⚡️ اگر از ماه رمضان و شبهای قدر بهره نبردیم، در روزهای پایانیِ این ماه، چگونه جبران کنیم؟
💠 استاد سیّد محمّدمهدی ميرباقری:
«بعضی یک سال مراقبه کردند تا بتوانند از برکات ماه رمضان برخوردار بشوند، به شب قدرش برسند که الحمدلله رسیدند و بهرههایش را نیز بردند؛ ولی آنهایی که کوتاهی کردند، در این لحظات آخر ماه چگونه میشود این تاخیرها و تسویفها را جبران و تدارک کنند؟
به نظر میآید که تنها سرمایهای که ما برای بهرهمندی داریم، تکیه به #فضل خداست. اگر تکیه ما بر #عمل خودمان باشد و بخواهیم با عمل خودمان این راه را برویم قطعاً زمینگیر میشویم. حتی آنها که اهل عمل کثیر هستند در میانه راه ماندهاند و احساس عجز میکنند. سرمایه اصلی ما سرمایه فضل خداست که با آن میتوان قدمهای بزرگ برداشت و راههای نرفتنی را طی کرد. اگر کسی به مرحلهٔ مشاهدهٔ فضل رسید، درهای امید به روی او باز میشود؛ امیدوار میشود و با امیدواری، این راه را طی میکند. سرمایه سالک به مقامات چیزی جز امیدواری به خداوند و فضل او و رجاء به فضل او نیست؛ «وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَحْسَنِ عَبِیدِکَ نَصِیباً عِنْدَکَ وَ أَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَهً مِنْکَ وَ أَخَصِّهِمْ زُلْفَهً لَدَیْکَ فَإِنَّهُ لاَ یُنَالُ ذَلِکَ إِلاَّ بِفَضْلِکَ».
کسانی که به مقام مشاهده فضل میرسند، دیگر سروکار و تکیهشان به عمل نیست؛ نه اینکه قطع میشود، بلکه سروکارشان با خدا و فضل خداست. یعنی دیگر یکیدوتا نمیکنند و حساب ثواب اعمالشان را نمیکنند؛ نه اینکه تلاش نمیکنند؛ بعید است که انسان، بدون تلاش، به مشاهده فضل برسد».
@Emam_kh
رمان به_تلخی_شیرین
قسمت 190
سری تکان دادم و به جان کندنی اشک هایم را مهار کرده و ببخشید ای رو به جمع زمزمه کردم و رو به عمو گفتم: ادامه بدید عمو.
عمو با ناراحتی سرش را چند بار بالا و پایی گرفت کرد و ادامه حرف هایش را از سر گرفت: منصوره به کمک علی برای بچه شناسنامه گرفت. حبه زن مغروری بود غرور یه زن جنوبی که از سربار بودن متنفر بود. یک ماه بعد از زایمانش یه روز عزم رفتن کرد ولی دخترش رو نبرد بی خبر یه نامه نوشت و بعد از کلی تشکر شیرین رو به امانت دست منصوره سپرد. بزرگترین اشتباه حبه این بود که نگفته بود این امانت رو چند وقته دست منصور می سپاره! یه روز دو روز یه ماه... تا یکسال منصور چشم به راه حبه بود تا بیاد امانتش رو ببره ولی خبری ازش نشد. از این طرف هم منصور روز به روز علاقه اش به شیرین بیشتر و بیشتر شد تا جایی که به جرات میتونم بگم علاقه اش به شیرین به جونت مبدل شد یک ثانیه هم چشم ازش بر نمی داشت. حتی قید مادر شدن رو زد تا بیشتر خودش رو صرف امانت حبه کنه... علی به خواهش منصوره بعد از یکسال شناسنامه ی شیرین رو عوض کرد و به اسم عسل رادمهر به عنوان دخترشون به همه معرفی کرد.
ده سال تمام تر و خشک کرد نمیذاشت خار تو پات بره با یه عطسه ات زمین و زمان رو به هم می ریخت با یه قطره اشکت سیل اشک راه می انداخت... تا اینکه یه روز حبه برگشت و ادعای امانتش رو کرد اونم بعد از ۱۰ سال! منصور دیوونه شد، التماس کرد، ضجه زد، گریه کرد... نمی خواست از عسلش بگذره حتی به پای حبه افتاد ولی حبه دخترش رو می خواست حقش رو میخواست... میگفت تو تموم این ده سال کار کرده تا بتونه زندگی ای رو برای دخترش فراهم کنه و بیاد و ببرتش. یک ماه تمام رفت و اومد و اصرار به گرفتن عسل کرد و منصور انکار به امانت... توی یه بحث خیلی اتفاقی گلاویز شدند اصلا نفهمیدیم چی شد که حبه از پله ها سقوط کرد و خون زمین رو پر کرد. منصوره ناخواسته حبه رو به قتل رسوند و خودش به جنون کشیده شد...
با شنیدن جمله ی اخر عمو نفسم رفت و دیگر نیامد. مادر من مرده و در آن دنیا است و من در این دنیا به دنبالش میگشتم! تقلایی برای نفس کشیدن کردم ولی بی فایده بود قفسه ی سینه ام بالا و پایین می شد و چشم هایم همه جا را تار می دید... و فقط تصویر حبه پررنگ مقابلم نقش بسته بود... صدای نگران همه گوشم را پر کرده بودند...
حبه مرده... مادرم؛ مادری که به عشق بزرگم کرده بود، مادرم؛ مادری که به عشق به دنیایم اورده بود را کشته بود!
صدای بردیا بلند و کوبنده رشته ی افکارم را پاره کرد.
- یکی تنفس دهان به دهان بده بهش. شوک شده.
با ورود حجم زیادی از هوا به ریه هایم نفسم بالا آمد و به سرفه افتادم. صورت رژان را مقابلم دیدم از صورتم فاصله گرفت.
-خوبی؟
به چشم های اشکی اش نگاه کردم و آرام پلک زدم . نگاهم را بین جمع که دورم حلقه زده بودند چرخاندم و روی صابر ثابت شدم. چشم هایش سرخ سرخ بود. نگاهم را که دید گفت: خوبی بابا؟
سری به نشانه ی تایید تکان دادم.
نویسنده : زهرا بیگدلی
ادامه دارد....
🍁🍂🍁🍂
رمان به_تلخی_شیرین
قسمت 191 (پایانی)
مقابل روی زانو نشست و دست هایم را در دست گرفت.
- حلالم کن. به خاطر همه ی کوتاهی هام. به خاطر حبه و سرگذشتش...
منتظر جوابی نماند بلند شد بی هیچ حرفی با کمر خمیده رفت... رفت و ندانست در لحظه آخر تکه ای از قلبم را تقدیمش کردم... رفت ولی در یادم ماندگار شد.
به گریه افتادم و در آغوش عمه مینا برای حبه عزاداری کردم.
کمی که آرام شدم سر از سینه ی عمه بلند کردم و اشک هایم را پاک کردم و رو به عمو گفتم: کجاست؟ قبر مادرم حبه کجاست؟
-همون قبری که شب ها تو کابوسته اون قبر مادرته...
علی به درخواست و خواهش خود منصوره به قانون معرفیش کرد و منصور پنج روز بعد از حکم قاضی توی سلولش دق کرد و مرد...
***
کنار قبرش نشسته ام. روی سنگ مشکی اش غریبانه نوشته است حبه احلام... همین، نه شعری نه نسبتی که به نامش جلا دهد...
نگاهم سمت سنگ قبرهای دیگر کشیده می شود...
آرامگاه مادری دلسوز...
آرامگاه پدری فداکار...
آرامگاه...
دو مرتبه نگاهم روی سنگ قبر حبه می چرخد. اشک هایم یکی پس از دیگری روی نامش می چکد و قصد شستن دلتنگی هایش را دارد...
زمزمه می کنم: آرامگاه دختری درد کشیده... همسری رنج دیده... مادری دلتنگ...
دستم روی نامش می لرزد دور تا دور آرامگاهش را نگاه می کنم، نه دستی از قبر بیرون است که در آغوشم کشد؛ نه صدایی که به اسم بخواندم! آرامش اش را از پشت این سنگ سرد می بینم...
حبه آرام گرفته است... دستش را پس کشیده و زبان به دهان گرفته است... می دانم نگاهم می کند؛ آرام لب می زنم: آروم بخواب مامانم ...
نفسم را آه مانند بیرون می فرستم...
بلند می شوم و سمت فرهاد که در گوشه ای تکیه به درختی ایستاده میچرخم. سه روز است که لام تا کام حرف نزده ام به او هم اجازه حرف زدن ندادهام... ولی دیگر کافی است می خواهم جلد پشت کتاب حبه را ببندم و در قفسه ای دور در کتابخانه ی قلبم بگذارم و به آینده فکر کنم... دلم آرامش می خواهد، آرامشی شیرین کنار فرهاد...
می خواهم رفتگان را به خدا بسپارم و خود تا روز رفتنم زندگی کنم... سمت فرهاد قدم برمی دارم، اگر دیر بجنبم از دستش میدهم. غم سکوت سه روزه ام داغانش کرده و به زور نفس می کشد تا مراقبم باشد...
به یک وجبی اش می رسم، نگاهش می لرزد. با اراده و با دلی تنگ در آغوشش می خزم. تکانی می خورد ولی حرکتی انجام نمی دهد... میدانم در ناباوری حرکتم است. این سه روز حسابی ناامیدش کردم...
آرام صدایس می زنم: فرهاد؟
باید سکوت را بشکند، پا به پایم او هم سه روز روزه ی سکوت گرفته است...
می لرزد ولی حرفی نمی زند.
باید سکوت را بشکند...
دو مرتبه صدایش میزنم. اینبار بلندتر: فرهاد!
تکان میخورد این بار شدیدتر...
لحظاتی طول می کشد تا باورم کند و دستهایش دورم حصار شود.
دو مرتبه صدایش می زنم، این بار آرام و لرزان: فرهاد؟
دست هایش تنگتر به دورم می پیچد و بالاخره افطار می کند!
- جان دل فرهاد؟
- آرومم کن فرهاد!
می لرزد و آغوشش تنگ و تنگ تر می شود و می دانم آرامش در همین آغوش است و بس...
نویسنده : زهرا بیگدلی
پایان
🍁🍂🍁🍂
⚡️ هر چه در سي شبِ ماه رمضان نتوانستيم به دست بياوريم، میتوانيم در وداع با ماه رمضان در شب آخر به دست آوريم.
💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری:
«در وداع با ماه رمضان، انسان اول بايد اين ماه ضيافت را درک کرده باشد و اگر درک نکرده باشد #سلاموعليکي نداشته که #خداحافظي داشته باشد!
البته همه مومنين معمولاً ورود کردهاند و يک انسي گرفتهاند. خوب است آن دعاي وداعي که از امام سجاد(ع) است را همه بخوانند. اصلش برای #شب_آخر است و اگر نخواندند در روزِ آخر بخوانند. (در روايت دارد دعاها اصلش براي شب است و اگر نشد شب بخوانند، در روز بخوانند اشکال ندارد.)
در شب آخر دعاي وداع ماه رمضان را بخوانند و توجه به مضامينش شود که اين ماه چيست و حضرت چه اوصافي براي اين ماه گفتند و ما چه انسهايي بايد در اين ماه بگيريم تا خداحافظيها معنيدار شود. اگر آن درکها و انسها نباشد آن خداحافظيها هم نيست و اگر ان انس و درک بود وداع ما وداعي خواهد بود که در آن مزدهاي ماه رمضان را به دست ميآوريم يعني هر چه در سي شب نتوانستيم به دست بياوريم میتوانيم در وداع با ماه رمضان در شب آخر به دست آوريم.
بايد توجه داشت که دعا را امام ميخوانند و ما به تبعِ حال امام، به حال دعا ميرسيم. حضرت دعا را خواندند تا شايد ما را برسانند؛ در واقع دعاي شفاعتي است و اگر کسي از حال امام سجاد استفاده کند و آن چه در آن دعا است با التماس به امام سجاد به او بدهند، همه برکات ماه را در خداحافظي با ماه به دست ميآورد؛ ولو در ماه هيچ چيز به دست نياورده باشد. آن وداع جانسوز موجب ميشود همه خيرات ماه به انسان برسد.
خدا کند رزق ما از ماه رمضان همين وداع خوب باشد؛ سلاموعليکي که نداشتيم، اميدواريم خداحافظي با ماه رمضان داشته باشيم که در اين خداحافظي همه برکات ماه به ما برسد. گاهي بعضيها در حرم امام رضا(ع) در وداع همه چيز را ميگيرند؛ مثلاً يک ماه آنجا بوده، اما وقتي از امامش جدا ميشود يک جوری جدا ميشود که همه برکات یک ماه را به او ميدهند.»
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم بهتون نشون میده چرا با وجود نابود کردن اقتصاد ایران توسط دولت اصلاح طلب روحانی، برخی روزنامهها و خبرنگاران از این جماعت طرفداری میکنن!
بزرگوار، برای دو روز دنیا آخرت خودت و دنیای مسلمین رو نابود نکن😒
@Emam_kh
🔴 باز هم مذاکرات یواشکی
از آنجا که وزارت امور خارجه در مورد مذاکرات وین اطلاع رسانی دقیق و شفافی انجام نمی دهد و در شرایطی که با توجه به تجربه تلخ #برجام متاسفانه دیگر نمی توان به اظهارات مذاکره کنندگان بسنده کرد ،
لذا مجلس پیشنهاد داده است که دونفر از نمایندگان ، همراه با تیم مذاکره کننده در جلسات حضور داشته باشند (البته بدون حق رای و فقط به عنوان ناظر) اما وزارت امور خارجه به شدت با این پیشنهاد مخالفت کرده است؟!
به نظرتان علت این مخالفت از سوی مدعیان صداقت و شفاف سازی چیست؟؟؟!!!
#سرطان_اصلاحات_آمریکایی
#انتخابات
✍ قاسم_اکبری
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🔥برنده قطعی انتخابات۱۴۰۰ مشخص شد!!!
💯فقط لطفاً تا آخر ببینید و تا می تونید تو کل کشور منتشر کنید وگرنه جریان انقلابی بازنده قطعی خواهد بود...!!!
🎥استاد پورآقایی
@Emam_kh
⛔️نفاق و قانون شکنی در قرآن
🔴از مشخصات بارزِ جریان #نفاق، #قانون_شکنی است«فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ » (نور/63)
⛔️منافقان، هرمطلب #حقی که مطابق میل شان نباشد؛ #نمی پذیرند «يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَاذَا فَخُذُوهُ وَ إِن لَّمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُواْ »(مایده/41).
#خبرِ _تاسف _بار‼️
🔕در پی ابلاغ مصوبه شورای نگهبان در خصوص شرایط داوطلبان ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری ؛ آقای #روحانی(رئیسجمهورفعلی) ،ضمن #مخالفت با نظر #شورای_نگهبان! به وزارت کشور دستور داد که در برگزاری انتخابات بر اساس جمعبندی نظریه تفسیری معاونت حقوقی اش ، طبق قوانین موجود(قبلی) عمل نماید. نه طبق ابلاغیه شورای نگهبان❗️
#نفاق_و_قانون_شکنی
#مصوبه_شورای_نگهبان_ابلاغیۀ_رهبری است
✍️علی اکبر صیدی
@Emam_kh
🍏کمر_درد
شبی7عددانجیر را داخل1لیوان گلاب خیس داده شبها میل شود
🔘ﻫﻔﺘﻪ ﺍﯼ3ﺑﺎﺭﺳﻮﭖ ﺟﻮ+ 1ﻋﺪﺩ ﭘﺎﭼﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ+ 1ق.غ ﺯﻧﺠﺒﯿﻞ ﺳﺎﯾﯿﺪﻩ+ﻫﻮﯾﺞ ﻭ ﺳﺒﺰﯾﺠﺎﺕ+ﻟﯿﻤﻮﺗﺮﺵ+ﺭﻭﻏﻦ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺗﻬﯿﻪﻭ ﻧﻮﺵ ﺟﺎﻥ ﻧﻤﺎﯾﺪ
.☘🍃☘🍃☘🍃☘
🔰 همه باید علیه خباثت صهیونیستها در مسجدالاقصی موضع بگیرند
🔺 رهبر انقلاب، امروز در دیدار رمضانی دانشجویان: در حوادث اخیر مربوط به مسجدالاقصی، خباثت صهیونیستها جلوی چشم مردم جهان است و واقعا وظیفه همه است که موضع بگیرند و محکوم کنند حرکت خبیثانه، جنایتکارانه، وحشیانه و ظالمانه صهیونیستها را در قضیه روزهای اخیر.
🔹 خوشبختانه فلسطینیها بیدار و عازمند. باید هم این مسیر را دنبال کنند. جز با زبان قدرت نمیشود با این جنایتکاران حرف زد. بایستی باید خود را قوی کنند و بایستند و مقابله کنند و طرف را مجبور کنند که از جنایت کوتاه بیاید و تسلیم حق و انصاف شود.
#بسته_خبری
@Emam_kh
🔰 تحول یعنی یک حرکت جهشی و جهادی برای حل مشکلات مزمن کشور
🔺 رهبر انقلاب، امروز در دیدار رمضانی دانشجویان: مقصود ما از تحول ایجاد یک حرکت جهشی و جهادی است در همه بخشهای اداری و حکمرانی کشور و همچنین در بخشهایی از سبک زندگی عمومی و به طور خلاصه حفظ و تقویت اصول و خطوط اساسی انقلاب و نوآوری در شیوهها و روشها و کارکردها.
🔹در کنار پیشرفتهای گوناگون در یک جاهایی عقبماندگی و مشکلات مزمنشده داریم از جمله در حوزه عدالت به طور جدی مشکل داریم، در زمینه آسیبهای اجتماعی مشکلات اساسی داریم.
🔸بر اثر غفلتهای ما بسیاری از ظرفیتهای کشور معطل مانده است.
🔹این مشکلات مزمنشده را با یک حرکت عادی و معمولی نمیشود برطرف کرد. یک حرکت فوقالعاده و جهشی و ابتکاری لازم است. این جزو مسلمات این دوره انقلاب برای #گام_دوم است.
#بسته_خبری
@Emam_kh
🔰 هر تغییری ارزش نیست / تحول باید به سمت احسنالحال باشد
🔺 رهبر انقلاب، امروز در دیدار رمضانی دانشجویان: یک حوزه مهم برای تحول، همین بخشهای مدیریتی کشور است، یک بخش هم در مورد زندگی عمومی مردم است که در این زمینهها بایستی به معنای واقعی کلمه تحولی حرکت کنیم.
🔹 صرف تغییر، یک ارزش محسوب نمیشود، تغییر برای بهتر شدن، ارزش است، تحول به سمت سطحِ بالا رفتن، ارزش است. بنابراین بایستی احسنالحال را پیدا کرد، احسن الحال همان تقویت خطوط اصلی انقلاب و روان شدن حرکت به سمت آرمانهاست. آرمانهای انقلاب مثل عدالت، استقلال و اسلامی شدن جامعه.
#بسته_خبری
@Emam_kh
🔰 در دولت جوان انقلابی هم حضور جوانان لازم است، هم حضور مجربین و کارآزمودگان
🔺 رهبر انقلاب، امروز در دیدار رمضانی دانشجویان: در جوان، هم فکر نو هست، هم یافتن شیوههای نو هست، هم نیرو و توان لازم هست، هم جرأت اقدام هست، اینها ابزار لازم برای یک حرکت تحولی است.
🔹 البته در کار جوانها نواقص و کمبودها هم هست و بنابراین بایستی کارآزمودگان و دنیادیدگان و مجربین هم در کنار جوانان قرار داشته باشند.
🔸 ما گفتیم دولت جوان انقلابی، بعضی تصور کردند که یک دولتی که یکدست باید مثلاً بین سی و سیوپنج سال باشند، این نیست قضیه. حضور جوانها چیز لازمی است اما معنایش این نیست که مجربین و کارآزمودگان و دنیادیدگان در کنار جوانها نباشند.
🔹 شرط اساسی در همهی اینها، چه آن جوان، چه آن کس که به میانسالی یا کهنسالی رسیده، این است که ایمان و انگیزهی صادقانه و انقلابی در آنها وجود داشته باشد که به نظر من یک دولت جوان انقلابی میتواند جامع همهی اینها باشد.
#بسته_خبری
@Emam_kh
🔻استاد فاطمی_نیا:
◇توصیه ای مهم برای ایام پایانی ماه رمضان◇
📌از اولياء الهي ، سينه به سينه ، يك يادگاري دارم كه عمل به آن بركات فراواني دارد
🌙ماه مبارك رمضان ، اين ضيافت الهي را با يك #زيارت_جامعه_ي_كبيره به اخر برسانيد .
📌در اثر اين عمل اين ضيافت چنان رنگين خواهد شد كه اثارش از عقول ما خارج است و روزي به كار خواهد آمد كه آن روز هيچ چيز ديگري به كار نخواهد آمد.
#ماه_رمضان
@Emam_kh
🔵 اعمال شب آخر ماه مبارک رمضان به نقل از مفاتیحالجنان:
۱. غسل کردن.
۲. زیارت امام حسین(علیه السلام).
۳. خواندن سوره هاى «انعام»، «کهف» و «یس».
۴. صد مرتبه بگوید: أَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَأَتُوبُ إِلَیْهِ.
۵. خواندن این دعا که «شیخ کلینى» از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است:
اَللّهُمَّ هذا شَهْرُ رَمَضانَ، اَلَّذى اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ وَقَدْ تَصَرَّمَ، وَاَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ یا رَبِّ اَنْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتى هذِهِ، اَوْ یَتَصَرَّمَ شَهْرُ رَمَضانَ، وَلَکَ قِبَلى تَبِعَةٌ اَوْ ذَنْبٌ تُریدُ اَنْ تُعَذِّبَنى بِهِ یَوْمَ اَلْقاکَ.
۶. خواندن دعاى «یا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ» که در اعمال شب بیست و سوم گذشت:
یا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ، یا باعِثَ مَنْ فِى الْقُبُورِ، یا مُجْرِىَ الْبُحُورِ، یا مُلَیِّنَ الْحَدِیدِ لِداوُدَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَافْعَلْ بى کَذا وَکَذا.
به جای کلمات کذا و کذا حاجات خود را بخواهد و سپس اضافه کند: اَللَّیْلَةَ اَللَّیْلَةَ، اَلسَّاعَةَ اَلسَّاعَةَ. این دعا را در حال رکوع، سجده، ایستاده و نشسته به طور مکرّر بخواند.
۷. با ماه رمضان وداع کند و دعاهاى وداع را که علماى بزرگ در کتب خویش نقل کرده اند بخواند و از بهترین آن دعاها، دعاى چهل و پنجم «صحیفه کامله سجّادیّه» است.
۸. خواندن ده رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام).
از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) روایت شده است که هر کس در شب آخر ماه رمضان، ده رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و ده مرتبه سوره «قل هو اللّه احد» را بخواند و در رکوع و سجود ده مرتبه بگوید: سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَاللّهُ اَکْبَرُ و بعد از هر دو رکعت، تشهّد بخواند و سلام دهد و هنگامى که تمامى ده رکعت به پایان رسید، هزار مرتبه بگوید: أَسْتَغْفِرُ اللّهَ و بعد از استغفار سر به سجده بگذارد و بگوید:
یا حَىُّ یا قَیُّومُ، یا ذَا الْجَلالِ وَالاِْکْرامِ، یا رَحْمنَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَرَحیمَهُما، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، یا اِلهَ الاَْوَّلینَ وَالاْخِرینَ، اِغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا، وَتَقَبَّلْ مِنّا صَلواتَنا وَصِیامَنا وَقِیامَنا.
فرمود: هر کس چنین کند، سوگند به حقّ آن کس که مرا به نبوّت مبعوث کرد که جبرئیل مرا خبر داد از اسرافیل و اسرافیل از پروردگار خود، که هنوز این شخص سر از سجده برنداشته است که خداوند او را بیامرزد و ماه رمضان را از او قبول فرماید، و از گناهانش بگذرد.
@Emam_kh