❇️خطر ایست قلبی با مصرف داروی «دیکلوفناک» و «ایبوپروفن» !
🔘✍مصرف این مسکن ها موجب انقباض شریانهای قلب ، لخته شدن و افزایش فشار خون و در نهایت باعث سکته قلبی میشوند !
قبل از خواب زمزمه ڪنیم
اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً
"خداوندا
آخر و عاقبت کارهای ما را
ختم به خیر کن ..."
آرامش شب نصیبتون🌸
@Emam_kh
💎امام هادى عليه السلام :
مَن يَزرَع خَيرا يَحصُد غِبطَةً و مَن يَزرَع شَرّا يَحصُد نَدامَةً ؛
هر كه بذر خوبى بكارد ، شادمانى درومیکند
و هر كه تخم بدى بيفشاند ، پشيمانى درو مى کند .
. بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 373 .
🌸ســـــــــلام
🍃صبح زیباتون بخیر
🌸روزتون ختم به زیباترین خیرها
🍃امیدوارم
🌸امروز حاجت دل پاک و مهربانتون
🍃با زیباترین حڪمتهاے خدا یڪے گردد
🌸روزتـون پر از بـهترین ها
🌸طاعات و عبادتتون قبول درگاه حق
@Emam_kh
🌸🍃﷽🌸🍃
🔻گذشتِ زیبا🔻
✍ قرآن کریم دستور میده که اهل #گذشت و بخشش باشید:
🕋 إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ، فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ (حجر/۸۵)
💢 قیامت به یقین فرا خواهد رسید، پس گذشت کن، گذشتی زیبا!
صَفح👈 یعنی #گذشت_کردن و بخشیدن، ولی یک مرحله بالاتر از عفو کردن...
چون گاهی میشه که انسان عفو میکنه، ولی صَفح نمیکنه.
صَفح👈 یعنی علاوه بر اینکه طرفت رو عفو کردی، به روی خودت هم نیاری..
😊 حتّی بهش رویِ خوش نشون بدی...
صَفح👈 یعنی صفحهی خطاهای دیگران رو رد کردن، و صفحه زدن...
😌 یعنی صفحهای که گناه و جرمِ شخص رو در اون ثبت کرده بودی، ورق بزنی، و به صفحه بعد بری...
درباره خودِ #خدا توی دعاها داریم:
یا کَریمَ الصَّفح: ای خدایی که کریمانه صَفح میکنی.😇❤️
حالا خدا در این آیه، به ما میفرماید:
☝️ گذشت کن، «گذشتِ زیبا»...
❌ چون بعضیها گذشت میکنند، امّا بعد از اینکه آبروی طرف رو بردند!
❌ گذشت میکنند، امّا بعد از تحقیر و استهزاء!
❌ گذشت میکنند، نه بخاطرِ گذشت، بلکه به نیّتِ اینکه خودشون رو جلوی بقیّه خوب جلوه بدن.
❌ گذشت میکنند، نه بخاطر گذشت، بلکه بخاطر نقشهای که در سرشون دارند!
❌ گذشت میکنند، نه بخاطر گذشت، بلکه برای رسیدن به موقعیتی بهتر...
✋ هیچکدوم از اینها «صَفحِ جَمیل» نیست. هیچکدوم رنگ و بوی اون «گذشتِ زیبا» رو نداره.😟☹️
✅️ «گذشتِ زیبا»، آلوده به هیچ انگیزهای نیست..
منّت نداره..
آزار دهنده نیست...
☝️ «گذشتِ زیبا»، حقیقتِ #گذشت است.
✅️ «گذشتِ زیبا»، برای چیزی نیست..
قرار نیست چیزی رو به دست بیاره، یا از امتیازی برخوردار بشه...
❌«صَفحِ جَمیل» معامله نیست❌
فقط آدمهایی که روح بزرگ دارند، اهلِ «گذشتِ زیبا» هستند.😌
اونهایی که توی وجودشون چیزی بجز عشق نمیجوشه.❤️
«جَمیل» از اسماء خداست.
👈 و «صَفحِ جَمیل» خودش یک پاداشِ بزرگ از طرفِ خدای جمیل، به کسی است که گذشت میکنه.
«صَفحِ جَمیل» خودش پاداشی هست، که خدا به انسانهای بزرگ میده..🎁
چون هر کسی نمیتونه به راحتی از دیگران بگذره، و گذشت کنه..
چه پاداشی بهتر از خودِ گذشت، اون هم به زیبایی!
بعضیها میگن: اگر من ببخشم، کوچیک میشم.
نخیر!!!!!!❌
اگر با گذشت کردن، کسی کوچیک میشد، خدا انقدر بزرگ نبود...😇
إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ👈 قیامت داره میاد! خیلی وقت نداریم..
فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ👈 همدیگه رو ببخشیم.
اگر توقّع داریم خدا ما رو ببخشه،😍 اوّل باید دیگران رو ببخشیم.👌
اگر میتونیم بقیه رو ببخشیم، میتونیم امیدوار باشیم که خدا هم ما رو ببخشه...
ولی اگر نمیتونیم،💔 توقّع نداشته باشیم..
🌙سخن نگاشت | برتر از هزار ماه
🔻 ليْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ
🌸 پيامک ويژه سحرهای ماه مبارک رمضان؛
@Emam_kh
✍️توییت استاد #رائفی_پور
نامه افشاگرایانه وزیر برکنار شده صمت به #روحانی نکات مهمی دارد
۱- روحیه دیکتاتوری روحانی
۲-بهره بردن ذینفعان از لابی های مجلس
۳-تحریک گسل های قومیتی
۴- برخورد سیاسی با معیشت مردم
۵- روشن شدن اهمیت این مطلب که چرا سالها است محکم در مقابل فاجعه تشکیل #وزارت_بازرگانی ایستاده ایم
@Emam_kh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 آیه9سوره بقره
🔹 یخادعون الله و الذین ءامنوا و ما يخدعون إلآ أنفسهم و ما يشعرون (9)🔹
ترجمه: مى خواهند خدا و كسانى كه ايمان آوردند را فریب دهند و فریب نمی دهند مگر خودشان را و نمی فهمند.
🔴 این آیه ادامه آیه قبلی در مورد منافقین است
خدع:یعنی فریب
- یخادعون الله و الذین ءامنوا:
می خواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند
- و ما يخدعون إلا انفسهم:يعنى آنان فریب نمی دهند مگر خودشان را آنها می خواهند با نفاق و دورویی تظاهر به ایمان کنند در حالی که کفر در دلشان هست اما خدا فریب و مکرشان را به خودشان بر می گرداند.
- و ما یشعرون:و نمی فهمند
🔹 پیام ها آیه 9 سوره بقره🔹
✅ حیله گری نشانه نفاق است.
✅ منافق همواره در فکر ضربه زدن است
✅ حیله و فریب نشانه عقل و شعور نیست.
(و ما یشعرون)
✅ منافق نمی فهمد که طرف حساب او خداوندی است که همه اسرار درون او را می داند و نیرنگ و فریبش را به خودشان بر می گرداند.
تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
💢 شربت_خرما
🌴کمخونی
🌴تقویت کلیه
🌴کمردرد ودردمفاصل
🌴رفع خشونت ونرم كردن سينه و...
✍ 50گرم خرمادر1لیترآب جوشانده صاف نموده روزی2تا3استكان بخوريد
❗️برای افراد سردمزاج بسيارخوب
@Emam_kh
❣حضرت #امام_خامنه_ای (مدظله العالی):
💫یک شرط استجابت دعا اين است كه آنرا باتوجه بخواهیم. گاهی لقلقه زبان، جملاتی چون «خدايا مارا بيامرز»، «خدايا به ما سعه رزق بده» و... است. ١٠سال اينطور دعا ميكنيد، مستجاب نميشود. بايد تضرع كنيد. بايد ازخدا بااصرار بخواهيد. بازبخواهيد و بازبخواهيد.
🗓۱۳٧٣/١١/٢٨
@Emam_kh
🔴 برخی به اشتباه فکر میکنند مسئولین و دستگاهها و نهادها، نباید در #رزمایش_مواسات شرکت کنند بلکه امور را به گروههای جهادی بسپرند!
اگر هم دستگاهی شرکت کرد نباید از اقدامات خود گزارش و مستند ساخته و منتشر کند!!
#عدالت
✅ داود_مدرسی_یان
@Emam_kh
#نشرحداکثری..
با رعایت تمامِ نکات بهداشتی به مساجد و اماکن معنوی و گلزارشهدا برویم
التمآسدعآ💚
@Emam_kh
‼️قرآن به سر گرفتن با تلفن همراه
🔷س 4046: آیا در شب های قدر استفاده از تلفن همراه و تبلت و لبتاپ و امثال آن در صورتی که نرم افزار قرآن آن باز باشد، و روی صفحه تلفن همراه باشد، به جای کتاب قرآن قابل استفاده می باشد؟ البته در زمان سر گرفتن قرآن.
✅ج: در فرض سؤال، حکم قرآن را ندارد.
📕منبع: رساله آموزشی امام خامنهای
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرط عبور از بحران از زبان شهید سلیمانی🌷
نیاز شدید کشور به مدیران و مدیریت جهادی
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ شب عروج معنوی
🌹١٢ توصیه امام خامنه ای برای استفاده بهتر از لیالی قدر
@Emam_kh
#رمان_پسرک_فلافل_فروش 📖
🖇 قسمت_دهم 🖇
💕 اهل_كار🍃
✔️راوی:دوستان شهيد
بعضي از دوستان حتي برخي از بچه هاي مذهبي را ميشناسيم كه اخلاق خاصي دارند!
كارهايي كه بايد انجام دهند با كندي پيش ميبرند. جان آدم را به لب ميرسانند تا يك حركت مثبت انجام دهند.
اگر كاري را به آنها واگذار كنيم، به انجام و يا اتمام آن مطمئن نيستيم.
دائم بايد بالای سرشان باشيم تا كار به خوبي تمام شود.
اين معضل در برخي از نهادها و حتي برخي مسئولان ديده ميشود.
برخي افراد هم هستند كه وقتي بخواهند كاري انجام دهند، از همه ي عالم و آدم طلبكار ميشوند.
همه ي امكانات و شرايط بايد براي آنها مهيا شود تا بلكه يك تحرك كوچكي پيدا كنند.
اميرالمؤمنين علي (ع) در بيان احوالات يكي از دوستانشان كه او را برادر خود خطاب ميكردند فرمودند: او پرفايده و كم هزينه بود.
اين عبارت مصداق كاملي از روحيات هادي ذوالفقاري به حساب مي آمد.
هادي به هرجا كه وارد ميشد پرفايده بود.
اهل كار بود. به كسي دستور نميداد. تا متوجه ميشد كاري بر زمين مانده، سريع وارد گود ميشد.
بارها ديده بودم كه توي هيئت يا مسجد، كارهايي را انجام ميداد كه كسي سراغ آن كارها نميرفت؛ كارهايي مثل نظافت و شستن ظرفها و...
من شاهد بودم كه برخي دوستان مسجدي ما به دنبال استخدام دولتي و پشت ميز نشيني بودند و ميگفتند تا كار دولتي براي ما فراهم نشود سراغ كار ديگري نميرويم.
آنها شخصيتهاي كاذب براي خودشان درست كرده بودند و ميگفتند خيلي از كارها در شأن ما نيست!
اما هادي اينگونه نبود. شخصيت كاذب براي خودش نميساخت. او براي رهايي از بيكاري كارهاي زيادي انجام داد. مدتها با موتور، كار پيك انجام ميداد. در بازار آهن مشغول بود و...
ميگفت: در روايات اسلامی بيكاري بدترين حالت يك جوان به حساب مي آيد. بيكاري هزاران مشكل و گناه و ... را در پي خود دارد.
٭٭٭
هادي يك ويژگي بسيار مثبت داشت. در هر كاري وارد ميشد كار را به بهترين نحوبه پايان ميرساند.
خوب به ياد دارم كه يك روز وارد پايگاه بسيج شد. يكي از بچه ها مشغول گچكاري ديوارهاي طبقه ي بالای مسجد بود. اما نيروي كمكي نداشت.
هادي يكباره لباسش را عوض كرد. با شلوار كردي به كمك اين گچكار آمد.
او خيلي زود كار را ياد گرفت و كار گچكاري ساختمان بسيج، به سرعت و به خوبي انجام شد.
مدتي بعد بحث حضور بچه هاي مسجد در اردوي جهادي پيش آمد.
تابستان 1387 بود كه هادي به همراه چند نفر از رفقا از جمله سيد علي مصطفوي راهي منطقه ي پيراشگفت، اطراف ياسوج، شد.
هادي در اردوهاي جهادي نيز همين ويژگي را داشت. بيكار نميماند. از لحظه لحظه وقتش استفاده ميكرد.
در كارهاي عمراني خستگي را نميفهميد. مثل بولدوزر كار ميكرد. وقتي كار عمراني تمام ميشد، به سراغ بچه هايي ميرفت كه مشغول كار فرهنگي بودند.
به آنها در زمينه ي فرهنگي كمك ميكرد. بعد به آشپزخانه جهت پخت غذا ميرفت و...
با آن بدن نحيف اما هميشه اهل كار و فعاليت بود. هادي هيچ گاه احساس خستگي نميكرد.
تا اينكه بعد از پايان اردوي جهادي به تهران آمديم. فعاليت بچه هاي مسجد در منطقه ي پيراشگفت مورد تحسين مسئولان قرار گرفت.
قرار شد از بچه هاي جهادي برتر در مراسمي با حضور رئيس جمهور تقدير شود.
راهي سالن وزارت كشور شديم. بعد از پايان مراسم و تقدير از بچه هاي مسجد هادي به سمت رئيس جمهور رفت.
او توانست خودش را به آقاي احمدي نژاد برساند و از دوركمي با ايشان صحبت كند.
اطراف رئيس جمهور شلوغ بود. نفهميدم هادي چه گفت و چه شد. اما هادي دستش را از روي جمعيت دراز كرد تا با رئيس جمهور، يعني بالاترین مقام اجرايي كشور دست بدهد، اما همينكه دست هادي به سمت ايشان رفت، آقاي احمدي نژاد دست هادي را بوسيد!
رنگ از چهره ي هادي پريد. او كه هميشه ميخواست كارهايش در خفا باشد و براي كسي حرف نميزد، اما يكباره در چنين شرايطي قرار گرفت.
ادامــه_دارد.....
✍نویسنده:
انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
✨به نیت شهید محمد هادی ذوالفقاری برای ظهور امام زمان عج صلوات بفرستیم🌹
🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂
#رمان_پسرک_فلافل_فروش 📖
🖇 قسمت_یازدهم 🖇
❄️ بازار✨
راوی: مهدی ذوالفقاری (برادر شهید)
هادي بعد از دوراني كه در فلافل فروشي كار مي كرد، با معرفي يكي از دوستانش راهي بازار شد.
در حجره ي يكي از آهن فروشان پامنار كار را آغاز كرد. او در مدت كوتاهي توانايي خود را نشان داد. صاحبكار او از هادي خيلي خوشش آمد.
خيلي به او اعتماد پيدا كرد. هنوز مدت كوتاهي نگذشته بود كه مسئول كارهاي مالي شد.
چك ها و حساب هاي مالي صاحب كار خودش را وصول مي كرد.
آن ها آنقدر به هادي اعتماد داشتند كه چك هاي سنگين و مبالغ بالا را در اختيار او قرار مي دادند.
كار هادي در بازار هر روز از صبح تا عصر ادامه داشت.
هادي عصرها، بعد از پايان كار، سوار موتور خودش مي شد و با موتور كار مي كرد.
درآمد خوبي در آن دوران داشت و هزينه ي زيادي نداشت. دستش توي جيب خودش بود و ديگر به كسي وابستگي مالي نداشت.
يادم هست روح پاك هادي در همه جا خودش را نشان مي داد. حتي وقتي با موتور مسافركشي مي كرد.
دوستش مي گفت: يك بار شاهد بودم كه هادي شخصي را با موتور به ميدان خراسان آورد.
با اينكه با اين شخص مبلغ كرايه را طي كرده بود، اما وقتي متوجه شد كه او وضع مالي خوبي ندارد نه تنها پولي از او نگرفت، بلكه موجودي داخل جيبش را به اين شخص داد!
از همان ايام بود كه با درآمد خودش گره از مشكلات بسياري از دوستان و آشنايان باز كرد.
به بسياري از رفقا قرض داده بود. بعضي ها پول او را پس مي دادند و بعضي ها هم بعد از شهادت هادي ...
من از هادي چهار سال بزرگ تر بودم. وقتي هادي حسابي در بازار جا باز كرد، من در سربازي بودم.
دوران خدمت من كه تمام شد، هادي مرا به همان مغازه اي برد كه خودش كار مي كرد. من اين گونه وارد بازار آهن شدم.
به صاحب كار خودش مرا معرفي كرد و گفت: آقا مهدي برادر من است و در خدمت شما. بعد ادامه داد: مهدي مثل هادي است، همان طور مي توانيد اعتماد داشته باشيد. من هم ديگر پيش شما نيستم. بايد به سربازي بروم.
هادي مرا جاي خودش در بازار مشغول كرد. كار را هم به من ياد داد و رفت براي خدمت.
مدت خدمت او به خاطر داشتن سابقه ي بسيجي فعال كم شد. فكر مي كنم يك سال در سپاه حفاظت مشغول خدمت بود.
از آن دوران تنها خاطره اي كه دارم بازداشت هادي بود! هادي به خاطر درگيري در دوران خدمت با يكي از سربازان يك شب بازداشت شد.
تا اين كه روز بعد فهميدند حق با هادي بوده و آزاد شد.
هادي در آنجا به خاطر امر به معروف با اين شخص درگير شده بود. چند بار به او تذكر داده بود كه فلان گناه را انجام ندهد اما بي نتيجه بود. تا اينكه مجبور شد برخورد فيزيكي داشته باشد.
بعد از پايان خدمت نيز مدتي در بازار آهن كار كرد. البته فعاليت هادي در بسيج و مسجد زيادتر از قبل شده بود.
پيگيري كار براي شهدا و مبارزه با فتنه گران، وقت او را گرفته بود. بعد هم تصميم گرفت كار در بازار را رها كند!
صاحب كار ما خيلي از اخلاق و مرام و صداقت هادي خوشش مي آمد. براي همين اصرار داشت به هر قيمتي هادي را پس از پايان خدمت نگه دارد.
هادي اما تصميم خودش را به صورت جدي گرفته بود.
قصد داشت به سراغ علم برود. مي خواست از فرصت كوتاه عمر در جهت شناخت بهتر خدا بهره ببرد.
ادامــه_دارد.....
✍نویسنده:
انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
✨به نیت شهید محمد هادی ذوالفقاری برای ظهور امام زمان عج صلوات بفرستیم🌹
🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂