‼️پیش افتادن عمدی مأموم از امام جماعت
🔷س 5327: اگر هنگام نماز جماعت از امام عقب و یا جلو بیافتیم، نماز به جماعت صحیح است یا خیر؟
✅ج: مأموم باید افعال نماز را با امام یا کمی دیرتر از امام به جای آورد و اگر عمداً از امام جماعت پیش افتد یا مدتی پس از او به جای آورد، نمازش به فرادا صحیح بوده ولی جماعت محسوب نمی شود.
📕منبع: leader.ir
@Emam_kh
📿 نماز اول ماه بخوان و سلامتی در آن ماه را از خداوند بخر...
✨ علامه مجلسی در بحارالانوار از امام جواد علیهالسلام روایت میکند، که فرمودند:
✨ إِذَا دَخَلَ شَهْرٌ جَدِیدٌ فَصَلِّ أَوَّلَ یَوْمٍ مِنْهُ رَکْعَتَیْنِ
➖تَقْرَأُ فِی الْأُولَی بَعْدَ الْحَمْدِ التَّوْحِیدَ ثَلَاثِینَ مَرَّةً
➖وَ فِی الثَّانِیَةِ بَعْدَ الْحَمْدِ الْقَدْرَ ثَلَاثِینَ مَرَّةً
ثُمَّ تَتَصَدَّقُ بِمَا تَیَسَّرَ فَتَشْتَرِی بِهِ سَلَامَةَ ذَلِکَ الشَّهْرِ کُلِّهِ.
✨ وقتی ماه جدید فرا رسید، در اولین روز آن دو رکعت نماز بگزار:
➖در رکعت اول پس از حمد سی مرتبه توحید
➖و در رکعت دوم سی مرتبه قدر را بخوان
و پس از آن هر آنچه در توان داری صدقه بده و به واسطه آن سلامتی تمام آن ماه را بخر.
✨ علامه مجلسی رحمه الله میگوید: در روایت دیگری دیدم که بعد از نماز این دعا را باید بخواند [و بعد صدقه دهد]:
✨ 《بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَی الله رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ
بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ یُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ
بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ سَیَجْعَلُ الله بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً
ما شاءَ الله لا قُوَّةَ إِلَّا بِالله حَسْبُنَا الله وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ
وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی الله إِنَّ الله بَصِیرٌ بِالْعِبادِ
لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ
رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ
رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ》
📚 بحارالانوار ج۹۴ ص۱۳۳
❗️استاد الهی: همین نماز را یکبار دیگر برای سلامتی خانواده و فرزندان خود به این صورت بخوانید:
در رکعت اول، یک حمد و یک توحید و در رکعت دوم، یک حمد و یک قدر.
@Emam_kh
رمان به_تلخی_شیرین
قسمت 65
با لحنی جدی گفت: بشین پشت فرمون.
اطاعت کرده و نشستم. یک دستش را به سقف ماشین تکیه داد و دست دیگرش را روی در باز ماشین گذاشت.
-رانندگیت که حرف نداره. خب؟
-خب.
-میری امتحان میدی وقتی گفت پارک کن زنگ می زنی به من. بهش میگی من یه نوکر دربست دارم که سر هر پارک با یه تک زنگ خودش و بهم می رسونه.
خندیدن هر هر گونه اش با عصبانی شدن من تا حد انفجار یکی شد و پا به فرار گذاشت. قفل فرمان را چنگ زدم و با جیغ جیغ دنبالش دویدم. می خندید و فرار می کرد...
با سوال راننده از مرور خاطراتی که لبخند را به لب هایم نشانده بود بیرون آمدم.
-خانوم در یک یا دو؟
-لطفا برید در دوم.
سری تکان داد و به رانندگی اش مشغول شد.
آهی کشیدم. یعنی می توانستم این خاطرات را از یاد ببرم یا تا ابد شیرینی شان می خواست تلخی روزهایم شوند و بیچاره ام کنند...
بالاخره به جان کندنی روز ها سپری و جواب کنکورم آمد، با رتبه ی خوبی قبول شدم. به یاد روز امتحانم حسرت کنج لبم لبخند شد. تنها انتخاب شهرم، همین تبریز بود و با توجه به رتبه ام به راحتی پذیرفته شدم و ثبت نام کردم.
هیچ وقت فکر نمیکردم که چنین شود و سر از شهر دوری چون تبریز در آورم! روزگار است دیگر کمی سر ناسازگاری دارد...
داخل آسانسور شدم. خوبی مجتمع چند طبقه با تعداد واحدهای بالا به این است که کسی کاری به کارت ندارد، بدون هیچ نوع برخوردی کنار دو زن و مرد ایستاده و دکمه طبقه هفت را زدم. دقایقی بعد آسانسور ایستاد. در حالی که کلید را از داخل کیفم بیرون می کشیدم خارج شدم. جلوی در واحد کفشم را در آورده و کلید را در قفل فرو کردم. دستی که به شانه ام خورد باعث شد با ترس به عقب برگردم... برگشتن همانا و سوختن سمتی از صورتم همانا... هینی از ترس کشیدم، دستم بی اراده سمت صورتم بالا آمد و جای سیلی قرار گرفت. صورتم را با بهت سمت کسی که این گونه غافلگیرم کرده بود چرخاندم... با دیدن فرهاد مقابلم شوکه شدم و سوزش صورتم به کل از یادم رفت!
-فر... فرهاد!
صورت کبود شده از خشمش را نزدیک صورتم آورد دستش را به دیوار پشت سرم کوبید و غرید: گفتم پیدات می کنم نگفتم!؟
نگاهم به پشت سرش افتاد. خدا را شکر کسی در راهرو نبود، دو مرتبه به صورتش خیره شدم و دستپاچه به التماس افتادم.
- تو رو خدا یواش تر فرهاد همسایه ها می شنود!
همان طور که با غضب چشم هایم را هدف گرفته بود با سر اشاره ای به در کرد.
- بازش کن!
از خدا خواسته چرخیدم و با دست های لرزانم سریع در را باز کردم و داخل شدم. پشت سرم آمد.
قلبم مانند قلب گنجشکی که ساعت ها زیر باران مانده است می کوبید! سوال بزرگی در مغزم شکل گرفته بود که چطور مرا پیدا کرده است؟!
در را به چهارچوبش چفت کردم.
نگاهی دور تا دور خانه محقرم چرخاند. تمام تنم یخ بسته بود و عرق سرد پشت کمرم نشسته بود. تقلایی برای رفع ترسم کردم.
- برو بشین چایی بیارم.
تیز نگاهم کرد و سمت تک مبل سه نفره ی جلوی پنجره رفت، باهمین مبل و تلویزیون اموراتم میگذشت و نیازی به لوازم بیشتر نداشتم ولی حالا مقابل فرهاد از حقارت خانه ام خجالت می کشیدم! روی مبل سبز رنگم لم داد و با نگاه طلبکار و خیره اش آشفته ترم کرد!
برای فرار داخل آشپزخانه شدم و دکمه ی چای ساز را زدم! خیلی زود آماده شد، فحشی نثار سرعت عملش کردم و به اجبار سینی و نیم لیوان ها را برداشتم و چای آماده شده را داخل شان ریختم. هنوز سنگینی نگاهش رویم کوه بود. اگر چاره ای داشتم همان جا می ماندم ولی به اجبار داخل سالن رفتم، سینی را مقابلش گرفتم، از دستم گرفت و روی میز انداخت. صدای بدی داد...
از ترسم اعتراضی نکردم!
به طرف دیگر مبل اشاره کرد.
- بشین.
نویسنده : زهرا بیگدلی
ادامه دارد........
🍃🌸🍃
رمان به_تلخی_شیرین
قسمت 66
سری تکان دادم و نشستم.
نگاهش سمت گونه ام کشیده شد... میدانستم جای انگشت های دست سنگینش روی صورتم مانده! پشیمان بود، این را هم می دانم ولی همچنان کوه آتشفشان بود و من منتظر انفجارش...
بی اراده جای سیلی اش را لمس کردم، چشم هایش را بست و چنگی به موهایش زد و سرش را به رو به رو چرخاند...
حالا که نگاهم نمیکرد نیم رخش دلتنگی ام را یاد آورم می کرد!
انگار آرام تر شده بود. جرعتی به خود دادم و لب باز کردم.
- من مجبور بودم فرهاد!
صورت خسته ولی برافروخته اش را سمتم چرخاند و حرف هایش را با فریاد به صورتم کوبید.
-چه اجباری؟! هیچ به من فکر کردی؟! چندماهه در به در دنبال تو می گردم، چه جور دلت اومد؟! ها؟! اصلا دل داری توی سینه ات؟! می دونی با رفتنت دل چند نفر رو سوزوندی؟! مامان از غصه داغون شده! خودخواهی عسل خودخواه! فقط به خودت فکر میکنی. اطرافیانت و احساسشون بهت برات پشیزی ارزش نداره...
قضاوتش عین بیعدالتی بود در نظرم!حرفش را بریدم.
- بی انصاف نباش فرهاد!
نگاهش روی اشک های روان شده ام سر خورد.
-خیلی خب! برای گله و شکایت نیومدم. می دونم مرغت یه پا داره! حالا هرچقدر هم که بگم خطا کردی حرف خودت رو می زنی... اومدم که برت گردونم.
سریع جبهه گرفتم.
-من برنمی گردم فرهاد. دانشگاه دارم، کار دارم، نمیخوام و نمی تونم!
پوزخندی کنج لبش نشست.
-اگه همین دانشگاه رفتنت نبود حالا حالاها پیدا نکرده بودمت.
با بهت خیره اش شدم! فکر این جایش را نکرده بودم!
فکرم را به زبان آوردم.
- فکرم زیادی درگیر بود به اینجاش فکر نکرده بودم.
نیشدار گفت: خدا رو شکر و گرنه قید درس خوندن رو هم می زدی تا پیدات نکنم نه!؟
دلگیر نگاهش کردم.
- بس کن فرهاد تو از دلم خبر داری پس اینقدر زخم زبون نزن.
- دِ لعنتی از دلت خبر دارم که دلم ازت پره دیگه! یه نگاه به خودت و حال و روزت بنداز! نصف شدی... زیر چشم هات گود افتاده... این چه خونه ایه که برای خودت درست کردی!؟ دور از من داری زندگی می کنی مثلا!؟ اسم این رو میذاری زندگی؟! باورم نمیشه به خاطر یه حرف مسخره پا رو دلت بذاری و گند بزنی به اعصاب و زندگی من و خودت.
-اگه بگم درکم نمی کنی و مجبور بودم، داد نمی زنی؟
از لحن پر عجزم، خودم هم تحت تاثیر قرار گرفتم چه برسد به فرهاد!
با دنیایی ازآغوش خیره ام شد. تاب نیاوردم و سر به زیر انداختم.
-ببخش فرهاد.
با فرو چکیدن قطره ای اشک، از جایم بلند شدم. تنها، قدمی از مبل دور شده بودم که بازویم کشیده شد و در آغوش گرمش فرو رفتم. دلتنگش بودم! به قدر چهار ماه نه، قدر چهار قرن عذاب دوری اش را کشیده بودم... دست هایم را دور کمر پهنش حلقه کردم. یک دستش را دور کمرم حلقه کرده بود و با دست دیگرش سرم را که روی سینه اش می فشردم نوازش می کرد. گریه ام شدت گرفت.
-فکر می کنی دلم براتون تنگ نشده بود؟! از لحظه ای که به قصد ترکتون سوار ماشین شدم دلم تنگ شد تموم ساعاتی که توی بیمارستانم فکرم پیش شماست، شبا تو رخت خواب که میرم فکرتون رهام نمی کنه! روزهای جمعه تا مرز مرگ پیش میرم... من دل تو سینه ندارم فرهاد؟! خیلی بی انصافی... خیلی...
خجالت می کشیدم بگویم فکر و دلتنگی برای تو دیوانه ام کرده و خواب و خوراک را از من گرفته...
حصار آغوشش تنگ تر شد و سرم را محکم تر به سینه اش فشرد.
-معذرت می خوام عزیزم، تند رفتم، هرچی تو بگی، فقط آروم باش...
نویسنده : زهرا بیگدلی
ادامه دارد.......
🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️
⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜
َ
✍ترجمه:
☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️
💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫
الهـــــــــــــے آمیݧ
التمــــــــــاس دعــــــــــا
✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨
📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿
@Emam_kh
💢 ختمی مجرب به دستور آیتالله بهجت قدسسره برای افزایش رزق و روزی
🔻 دستورالعمل ختم سوره واقعه:
⭕️ این ختم، از ختمهای مأثوره و بسیار مجرب هست که مورد توصیه علما و بزرگان بوده است و حضرت آیتالله بهجت هم مطابق اساتید معظمشان، بدان تأکید داشتهاند.
✅دستورالعمل این ختم، آنچنانکه در روایات وارد شده، بدینصورت استکه: چون اول ماه، دوشنبه باشد؛ شروع کند به خواندن این سورۀ مبارکه، با طهارت و رو به قبله.
روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه، و روز سوم سه مرتبه و همچنین تا چهاردهم چهارده مرتبه بخواند. همچنین هرروز بعد از اتمام تلاوت سورههای مبارکه آنروز، این دعا را بخواند:
يا مُسَبِّبَ الْأَسْبابِ وَ يَا مُفَتِّحَ الْأَبْوابِ، اِفْتَحْ لَنا الْأَبْوابَ وَ يَسِّرْ عَلَيْنَا الْحِسابَ وَ سَهِّلْ عَلَيْنَا الْعِقابَ [الصِّعابَ]، اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ رِزْقِي وَ رِزْقُ عِیالي فِي السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ، وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ، وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ بَعِيدًا فَقَرِّبْهُ، وَ إِنْ كَانَ قَرِيبًا فَيَسِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ يَسِيرًا فَكَثِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ كَثيرًا فَخَلِّدْهُ، وَ إِنْ كانَ مُخَلَّدًا فَطَيِّبْهُ، وَ إِنْ كانَ طَيِّبًا فَبارِكْ لِي فِيهِ، وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ يَا رَبِّ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ، وَ وَحْدانِيَّتِكَ إِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ، وَ إِنْ كانَ عَلی أَيْدِي شِرارِ خَلْقِكَ فَانْزَعْهُ وَ انْقُلْهُ إِلَيَّ حَيْثُ أَكُونُ، وَ لَا تَنْقُلْنِي إِلَيهِ حَيْثُ يَكُونُ.
✅در ادامه مرحوم مجلسی رحمهالله از امام سجاد علیهالسلام نقل میفرماید که در روزهای پنجشنبه میان این چهارده روز، به جای دعای فوق، پس از اتمام سورههای شریفه، این دعا را قرائت نماید؛ آن دعا چنین است:
يا واحِدُ يَا ماجِدُ، يَا جَوادُ يَا حَليمُ، يَا حَنّانُ يَا مَنّانُ يَا كَريمُ، أَسْأَلُكَ تُحْفَةً مِنْ تُحَفاتِكَ تَلُمُّ بِها شَعْثي، وَ تَقْضي بِها دَيْني، وَ تُصْلِحُ بِهَا شَأْني، بِرَحْمَتِكَ يَا سَيِّدي. اَللّهُمَّ إِنْ كانَ رِزْقي فِي السَّماءِ فَأَنْزِلْهُ، وَ إِنْ كانَ فِي الأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ، وَ إِنْ كانَ بَعيدًا فَقَرِّبْهُ، وَ إِنْ كانَ قَريبًا فَيَسِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ قَليلًا فَكَثِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ كَثيرًا فَبارِكْ لي فيهِ، وَ أَرْسِلْهُ عَلَى أَيْدي خِيَارِ خَلْقِكَ، وَ لَا تُحْوِجْني إِلَى شِرارِ خَلْقِكَ، وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ [بِكَيْنُونَتِكَ] وَ وَحْدانِيَّتِكَ. اَللّهُمَّ انْقُلْهُ إِلَيَّ حَيْثُ أَكُونُ،وَ لَا تَنْقُلْني إِلَيْهِ حَيْثُ يَكُونُ، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ، [يا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا واحِدُ يَا مَجيدُ يَا بَرُّ يَا كَريمُ] يَا رَحيمُ يَا غَنِيُّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمِّمْ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ، وَ هَنِّئْنا كَرامَتَكَ وَ أَلْبِسْنا عافِيَتَكَ.
#بهجت_الدعا، ص٣۶٢ـ٣۶۴ (مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعملهای مورد توصیه حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
✅ البته نکته مهم طبق فرمایشات حضرت آیتالله بهجت آناستکه به قدری این ختم مهم هست که میتوان آنرا حتی در غیر از شرایط ذکر شده به جای آورد؛ به طور مثال حتی میتوان در یک نوبت با تلاوت مجموع سورهها (١٠۵ بار) و خواندن دعاهای آن بجا آورده شود.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توصیه رهبرانقلاب درباره بهره از ماه شعبان
@Emam_kh
🔺برای درمان تورم والتهاب پروستات گزنه بخورید👇
🔸برای درمان تورم و التهاب پروستات باید یک قاشق مرباخوری از گزنه خشک و خرد شده را در یک فنجان آب جوش دَم و پس از ۱۵ دقیقه میل کنید؛ این دمنوش را میتوان روزانه سه بار مصرف کرد.
🍃☘🍃☘🍃
پادری اتاق کودک
بهتره از قیطون استفاده کنید که با دوام تر باشه و پرز نداشته باشه...خیلی ساده...فقط پایه کوتاه و پایه بلند و زنجیره😉
به همون روش گرد بافی
یه بزرگ برای صورت...دوتا برای گوش...چهارتا برای چشم...دوتا برای پوزه که از وسط به هم وصل میشن... یکی برای نوک بینی...ویکی برای دهان(زبان) که زیر پوزه دوخته میشه(از فوتر یا پارچه رنگی هم میتونید استفاده کنید)...
برای حاشیه هم توی یه پایه سه تا پایه بلند میزنید بعد سه تا زنجیره..سه تا پایه زیری رو جا میذارید دوباره سه تا پایه بلند توی بعدی و ادامه...البته دالبر دورشو خیلی مدلای دیگه هم میشه بافت
خوشبختی یعنی:
واقف بودن به اینکه هر چه داریم ،
از رحمت خداست
و هرچه نداریم
ازحکمت خدا
احساس خوشبختی یعنی همین!
خوشبختی؛
رسیدن به خواسته ها نیست...
بلکه لذت بردن از داشته هاست...
@Emam_kh
.
♻️ بازی ترور و سئوالاتی که پاسخ داده نشد!
🔰 حمید رسایی: این ایام مصادف است با سالگرد ترور سعید حجاریان. درست ۲۱ سال قبل (اسفند ۱۳۷۸) بود که صدای شلیک گلوله در خیابان بهشت تبدیل شد به صدای چاپ هزاران گلوله کاغذی در نشریات و روزنامه ها و سایت های داخل و خارج از کشور برای تخریب چند رکن مهم انقلاب مانند سپاه، بسیج، حوزه های علمیه و تریبون های نماز جمعه و از جمله آیت الله مصباح یزدی که یکی از اصلی ترین کانون های این هجمه ها بود.
ترور سعید حجاریان درست چند روز پس از پایان اولین تحصن حوزه علمیه قم در تاریخ بعد از انقلاب رخ داد. تحصنی در اعتراض به انحرافات و اقدامات فرهنگی دولت خاتمی که با حضور علمای بزرگی همچون ایات عظام جوادی آملی، مشکینی، نوری همدانی ، یزدی و ... همراه شد و جریان اصلاحات را با چالشی جدی مواجه کرد.
به یاد دارم که چند ماه پس از این ترور در خرداد ماه سال ۱۳۷۹ وقتی به یکی از کتاب فروشی های قم مراجعه کردم، سه جلد کتاب در باره ترور سعید حجاریان را در ویترین کتابفروشی ها دیدم که محتوای آنها همان اخبار و تحلیل ها و مطالبی بود که بر اساس گمانه زنی های جهتدار و تخریبی روزنامه های اصلاح طلب به چاپ رسیده بود. این حرکت که بیشتر به نوعی تاریخ سازی شبیه بود، انگیزه اصلی نگارش کتاب بازی ترور شد، کتابی که در چهارصد صفحه و با نزدیک به ۱۳۰۰ سند، چهار بار تجدید چاپ شد.
تالیف بازی ترور حدود یک سال به طول انجامید و ساعت ها و ماه ها برای آن وقت گذاشته شد و خط به خط منابع و روزنامه های مختلف دیده شد تا توانستم به تحلیلی روشن از این واقعه و هدف اصلی این جریان پی ببرم. در کتاب بازی ترور به ابهامات و سئوالاتی رسیدم که اصلاح طلبان و طراحان جنگ روانی، هرگز حاضر به پاسخگویی در باره آنها نشدند، حتی وقتی این کتاب در دومین سالگرد ترور حجاریان به صورت پاورقی در روزنامه کیهان به مدت نزدیک به دو ماه روزانه در نیم صفحه به چاپ می رسید، روزنامه های اصلاح طلب وقت درباره اسنادی که در آن طرح می شد سکوت کردند. برخی از نشریات مانند یاس نو متعلق به حزب امنیتی مشارکت، از آنجا که اساسا آمادگی پرداختن به این موضوع را نداشتند، به ناچار مجبور شدند گزارش های تکرای دو سال قبل خود را به چاپ برساندند که در کار حرفه ای رسانه ها حکایت از ضعف و دستپاچگی آنها میکرد!
اکنون پس از ۲۱ سال، این روزها برخی رسانههای مکتوب و مجازی اصلاح طلب، مجددا به ترور پر ابهام سعید حجاریان برداختهاند.
چند سال قبل هم سایت نوروز مطلبی را به قلم حجاریان منتشر کرده که در آن، وی با استناد به خاطره ای از مرحوم آقای دولابی میگوید: ایشان قاتل قتلهای زنجیره ای را در جلسه درس اخلاق خود شناسایی کرد ولی فقط از او خواست که جلسه را ترک کند! جالب اینجاست که تا پیش از این اگر کسی دیگری اینگونه مینوشت او را به باد استهزا می گرفتند که طرف با هاله نور میخواهد کشور را اداره کند و ... اما ظاهرا برخی اوقات میشود از این استفادهها کرد؟
ای کاش آقای حجاریان به جای استناد به خاطراتی از مرحوم آقای دولابی که در قید حیات نیستند و طبعا نمیتوانند این ادعاها را تایید یا تکذیب کنند، به سئوالاتی که درباره ترورشان باقی مانده پاسخ می داد:
چرا حجاریان حاضر نشد از ضارب خود شکایت کند؟!
جریان نوار تهدیدی که آقای حکیمی پور (عضو شورای شهر وقت تهران) به آن اشاره کرد و جعبه سیاه خوانده شد ولی بعدها معلوم شد به سفارش خودشان بوده، از چه قرار بود ؟
چرا ضارب از موتور هزار استفاده کرد در حالی که هر عاقلی میدانست با این کار در اولین نگاه، یک ارگان خاص متهم میشود؟!
بسیاری از اخبار این موضوع قبل از آن که توسط نهادهای ذیربط کشف شود، جلوتر از آن توسط روزنامه صبح امروز منتشر میشد و ....
و بسیاری از ابهامات دیگر که به صورت مستدل در کتاب بازی ترور به آن پرداخته شده است و در روزهای آینده در همیم کانال بازخوانی میشود.
#حمید_رسایی
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد پناهیان: ۱۰برابر آدمهای معمولی!
@Emam_kh
✍🏻یادداشت حضرت آیتالله خامنهای درباره #مناجات_شعبانیه
🔻بسمالله الرحمنالرحیم
#دعا، وسیلهی مؤمن و ملجأ مضطر و رابطهی انسان ضعیف و جاهل با منبع فیاض علم و قدرت است، و بشر بیرابطهی روحی با خدا و بدون عرض نیاز به غنی بالذات، در عرصهی زندگی سرگشته و درمانده و هدر رفته است؛ «قل ما یعبؤا بکم ربیّ لولا دعاؤکم».
🔹بهترین دعا آن است که از سرمعرفتی عاشقانه به خدا و بصیرتی عارفانه به نیازهای انسان انشا شده باشد، و این را فقط در مکتب پیامبر خدا (صلّیاللَّهعلیه والهوسلّم) و اهلبیت طاهرین او - که اوعیهی علم پیامبر(ص) و وراث حکمت و معرفت اویند - میتوان جست. ما بحمداللَّه ذخیرهیی بیپایان از ادعیهی مأثورهی از اهلبیت (علیهمالسّلام) داریم که انس با آن، صفا و معرفت و کمال و محبت میبخشد و بشر را از آلایشها پاکیزه میسازد.
🔹مناجات مأثورهی ماه شعبان - که روایت شده اهلبیت (علیهمالسّلام) بر آن مداومت داشتند - یکی از دعاهایی است که لحن عارفانه و زبان شیوای آن، با مضامین بسیار والا و سرشار از معارف عالییی همراه است که نظیر آن را در زبانهای معمولی و محاورات عادی نمیتوان یافت و اساساً با آن زبان قابل ادا نیست.
🔹این مناجات، نمونهی کاملی از تضرع و وصف حال برگزیدهترین بندگان صالح خدا با معبود و محبوب خود و ذات مقدس ربوبی است. هم درس معارف است، هم اسوه و الگوی عرض حال و درخواست انسان مؤمن از خدا.
🔹مناجاتهای پانزدهگانه که از امام زینالعابدین حضرت علیبنالحسین (علیهالسّلام) نقل شده، گذشته از خصوصیت بارز دعایی مأثور از اهلبیت (علیهمالسّلام)، این مزیت را داراست که به مناسبت حالات مختلف #مؤمن، مناجاتها را انشا فرموده است.
🔺خداوند به همه توفیق استفاضه و خودسازی به برکت این کلمات مبارک را عنایت فرماید. آمین. ۶۹/۱۰/۱
@Emam_kh
🔸دیروز: احمد توکلی میگفت: رفتیم خانه شهید رجایی (زمان نخستوزیریاش)، چای آورد با کشمش. گفت: ببخشید، سهمیه قندمان تمام شده.
🔹امروز: چند درصد از مسئولان در خانه مرغ ندارند و ناچارند در چنین صفهایی بایستند؟
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖 حلولماهپربرکتشعبانمبارک
🌺 ذکرهای آرامش دهنده در ماه شعبان:
برای هر ترسی👈 لا إلہ إلا الله
برای هر غم واندوهی👈ماشاء الله
برای هرنعمتی👈 الحمد لله
برای هرآسایشی👈 الشکر لله
برای هر چیز شگفت آوری👈 سبحان الله
برای هر گناهی👈 استغفر الله
برای هر مصیبتی👈 انا للہ و إنا إلیہ راجعون
برای هرسختی ودشواری👈 حسبی الله
برای هرقضا وقدر👈 توڪلت علی الله
برای برآورده شدن هر آرزویی👈 ان شاء الله
برای هرطاعت وگناهی(آمرزش گناهان،وسوسہ شیطان و..) 👈 لاحول ولا قوه إلا باللہ العلے العظیم
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 خدایا کمک کن
در آخرین روزها و شبهایِ سال
دلهایمان مهربانتر از همیشه
و دستهایمان بخشایندهتر از
هر زمانِ دیگری دستگیرِ افتادهای باشد
نگاهایمان یاریرسانِ بغضی نیمه جان
و آغوشمان شانهای برای دردهایِ بیکسی باشد
🌸 خدایا کمک کن
در آخرین روزها و شبهایِ سال
آنچنان یکرنگ و یکدل باشیم که
آغازِ سالِمان آمیخته با عشق،
محبت و مهربانی باشد...
🌸 خدایا کمک کن
در آخرین روزها و شبهایِ سال
روزنهی اُمیدی در این دل راه بیفتد
آنقدر که بتابد و مهتابی کند
تمام آن تاریکیهایِ بیسبب را
🌸 آمین
🌸 شبتونخدایی
@Emam_kh
🌼 السلامعلیکیابقیهالله
دست ما بر کرم و
رحمت مهدی عج باشد
عشق ما آمدن
دولت مهدی_عج باشد
ماه شعبان از
کرمت یا سلطان
روزی ما فرج
حضرت مهدی_عج باشد
🌼 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج🌼
@Emam_kh
امام صادق عليه السلام :
اَلْمُفَوِّضُ أَمْرَهُ إلَى اللّه ِ فى راحَةِ الأَبَدِ وَالعَيْشِ الدّائِمِ الرَّغَدِوَالْمُفَوِّضُ حَقّا هُوَ الْعالى عَنْ كُلِّ هِمَّةٍ دُونَ اللّه ِ تَعالى؛
امام صادق عليه السلام :
كسى كه كارهاى خود را به خدا بسپارد همواره از آسايش و خير و بركت در زندگىبرخوردار است و واگذارنده حقيقى كارها به خدا، كسى است كه تمام همّتش تنها بهسوى خدا باشد.
مصباح الشريعه، ج 1، ص 175، ح 83