🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌷 آیه 283 سوره بقره
🌸 وَإِنْ كُنْتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ كَاتِباً فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِى اؤْتُمِنَ أَماَنَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لَاتَكْتُمُواْ الْشَّهاَدَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ ءَاثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ
🍀 ترجمه: و اگر در سفر بودید و نویسنده اى نیافتید، وثیقه اى بگیرید و اگر به یكدیگر اطمینان داشتید (وثیقه لازم نیست.) پس كسى كه امین شمرده شده، امانت (و بدهى خود را به موقع) بپردازد و از خدایى كه پروردگار اوست تقوا كند. و شهادت را كتمان نكنید و هر كسی آن را كتمان كند، پس بىشک قلبش گناهكار است و خداوند به آنچه انجام مىدهید داناست.
🌷 #رهان: جمع رهن ، رهن یعنی وثیقه
🌷 #ءاثم: گناهکار
🌺 هرگاه براى تنظیم سند بدهى ، نویسنده اى نبود، مى توان از بدهكار گرو و وثیقه گرفت، خواه در سفر باشیم یا نباشیم. بنابراین جمله ى «ان كنتم على سفر» براى آن است كه معمولاً در سفرها انسان با كمبودها برخورد مىكند. فردی به طرف مقابل شیء می دهد در قبال آن وثیقه می گیرد. اگر بعضی به بعضی اعتماد داشتند و از آنها وثیقه گرفته نشد باید بدهی خود را به موقع بپردازند و تقوا پیشه کنند و خدا را برای خودشان حفظ کنند. اگر شخصی به حقوق مردم آگاه و شاهد است نباید حق را کتمان کند.
🔹 پيام های آیه283سوره بقره 🔹
✅ شرط #وثیقه، بدست گرفتن و در اختیار بودن است. «مقبوضة»
✅ كار از محكمكارى عیب نمى كند، در برابر طلب، #وثیقه بگیرید.«فرهان مقبوضة»
✅ جایگاه افراد در احكام تفاوت دارد. براى ناشناس رهن وبراى افراد مطمئن بدون رهن. «فرهان مقبوضة فان أمن...»
✅ نگذارید اعتمادها و اطمینان ها در معاملات سلب شود. «فان امن بعضكم بعضاً فلیؤدّ الذى اؤتمن» فلسفه رهن گرفتن، اطمینان است كه اگر بدون آن اطمینان بود، #رهن گرفتن ضرورتى ندارد.
✅ افراد آگاه به حقوق #مردم، در برابر مظلومان مسئولند. «ولاتكتموا الشهادة»
✅ آنجا كه بیان حقّ لازم است، سكوت حرام است. «ومن یكتمها فانّه اثمٌ قلبه»
✅ انحراف درونى، سبب انحراف بیرونى مى شود. قلب گناهكار، عامل كتمان گواهى مى شود. «ولم یكتمها فانّه آثم قلبه»
✅ ایمان به اینكه #خداوند همه كارهاى ما را مىداند، سبب پیدایش #تقوا وبیان حقایق است. «واللّه بما تعملون علیم»
تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
‼️گفتن الله اکبر بعد از رکوع و سجده
🔷س 5279: برخى بهطور عرفى ياد گرفتهاند كه در حال برخاستن از ركوع يا سجده ذكر «الله اكبر» بگويند و چه بسا توجهى هم به اين ندارند كه از باب استحباب مىگويند يا به قصد ذكر مطلق و يا تفاوت مستحب بودن ذكر و قصد ذكر مطلق را نمىدانند، در اين موارد كه در حال حركت بدن ذكر «الله اكبر» را مىگويند، نمازشان چه حكمى دارد؟
✅ج: مانع ندارد.
📕منبع: khamenei.ir
@Emam_kh
گیاهی همه کاره از تقویت مو تا کاهش فشار خون
🔹 آلوئه ورا اگر با شیرین بیان و کندر مخلوط شود و سپس پودر شود برای زخمها مفید است افراد میتوانند این پودر را بر روی زخم خود ضماد کنند.
🔸 انسدادهای کبدی و اختلالات عملکرد کبدی میتوانند ژل این گیاه را خارج و در کپسول خالی، ریخته و روزی دو عدد با آب سرد میل کنند افرادی که زخم گوارشی دارند این کپسول را مصرف نکنند.
🔹 افرادی که فشار خون بالایی دارند میتوانند آلوئه ورا را با کمی حنا خمیر کنند و شب تا صبح به کف پا ضماد کنند این کار باعث کاهش فشار خونشان میشود.
🔸 افرادی که از ریزش موی خود رنج میبرند و یا موی چربی دارند میتوانند سر خود را با ژل آلوئه ورا ماساژ دهند این کار باعث تقویت مو و جلوگیری از ریزش آن میشود.
💥💥💥💥💥💥💥💥
#شمعدانی دارید گل نمیده ❓❓
❌نکته در مورد #شمعدونی هست اگه میخواین شمعدونیتون گل💮 بده چهار نکته زیر رو رعایت کنید
1⃣اول از همه محیطی پرنور همراه با تابش آفتاب،وادار میکنه شمعدونی رو تا گل بده
2⃣دوم هرس هر سه ماه یکبار شمعدونی، یک سوم از سرشاخه هاشو بزنید و شاخ و برگ زرد وخشک شدشو جدا کنید وچندسانت از خاکشو زیرو رو کنیدکه در علم باغبانی بهش نمگیری میگن✂️
3⃣سوم خاک مناسب برای شمعدانی،خاک باغچه و کمی ماسه و کود گوسفندی پوسیده (هر سه ماه حتما به هر گلدان یک مشت کود گوسفندی اضافه کنید)
از بهار تا اخر پاییز هر ماه کود 18.18.18بهش بدید👌
4⃣شمعدونی حتما باید خاکش خشک بشه و بعد سیراب شه، این تنش آبی کمک میکنه تا گل بده
👈نکته:❌(شمعدونی نبایدتشنگی بکشه، مگرنه برگهاش خشک میشه) 👈ابیاری زیاد هم باعث زرد شدن برگهاش میشه
👈بهترین رشد رو شمعدونی در دمای 15درجه داره، پس گرمش نشه، بیرون خونه هم یخ نزنه
🌺🌺🌺
@Emam_kh
❓خدا که به همه محرم است، پس چرا در نماز، مردان و زنان باید خود را بپوشانند؟
🔰پاسخ
همیشه پوشیدن لباس به خاطر محرم و نامحرمی نیست، بلکه گاهی پوشیدن لباس جنبه تکریم و ادب دارد. معمولا افراد در خانه خود، لباس ساده می پوشند ولی وقتی مهمان وارد خانه می شود، به احترام، لباس کامل و مناسب می پوشند و اگر قرار باشد در مجلس عروسی شرکت کنند، لباس کاملتری بر تن میکنند. این تغییر لباسها، به خاطر ادب و احترام مهمانان مجالس است.
حضور در محضر خداوند در حال نماز نیز مقتضی پوشیدن لباس مناسب و کامل است.
📚 استاد قرائتی
رمان به_تلخی_شیرین
قسمت 13
گوشی را روی دستگاه تلفن قرار دادم، آهی کشیدم، چشم هایم می سوخت، مطمئن بودم که رنگ صلبیه ی چشم هایم دیگر هیچ ردی از سفیدی ندارد، نگاهم به چشم هایم در آیینه ی میز کنسول کشیده شد، قرمزی اش مهر تاییدی بود بر حدسم...
با بی حوصلگی داخل حمام واقع در اتاقم شدم، آب سرد را برای دوش گرفتن انتخاب کردم تا التهاب گونه ها و چشم های سرخم را بگیرد، لب های لرزانم را به دندان گرفتم و از لرزش توبیخشان کردم و چشم های سوزناکم را محکم بستم و به یکباره نفسم را فوت کردم، سعی کردم فکرم را از سمت فرهاد منحرف و خاطره بازی را به وقت مناسب تری موکول کنم چرا که بیش از چهل جفت چشم در خانه عمه مینا با سلام دادنم به صورتم دوخته و جویای حالم میشدند، دوشی سرسری گرفتم و با تن زدن حوله تن پوش مشکی رنگم از حمام خارج شدم، تمام تلاشم را می کردم فکر افسار پاره کرده ام که با یک لحظه غفلت سوی فرهاد پر می کشید را سرکوب کنم، کشوی دراور را باز کردم، برسم را برداشتم و جلوی آینه مشغول شانه زدن موهای خرمایی و لختم شدم، حوصله ی سشوار کشیدن نداشتم، آنقدر بلند بودند که یک ساعتی وقت نیاز بود، با کش ساده ای از بالای سرم بستم، تونیک کوتاه سرمه ای رنگم را با شلوار جین آبی روشنم هماهنگ کردم، اهل آرایش نبودم، نگاهی گذرا در آینه انداختم و از اتاق خارج شدم، جلوی درب ورودی دمپایی هایم را پوشیدم و از خانه بیرون و با آسانسور به طبقه ی چهارم رفتم، درب واحدشان باز بود و بوی قورمهسبزی به محض باز شدن درب آسانسور در بینی ام پیچید و گرسنگی به سرعت خودی نشان داد.
خاطره ی خوبی از درب باز نداشتم، آن روز هم درب واحدشان باز بود که بی اجازه داخل شدم و برای همیشه مُردم و دم نزدم و عمه هیچ وقت نفهمید که در چهارچوب درب باز مانده ی خانه اش، قلب دردانه ی برادرش توسط پسرش هزار تکه شد و هیچ بند زنی نتوانست تکه هایش را کنار هم بند کند!
اخم هایم از یادآوری آن روز منحوس که به کل مسیر زندگی ام را تغییر داد در هم شده بود، دستم را روی دکمه ی زنگ گذاشتم و فشردم؛ بساط خنده و گفت و گو حسابی به راه بود که صدای نه چندان ضعیف زنگ به گوش هیچ کس نرسید، پوفی کشیدم و داخل خانه رفتم.
همیشه موقع ورود به خانه ی عمه لحظه ای خیلی گذرا و کوتاه درنگ میکردم که خانه خودمان است یا عمه؟! چرا که تمامی وسایل خانه اش اعم از مبل های فیلی رنگ و فرش های سرمه ای و پرده های هماهنگ با فرش و مبل ها و حتی لوازم آشپزخانه که در تیر رس درب ورودی قرار داشت، کاملا شبیه به لوازم واحد ما است، علتش هم زحمتی است که خود عمه برای خریدشان کشیده بود، تعجب می کردم که چرا لااقل رنگش را متفاوت انتخاب نکرده بود!؟
جمعشان جمع بود، همیشه در تجمع هایشان احساس اضافه بودن داشتم و هیچ تمایلی به حضور نداشتم ولی نمیشد نباشم دیگر...
با سلام نسبتاً بلندی که دادم همگی متوجه ورودم شدند. لبخند کمرنگی به لب هایم آمد، آن قدر تعداد نفرات زیاد بود که کل مبلمان بیست نفره ی سالن اشغال شده بود، عمه مینا مثل همیشه با آغوش پر مهرش پذیرایم شد و قربان صدقه ام رفت.
نویسنده : زهرا بیگدلی
ادامه دارد...
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
رمان به_تلخی_شیرین
قسمت 14
عمو حسین و خانواده اش ساکن گیلان بودند و دیدارمان هر چند وقت صورت میگرفت.
بعد از بوسیدن عمه مینا با روی باز به سمت عمو رفتم، مثل همیشه در آغوشم کشید و چند ضربه به پشت کتفم زد و گفت: به به خانم دکتر.
خنده ی بی صدایی کردم و معترض گفتم: به زیردست هاتون هم همین قدر سخاوتمندانه ترفیع درجه میدید جناب سرهنگ؟! ماماها دکتر نیستند عمو جون، این هزار دفعه!
خنده ی کوتاهی کرد.
- برای من تو از بردیا هم دکتر تری.
نگاهم سمت بردیا که با لبخند و چشم های براق از شوق دیدار به صورتم خیره بود کشیده شد، لحظه ای کوتاه به فرهاد که با اخم و چشم های تنگ شده که در نظرم جذاب ترین حالتش بود افتاد، نمیخواستم سر لج بیندازمش چرا که خوب می دانستم جسارت هر کاری را دارد و مطمئنا برایم گران تمام می شد! خیلی معمولی با بردیا و سپس صمیمی تر با زن عمو دیدوبوسی کردم، تمامی نداشت احوالپرسی مان! با عمه زهرا و عمه رویا و همسرهایشان هم احوالپرسی کردم. ژیلا و رژان دختر های عمه رویا طبق معمول با آن پوشش سبک و آرایش زننده مشغول تبلت و گوشی شان بودند که اهمیتی ندادم و مثل همیشه نادیده گرفتمشان و کنار بابا که برایم جا باز کرده بود نشستم. لبخندی به رویم زد و گفت: خسته نباشی دخترم.
- ممنونم خسته نیستم بابا.
-موهات نم داره سرما نخوری!
لبخندی به لحن نگرانش زدم.
- هوا خوبه بابا نگران نباش.
با ورود 《مجید》 پسر عمه زهرا و 《کیان》 پسر عمه رویا به جمع گفت و گویم با بابا خاتمه یافت، کیان با لودگی دهانش را جهت تمارض به شوکه شدن از دیدار خانواده عمو حسین باز و صدای《اَ》 ی کشیده و بلندی از حنجره اش خارج کرد.
برعکس او ریزترین حرکات مجید با متانت همراه بود، با خنده ای مردانه کنارش زد و مشغول دید و روبوسی با عمو و احوالپرسی با بقیه شد، کیان دهانش را بست و لودگی پیش گرفت و شروع به حرافی هایی که از تحمل حوصله ی من خارج بود کرد، گوشی ام را در دست گرفتم و بی توجه به جمع خندان، مشغول چت با مریم که آنلاین بود شدم.
- سلام مریمی، بهتری؟
-به روی ماهت، مسکن تزریق کردن بهم. فعلا خوبم. وای عسل صورتم کبود و داغون شده.
-الهی بمیرم تا یکی دو هفته دیگه مثل روز اولش میشه.
صدای عمو حسین که به اسم خطابم می کرد باعث شد سر از گوشی بیرون بیاورم.
-عسل، عمو جون؟
- جونم عمو؟
با چشم های عسلی و ابروهای باریک و تمیزش به گوشی ام اشاره کرد و گفت: بیا تو جمع عمو.
اشاره ی ریزی به رژان و ژیلا کرد و ادامه داد: چی توی این گوشی هاست که جوونا رو از جمع خانواده دور کرده؟!
گوشی را خاموش و روی میز گذاشتم و مجبور به توضیح برای رفع سوء تفاهم شدم.
-ببخشید عمو، نگران حال دوستم، یکی از پزشکای بیمارستان بودم، خواستم حالی ازش بپرسم.
عمه زهرا که چشمش دنبال مریم برای مجیدش بود سریع و نگران پرسید: کدوم دوستت؟
می دانستم مجید هم بی میل نیست نگاهی گذرا سویش کردم و باز حواسم را به عمه زهرا دادم.
-مریم.
نویسنده : زهرا بیگدلی
ادامه دارد...
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️
⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜
َ
✍ترجمه:
☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️
💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫
الهـــــــــــــے آمیݧ
التمــــــــــاس دعــــــــــا
✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨
📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿
@Emam_kh
⁉️میدانید ماه رجب چه ماه ویژه ای است؟
✅این فرصت مخصوص را از دست ندهیم...
.
🌸خداوند متعال در یک حدیث قدسی میفرماید:
من همنشینم باکسی که بخواهدبامن همنشینی کند...
الشَّهرُ شَهري و العَبدُ عَبدي و الرَّحمَةُ رَحمَتي فَمَن دَعاني في هذَا الشَّهرِ أجَبتُهُ و مَن سَألَني أعطَيتُهُ
ماه (رجب)، ماه من؛ بنده، بنده من؛ و رحمت، رحمت من است
هر كه در اين ماه مرا بخواند ، اجابتش كنم
و هر كه حاجتش را به درگاهم آورَد، عطايش كنم.
جَعَلتُ هذَا الشَّهرَ (رَجَبَ) حَبلاً بَيني و بَينَ عِبادي فَمَنِ اعتَصَمَ بِهِ وَصَلَ بِي
ماه رجب را ريسمانى ميان خود و بندگانم قرار داده ام؛
هر كس به آن چنگ زند، به وصال من میرسد.
📚مستدرک الوسائل، ج۷ ،ص۵۳۵
الهی...!!!
فرمودی فاصلهات با ما "یک نفس" است...
ای آرامش مطلق!
دلمان فقط " تو " را میخواهد
همین کنار ،
نزدیکِ نزدیک ،
بی ترسِ فردا ها
دلمان میخواهد
تنها تو را نفس بکشیم…🍃🌼
اشکی قَلیل دارم و اُمّیدِ مرحمت
یُعطِی الکثیرِ ماهِ رجب را شنیده ام
🍃🍀🍃🍀🍃
🍃🌹لَـیـْلـَةُ الـرَّغـائـِبـــ ( شـبــ آرزوهـــا )🌹🍃
♦️از جمله شبهای بزرگ و با عظمت ماه رجب شب جمعه اول این ماه است.معروف به لیلة الرغائب، اعمال مخصوصی در این شب ذکر شده که به واسطه آن اعمال برکات و پاداش فراوان بر انسان سرازیر میشود. رغائب جمع رغیبه است به معنی «امرٌ مرغوب فیه عکاء کثیر» یعنی شبی که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست می آید در حدیث است شب جمعه اول این ماه احیاء و بیداری و نیایش فضیلت ویژه دارد و موجب دستیابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است.
♦️در حدیث است که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ملائکه این شب را به این نام نهادند و محدثان در کتابهای دعا نمازی با کیفیت مخصوصی در این شب ذکر کرده اند که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: هر کس این نماز را در این شب انجام دهد ثواب این نماز به نیکوترین صورت با روی خندان و درخشان و با زبانی فصیح در شب اول قبر در حضور این فرد ظاهر شود و به او می گوید: ای دوست من مژده می دهم تو را که از هر شدّت و سختی نجات یافتی، نمازگزار میگوید: تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی زیبا با چنین جلوه ای ندیدم و سخنی شیرینتر از کلام تو نشنیده ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیدم در پاسخ میگوید: من همان نماز لیلة الرغائبم که شما انجام دادی. امشب آمده ام نزدت باشم تا حق را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه قیامت سایه بر سر تو خواهم افکند پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد.
♦️کیفیت اعمال لیلة الرغائب
➖روز پنج شنبه اول آن ماه روزه گرفته شود.
➖چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز اقامه شود كه هر دو ركعت به یك سلام ختم می شود و در هر ركعت یك مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده ركعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذكر اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذكر سبوح قدوس رب الملائكة والروح گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلی الاعظم گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذكر سبوح قدوس رب الملائكة والروح گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.
📚الإقبال بالأعمال الحسنة (طبع جديد)، ج3، ص 186
@Emam_kh
کدام واقعیت ها ی مهم
غرب را به دست و پا انداخته؟
🔹این چند جمله در بیانات امروز رهبر انقلاب، یک دنیا حرف حساب در متن خود دارد:
♦️"سیاست های نظام جمهوری اسلامی در باب برجام را مطلقا گفتیم. من می خواهم امروز فقط همین یک کلمه را بگویم. ما حرف و وعده خوب، خیلی شنیدیم که در عمل، آن حرف ها و وعدهها نقض شده و ضدش عمل شد.
♦️حرف فایده ندارد. وعده فایده ندارد. این دفعه، فقط عمل، عمل! عمل از طرف مقابل ببینیم، ما هم عمل خواهیم کرد. با حرف و وعده و این که ما این کار را خواهیم کرد، ما آن کار را خواهیم کرد، جمهوری اسلامی، این دفعه قانع نخواهد نشد. مثل گذشته نخواهد بود".
🔹این موضع روشن، پاسخ همه فریبکاری ها، واسطه تراشی ها و احیانا برخی ساده اندیشی های تحریف آمیز است. مهلت آمریکا (و سه دولت اروپایی) تمام شده. برجام، آغاز راستی آزمایی درباره آنها نبود، بلکه آخرین و پر حوصله ترین راستی آزمایی ها بود.
🔹بازی فریب از طریق واسطه ها نیز، پس از سه سال پشت هم اندازی، به حد اشباع رسیده و امکان تداوم ندارد. از سوئیس، عمان و قطر تا اتریش و فرانسه و ژاپن، دانسته و ندانسته، واسطه گری کردند تا آمریکا و تروئیکای اروپایی، وعده بفروشند و زمان بخرند؛ بلکه نقشه مسمومِ به زانو درآوردن ایران عملی شود.
🔹آمریکا و اروپا ثابت کردند صداقت ندارند. هفتهنامه فرانسوی "اکسپرس" اخیرا از قول "برونو ترتره" (معاون مؤسسه تحقیقات راهبردی پاریس) فاش کرد:
🔻"هدف غرب از دعوت به مذاکرات جدید همانند مذاکرات برجام، فقط به دست آوردن وقت برای مهار ایران بوده و نه رسیدن به توافق.
🔻هدف از امضای توافق در سال ٢٠١٥، به دست آوردن زمان جهت کُند و مهار کردن فعالیت های اتمی ایران بود. امروز نیز همین هدف، از نو در دستور کار قرار گرفته.
🔻بهرغم پایان یافتن دوره ترامپ، غرب حاضر نیست به شش سال پیش بازگردد. برنامه اتمی توسعه پیدا کرده و ایران، به مهارت های تازه دست یافته .
🔻بعید است بتوان ایران را به چشم پوشی از پیشرفتهای خود واداشت. با این حال، امروز نیز هدف کشور های غربی فقط خریدن زمان است. (اما) هیچ شانسی برای توافقی گسترده تر که برنامۀ موشکی و فعالیت های ایران در منطقه را محدود کند، وجود ندارد".
🔹تیرهای مسموم تحریم های فلج کننده اوباما و فشار حداکثری ترامپ تمام شد؛ اما ایران از پا نیفتاد و همین، دشمنان را درمانده و نگران کرده است. اگر آخرین تهدید و فریب ها اثر نکند، سازمان تحریم فرو خواهد پاشید و ایران، واکسینه خواهد شد.
🔹این، برای غرب سرسام آور است؛ به ویژه که حصار تحریم های هسته ای هم با موفقیت در حال شکستن است. نشریه فارین پالیسی، پریروز در گزارشی قابل تامل نوشت:
🔻"احیای برجام، اهرم بیشتری را برای فشار به ایران در اختیار آمریکا می گذارد؛ اما حفظ فشار حداکثری، تهران را به میز مذاکره باز نمی گرداند و برنامه هستهای آن را متوقف نمی کند.
🔻ایران برای به حداقل رساندن تأثیر تحریمها، بر سرمایه گذاری در زیر ساخت های "اقتصاد مقاومتی" متمرکز شده تا اقتصاد خود را از راه هایی که بیشتر به درون متکی است و نه به غرب، پیش ببرد. ایران نه تنها به هیچ وجه در معرض سقوط قرار ندارد، بلکه پیش بینی می شود اقتصادش در سال 2021 بهبود یابد".
🔹نگرانی دشمن، هنگامی شدت می گیرد که پیش بینی می کند به احتمال زیاد، تا چند ماه آینده به واسطه انتخابات، دولتی انقلابی، پر نشاط و با انگیزه در ایران سر کار می آید.
#محمد_ایمانی
@Emam_kh
💥اگزما
👈روغن کنجد 100 گرم،
👈کتیرا 5 گرم،
👈 موم 5 گرم،
👈 کافور 1 گرم.
🔴همه را در روغن کنجد بجوشانید و روزی سه مرتبه به محل اگزما شده بمالید. این روش بسیار موثر است.
🌿 🌾🌿🌾🌿🌾🌿
اموزش اسکاچ قلب
رج اول 6رنجیره حلقه شود 2پایه بلند یک زنجیره تکرار 8بار
رج دوم توی هرخونه یک ذرتی 3زنجیره تکرار8بار
رج سوم توی یک خونه 4پایه کوتاه خونه بعد 6پایه بلند خونه بعد 6پایه بلند خونه بعد 3پایه کوتاه خونه بعد یک بافت 6تایی که پایین قلب هست 3خونه بعدی قرینه ببافید
یعنی 3پایه کوتاه 6پایه بلند 6پایه بلند
رج چهارم پایه کوتاه اول واخر را 2تایکی کنید ویکدرمیان هرخونه را 2تایی ببافید با فاصله 1زنجیره فقط به پایین قلب میرسید همون بافت گوشه یا 6تایی بزنید
رج پنجم هم وسط بافتها 3تایی ببافید پایین قلب را 6تایی ببافید
رج ششم هرخونه 4تایی ببافید فقط پایین قلب 6تایی وسط 6تایی بزنید
🍀راز ماندگاری جامعه اسلامی🍀
عوامل استکبار، امروز فیلم بد درست میکنند...
شعر بد میگویند، داستان بد می نویسند و...
در کشور بین نوجوانان، جوانان و مردم عادی پخش و منتشر میکنند و یا از طریق ماهواره رواج می دهند...
با این همه، اگر در جامعه به دستور اسلام و فرموده قرآن عمل شود، هیچ کدام از ابزار و عوامل فساد، نمیتواند کمترین اثری بکند!!
به معنای دقیق تر، توجه از جوانب مختلف و امر به معروف و نهی از منکر، نمی گذارد دشمن پیروز شود!
🌿این است که جامعه اسلامی یک جامعه ی ماندگار است.
🌿این است که :
《إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ》
🌿این است که:
《وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ》
🌿این است که:
《وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا》
💚#امام_خامنه_ای_مدظله_العالی
"۱۳۷۵/۲/۲۶"
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد_شجاعی
🌙 شب لیلة_الرغائب ؛
همهی خواستهها و آرزوهایت را بخواه!
ثروت، تجارت، پول، فرزند، مسکن و ...
هیچ اشکالی ندارد!
ـ فقط باید یادبگیری چگونه دعا کنی؛
که به اجابت نزدیک تر شود!
@Emam_kh
🌸پـروردگارا
درهای لطف تو باز است
زیر باران رحمتت
دستهایم را به آسمان بلند میکنم
تا میوههای اجابت بچینم
و میدانم دستهایم خالی
بر نخواهند گشت
به یاد تو قدم در رؤیاهایم میگذارم
و در خوابهای آرام شبانه
فقط به تو میاندیشم
و تنها تو را میخوانم
میدانم هوایم را داری ای خدا
شبتـ🌙ـون پـر از مهـر خــدا🌸🍃
@Emam_kh