عنه عليه السلام
مَنِ اهتَدى بِهُدَى اللّه ِ أرشَدَهُ، مَنِ اهتَدى بغَيرِ هُدَى اللّه ِ سبحانَهُ ضَلَّ .;
امام على عليه السلام
هركه از راهنمايى خدا هدايت جويد ، خداوند راه درست را به او نشان دهد و هركه از غير راهنمايى خداى سبحان راه بجويد ، گمراه شود .;
غرر الحكم : (8071 و 8176) .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 یا رَبَّ از غیب
به ما برگ و براتی بفرست
🌸 تلخی ذائقه را
🌸 شهد و نباتی بفرست
🌸 تو هم ای بنده
🌸 اگر شکر گذاری به خدای
🌸 بر خود و آل محمد
🌸 صلواتی بفرست...
🌸 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌸 وَ آلِ مُحَمَّد وعجل فرجهم
سلااااااام
🌸 یکشنبه تون معطر
🌸 به عطر خوش صلوات
@Emam_kh
🔻چرا دیکتاتورها ظاهراً نسبت به ولایت موفقتر بودند؟
🔻چرا تودۀ مردم، معاویه را یاری کردند اما علی(ع) را یاری نکردند؟
👈🏼مسئولیتپذیری و استقلال، شاخص اصلی ولایتمداری - جلسه دهم
امیرالمؤمنین(ع) میفرمود: چرا یاران معاویه برای او خوب کار میکنند، اما شما برای من خوب کار نمیکنید؟ چرا آنها از امام باطل اطاعت میکنند، ولی شما از امام حق اطاعت نمیکنید؟ (نهجالبلاغه/خطبۀ ۹۷)
در ولایت و امامتِ حق، یک رازی هست که موجب اطاعت نکردنِ مردم میشود. در امامت باطل هم یک مرضی هست که مردم را وادار به اطاعت میکند. امامت باطل به انسانها احترام نمیگذارد و امر حکومت را به مسئولیتپذیری مردم واگذار نمیکند.
علی(ع) منتظر میشد که ببیند آیا مردم، خودشان احساس مسئولیت میکنند که حرکت کنند؟ طبق برخی از اصول مدیریت که بعضیها در ذهنشان دارند، مدیریت علی(ع) صحیح نبود و این را به علی(ع) هم میگفتند که «شما مدیریت بلد نیستی!»
خُب علی جان؛ شما احترام میگذاری و او را آدم حساب میکنی، او هم تنبلی میکند و نمیآید چون شما کسی را با زور و تهدید، وادار به اطاعت نمیکنی. اما معاویه میترساند و به بردگی میکشاند و اینطوری اراذل و اوباش را بهکار میگیرد.
امامصادق(ع) فرمود: امامت بنیامیه با شمشیر است، ولی امامت ما با رفق و مدارا است.(خصال/ج۲/ص٣۵۵) چرا دیکتاتورها ظاهراً موفقتر بودند نسبت به ولایت؟ چون موفقیت ولایت، به مسئولیتپذیری مردم وابسته است.
شیوۀ حکمرانی ولایت، بر مسئولیتپذیریِ مردم استوار است نه اطاعت از دستور. ولایت، دیکتاتور نیست که با زور و اجبار، بخواهد کارها را پیش ببرد.
اگر بعضیها در این کشور، ولایت را به عنوان دیکتاتور معرفی میکنند و دموکراسی غربی را احترامگذارندۀ به شأن و استقلال مردم معرفی میکنند، برای این است که ولایت بهدرستی توضیح داده نشده است.
ولایت یعنی ایجادکننده و حفظکنندۀ استقلال و عزت و کرامت انسانها. ولایت یعنی افزایشدهندۀ استقلال و عزت انسانها، ولایت یعنی پای استقلال و عزت انسانها ایستادن.
👤علیرضا پناهیان - ۱۴۰۰.۰۵.۲۷
🦋🍃✨
. مواظبباشیدڪہ
. درصحنہےامتحانالهےمردودنشوید
. وشرمساردرقیامتنباشید
. ڪہپاسخندهیدچرامقدمہے
. ظهورولےوحجتخدارافراهمنڪردید؟
🌹شہید_محمد_حسین_فاضلے🌹
@Emam_kh
🔴 اتفاقی واقعی یا نمایشی مسخره؟!!
🔹چند دقیقه پس از شروع مسابقه فوتبال حساس بین تیم های ملی برزیل و آرژانتین ، در اتفاقی عجیب پلیس برزیل یکدفعه یادش افتاد که چندنفر از بازیکنان آرژانتین مدت لازم قرنطینه را رعایت نکرده اند و جهت بازداشت این بازیکنان وارد زمین شد!!
و با مقاومت دیگر بازیکنان تیم ملی آرژانتین ، این مسابقه ناتمام ماند!!
🔺 آیا واقعا پلیس برزیل دقیقا وسط بازی متوجه تخلف آن بازیکنان شده یا بازهم شاهد یک نمایش مسخره برای #کرونا هراسی هستیم؟!
آن هم وسط یک بازی حساس که جمعیت زیادی در جهان در حال مشاهده پخش زنده آن بودند ...
#واکسن
✍"قاسم اکبری"
@Emam_kh
🍁🍂🍁🍂🍁🍂
🔹بدن زن تو حق ما است🔹❗️
در یکی از کشور های عربی پیرمردی محترم در قطار نشسته بود که یک زوج جوان آمدند و در جلو او نشستند
وضعیت آن زن زیاد مناسب نبود
دامن کوتاه
پیراهن بدون آستین
با سینه ای باز
پیرمرد از این وضع زن معذب بود و با خودش گفت
چطور آنها را متوجه این اشتباهاشان بکنم که برایشان درس عبرت شود.
و شروع کرد
به خیره شدن به دست برهنه زن به طوری که زن متوجه شد❗️
و به شوهرش گفت
وشوهر عصبانی به پیرمرد گفت😡
خجالت نمیکشی با این سن وسالت به زن من خیره می شوی
پیرمرد گفت تو خجالت نمیکشی که زنت را با این وضعیت به بیرون آورده ای تو خودت می خواهی که ما به زنت نگاه کنیم آن قسمت که لخت است حق ماست و آن قسمت که پوشیده است حق توست پس مزاحم نشو بگذار کارم را بکنم😏
و شوهر ساکت ماند
و غیرت خوابیده اش زنده شد.
💎نکته:نگاه کردن به زن نامحرم حرام است و این عمل پیرمرد برای اصلاح بوده است نه هوای نفس
خــــواهرم,,,,,,!
در زمستان از ترس سرما خود را می پوشانی اما
از حرارت آتشی که سنگ را ذوب میکند نه😞
درخت پر برگ و پوشیده برای انسان ها ارزش دارد
و درخت بی برگ و خشک ارزشش فقط در حد سوختن است.
@Emam_kh
✍ آیت الله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند:
ما با کاروان و کجاوه به«گناباد» میرفتیم.
وقت نماز شد.
مادرم کارواندار را صدا کرد و گفت:
کاروان را نگهدار *میخواهم اول وقت نماز بخوانم.*
کاروان دار گفت:
بیبی❗دوساعت دیگر به فلان روستا میرسیم.
آنجا نگه میدارم تا نماز بخوانیم.
مادرم گفت : نه❗
*میخواهم اول وقت نماز بخوانم.*
کارواندار گفت:
نه مادر . الان نگه نمیدارم.
مادرم گفت:نگهدار.
او گفت:
*اگر پیاده شوید ، شما را میگذارم و میروم.*
مادرم گفت : بگذار و برو.
👈من و مادرم پیاده شدیم .کاروان حرکت کرد . وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد❓
من هستم ومادرم ؛ دیگر کاروانی نیست ؛ شب دارد فرا میرسد وممکن است حیوانات حمله کنند؛
ولی مادرم با خیال راحت با کوزهی آبی که داشت ، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد ؛ *رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند؛*
لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر میشد؛
در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم.
دیدم یک دُرشکه خیلی مجلّل پشت سرمان میآید.
کنار جاده ایستاد و گفت: *بیبی کجا میروی❓*
🍁مادرم گفت : *گناباد.*
او گفت:
ما هم به گناباد میرویم.بیا سوار شو.
یک نفس راحتی کشیدم.گفتم خدایا شکر.
*🌼مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده.*
به سورچی گفت:
*من پهلوی مرد نامحرم نمی نشینم.*
سورچی گفت:
خانم❗ فرماندار گناباد است.
بیا بالا ؛ ماندن شما اینجا خطر دارد؛ کسی نیست شما را ببرد.
مادرم گفت:
*من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم❗*
در دلم میگفتم مادر بلند شو برویم.
خدا برایمان درشکه فرستاده است؛ ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح میگفت؛
آقای *فرماندار رفت کنار سورچی نشست.*
گفت: مادر بیا بالا ؛ اینجا دیگر کسی ننشسته است . مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم ورفتیم.
دربین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم.
👌 اگر انسان بنده ی خدا شد ، بيمه مىشود و خداوند امور اورا كفايت و كفالت مىكند.
«أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» زمر/۳۶
#نماز_اول_وقت
@Emam_kh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 آیه 32 سوره نساء
🌸 وَلَا تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَآءِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْئَلُواْ اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَىءٍ عَلِيما
ً
🍀 ترجمه: و آنچه را كه خداوند سبب برترى بعضى از شما بر بعضى دیگر قرار داده آرزو نكنید. براى مردان از آنچه کسب کرده اند بهره و نصيبى است و براى زنان نیز از آنچه كسب كرده اند بهره و نصیبی است و (به جاى آرزو و حسادت) از فضل خداوند بخواهید، قطعاً خداوند همواره بر همه چیز داناست.
🌷 #لا_تتمنوا: آرزو نکنید
🌷 #الرجال: مردان
🌷 #النسآء: زنان
🌷 #اسئلوا: بخواهيد
🌷 #عليم: دانا
🌸 این آیه همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. #خداوند انسان ها و عالم را متفاوت آفريد و اين تفاوت ها بايد باشد. علاقه ها، استعدادها ، ظرفيت ها ، هدف ها و ...متفاوت است و زیبایی های #عالم در همین تفاوت ها است. میوه ها، طعم های مختلف دارند. گل ها، رنگارنگ و عطرهای مختلف دارند و همین تفاوت هاست که میوه ها و گل ها را خواستنی می سازد. تفاوت های بین عالم و تمام موجودات و تفاوت های بین انسان ها همگی بر اساس #علم و دانایی و #حکمت خداوند است. بعضی انسان ها زن هستند بعضی انسان ها مرد هستند این #زن و #مرد بودن بر اساس علم و حکمت خداوند است.
🌸 اگر به بعضی انسان ها ثروت و شهرت و جایگاه و نعمتی داد از روی حسادت به آنها نگاه نکنیم. و اگر به عده ای ثروت نداد در عوض آن نعمت های دیگری داد ک شاید همین سبب رشد آنها می شود زیرا باعث می شود آنها به تلاش بیفتند و کوشش کنند تا زمانی به جایگاهی برسند. اگر به #زندگی بیشتر انسان های موفق و ثروتمند در جهان نگاه کنیم خواهیم فهمید که زمانی فقیر بودند و همین باعث شد به تلاش و کوشش بیفتند و به هدف خود برسند. پس هیچ گاه از روی #حسادت و #فساد مال و ثروت و جایگاه دیگران را آرزو نکنید زیرا ممکن است آدمی را به گناه بیندازد.
🌸 این تفاوت ها بر اساس حکمت #خداوند است. لذا می فرماید: و لا تتمنوا ما فضل الله به بعضکم علی بعض: و آنچه را که #خداوند سبب برتری بعضی از شما بر بعضی دیگر قرار داده آرزو نکنید. سپس در ادامه می فرماید: للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنسآء نصيب مما اكتسبن: براى مردان از آنچه کسب کرده اند بهره و نصیبی است و برای زنان نیز از آنچه کسب کرده اند بهره و نصیبی است. و به جای آرزو کردن و حسادت ثروت و داشته های دیگران از #خداوند بخواهیم که از فضل و بخشش خود به ما بدهد. راه رسیدن به هر هدفی دو چیز است یکی #کار و #تلاش و دومی #دعا که می فرماید: و اسئلوا الله من فضله إن الله کان بکل شیء عليما: و از فضل خداوند بخواهيد، قطعاً خداوند همواره بر همه چیز داناست.
🔹 پيام های آیه 32 سوره نساء 🔹
✅ به داده هاى الهى راضى باشیم و حسودانه، آرزوى برتری هاى دیگران را نداشته باشیم.
✅ در #اسلام مسایل اقتصادى و اخلاقى به هم آمیخته است.
✅ تبعیض ها و برترى هاى استثمارگرانه و ظالمانه، از حساب برترى هاى خداداد، جداست.
✅ هر یک از #زن و #مرد، نسبت به دستاوردهاى خود به طور مساوى مالكند.
✅ به جاى تمنّاى آنچه دیگران دارند، در پى كسب و #تلاش باشیم.
✅ هم #كار، هم #دعا.
✅ به جاى چشمداشت به داشته هاى دیگران به فضل و لطف #خدا چشم داشته باشید.
✅ به خصلت ها جهت صحیح بدهیم. آرزو در انسان هست، امّا جهت این آرزو را درخواست نعمت از #خدا قرار دهیم، نه سلب نعمت از دیگران
✅ اگر #خداوند، چیزى به كسى داد یا از او گرفت، حكیمانه و آگاهانه است.
✅ ایمان به علم #خداوند سبب بازداشتن انسان از طمع و چشم داشت است.
تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مهدی هاشمی کیست و چرا در زندان است؟ در این ویدئو مروری داریم بر حواشی این آقازاده
🔹این روزها دوباره نام جنجالی ترین آقازاده ایران به صدر اخبار برگشته است .
🔹۲ روز پیش بود که علی خضریان سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس از مرخصی بدون سقف زمانی مهدی هاشمی از زندان خبر داد و همین موضوع باعث شد مهدی هاشمی به زندان بازگردد.
@Emam_kh
⭕️ فرانسه چه می خواهد؟
▪️فرانسه به جای آمریکا و انگلیس ، محوریت کنفرانس بغداد را برعهده گرفت و این مقدمه ای است برای تسلط شرکتهای فرانسوی بر صنعت نفت و اقتصاد عراق.( در این ایام تحرکات شرکتهای فرانسوی در عراق به شکل محسوسی افزایش یافته است.)
▪️پس از روی کار آمدن دولت رئیسی،تماسها و تلاش فرانسه برای برقراری ارتباط با دولت جدید ایران به شکل خاصی افزایش یافته است.
( با توجه به این که غربیها پیش بینی می کنند در دولت رئیسی فضا برای تحرکات انگلستان و آمریکا در ج. ا. ا نامساعد خواهد شد.)
❇️ در این مقطع تاریخی ، خطر فرانسه کمتر از انگلیس و آمریکا نیست چون فرانسویها با هماهنگی و مجوز واشنگتن و لندن، به دنبال پر کردن جای خالی این دو در منطقه غرب آسیا هستند.
✍ دکتر کوشکی
@Emam_kh
‼️برگرداندن نیت نماز به نماز دیگر
🔷س 5600: اگر نمازگزار در بین #نماز_عصر و یا عشا متوجه شود #نماز_ظهر و یا مغرب را نخوانده است، چه وظیفه ای دارد؟
✅ج: چنانچه قبل از #وقت_مخصوص نماز عصر و یا عشا، متوجه شود که نماز ظهر و یا مغرب را نخوانده است واجب است نیت خود را به نماز ظهر و یا مغرب برگرداند؛ البته در نماز عشا لازم است که به رکوع رکعت چهارم، نرسیده باشد.
@Emam_kh
از پرفسور سمیعی پرسیدند
تو چرا به خدا ، ، ، اعتقاد داری ، ، ، گفت کنار دریا ، ، ، مرغابی را دیدم که ، ، ، پایش شکسته ، ، ، پایش را ، ، ، داخل گلهای رس مالید ، ، ، بعد به پشت خوابید ، ، ، و پایش را به ، ، ، سمت نور خورشید ، ، ، گرفت تا ، ، ، گل خشک شود ، ، ، اینطوری پای خودش را ، ، ، گچ گرفت ، ، ، فهمیدم که نیرویی ، ، ، مافوق طبیعی ، ، ، وجود دارد ، ، ، که به او ، ، ، این آموزش را داده ، ، ، حالا اسم این نیرو را ، ، ، می توانید خدا ، ، ، یا هر چیز دیگر بگذارید ، ، ، مغرور نشوید ، ، ، وقتی ، ، ، پرنده ای زنده است ، ، ، مورچه را میخورد ، ، ، وقتی می میرد ، ، ، مورچه او را می خورد ، ، ، شرایط ، ، ، با زمان تغییر می کند ، ، ، هیچ وقت کسی را ، ، ، تحقیر نکنید ، ، ، شاید ، ، ، امروز قدرتمند باشید ، ، ، اما زمان ، ، ، از شما ، ، ، قدرتمندتر است ، ، ، پس ، ، ، مهربان باشید . . . ! هیچگاه فراموش نکنیم که هیچکس بر دیگری برتری ندارد ؛ مگر به " فهم و شعور " ؛ مگر به " درک و ادب "
@Emam_kh
✨﷽✨
🔴 سه دستور اخلاقی
✍یکی از بازاریان که از شاگردان مرحوم شاه آبادی بود، نقل می کرد که ایشان، یک شب در یکی از سخنرانی هایشان، با ناراحتی اظهار داشتند:
« چرا افرادی که در اطراف ایشان هستند، حرکتی از خود در جنبه های معنوی نشان نمی دهند؟
می فرمودند:
آخر، مگر شماها نمی خواهید آدم شوید؟ اگر نمی خواهید من این قدر به زحمت نیفتم.»
همین فرد می گوید:
« بعد از منبر، ما چند نفر خدمت ایشان رفتیم و گفتیم که آقا ما می خواهیم آدم بشویم. چه کنیم؟
ایشان فرمودند: من به شما سه دستور می دهم، عمل کنید، و اگر نتیجه دیدید، آن وقت بیایید تا برنامه را ادامه دهیم.»
سه دستور ایشان چنین بود:
1- مقید باشید نماز را در اول وقتش اقامه کنید. هر کجا باشید و دیدید صدای اذان بلند شد، دست از کارتان بکشید و نماز را اقامه کنید و حتی المقدور هم سعی کنید به جماعت خوانده شود.
2- در کاسبی تان انصاف به خرج دهید، و واقعا" اقل منفعتی را که می توانید، همان را در نظر بگیرید . در معاملات، چشم هایتان را ببندید و بین دوست و آشنا و غریبه و شهری و غیر شهری فرق نگذارید. همان اقل منفعت در نظرتان باشد.
3- از نظر حقوق الهی، گر چه می توانید برای ادای آن تا سال صبر کنید و امام معصوم علیه السلام به شما مهلت داده اند، اما شما ماه به ماه حق و حقوق الهی را ادا کنید.
همین فرد می افزاید: من دستورات ایشان را که از ماه رجب شنیده بودم، اجرا کردم تا به ماه رمضان رسید. قبل از ماه رمضان در بازار پاچنار می آمدم که، صدای اذان بلند شد. خود را به مسجد نایب رساندم و پشت سر مرحوم حجت الاسلام سید عباس آیت الله زاده مشغول نماز شدم.
در نماز دیدم که ایشان گاهی تشریف دارند و گاهی ندارند. در قرائت نیستند ولی در سجده و رکوع هستند. پس از نماز به ایشان عرض کردم: شما در حال نماز کجا تشریف داشتید؟ نبودید.
ایشان متحیر شد. تعجب کرد و فرمود که معذرت می خواهم. من از مسجد و منزل ناراحت شدم، لذا در نماز، گاهی می رفتم دنبال آن اوقات تلخی و بعد از مدتی، متوجه می شدم و بر می گشتم.
این اولین مشاهده ی من بود که در اثر دستورات آیه الله شاه آبادی برایم حاصل شده بود. در اثر دو ماه و نیم التزام من به این سه دستور، دید ما باز شد و برنامه را هم چنان ادامه دادم که مشاهدات بعدی من، دیگر قابل بیان نیست.
📘کتاب عارف کامل
@Emam_kh
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
#سرگذشت_واقعی #شهیده_زینب_کمائی
⭕️ #من_میترانیستم ⭕️
👈قسمت 4️⃣3️⃣
مهران به آبادان برگشت. دو ماهی بود که ما آبادان بودیم. در این مدت، برق نداشتیم و از آب شط هم استفاده می کردیم. از اول جنگ، لوله ی آب تصفیه ی شهری قطع بود و ما مجبور بودیم از آب شط که قبلا فقط برای شست وشو وآبیاری، باغچه بود، برای خوردن و پخت غذا استفاده کنیم. با همه ی این سختی ها حاضر نبودم برای بار دوم از خانه ام جدا شوم ولی مهران و مهرداد به ما اجازه ی ماندن نمی دادند. زینب گریه می کرد و اصرار داشت که آبادان بماند، او حاضر نبود به اصفهان برود. مهران که به زور با ماندن مهری و مینا در بیمارستان، آن هم باش شرط و شروط راضی شده بود، وقتی حال زینب را دید، گفت: همه ی دخترها باید به اصفهان بروند و مینا و مهری هم حق ماندن ندارند. مینا، که وضع را اینطوری دید و می دانست که اگر کار بالا بکشد، مهران و مهرداد دوباره بنای مخالفت با آنها را می گذارند، زینب را توی اتاق برد و باهاش حرف زد. مینا به زینب گفت: مامان به تو و شهلا و شهرام وابسته تر است. مامان طاقت دوری تو را ندارد، تازه تو هنوز کلاس سوم راهنمایی هستی؛ اگر در آبادان بمانی خیلی از درس عقب می مانی. اگر تو بنای مخالفت را بگذاری و همراه مامان به اصفهان نروی، مهران و مهرداد، من و مهری را هم مجبور می کنند که با شما بیاییم، آن وقت هیچ کدام نمیتوانیم در آبادان بمانیم و به شهرمان کمک کنیم، تو باید کنار مامان بمانی تا مامان غصه ی دوری مارا تحمل کند. زینب، که دختر مهربان و فهمیده ای بود و حاضر به ناراحتی خواهرهایش نبود، حرف مینا را قبول کرد. او باوجود علاقه ی زیادش برای ماندن در آبادان که این علاقه کمتر از علاقه ی مهری و مینا هم نبود، راضی به رفتن شد. هروقت حرف من وسط می آمد، زینب حاضر بود به خاطر من هرچیزی را تحمل کند. مینا به او کفت: مامان به تو احتیاج دارد. زینب باشنیدن همین یک جمله راضی به رفتن از آبادان شد. از وقتی بچه بود. آرزو داشت که وقتی بزرگ شد،کارهای زیادی برای من انجام بدهد. همیشه میگفت: مامان، وقتی که بزرگ شدم تو را خوشبخت می کنم.» بعد از اینکه همه ی ما قبول کردیم که مهری و مینا در آبادان بمانند، مهران با هردوی آنها شرط کرد که اولاً به هیچ عنوان از محیط بیمارستان خارج نشوند و تنها جایی نروند، و دوما خیلی مراقب رفتارشان باشند.مهران در آبادان بود و قرار شد مرتب به آنها سر بزند و دورادور مراقب آنها باشد.
من دو تا دخترم را در منطقه ی جنگی به خدا سپردم و همراه مادرم و بچه های کوچک ترم راهی دستگرد اصفهان شدم. دوباره همه ما با ساک های لباسمان راهی چوئبده شدیم تا با لنج به ماهشهر برویم. چند تا تخم مرغ آب پز و مقداری نان برای غذای توی را همان برداشتیم که بچه ها توی لنج گرسنه نمانند. زینب خیلی ناراحت و گرفته بود. چند بار از من پرسید: مامان، اگر جنگ تمام شود، به آبادان برمی گردیم؟ ... مامان، به نظرت چند ماه باید دور از آبادان بمانیم؟ زینب می خواست مطمئن شود که راه برگشت به آبادان بسته نیست و بالاخره یک روزی به شهرعزیزش برمی گردد. وقتی سوار لنج شدیم، تازه جای خالی مینا و مهری پیدا شد. سفر قبل همه با هم بودیم. جنگ چه به سر ما آورده بود! از هفت تا اولادم، سه تا برایم مانده بود. بابای بچه ها هم که دور از ما مشغول کارش بود. هر چقدر لنج از چوئبده دور می شد و نخل های آن دورتر می شدند. دلم بیشتر می گرفت. در خواب هم نمیدیدم که سرنوشت ما این طوری رقم بخورد. مینا و مهری را به خدا سپردم. مهران و مهرداد را هم به خدا سپردم. خدا در حق بچه هایم مهربان تر از من بود. از خدا خواستم که چهار تا اولادم را حفظ کند و سالم به من برگرداند.
چند ساعتی که از حرکتمان گذشت. بچه ها کم کم اخم هایشان باز شد و به حالت عادی برگشتند. از همه بی خیال تر شهرام بود. شاد بود و به هر طرف می دوید. تخم مرغ ها را به بچه ها دادم که بخورند. زینب و شهلا تخم مرغ هارا توی سر هم می زدند تا ترک بردارد و پوستش را بگیرند. هر دو میخندید و با هم شوخی می کردند. از شادی آنها دل من هم باز شد. خوشحال شدم که خدا خودش به همه ی ما صبر داد که بتوانیم این شرایط سخت را تحمل کنیم. مادرم مایه ی دلگرمی من و بچه هایم بود. چارقد سفیدی زیر چادر سرش بود و با صورت گردش لبخند می زد و با یک دنیا آرزو، به شهرام و شهلا و زینب نگاه می کرد.
همه ی ما در انتظار آینده بودیم. نمیدانستیم در اصفهان چه پیش می آید. اما همه دعا می کردیم تجربه ی زندگی تلخ در رامهرمز برایمان تکرار نشود.
ادامه دارد...
رهبری همیشه توصیه به کتاب خوانی و نشر فرهنگ کتاب خوانی می کنن.
رهبری همیشه توصیه به ورزش می کنند و کوه نوردی می کنند.
رهبری میگن هر روز حداقل یک صفحه قرآن بخونید.
رهبری توصیه اکید به خواندن نماز اول وقت می کنن.
رهبری توصیه به خواندن نماز شب می کنن.
رهبری میگن ازدواج رو آسون بگیرید، مهریه سنگین تعیین نکنید، چشم و هم چشمی در جهاز خریدن نداشته باشید.
رهبری توصیه کردند مداومت کنید بر خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه.
رهبری میگن باید اسناد مربوط به ساخت واکسن منتشر و همگانی بشه❌❌
رهبری میگن واردات واکسن امریکایی، انگلیسی مطلقا ممنوع❌❌
رهبری میگن طب ایرانی اسلامی رو دخیل کنید در درمان❌❌
خب کدوم یکی از این موارد رو شماها انجام دادید یا وقتی گوش به حرف ایشون ندادند سینه سپر کردید و اعتراض کردید؟!
همه ی اون توصیه ها انجام شد؟؟؟!
طب ایرانی اسلامی الان اجازه درمان داره؟؟؟
اسناد ساخت واکسن منتشر شده؟؟؟؟
واکسن استرزانکا انگلیسی وارد نشده؟؟؟؟
حالا فقط زدن واکسن مهم شده؟!
توی موضوع واکسن چند درصد از حرفای رهبری عملی شده؟
اصلا معنی ضدولایت رو می دونید؟
معنی جذب حداکثری که از تاکیدات مکرر رهبر هست رو میدونید؟
معنی حفظ وحدت که هم امام خمینی رحمه الله علیه و هم رهبر انقلاب که صدها بار سفارش کردن رو میدونید؟
بعضی ها اومدن میگن چون رهبر خودشون واکسن زدن پس حجت تموم شده و ما هم باید بزنیم.
خود ایشون هم ادعا نداره که همه کارهاشون حجته. پس چرا بعضیا چنین فکری دارن؟
چرا بعضی هاتون کاسه داغ تر از آش میشید؟!
🔵رهبری تا الان حتی توصیه به تزریق واکسن نکردن چه برسه به این که حکم صادر کنن.🔵
ما فقط روشنگری می کنیم و آنچه که هست واقعیت رو میگیم منباب واکسن. هر کسی خواست میزنه هر کسی هم نخواست نمیزنه
شما ها اگر حرفتون حقه چرا اجبار به زدن واکسن می کنید و مخالفان خودتون رو ضد ولایت میدونین و دهن به فحاشی باز می کنید؟!
این رفتارها نه تنها در شان یک انقلابی نیست بلکه به این انقلاب و خون شهدا ضربه میزنه.
🛑🛑دفتر پاسخگویی به سوالات رهبری گفته اگر کسی مطمئن باشه زدن واکسن براش ضرر داره نباید واکسن تزریق کنه!🛑🛑
نمیدونم شماها به کدوم دین و آیین هستید که به راحتی حکم صادر می کنین و به دیگران نسبت ناروا میدید!
خواهش میکنم برای نظرات دیگران احترام قائل باشید.
اعتراضاتتون رو در مقابل این همه خیانت نفوذیهای سازمان بهداشت جهانی و کشته شدن بی شمار انسان ها ابراز کنید نه امثال ما که فقط پی درمان و حل مشکلات و رفع ابهامات هستیم
آتش به اختیارید فقط در بد و بیراه گفتن و نسبت بیاساس دادن به دیگران که این واقعا جای تاسف داره...
💞روشن_قیاس