⁉️ چرا #خداوند اجازه می دهد #بچه های #ناقص، بدنیا بیایند؟
1⃣ اولا خداوند تشریعا چنین اراده ای نداشته ونمی خواسته که کودکان ناقص الخلقه به دنیا بیایند لذا کسانی که باعث این شدند که این کودکان ناقص به دنیا بیایند را مجازات خواهد کرد.
2⃣ ثانیا این نظام خلقت نظام علت و معلولی است بطور مثال یعنی آتش برای سوزاندن خلق شده است و نمی شود از آن انتظار داشت که یخ کند و یا از یخ انتظار داشت که گرم کند لذا زمانی که پدر و مادری که مشکل خونی و ژنیتیکی دارند در این نظام اسباب نمی توان انتظار داشت که فرزندشان بدون مشکل به دنیا بیاید.
3⃣ این سوال از این جا نشأت گرفته است که ما فکر می کنیم که خدا عالم را بصورت جزئی خلق کرده است و مثلا گفته این بچه ناقص به دنیا بیاید و این یکی دیگر سالم یا این سنگ بشود و این یکی حیوان؛ اما این چنین نیست چرا که صنع و خلق این عالم بصورت کلی و با یک اراده می باشد.
🔸 یا به عبارت دیگر نظام عالم عین ذات عالم است و جدای از هم نیست بطور مثال ما برای سخن گفتن اول حروف را جدا نمی سازیم تا کلمه درست کنیم و با کلمه، جمله بسازیم بلکه از اول منظم سخن می گوییم و نظم سخن ما عین ذات سخن ما است و این دو از هم جدا نیست.
🔰 لذا نظم عالم عین ذات عالم است و وقتی به نظام عالم( که بر اساس علت و معلول است) اشکال بگیریم در حقیقت به ذات عالم اشکال گرفتیم و گفته ایم چرا این عالم خلق شده است.
و خلق عالم یک پارچه و یک حقیقت است و آن همان اراده الهی است برای خلق این عالم.
✅ پس زمانی که ما می گوییم چرا این بچه ناقص به دنیا آمده باید اشکال بگیریم به اختیار افرادی که باعث شدند این کودک ناقص بدنیا بیاید و بگوییم ای خدا چرا به این افراد اختیار دادی تا با اختیار خود باعث بشوند که این بچه ناقص به دنیا بیاید و زمانی که اختیار از انسان گرفته شود، انسان و جنی که صاحب اختیارند باقی نمی ماند و زمانی که انسان نباشد باید عالم نیز نباشد چرا که عالم برای انسان خلق شده است.؟!!
🌺جهان چون خط و خال و چشم ابروست
🌼که هر چیزی به جای خویش نیکوست
🌸اگر یک نقطه را بر گیری از جای
🌹 خلل یابد همه عالم سراپای
📚 بیانات استاد محمدی شاهرودی
🌷🍁🌷🍁🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا امشب
قلبهای عزیزانم را به تو میسپارم
باشد که با یاد تو به آرامش رسیده
و فارغ از دردها و رنجها
طلوع صبحی زیبا را
به نظاره بنشینند
آرزو میکنم شبهایتان
همیشه پر ستاره و زیبا باشد
ماه وقتی میان ستارهها
میدرخشد زیباست
زیبائی ماه برای شما
وسعت آسمان برای شما
شبتـ🌙ـون آرام
در پنـاه خـدای مهـربـون🌸🍃
@Emam_kh
﷽❣ سلام_امام_زمانم🌹🍃
🌹 مهدےجان
اي منتقم از جاده ي موعود، بيا
غم، تار مرا دريده از پود، بيا
با سيصد و سيزده نفر، آقا جان!
هرچند که دير کرده اي، زود بيا
🌺 اللهُمّ_عَجّلْ_لِوَلیّکَ_الفَرج ْ🌺
@Emam_kh
رسول اللّه صلي الله عليه و آله :
يا سَلمانُ ، المُؤمِنُ إذا قَرَأَ القُرآنَ فَتَحَ اللّه ُ عَلَيهِ أبوابَ الرَّحمَةِ ، وخَلَقَ اللّه ُ بِكُلِّ حَرفٍ يَخرُجُ مِن فَمِهِ مَلَكا يُسَبِّحُ لَهُ إلى يَومِ القِيامَةِ ؛ فَإِنَّهُ لَيسَ شَيءٌ ـ بَعدَ تَعَلُّمِ العِلمِ ـ أحَبَّ إلَى اللّه ِ مِن قِراءَةِ القُرآنِ .
رسول خدا صلي الله عليه و آله :
اى سلمان! مؤمن ، هرگاه قرآن بخواند، خداوند درهاى رحمت را بر او مى گشايد و با هر حرفى كه از دهانش خارج مى شود، فرشته اى مى آفريند كه تا روز قيامت برايش تسبيح خواهد گفت ؛ زيرا پس از دانش آموزى، هيچ چيز نزد خداوند ، محبوب تر از خواندن قرآن نيست.
جامع الأخبار : 114 / 197 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌹🌸🌹🌸
سـ❄️ـلام
صبحتـون بخیر
روزتون سرشار از
لطف بیکران خدا
الهی گل لبخند رو لباتون
همیشگی
الهی عطر گلها
دل آرای زندگیتون
و شادی نقل لحظههاتون باشه
برای امروزتون از خدا میخواهم
هر آنچه صلاحتـون هسـت
براتون رقم بزند
من به دستان خدا ایمان دارم
بهترینها سهمت خواهد شد
انشاالله
@Emam_kh
⭕️هفت عملي كه شيطان را رنجور مي كند |
داستانی از حضرت پیامبراکرم (ص)
✍هر کسی نقطه ضعفی دارد، شیطان ، دشمن قسم خورده انسان هم مشمول این موضوع است و او هم نقاط ضعفی دارد. از طرفی یکی از شیوههای مبارزه و شکست دشمنان شناختن نقاط ضعف آنهاست. در ادامه با هفت تا از این نقطه ضعفهای شیطان آشنا می شویم:
✍روزی شیطان در گوشه مسجدالحرام ایستاده بود، حضرت رسول اکرم (ص) هم سرگرم طواف خانه کعبه بودند. وقتی آن حضرت از طواف فارغ شد، مشاهده کرد که ابلیس، ضعیف، نزار و رنگ پریده کنار ایستاده است.پیامبر نزدیک او رفت و فرمود: ای ملعون! تو را چه شده که این چنین ضعیف و ناجوری؟؟؟!
گفت: یا رسول الله از دست امت تو به جان آمده و گداخته شده ام و صبر و طاقتم تمام شده است.پیامبر فرمود: ای ملعون! مگر امت من با تو چه معاملهای کردهاند که این قدر از دست آنان مینالی و به قغان آمدهای؟
گفت: یا رسول الله! هفت خصلت نیکو در امت تو وجود دارد که من هر چه تلاش میکنم این خصلت را از ایشان بگیرم، نمیتوانم.پیامبر فرمود: آن خصلتهای نیکویی که در امت من است، کدام است که این قدر تو را ناراحت کرده و گداختهاند؟!!شیطان گفت: آن هفت خصلت نیکو و پسندیده که در امت تو وجود دارند عبارتند از:
●۱) این که هرگاه ایشان به یکدیگر برخورد مینمایند، سلام میکنند، و سلام یکی از نامهای خداوند است.(۱)
پس هرکس که به دیگری سلام کند، حق تعالی او را از هر بلا و رنجی دور میکند، و هرکس جواب سلام دهد، خداوند رحمت خود را شامل حال او میگرداند.
●۲) این که وقتی ایشان با یکدیگر ملاقات می کنند با یکدیگر دست میدهند.دست دادن چندان ثواب دارد که هنوز دست از یکدیگر برنداشته حق تعالی هر دو را رحمت میکند.(۲)
●۳) این که وقت غذا خوردن و هنگام شروع کارها «بسم الله الرحمن الرحیم» میگویند و همین گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» باعث میشود که من را از خوردن آن طعام و شرکت در آن کارها دور کند.
●۴) اینکه هر وقت درباره انجام دادن کاری سخن میگویند «ان شا الله» را بر زبان میآورند و به قضای خداوند راضی میشوند و به همین جهت من نمیتوانم کار آنها را از هم بپاشم، به همین وسیله آنها را رنج و زحمت مرا ضایع میکنند.
●۵) این که من از صبح تا شام تلاش میکنم تا آنها را به معصیت بکشانم، باز چون شام می شود، توبه میکنند و زحمات مرا از بین میبرند و خداوند به این وسیله گناهان آنان را میآمرزد.
●۶) چیزی که از همه موارد یا شده مهمتر است این که؛ وقتی نام تو را میشنوند، با صدای بلند برای وجود نازنین تو صلوات میفرستند و من چون ثواب صلوات را میدانم، از ناراحتی فرار میکنم؛ زیرا طاقت دیدن ثواب آن را ندارم
●۷) این که وقتی امت تو، اهل بیت تو را میبینند، به ایشان مهر میورزند و این نزد پروردگار عالم بهترین عمل است.
پس از صحبتهای شیطان، پیامبر رو به اصحاب خود کرده و فرمود: ای مردم، هرکس یکی از این خصلتهای نیکو و شایسته را داشته باشد، از اهل بهشت است.(۳)
و آیا میدانید هنگامی که میخواهید این پیام را به دیگران ارسال کنید، شیطان سعی خواهد کرد تا شما را منحرف کند.
📗برگرفته از کتاب “نصیحت های شیطان”
🔗پی نوشت:
۱) سوره حشر، آیه ی ۲۳
۲) اصول کافی، ج ۲، باب ۷۸
۳) انوار المجالس، ص ۲۰
—————————
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🔴نداشتن بصیرت مثل نداشتن چشم است؛ راه را انسان نمیبیند. بله، عزم هم دارید، اراده هم دارید، امّا نمیدانید کجا باید بروید.» ۱۳۹۲/۱۰/۱۹
@Emam_kh
🍇مویز
🍇 همراه با صبحانه
حتما ۵ عدد مویز بخورید زیرا :
ضد استرس
کاهش ابتلا به سرطان
مفید برای سلامت مو و پوست
❗️ مویز بهترین دارو
برای افزایش حافظه میباشد
🍇🍃🍇🍃🍇
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌷 آیه 246 سوره بقره
🌸 أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِى إِسْراَءِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِىٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكاً نُقاَتِلْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقاَتِلُواْ قَالُوا وَمَا لَنَآ أَلَّا نُقاَتِلَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيارِنَا وَأَبْنَآئِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلَّا قَلِيلاً مِّنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بَالْظَّالِمِينَ
🍀 ترجمه:آیا ندیدى گروهى از بزرگان بنى اسرائیل را كه بعد از موسى به پیامبر خود گفتند: براى ما فرماندهى برانگیز تا (تحت فرماندهى او) در راه خدا پیكار كنیم، او گفت: آیا احتمال نمىدهید كه اگر دستور جنگ به شما داده شود (نافرمانى كرده و) پیكار و جهاد نكنید؟ گفتند: چگونه ممكن است در راه خدا پیكار نكنیم، در حالى كه از خانه و فرزندانمان رانده شده ایم؟ پس چون دستور جنگ بر آنان مقرّر گشت، جز عدّه اندكى، سرپیچى كردند و خداوند به ظالمان آگاه است.
🌷 #ألم_تر:آیا ندیدی
🌷 #الملأ:بزرگان
🌷 #ابعث:برانگیز، انتخاب کن
🌷 #ملکا:فرمانده ، امیر
🌷 #نقاتل:بجنگیم
🌷 #عسیتم:نافرمانی، سرپیجی
🌷 #القتال:جنگ
🌷 #دیار:سرزمین ، خانه
🌷 #کتب:آنچه نوشته شده ، آنچه مقرر شده
🌷 #تولوا:سرپیچی کردند
🌷 #قلیلا:اندکی
📚 بنى اسرائیل بعد از وفات حضرت موسى علیه السلام، به خاطر قانون شكنى و رفاه طلبى، مجدّداً تحت سلطه و فشار طاغوت و ستمگران قرار گرفته، آزادى و #سرزمین خود را از دست دادند و مجبور به کوچ شدند و عده ای هم گرفتار زندان و اسارت شدند. آنها براى نجات از آوارگى و خارج شدن از زیر سلطه طاغوت و باز پس گرفتن #سرزمین خود و نجات اسیران خود تصمیم به مبارزه گرفتند و از پیامبر خویش اشموئیل خواستند براى آنها فرمانده و امیرى را انتخاب كند تا به رهبرى او در راه خدا بجنگند. پیامبرشان گفت:آیا احتمال می دهید که اگر دستور #جنگ به شما داده شود پیکار و جهاد نکنید؟ گفتند چگونه ممکن است در راه خدا نجنگیم در حالی که خانه و سرزمینمان را از دست داده ایم و فرزندانمان به اسارت رفتند. نکته عمیق این آیه اینجاست این قوم قرار است بجنگند تا سرزمین خود را از دشمن پس بگیرند و اسیران و فرزندان خود را نجات دهند ولی #خدا ، آن را فی سبیل الله می نامد یعنی دفاع از وطن و دفاع از مظلومان جهاد فی سبیل الله (جنگ در راه خدا) نامیده می شود. ولى با همه این ادعاها وقتى دستور صادر شد، همه آنها جز اندكى به میدان نبرد پشت كرده و از آن دستور سرپیچى نمودند.
🔹 پيام های آیه 246سوره بقره 🔹
✅ #مسلمانان باید با دقّت تاریخ بنى اسرائیل را بنگرند و پند بگیرند. «ألم تَر»
✅ وجود #رهبر الهى، مانع پراكندگى، آوارگى و ستم پذیرى است. «من بعد موسى»
✅ بعضى از #انبیا، تنها براى گروهى از مردم رسالت داشتند، نه همه ى مردم. «اذ قالوا لنبىّ لهم»
✅ #فرمانده نظامى باید از سوى رهبر آسمانى انتخاب و نصب شود. «ابعث لنا» پس دین از سیاست جدا نیست.
✅ #جنگ موفق، فرمانده لایق مى خواهد. «ابعث لنا ملكا»
✅ براى نجات از طاغوتها باید به انبیاى الهى پناه برد. «قالوالنبى لهم»
✅ تعهّد گرفتن از كسانى كه پیشنهادات اصلاحى دارند لازم است. «هل عسیتم»
✅ #رهبر باید آینده نگر باشد و احتمال پیمان شكنى و فرار از مسئولیّت را از سوى مردم بدهد. «هل عسیتم»
✅ #جهاد براى رفع ظلم و دفاع از وطن، جهاد در راه خداست. «ومالنا الاّ نقاتل فى سبیل اللّه و قد اخرجنا من دیارنا وابنائنا»
✅ پیدایش مشكلات، سبب بیدارى وحركت براى رهایى است. «اخرجنا»
✅ میدان #مبارزه، عامل ارزیابى افراد پر ادّعا است. «توّلوا»
✅ #پیمان شكنان و شعار دهندگان بى عمل، ظالمند. «علیم بالظالمین»
✅ #خداوند آگاه است، پس این همه تظاهر براى چه؟! واللّه علیم بالظالمین
تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🚨حضور سرزده رهبرانقلاب و سردار سلیمانی در مراسم بله برون یک عروس
✍سردار حسین نجات: سال ۱۳۸۴ مقام معظم رهبری به استان کرمان سفر کردند. ایشان تأکید داشتند حاج قاسم در این دیدارها همراه ایشان حضور داشته باشد. یکی از این دیدارهایی که در آن سفر تدارک دیده شد، دیدار با خانواده یکی از فرماندهان گردانهای شهید لشکر ۴۱ ثارالله بود. طبق روال، آن خانواده دقایقی قبل از حضور حضرت آقا خبردار شدند. اما وقتی وارد مجلس شدیم، دیدیم جمعیت حاضر بیش از حد انتظار است.تصورمان این بود که خانواده شهید خیلی سریع حضور حضرت آقا را به بستگان اطلاع داده است و آنها هم فوری خودشان را رساندهاند، اما اشتباه میکردیم.دلیل حضور بستگان مراسم«بله برون»دختر همان شهید با فرزند یکی دیگر از شهدای لشکر ثارالله علیهالسلام بود.آن شب یکی از اعضای خانواده شهید آمد و در گوش حاج قاسم، مطلبی گفت.حضرت آقا از حاجی پرسیدند: «داستان چیست؟» حاج قاسم جواب داد: میگویند که جواب خانواده دختر مثبت است و درخواست دارند اگر امکانش هست شما خطبه عقدشان را بخوانید. حضرت آقا قبول کردند. وقتی ایشان خطبه را قرائت کردند از دختر خانم پرسیدند: «آیا به بنده وکالت میدهید تا شما را به عقد آقای فلانی در بیاورم؟» دختر خانم درجواب گفت: «اگر قول میدهید در آخرت شفیعم باشید، بله به شما وکالت میدهم».
حضرت آقا گفتند:«چرا من باید شفیع شما باشم؟» بعد به حاج قاسم اشاره کردند و ادامه دادند:«مقام حاج قاسم سلیمانی نزد خداوند از من بالاتر و بیشتر است.ایشان شهید زنده است و خودش شفیع شما میشود.»
📚 منتشر شده در کتاب «متولد مارس»
@Emam_kh
قلیان_بکشید 😳
🌱قلیان را از عرق نعناع پرکرده و بدون زغال بکشید
🔻خواص قلیان نعناع↯↯
☆رفع آسم
☆آرامبخش
☆تمیز کردن ریه
☆رفع حساسیت تنفسی
🎓حکیم خیراندیش
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکسن ایرانی بهتره یا خارجی؟
بدون هیچ تعصبی این صحبتهای علمی پروفسور کرمی درباره تفاوت واکسن ایرانی و خارجی رو ببینید👌
@Emam_kh
🔴دیروز در مجلس پای درددلهای یک تولید کننده نشسته بودم. بدون رانت و حتی تسهیلات بانکی برای ۱۸۰۰نفر اشتغال ایجاد کرده اما به شدت از مشکلات سر راه تولید شاکی بود.
پرسیدم واقعاً چند درصد از موانع تولید مربوط به تحریمهاست؟
گفت: ۲۰درصد مربوط به دولت ترامپ، ۸۰درصد ترامپهای دولت خودمان!
✍️ سیدنظام الدین موسوی
@Emam_kh
💢 همنوا با منافقین 💢
🚫محمود امجد، با انتشار یادداشتی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: انا النذیر العریان! میخواهم با جهاد اکبر «احقاق حق و ابطال باطل» علیه این حوزه فاسد و مفسد و عمامه بسرهای بیدین و وجدان قیام کنم.
⛔️جنابِ نذیر عریان!
1️⃣ چرا آن زمان که در روز عاشورای88، با بیحیایی، جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، نذیر عریان نبودید؟ آن زمانی که روی جوان بسیجی بنزین ریختند و زنده زنده او را آتش زدند، چرا زبان در کام برده بودید؟
2️⃣ آقای امجد روز عاشورا که پرچمهای عزای سیدالشهدا(ع) را به آتش کشیدند، کجا بودید؟ آن زمانی که در عاشورای اباعبدالله(ع) در خیابانها میرقصیدند، بشیر بودید یا نذیر؟
3️⃣ چرا در این 7 سال در مقابل کسانی که هر روز سفره مردم را کوچک و کوچکتر کرده و پدران را شرمنده فرزندان خویش ساختند دم بر نیاوردید؟
4️⃣ امت حزب الله از اینکه کسی بگوید میخواهم علیه عمامههای فاسد قیام کنم به شدت استقبال میکند، این امت، پرورش یافته #مکتب_امام_خمینی است. او بود که مبارزه با عمامههای فاسد را به ما آموخت. او بود که ما را از آخوندهای سکولار، متحجر و لیبرال بیم داد و ما را دعوت به مبارزه با آنها کرد. او بود که شاخصههای نفاق را به ما نشان داد.
5️⃣ اما جای سوال است چرا امثال شما وقتی میخواهند با فساد مبارزه کنند، اول یک سر به فرانسه و آمریکا و انگلیس میزنند و بعد وارد میدان مبارزه با فساد میشوند؟
〽️ ضربهای که اسلام از روحانی نماهای مقدس مآب خورده از کفار و مشرکین نخورده است.
✍🏻#سید_امیر_حسینی
@Emam_kh
‼️خمس بیمه بیکاری
🔷س 5158: آیا به پولی که #سازمان_تأمین_اجتماعی تحت عنوان #بیمه_بیکاری یا توسط شرکت های #بیمه بابت جبران خسارت پرداخت می شود، #خمس تعلق میگیرد؟
✅ج: به طور کلی پول دریافتی از بیمه که ناشی از پرداخت #حق_بیمه توسط #بیمه_گذار نباشد، مانند بیمه بیکاری، برای دریافت کننده، هدیه است و خمس ندارد؛ اما اگر ناشی از پرداخت حق بیمه توسط بیمه گذار باشد مانند #بیمه_جبران_خسارت، درآمد است و خمس دارد.
@Emam_kh
✨ مــن_بــا_تــو
✍لـیـلــے سـلـطـانــے
🌹قـسـمـت چــهــل و هــفــتــم
(بـخــش اول)
چندبارپشت سرهم پلڪ زدم ولے چشم هام روڪامل بازنڪردم.
غلتے زدم و چشم هام رو ڪامل باز ڪردم.
ڪنارم خالے بود،روے تخت نشستم موهام رو ڪہ جلوے صورتم ریختہ بود با دست پشت گوش انداختم.
نگاهم رو دور اتاق چرخوندم،پاهام رو گذاشتم روے موڪت نرم و بلند شدم.
بہ سمت گهوارہ ے بزرگ سفید رنگے ڪہ با فاصلہ ے متوسط از تخت بود رفتم،تور سفید رنگ رو ڪنار زدم با لبخند چند لحظہ بہ داخل گهوارہ خیرہ شدم.
تور رو دوبارہ انداختم و رفتم بہ سمت در.
دستگیرہ ے در رو فشردم و وارد پذیرایے شدم.
همونطور ڪہ در رو مے بستم خمیازہ اے ڪشیدم.
نگاهم افتاد بہ گوشہ ے پذیرایے ڪنار مبل ها،عباے سفید رنگش همراہ چند تا ڪتاب اون گوشہ بود.
بلند گفتم:امیرحسین!
صداش از توے آشپزخونہ اومد:جانم!
همونطور ڪہ بہ سمت آشپزخونہ میرفتم گفتم:ڪے بیدار شدے؟!
_بعد نماز صبح نخوابیدم.
وارد آشپزخونہ شدم،لباس هاے دیشب تنش نبود!
تے شرت سفید رنگے همراہ شلوار ورزشے سرمہ اے پوشیدہ بود.
پس دوش گرفتہ بود!
فاطمہ آروم توے بغلش داشت پستونڪ میخورد،با دیدن من خندید.
لب هام رو غنچہ ڪردم و گفتم:جانم مامانے!
با ناراحتے ساختگے رو بہ امیرحسین گفتم:رفتے دوش گرفتے! چہ سریع میخواے آمادہ شے منم بیدار نڪردے!
همونطور ڪہ آروم مے زد بہ ڪمر فاطمہ گفت:خوابم نبرد گفتم ڪارامو زود انجام بدم.
از ڪنار ڪابینت رفت ڪنار و ادامہ داد:صبحونہ ے خانم بچہ هارم آمادہ ڪردم.
نگاهے بہ گوجہ فرنگے و خیارهاے خورد شدہ ڪہ تو بشقاب ڪنار پیالہ هاے فرنے بود انداختم.
بازوش رو گرفتم و گفتم:تشڪرات همسرے!
گونہ ش رو آورد جلو و گفت:تشڪر ڪن!
با خندہ گفتم:پسرہ ے پررو!
با شیطنت گفت:یالا دختر خانم!
رو بہ فاطمہ ڪہ با تعجب داشت نگاهمون میڪرد گفتم:از بچہ خجالت بڪش ڪپ ڪردہ!
نگاهے بہ فاطمہ انداخت و گفت:وا مگہ چیہ؟! مامانش میخواد باباشو خوشحال ڪنہ!
گونہ ش رو بیشتر نزدیڪ صورتم ڪرد،لبم رو بہ دندون گرفتم.
چند لحظہ بعد گفت:الو!
زل زدم بہ فاطمہ ڪہ با ڪنجڪاوے ما رو نگاہ مے ڪرد،گفتم:انگار دارہ فیلم سینمایے تماشا میڪنہ!
با گفتن این حرف سریع روے پنجہ پا ایستادم و گونہ ے امیرحسین رو آروم بوسیدم!
لبخندے زد و صورتش رو برگردوند سمتم،سرفہ اے ڪرد و گفت:لازم بہ ذڪرہ وظیفہ م بود! گول خوردے هانیہ خانم!
آروم با مشت ڪوبیدم روے شونہ ش خواستم چیزے بگم ڪہ رفت سمت میز غذا خورے و گفت:خب حالا چرا ڪتڪ میزنے؟بہ قول صائب گر پیشمان گشتہ اے بگذار درجایش نهم!
بشقاب گوجہ فرنگے وخیاررو برداشتم وگذاشتم روے میز.
بااخم ساختگے گفتم:لازم نڪردہ!
نون سنگڪ وقالب پنیرروے میز بود.نشست پشت میز،خواستم ڪنارش بشینم ڪہ صداے گریہ از اتاق خواب بلندشد.
همونطورڪہ باعجلہ میرفتم سمت اتاق گفتم:واے بچہ ها!
دراتاق روبازڪردم وواردشدم.
سپیدہ نشستہ بودتوے گهوارہ و گریہ میڪرد.
همونطورڪہ بہ سمتش مے رفتم گفتم:جانم دخترم،جانم.
نزدیڪ گهوارہ رسیدم،مائدہ آروم درازڪشیدہ بود،با چشم هاے گرد شدہ سپیدہ رو نگاہ میڪرد.
خندہ م گرفت،سپیدہ با دیدن من ڪمے آروم شد،همونطور ڪہ لب و لوچہ ش آویزون بود،دست هاش رو بہ سمتم دراز ڪرد.
بغلش ڪردم و بوسہ ے عمیقے از گونہ ش گرفتم.
همونطور ڪہ موهاش رو نوازش مے ڪردم گفتم:نبودم ترسیدے عزیزم؟!
ساڪت سرش رو گذاشت روے شونہ م،زل زدم بہ مائدہ و گفتم:مامانے الان میام میبرمت نترسیا.
آروم توے گهوارہ نشست،بہ سمت در ڪہ راہ افتادم بغض ڪرد.
سریع گفتم:الان بابا میاد!
بلافاصلہ بلند گفتم:امیرحسین میاے؟
چند لحظہ بعد همونطور ڪہ فاطمہ بغلش بود ڪنار در ایستاد.
پیشونے سپیدہ رو بوسید،بہ سمت مائدہ رفت و با دست آزادش بلندش ڪرد.
مائدہ لبخندے زد و از خودش صدا درآورد.
امیرحسین نگاهش رو بین فاطمہ و مائدہ چرخوند و گفت:ماشااللہ! هانے بہ اینا چے میدے انقد سنگینن؟!
با لبخند گفتم:بیام ڪمڪت؟
همونطور ڪہ از اتاق خارج میشد گفت:نہ،بدو بیا صبحونہ بخوریم،دیر میشہ ها!
تازہ یادم افتاد،پشت سرش راہ افتادم.
امیرحسین،فاطمہ و مائدہ رو گذاشت توے صندلے مخصوصشون و ڪنارشون نشست.
پیالہ هاے سرامیڪے ڪہ روشون عڪس خرس هاے نارنجے بود گذاشت جلوشون،شروع ڪردن بہ صدا درآوردن،امیرحسین قاشق هاے ڪوچیڪ رو برداشت و رو بہ فاطمہ و مائدہ گفت:خب اول بہ ڪے بدم؟
فاطمہ و مائدہ با خندہ زل زدن بہ امیرحسین وگفتن اِهَہ اِهَہ.
امیرحسین یڪ قاشق فرنے برداشت وبردبہ سمت بچہ ها.
صداشون بلندترشد،سریع قاشق رو برگردوندسمت خودش و خورد!
فاطمہ ومائدہ همونطور با دهن باز نگاهش میڪردن!
خندہ م گرفت،قاشق رو از فرنے پر ڪردم و گرفتم جلوے دهن سپیدہ.
روبہ امیرحسین گفتم:خوشمزہ س؟
همونطور ڪہ قاشق رو از فرنے پر مے ڪرد گفت:خیلے!
خندیدم و چیزے نگفتم.
ادامــه دارد...
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁