eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
17هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه است و ياد درگذشتگان😔 🌿🌼اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🍁 التماس دعا 🙏 🍃باز هم پنج شنبه و غم دوری عزیزانمون😔 امروز با خواندن آیه ای از قرآن کریم 📕 روحشان را شاد کنیم🌹 @Emam_kh
✍️ قسمت_سی_و_دوم 💠 چشمانم را بستم و با همین چشم بسته، بریده حیدر را می‌دیدم که دستم روی ضامن لرزید و فریاد عدنان پلکم را پاره کرد. خودش را روی زمین می‌کشید و با چشمانی که از عصبانیت آتش گرفته بود، داد و بیداد می‌کرد :«برو اون پشت! زود باش!» دوباره اسلحه را به سمتم گرفته بود، فرصت انفجار از دستم رفته و نمی‌فهمیدم چه شده که اینهمه وحشت کرده است. از شدت خونریزی جانش تمام شده و حتی نمی‌توانست چند قدم مانده خودش را به سمتم بکشد که با تهدیدِ اسلحه سرم فریاد زد :«برو پشت اون بشکه‌ها! نمی‌خوام تو رو با این بی‌پدرها تقسیم کنم!» 💠 قدم‌هایم قوت نداشت، دیوارهای سیمانی خانه هر لحظه از موج انفجار می‌لرزید، همهمه‌ای را از بیرون خانه می‌شنیدم و از حرف تقسیم غنائم می‌فهمیدم به خانه نزدیک می‌شوند و عدنان این دختر زیبای را تنها برای خود می‌خواهد. نارنجک را با هر دو دستم پنهان کرده بودم و عدنان امانم نمی‌داد که گلنگدن را کشید و نعره زد :«میری یا بزنم؟» و دیوار کنار سرم را با گلوله‌ای کوبید که از ترس خودم را روی زمین انداختم و او همچنان وحشیانه می‌کرد تا پنهان شوم. 💠 کنج اتاق چند بشکه خالی آب بود و باید فرار می‌کردم که بدن لرزانم را روی زمین می‌کشیدم تا پشت بشکه‌ها رسیدم و هنوز کامل مخفی نشده، صدای باز شدن در را شنیدم. ساکم هنوز کنار دیوار مانده و می‌ترسیدم از همان ساک به حضورم پی ببرند و اگر چنین می‌شد، فقط این نارنجک می‌توانست نجاتم دهد. 💠 با یک دست نارنجک و با دست دیگر دهانم را محکم گرفته بودم تا صدای نفس‌های را نشنوند و شنیدم عدنان ناله زد :«از دیشب که زخمی شدم خودم رو کشوندم اینجا تا شماها بیاید کمکم!» و صدایی غریبه می‌آمد که با زبانی مضطرب خبر داد :«دارن می‌رسن، باید عقب بکشیم!» انگار از حمله نیروهای مردمی وحشت کرده بودند که از میان بشکه‌ها نگاه کردم و دیدم دو نفر بالای سر عدنان ایستاده و یکی دستش بود. عدنان اسلحه‌اش را زمین گذاشته، به شلوار رفیقش چنگ انداخته و التماسش می‌کرد تا او را هم با خود ببرند. 💠 یعنی ارتش و نیروهای مردمی به‌قدری نزدیک بودند که دیگر عدنان از خیال من گذشته و فقط می‌خواست جان را نجات دهد؟ هنوز هول بریدن سر حیدر به حنجرم مانده و دیگر از این زندگی بریده بودم که تنها به بهای از خدا می‌خواستم نجاتم دهد. در دلم دامن (سلام‌الله‌علیها) را گرفته و با رؤیای رسیدن نیروهای مردمی همچنان از ترس می‌لرزیدم که دیدم یکی عدنان را با صورت به زمین کوبید و دیگری روی کمرش چمباته زد. 💠 عدنان مثل حیوانی زوزه می‌کشید، دست و پا می‌زد و من از ترس در حال جان کندن بودم که دیدم در یک لحظه سر عدنان را با خنجرش برید و از حجم خونی که پاشید، حالم زیر و رو شد. تمام تنم از ترس می‌تپید و بدنم طوری یخ کرده بود که انگار دیگر خونی در رگ‌هایم نبود. موی عدنان در چنگ هم‌پیاله‌اش مانده و نعش نحسش نقش زمین بود و دیگر کاری در این خانه نداشتند که رفتند و سر عدنان را هم با خودشان بردند. 💠 حالا در این اتاق سیمانی من با جنازه بی‌سر عدنان تنها بودم که چشمانم از وحشت خشک‌شان زده و حس می‌کردم بشکه‌ها از تکان‌های بدنم به لرزه افتاده‌اند. رگبار گلوله همچنان در گوشم بود و چشمم به عدنانی که دیگر به رفته و هنوز بوی تعفنش مشامم را می‌زد. جرأت نمی‌کردم از پشت این بشکه‌ها بیرون بیایم و دیگر وحشت عدنان به دلم نبود که از تصور بریدن سر حیدرم آتش گرفتم و ضجه‌ام سقف این سیاهچال را شکافت. 💠 دلم در آتش دلتنگی حیدر پَرپَر می‌زد و پس از هشتاد روز دیگر از چشمانم به جای اشک، خون می‌بارید. می‌دانستم این آتشِ نیروهای خودی بر سنگرهای داعش است و نمی‌ترسیدم این خانه را هم به نام داعش بکوبند و جانم را بگیرند که با داغ اینهمه عزیز دیگر برایم ارزش نداشت. موبایل خاموش شده، حساب ساعت و زمان از دستم رفته و تنها از گرمای هوا می‌فهمیدم نزدیک ظهر شده و می‌ترسیدم از جایم تکان بخورم مبادا دوباره اسیر داعشی شوم. 💠 پشت بشکه‌ها سرم را روی زانو گذاشته، خاطرات حیدر از خیالم رد می‌شد و عطش با اشکم فروکش نمی‌کرد که هر لحظه تشنه‌تر می‌شدم. شیشه آب و نان خشک در ساکم بود و این‌ها باید قسمت حیدرم می‌شد که در این تنگنای تشنگی و گرسنگی چیزی از گلویم پایین نمی‌رفت و فقط از درد دلتنگی زار می‌زدم... ادامه_دارد....... ✍️نویسنده: فاطمه_ولی_نژاد
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️ ⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜ َ ✍ترجمه: ☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️ 💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫 الهـــــــــــــے آمیݧ التمــــــــــاس دعــــــــــا ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ 📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿 @Emam_kh
یک آیه یک درس ⚠️ خود را کنترل کنیم‼️ 📖قرآن میگوید: 🌴یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ🌴 👈 هم خوب حرف بزنید، 👈 هم حرفهای خوب بزنید. ⚠️ مراقب باشید!! دنبالِ این است که از طریقِ حرفهای نامربوط، بین شماها اختلاف و دشمنی😠 ایجاد کند. ☝️ اصلاً ایجادِ دشمنی کارِ شیطان است، و کسی که بین مردم ایجادِ دشمنی و اختلاف کند، همکارِ شیطان است. 🍃✨قُل لِّعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا✨🍃 📖سوره اسراء آیه۵۳ 👈 به بندگانم بگو: "سخنی بگویند که بهترین باشد! چرا که شیطان بوسیله سخنان ناموزون، میان آنها فتنه و فساد ایجاد می‌کند. همیشه شیطان دشمنِ آشکاری برای انسان بوده است!" ❌ ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ، ✅ ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ... ❌ ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ، ✅ ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ... ❌ ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ، ✅ ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ... ❌ ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود جدایی انداخت، ✅ ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود آشتی داد... ❌ ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود آتش زد، ✅ ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود آتش را خاموش کرد... ❌ ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺖ، ✅ ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ... 📢 یادمان باشد که ☝️ همیشه پول💸💰نیست! 👈 گاهی دل ❤ ️است... 🔹 دلی که باید بدست می‌آوردیم و نیاوردیم... 🔹یا دلی که بدست آوردیم ولی نمیبایستی بدست بیاوریم🧕😊 🔹 دلی که شکستیم و رها کردیم...💔 🔹 دلهای غمگینی که بی تفاوت از کنارشان گذشتیم...🚶 🗣 حواسمان باشد... خدا از هر چه بگذرد، از نمی‌گذرد...
یعنی معده ی اینا چقدر جا داره که هر چی می خورن، سیر نمی شن؟! فکرشو بکنین، یه سری به خاطر بقیه از جونشون می گذرن، وضعیت جامعه غیر عادیه، کادر پزشکی در شرایط سخت، سه شیفته کار می کنه. آنوقت جنابان شکم گنده ی سیاسی از بودجه اختصاص یافته به وزارت بهداشت سلامت هم نمی گذرن! کاش عبرت بگیریم و سال ۱۴۰۰ آدم انتخاب کنیم. @Emam_kh
🔻 زاکانی: تاجگردون با ضدانقلاب در ارتباط بود که در نامه وزارت اطلاعات هم اعلام شده بود نماینده مردم قم در مجلس یازدهم: 🔹 ما در مجلس درباره اعتبارنامه سه نفر ورود کردیم که این سه نفر هم مانند هم دیگر نبودند. 🔹 یکی از آن‌ها ٨ هزار متر از یک تالاب را تصرف کرده بود که این امکان وجود داشت ما در بررسی اعتبارنامه به این موضوع ایراد وارد کنیم. 🔹 اما می‌شد که از طریق قوه قضائیه و کمیسیون اصل ٩٠ آن را پیگیری کرد. 🔹 کمیسیون تحقیق به وظیفه اصلی خود درباره تاجگردون عمل نکرد. 🔹 تاجگردون ٧ مشکل اصلی داشت، یکی عدم صداقت و گفتن حرف های ضد و نقیض بسیاری بود، دومی شبکه ای از عناصر انسانی را آورده بود و در مدیریت کشور یک شبکه تشکیل داده بود. 🔹 سومین مورد استفاده از بودجه و وابسته کردن دستگاه ها به خود بود که یک عدم صلاحیت برای او ایجاد می کرد. چهارمین ویژگی هم این بود که او با استفاده از آن شبکه و قابلیت بودجه برای خود مال اندوزی کرده و امکانات ویژه ای را ایجاد می کرد. 🔹 ویژگی بعدی جنبه ارتباط با فتنه بود. ویژگی بعدی هم ارتباط با ضد انقلاب بود که نامه صریح وزارت اطلاعات هم صادر شده بود. 🔹 بخشی از اسناد درباره تاجگردون به شورای نگهبان نرسیده بود. به همین دلیل هم وقتی روز آخر به دیدار آیت الله جنتی و آقای کدخدایی رفتیم، آقای کدخدایی در پاسخ به آقای نیک بین گفت اگر این اسناد در دست ما بود اعتبارنامه تاجگردون را رد می‌کردیم. @Emam_kh
هل_سیاه و زخم معده برای ترمیم زخم معده ۵گرم مغز دانه را نرم سائیده با ۱ فنجان آبجوش دم کرده بنوشید 📝این دستور را بمدت ۴۰روز صبح ادامه دهید قوت قلب، معده و اعصاب میگردد
موتیف قلاب مناسب کیف،روتختی،کوسن.....می باشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارتی که فقط یکبار نصیب فرشته‌ها می‌شود! السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 زیبا ترین کلیپ ممکن درباره حجاب از زبان سیده زهرا دختر بچه 8 ساله 🔸آیا میشه این کلیپ را دید ولی به فکر فرو نرفت؟ @Emam_kh
رهبری: 🍁اگر کسی به دختر چادری یا باحجاب با نظر تحقیر نگاه میکند😠 تحقیرش کنید..!😡 نگذاریم کسی درخیابان زنان محجوب مارا کند @Emam_kh
🔻 کنایه سنگین سید محمود نبویان به روحانی: 🔹اینها مانند هستند و به مردم منتقد توهین می کنند، همانطور که شاه رفت و نابود شد این عده هم خواهند رفت و به سرنوشت شاه دچار خواهند شد و مردم عزیز ما راحت خواهند شد. 🔸شاه رفت اما برخی از رفتارهایش ماند، مثلا برخی از مسئولین، مانند شاه دیکتاتور هستند و به مردم منتقد خود توهین میکنند، افراد را به دادگاه کشانده و زندانی میکنند، برنامه جهان آرا را بخاطر افشاگری مستندش تعطیل میکنند، اقتصاد مردم را نابود میکنند، ارزش پول ملی را کمتر از زمان شاه میکنند، قدرت خرید مردم را نزدیک به صفر میکنند، ۶۰ میلیون نیازمند یارانه بگیر درست میکنند، درمقابل رای مردم گردن کلفتی میکنند، اما همانطور که شاه رفت و نابود شد این عده هم خواهند رفت و به سرنوشت شاه دچار خواهند شد و مردم عزیز ما راحت خواهند شد. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدايا آرامش را سر ليستِ تمامِ اتفاقاتِ زندگیمان قرار بده آرامش را تنها از تو ميخواهیم ما را محتاجِ بنده ات نكن آمیـــن یا رَبَّ العالمین شبتون در پناه خدا🌸🍃 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼سلام_مولا_جانم🌼 🌼اے مهربان من تو ڪجایی ڪہ این دلم 🌼مجنون روے توسٺ ڪہ پیدا ڪند تو را 🌼اے یوسف عزیز چو یعقوب صبح و شام 🌼چشمم بہ ڪوے توسٺ ڪہ پیدا ڪند تو را السلام_علیک_یابقیه_الله 🌻اللهــم_عجــل_لولیــک_الفــرج🌼 @Emam_kh
✍امام رضا علیه‌السلام فرمودند : حضرٺ مهدے علیه ‌السلام براے مردم از خودشان سزاوارتر و از پدر و مادرشان مهربان تر و در برابر خدا از همہ متواضع‌تر اسٺ آنچه بہ مردم فرمان مےدهد ، خود بیش از دیگران بہ آن عمل مےڪند. آنچہ مردم را از آن نهے ڪند، خود بیش از همگان از آن پرهیز مےڪند. 📚الزام النّاصب ص ۱۰
شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید، مےخواهم در قبر در پایم باشد.! وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به عالِم اظهار کرد، ولی عالِم ممانعت کرد و گفت: طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمی شود! ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را به جای آورند، سرانجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که به مناقشه انجامید.... در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد، پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه (وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند: «پسرم! مےبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و ماشین و این همه امکانات و کارخانه حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم، یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش، به تو هم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد، پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتادگان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد←《همان اعمالت است.》
♻️ شکسته نفسی روحانی همین یک اعتراف برای کافی است. روحاتی دوبار عباس آخوندی را به عنوان وزیر معرفی و از او دفاع کرد. چند بار در زمان استیضاح آخوندی به مجلس آمد و از عملکرد او و سیاست‌های حوزه مسکن دولتش دفاع کرد. روحانی اگر چه در حوزه مسکن دچا عقب‌ماندگی بود اما در حوزه‌های دیگر موفقیت‌های چشمگیری داشت.... ۲۲هزار_تومانی ۱۰میلیونی حمید_رسایی @Emam_kh
📌جمله‌ای که «سردار سلیمانی» روی دست‌های شهید نوشت 🔹تصویری که مشاهده می کنید دست نوشته سردار اسلام حاج قاسم سلیمانی است که در دیدار با خانواده شهید حسین بواس(از شهدای مدافع حرم چالوسی) این جمله را روی تصویر شهید نوشت: بسمه تعالی 《فدای این دست هایی که در راه خدا داده شد...》 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣حضرت (مدظله‌العالی) 🇮🇷عزّت این ملت، امنیّت این ملت، پیشرفت این ملت، همه و همه مدیون این جوانهای عزیزی است که دل از خانه و خانواده و پدر و مادر و همسر و فرزند واینها کندند و رفتند سینه سپر کردند درمقابل دشمن. @Emam_kh
🌹🍃🌸🍃 بزرگواری تعریف میکرد👇 پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم، 🔹 در شش سالگی که کمی خواندن و. نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین مرا یاد کنید ) بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!! وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای امام حسین بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم و بیت المال آلوده نبوده و یک حسینی حسینی راستین بوده است ..... اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا والاخره دل مردم درتلاطمه اگر کاری از دستتان تو این روزگار سخت بر اومد بخاطر خدا و امام حسین (ع) انجام بدهید که حتما نتیجش را تو همین دنیاخواهید دید. یاعلی مدد اگر لذت بردید نشرش دهید شاید گره ای از کار مسلمانی باز بشه و روح انفاق وهمدلی در جامعه دوباره گسترش پیدا کنه🌹🍃🌸🍃 @Emam_kh
🍶🍃برای تقویت اعصاب درعرق بادرنجبویه و استخودوس 1ق چ تخم شربتی ریخته شودو نیم ساعت قبل از خواب خورده شود جهت ناراحتی‌های عصبی,سردردها و بی‌خوابی مفید است
‼️دف زدن در جشن ها 🔷س 4198: استفاده از ، در مجالس شادي زنانه ( ها و و ...) چه حکمي دارد؟ ✅ج: اگر به گونه ای استفاده شود که انسان را از خداوند متعال و معنویات و فضایل اخلاقی دور کند و به سمت بی بندوباری، بیهودگی و گناه سوق دهد، حرام است، در هر صورت در شايسته مجالس اهل بيت (عليهم السلام) نيست، هر چند از نوع حلال باشد، بايد قداست و مقام اهل بيت(علهيم السلام) مراعات شود. @Emam_kh