eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.4هزار عکس
17.5هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 مردم را ناامید نکنید 🔹حضرت امام خامنه‌ای: یکی از مهمترین وظایف همه‌ی ما پرهیز از ناامیدسازی مردم است. گاهی یک کسی جوری حرف می‌زند چه در سخنرانی چه در فضای مجازی که شنونده و مخاطب ناامید می‌شود ما نباید اجازه بدهیم ناامیدی وارد میدان بشود. 🔹اگر نباشد، کارهای بزرگ انجام نمی‌گیرد. مردم را باید امیدورا کنیم و این امیدواری، امیدواری کاذب هم نیست بلکه واقعیت قضیه همین است؛ یعنی واقعا باید امید داشت چون آینده آینده‌ی خوب و روشنی است. ۹۸/۷/۴ 🌹اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج التماس_دعا @Emam_kh
خـدایـا امشـب از تو صبـر می‌خواهم به ما بیاموز در هر شرایطی بدانیم تو از همه مهـربانتری و هر آنچه برایمان رقم می‌خورد جز خیر و مصلحتمان نیست بیائید امشـب دعـا کنیـم بـرای کسی که غمی گوشه دلش داره و جز خـدا محرمی نداره دعـا کنیم بـرای چشم‌های منتظر به راه بـرای بدهکاران و گرفتاران بـرای همـه دعـا کنیم شبتــون‌بخیـــر نـگاه خـدا همـراهتــون🍁🍂 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قالَ الاْءمامُ عَلِىٌّ عليه السلام  وَمَكانُ الْقَيِّمِ بِالْأَمْرِ مَكانُ النِّظامِ مِنَ الْخَرِزِ يَجْمَعُهُ وَيَضُمُّهُ فَإذَا انْقَطَعَ النِّظامُ تَفَرَّقَ الْخَرِزِ وَ ذَهَبَ ثُمَّ لَمْ يَجتَمِعْ بِحَذافيرِهِ أبدا. ; امام على عليه السلام فرمود  جايگاه رهبر و سرپرست در اجتماع، جايگاه رشته اى است كه دانه ها را بهم پيوند داده و جمع مى كند، و آنگاه كه آن رشته بگسلد، دانه ها پراكنده گشته و هرگز تمام آنها جمع نخواهند شد.; نهج البلاغه،خطبه 146
🌹السلام_علیک_یااباعبدلله نامت شروع مبحث زیبای عاشقی ست حا سین و یا ونون الفبای عاشقی ست هرکس که عاشقت شده فهمیده که تنها فقط حسین ، معنای عاشقی ست سلام_صبحتون_حسینیــــــــــ🌸 @Emam_kh
🌼کار خدا بدون حکمت نیست ✍تنها بازمانده یک کشتی شکسته به جزیره کوچک خالی از سکنه ای افتاد. او با دلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد. اگر چه روزها افق را به دنبال یاری رسانی از نظر می گذراند کسی نمی آمد. سرانجام خسته و از پا افتاده موفق شد از تخته پاره ها کلبه ای بسازد تا خود را از عوامل زیان بار محافظت کند و دارایی های اندکش را در آن نگه دارد. اما روزی که برای جستجوی غذا بیرون رفته بود، به هنگام برگشت دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود. متأسفانه بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود. از شدت خشم و اندوه درجا خشکش زد و فریاد زد: خدایا چطور راضی شدی با من چنین کاری کنی؟ صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید. کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، از نجات دهندگانش پرسید: شما از کجا فهمیدید من در اینجا هستم؟ آنها جواب دادند، ما متوجه علائمی که با دود می دادی شدیم!! به یاد داشته باش: اگر کلبه ات سوخت و خاکستر شد، ممکن است دودهای برخاسته از آن، علائمی باشد که عظمت و بزرگی خدا را به کمک می خواند. و فراموش نکنید هیچ کار خدا بدون حکمت نیست
7.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌زیارت از راه تصاویر👌 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌹روزتون_حسینی @Emam_kh
🔴 راز زهیر؛ گمشده تاریخ ▪️بعد از قتل عثمان، از علی (علیه السلام) دلگیر بود. در فضای اتهام زنی و شایعه پراکنی علیه سردار خیبر گیر کرده بود و باورش شده بود که علی در قتل عثمان دست داشته. بالتبع از فرزندان علی هم نگران و ناراحت بود بهمین دلیل در میانه راه که حسین از مکه به سمت کوفه می رفت، سعی می کرد شب ها در نزدیکی کاروان کوچک آسمانی آل الله اطراق نکنید. ◾️ را می گویم. بزرگ طایفه بَجَلی. از دلاورمردان کوفه و از سرداران فاتح اسلام. همگان او را به طرفداری عثمان می شناختند. او از بنی هاشم برحذر بود و سعی می کرد رودرو نشود. هم از عثمان دفاع می کرد هم نمی توانست مقابل اهل بیت پیامبر صلوات الله بایستد و مباحثه و مجادله کند. به ظاهر همچون حُر، ادب او نسبت به خانواده پیامبر او را از آتش دوزخ نجات داد. ▪️سرانجام در منزلی ناچار شد با کاروان نور ابی عبدالله یکجا بار بگشاید. اما دلهره داشت مبادا با حسین چهره به چهره شود. می گفت: «ما از رسول خدا شنیدیم که او سید جوانان اهل بهشت است اما... اما ... اما ... ». در همین فکر بود که قاصد نجاتش از راه رسید و گفت: «زهیر؛ حسین بن علی تو را می خواند». ◾️زهیر اِبا داشت از دیداری که با پسر پیامبر مجادله کند. لذا تمایلی نداشت. همسرش دَلْهَم اما از مشتاقان علی بود. وقتی ماجرا را دید فرياد زد: «سبحان الله! پسر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تو را مى‌طلبد و تو امتناع مى‌ورزى؟ او پسر فاطمه سید زنان اهل بهشت است». اینگونه زنان بهشتی، شوهرانشان را بهشتی می کنند. ▪️زهیر دل صاف کرد و راهی خیمه فرزند فاطمه شد. اینکه در ساعتی که در محضر حسین بود چه گذشت هیچ کس نمی داند؛ خامس آلِ عبا چه گفت و زهیر چه شنید در تاریخ نیامده و این خود یکی از رازهایی است که در قیامت روشن می شود. نمی دانیم ثارالله به او چه فرمود، هر چه بود مس وجود زهیر با نفَسِ کیمایی ابوالشهدا طلا شد و رنگ خدایی گرفت و چه رنگ زیبایی است رنگ خدا. ◾️او از مصادیق همان دسته ای است که جناب به نقل از رسول کائنات فرموده بود: «دسته ای از امت من همچون طلایند. هر چه در آتش و امتحانات و بلایا قرار بگیرند و آتش افزون شود عیارشان خالص تر گردد». راستی چرا یاد سلمان افتادم وسط روضه؟ ▪️آخر سلمان واسطه شناخت زهیر از حسین بود؛ چگونه؟ زهیر وقتی به میان اهل خانه و عشیره بازگشت همه را فراخواند. زن و بچه و برادران و اهالی قبیله، دور آن تازه عاشق حلقه زدند و از تحولش سخن می گفت و آنان را تشنه تر می کرد به حسین. آن شب زهیر سخنرانی می کرد و روضه می خواند و قبیله اش گریه می کردند. ◾️زهیر خاطره‌ای برای آنان نقل کرد و گفت: «در یکی از جنگ ها که به پیروزی و غنایم فراوانی دست یافتیم، بسیار خوشحال شدیم. سلمان فارسی که همراه ما بود گفت: «آنگاه که سید جوانان آل محمّد(صلی الله علیه و آله) را درک کردید، از پیکار و کشته شدن در کنار او بیش از دستیابی به این غنایم شادمان باشید». ▪️او رئیس یک قبیله بود اما قبیله را آزاد کرد و به نقلی همسرش را از قید عقد خود خارج ساخت و اموال خود را به او بخشید و همچون نوکری در کنار خیمه گاه اباعبدالله خیمه زد. ◾️در کنار حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه شب عاشورا بیعتشان را مجدد بیاد آوردند و در پشت خیمه زینب کبری دختر علی تجمع کردند و عرضه داشتند ای دختر رسول خدا ما تا آخرین قطره خون پای حسین ایستاده ایم. ▪️روز عاشورا کوفیان به او طعنه می زدند تو که از حزب عثمان بودی چه شده در رکاب حسین می جنگی؟ و پاسخ می داد: اما امروز در حزب حسینم. وقتی منزلت حسین در نزد پیامبرم را بیاد آوردم به او پیوستم. ◾️زهیر در روز عاشورا دو جا مایه قوت قلب حسین شد. یکبار در کنار سعید بن عبدالله حنفی در برابر امام ایستادند تا تیرهای دشمنان به امام که در حال نماز خوف بود اصابت نکند. ▪️یکبار دیگر هم که شمر قصد داشت میدان جنگ را دور بزند و از پشت سر خیمه گاه حضرت را به آتش بکشاند و زنان و کودکان را به آتش بکشاند، متوجه این نقشه شد و به دفاع از حرم آل الله پرداخت و حمله شمر را دفع کرد. این دفاع، زهیر را مغضوب شمر ساخت و سرانجام بدست شمر و لشکریانش به شهادت رسید... اباعبدالله بر بالینش حاضر شد و قاتلینش را لعنت کرد... صلی الله علیک یا مظلوم ✅ داود_مدرسی_یان: @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤حضرت (مدظله العالی) 🏴 [پس از واقعه‌ی کربلا] خطبه را فقط زینب و علیّ‌بن‌الحسین نخواندند، [بلکه] چندین زن خطبه خواندند؛ امّ‌کلثوم خطبه خوانده، سکینه بنت‌الحسین خطبه خوانده، فاطمه بنت‌الحسین خطبه خوانده. اینها دخترها و زن‌هایشان هم این‌جوری بودند. اینکه میگویند «زن مگو مردآفرین روزگار» من و تو عادت کرده‌ایم این را که گفتند فوراً گریه را سر بدهیم و رویش فکر نکنیم؛ راست است، اینها مردآفرین بودند. 🔸 اگر یزید قبلاً میدانست که بعداً این‌قدر دردِسر برایش ایجاد خواهد شد، گمان بنده این است که به عمر سعد و شمر دستور میداد که زنها را هم همان ‌جا یکجا بکُشید. منتها سنّت خدا بر غلبه‌ی حق است و بر پایداری حق. ۵۱/۱۱/۲۲ 📕 منبع: کتاب همرزمان حسین؛ گفتار پنجم @Emam_kh