمیکردم با خودش حرف بزنم. به بغل دستیم که اونم ماشالله پهلوونی بود واسه خودش گفتم: «جناب! جسارتا فتنه شده؟» با تعجب پرسید: «چطور حاجی؟» گفتم: «قراره گروهان بریزیم تو خیابون و از کف خیابون جمعشون کنیم؟» دوزاریش افتاد. لبخندی زد و گفت: «نه ... داریم میریم سردخونه! مگه از لحن شیرین و رحمانی حاج عماد مشخص نیست؟!» گفتم: «لحن رحمانی؟!! شما موقع فتنه ها هم باهاش بودی؟» گفت: «بعله که بودم. چطور؟» گفتم: «اون موقع چطور صداتون میکرد؟» دیدم در جواب سوالم، لُپاش پر از باد کرد و با چشمای گرد شده و لبای غنچه شده فقط گفت: «اوووف ...» گفتم: «گرفتم!ممنون!» رفتیم سردخونه! هیجان داشتم. هر چند مرده زیاد دیدم و از وقتی پدر و پدر خانم خدابیامرزمو شستم، کلا ترس از امواتم ریخته. اما اون لحظه هیجان داشتم. ⛔️ ببخشید اینو مینویسم ... شرمندم ... کاش خانما و کسانی که ناراحتی قلبی و این چیزا دارن، این یه پاراگراف را نمیخوندن ... اما : چون ویروس کرونا یه ویروس تنفسی و ریوی هست، مخصوصا کسانی که از قبل مشکل ریوی داشته باشن و یا معتاد و سیگاری بد جور باشن و ریه هاشون داغون باشه، این ویروس پدر و پدر جد شش ها را در میاره. ینی چی؟ ببخشیدا ... ینی وقتی بیماری به اوج خودش میرسه و دیگه سیستم ایمنی بدنشون جواب نمیده، تنگی نفس به بدترین وضع خودش میرسه ... دست و پاها جمع و جور میشه و به خودش میپیچه ... و در اوجش که دقایق آخرشون باشه، حالت غرق شدن و نرسیدن اکسیژن به شش ها و ریه ها دست میده ... خب آدمی هم که داره غرق میشه، سیاه نه ... بلکه کبود میشه ... چشماش بد برمیگرده ... صورتش حالت بدی پیدا میکنه و عموما کج و کوله میشه ... و چون تا لحظات اخر هم دهنش خیلی باز کرده بوده و تلاش میکرده نفس بکشه، دهن و زبونش ... پناه بر خدا ... پناه بر خدا ... پناه بر خدا ...
خب معمولا اموات اینجوری رو به حاج عماد میدادند و زحمتش با تیم اونا بود. البته خودشون میگفتن رحمت. تصور کنین ... حاج عماد و پنج نفر دیگه ... و من! در مقابلمون هم حدود ده پونزده نفر امواتی که در چندین روز جمع شده بودند. بعضیاشون هم با اون وضعی که تشریح کردم. رفتار عماد خیلی برام جالب بود. ایستاد مقابل همه اموات و برای تک به تک اونا فاتحه خوند. برای همشون طلب مغفرت کرد و از طرف همشون به امام حسین علیه السلام سلام داد. بعدش ایستاد بالا سرِ ... گریم گرفته ... کیبورد رو نمیبینم از بس حالاتش و کارایی که انجام میداد منو یاد لحظه ای مینداخت که قراره خودم ... خلاصه ... ایستاد بالا سرِ سنگِ بزرگ غسالخونه و با صدای خاص خودش گفت: «بچه ها بسم الله ... جیگرای بابا رو بیارین ببینم کی به کیه؟ بدو ماشالله ... بدو که کار داریم ...» آب سرد و گرم قاطی کرد. میگفت: «سردشون نشه ها ... خیلی هم گرم نباشه که بسوزن ... آهان ... حالا شد ... ولرم ... بازم ولرم تر ... چرا منو نگا میکنی؟ بگیر اون طرفشو ...» بچه ها میگیرین چی دارم میگم؟ شاید نتونم اون حس و حال عجیبی که اونجا داشت رو توصیف کنم. اسمشونو میخوند و براشون با صدای پهلوونی و بلند، چاوشی میخوند. عجیب اون ساعت گریه کردم. عجیب. اینقدر که دوس داشتم بخوابم زیر دستش و بگم منم غسل بده ... فکر کنین ... با صدای مرشد و پهلوونی و بلند ... از زیر ماسک مخصوص... همینجوری که داشت آب میگرفت روی سر و صورت نفر اولی میگفت: «آی خدا ... این پدر پیری که الان داریم آمادش میکنیم که بیاد مهمونی، پیرغلام اهل بیت بوده ان شاءالله. آی خدا ... نکنه بهش بد بگذره ... نکنه اذیتش بکنن ... نکنه بدهی مدهی داشته باشه ... نکنه قضا پضا داشته باشه ... خدا تو که کریمی ... این بیچاره رو هم بیامرز ...» واسه نفر بعدی میگفت: «خدایا این از قیافش پیداست که مرد بدی نبوده ... دستاشم کارگری هست و پینه داره ... بابای کدوم بنده خداها هست نمیدونم ... اما مشخصه زحمت کشیده روزگار بوده ... خدا ... اگه اینو بخوای بسپاری به این و اون که بازم گیر میکنه ... بسپارش به علی و اولاد علی که ردیف بشه ... اذیت نشه ...» نفر بعدی ... «این بیچاره که جوون بوده ... ماشالله ... چه بره رویی هم داشته ... رو پیشونیش جای مهر نیست ... احتمالا مهر خونشون از اون مهر بزرگا بوده که جاش رو پیشونی نمیمونه ... خدا ما خوشکل میشوریمش ... تو هم خوشکل تحویلش بگیر ... حوری پوری ... هر چی صلاح میدونی نصیبش کن ... اگه جوونی و خبط و خطایی هم کرده به علی اکبر امام حسین ببخشش ...بالاخره جوون بوده ... ما هم جوون بودیم ... جوونی کردیم ... ندید بگیر ...» بعدی ... بدو ماشالله ... در حالی که یه بغض خاص و درشتی هم توی گلو و صداش میپیچید میگفت: «آهان ... این که ماشالله مثل خودمون هرکولیه برا خودش ... چقدر مثل خودمه ... دستاشو ببین خدا ... چقدر گنده است ... ایشالله دست یتیم و صغیر گرفته باشه ... ایشالله دست ضعیف و فقیر گرفته باشه ... ماشالله پاهاش مثل خودمون خیلی ستونی و درشته ... ایشالله باهاش مسجد رفته باشه ... هیئت رفته باشه ... دنبال گناه ندویده باشه ... دنبال ناموس مردم ندویده باشه ...» بگیر اون طرفشو ... تو هم بیا کمک ... ماشالله سنگینه داداشمون ... «آی خدا ... آی کریم ... آی رحیم ... این بنده خدا چرا اینقدر جنازش داغونه؟ بدنش خالکوبی جوونی داره ... پیر شده اما بازم جاش مونده ... ایناش ... کاش به جای «رفیق بی کلک مادر» روی شونه راستش و «من پری رو میخوام» رو شونه چپش، چیز دیگه نوشته بود ... کاش نوشته بود «من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو...»» اصلا انگار همینجوری میدید و میشناخت و میگفت ... دلی میگفت... یکی مثل من به این فکر فرو میرفت که وقتی نوبت من شد و خدا توفیق داد و به دل حاج عماد انداخت و اون ساعت بالا سرم بود، خدا چه چیزایی به زبونش جاری میکنه؟😭😭 ادامه دارد...
❣حضرت امام_خامنه_ای (مدظله العالی): هر سال مراسم اوّل سال را در زیر سایه‌ حریم حضرت علیّ بن موسی الرّضا برگزار میکردیم، نوروزمان با این دیدار مزیّن میشد، امسال محرومیم. بهتر این است هر جا هستیم، از راه دور مخصوصه را عرض کنیم. ☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️ ⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜ َ ✍ترجمه: ☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️ 💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫 الهـــــــــــــے آمیݧ التمــــــــــاس دعــــــــــا ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ 📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿 @Emam_kh
🌸🍃﷽🌸🍃 🔻چرا تضرّع نکردند؟!🔻 ✍ قرآن کریم، یکی از حکمت‌های بلاهایی مثل رو، مردم از خواب غفلت، و و به درگاهِ الهی بیان میکنه، و سؤال میکنه:👇 🕋 فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا؟! وَلَٰکِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ، وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (انعام/۴۳) 💢 چرا هنگامی که سختی و عذابِ ما به آنان رسید، تضرُّع نکردند و تسلیم نشدند؟! 💢 بلکه دلهای آنها قساوت پیدا کرد. 💢 و شیطان، آنچه را انجام می‌دادند، در نظرشان زینت داد. ☝️ دقّت کنیم.. آیه سؤالیه.. خدا داره سؤال میکنه: ⁉️ فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا؟!🤔 ⁉️ چرا وقتی که بأس و گرفتاریِ ما آمد، انسان‌ها نشدند؟! ⁉️ چرا و خاکساری نکردند؟! ⁉️ چرا به پناهنده نشدند؟! ⁉️ چرا نفهمیدند کارشون اشتباه بوده؟! 👌 توی این شرایطِ 🦠 ، ضدّعفونی و رعایت مسائل بهداشتی، کاملاً درست و ضروریه، باید هم باشه... ❓ امّا چی شد؟!🤲 ❓ خاکساری و در مقابلِ خدا چی شد؟! ❓ و چی شد؟!😐 چه اشکالی داره؟! 👈 هم ضدّعفونی، هم دعا! ❌ اینکه «فقط»، به ما بگن ضدّ عفونی، یا «فقط» بگن رعایت نکات بهداشتی.. این غلطه..😨 ❌ اینکه همه‌ی تمرکزِ ما، «فقط» روی ضدّعفونی باشه، این غلطه.. یه خورده هم کنیم. روایت داریم «الدّعاُ يَرُدُّ القضاءَ وَ قَد اُبرِمُ اِبراماً».😳 دعا می‌تونه قضای حتمی رو ردّ کنه. قدرتِ رو در دفع بلاها، دست کم نگیریم.🙂 همه‌ی ما خطاکاریم، پس: ✔ همه با هم کنیم. ✔ همه با هم کنیم. ☝️ توی این شرایط حسّاس، راهکار اینه که سیلی از راه بندازیم. 👥 همه با هم کنیم، و استغفارهامون رو روی هم بریزیم تا سیل راه بیفته.. 🌊 «سیلی از استغفار» راه بندازیم.. یه سیلی راه بندازیم، که خطاهای بشریت رو بشوره و ببره..🙂 اون هم واقعی.. و برگشتِ واقعی..😊 ای کاش انقدری که به شستن دست‌هامون اهمّیت میدیم، به پاکی و طهارت روح‌مون هم اهمّیت میدادیم..❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرا نگران روزه گرفتن ما شده اند؟!!!!! *بی بی سی لندن ، من و تو غبهایی ها ، صدای آمریکا ، ایران اینترنشنال سعودیها همه دارن نگران روزه گرفتن ایرانیها در ماه رمضان میشوند و این هم جالبه! تیتر خبری این روز شبکه های ماهواره ضدانقلاب بیشتر درباره ضررهای روزه گرفتن بر بدن ما ایرانیها شده است. با آب و تاب برخی فتواهای مراجع را دستکاری کرده و پس و پیش آن را میزنند و در بوق کردن که مردم ایران روزه نگیرید که سیستم دفاعی بدنتون ضعیف میشه و کرونا می گیرید! 😳 حالا روزه نگرفتن ما ایرانیها چه دردی از ⁶انگلیس و آمریکا که اربابان ضدانقلاب هستند دوا میکنه؟! مثلا مردم ایران توماه رمضان روزه نگیرند چه فرقی بحال bbc لندن میکنه ؟! چه نفعی میبرن؟! این سوال مهمی هست که باید دنبال جوابش باشیم! انقلاب ما ایرانیها برپایه چی بود ؟! اسلام. چه عاملی انگلیس و آمریکا و صهیونیسم را عقب زد و آنها بشدت عصبانی هستند؟! @Emam_kh
💢 شفافیت خوب است اما برای دیگران 🔹 شاید جالب باشه براتون مجلس منفعل لیست امید تاکنون در مقابل شفافیت آراء نمایندگان به شدت مقاومت میکردن ولی امروز در روز های پایانی نمایندگی اشان با ۱۱۷ رای مثبت خواستار شفافیت آراء نمایندگان شده اند ⁉️ چرا؟ 👈 چون شفافیت رو برای دیگران خوب میبینند و تا الان که خودشون نماینده بودن شفافیت تفتیش عقاید و ابزاری برای ترساندن نمایندگان از شورای نگهبان بوده؛ ولی حالا که قراره مجلس رو ترک کنند بفکر شفافیت برای مجلس بعدی افتاده اند 😂 🔹ولی خب ترس از شفافیت برای مشتی دزد و ضد ملی ترسناک و دلهره آور است، ما با چند برابر توان و قوتی که خواستار شفافیت در مجلس قبلی بودیم خواستار شفافیت در مجلس جدید نیز هستیم. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺🌺آموزش بافتنی🌺🌺