🔴 سیاست بازی جریان صدر عراق
جریان صدر با اینکه در انتخابات قبل با ائتلاف با کمونیست ها!!! بیشترین کرسی را کسب کرده بودند (۵۴ کرسی) به فرصت طلبی ادامه دادند و نقش اپوزیسیون را رها نکردند و پس از حضور در اعتراضات و به سقوط کشاندن دولت عادل عبدالمهدی شعار انتخابات زودهنگام سر دادند.
پس از گذشت حدود یک سال ونیم که مقرر شد انتخابات زودهنگام برگزار شود مقتدی صدر به یکباره در آستانه انتخابات اعلام کرد که جریان متبوعش در این دوره از #انتخابات_عراق شرکت نخواهد کرد و پس از اینکه با این کار در صدر اخبار قرار گرفت و در یک برهه زمانی اکثر گروه های مختلف از او درخواست کردند که در این تصمیم تجدید نظر کند ، دوباره با چرخش ۱۸۰ درجه ای تصمیم گرفت در انتخابات شرکت کند و امروز هم مشخص شد که به لطف این سیاست بازی ها و البته حضور کمرنگ مردم در انتخابات با بدست آوردن ۷۳ کرسی مجلس ، پیشتاز و پیروز انتخابات شود.
حال باید دید آیا این جریان در صحنه جدید سیاسی #عراق باز هم می تواند به این روند سیاست بازی و فرصت طلبی ادامه دهد یا خیر؟ ...
✍"قاسم اکبری"
@Emam_kh
‼️وظیفۀ وسواس
🔷س ۵۶۷۸: چند سالی است که به بيماری #وسواس مبتلا شده ام، اين موضوع مرا بسيار عذاب می دهد؛ روز به روز اين حالت در من تشديد می شود تا جايی که در همه چيز شک می کنم و همه زندگی ام بر پايه شک استوار گشته است، اين باعث شده که در زندگی با سختی های زيادی روبرو شوم، وظیفۀ شرعی من نسبت به مواردی که دچار شک می شوم چیست؟
✅ج: وظیفۀ شما عدم اعتنا به شک است، تا زمانیکه یقین به چیزی پیدا نکرده اید، تکلیفی ندارید.
مکلف باید از دخالت دادن ذوق و سلیقۀ شخصی در احکام شرعی، اجتناب کند و متعبد و مؤمن به دستورهای شرع مقدس باشد.
@Emam_kh
⬛◼◾▪️حضرت #سکینه دختر ابى عبدالله الحسين علیهالسلام و رباب، دختر امرءالقيس است.
◾🍃نام اصلى وى، "آمنه" يا "اميمه" بود و مادرش رباب او را به "#سكينه" ملقب ساخت.
اين بانوى شريف علوى در دامن مهرانگيز پدر ارجمندش حضرت امام حسين علیهالسلام و مادر گرانمايه اش حضرت رباب سلام الله علیها و عمه بزرگوارش حضرت زينب كبرى سلام الله علیها پرورش يافت و از راهنمايى و تربيت ناب برادرش حضرت على بن الحسين علیهالسلام معروف به امام زين العابدين در ايام امامت آن بزرگوار بهره هاى وافر يافت.
◾🍃وى از زنان خردمند و داناى عصر خويش بود. علاوه بر بهره مندى كامل از حُسن جمال از فضايل معنوى مانند تعبد، تدين و تقواى الهى برخوردار بود و در زمينه شعر، سخنورى و فصاحت بيان از ممتازان عصر و خانه وى هميشه مجمع ادبا، شُعرا و سخنسرايان عرب بود.
درباره تاريخ تولدش، اطلاع دقيقى در دست نيست.
◾🍃 اما وى در واقعه عاشورا، دخترى رشيد و بالغ بود. برخى از مورخان، وى را در واقعه كربلا بين ده تا سيزده ساله خوانده اند.
بنابراين تولدش بايد ميان سال هاى 47 تا50 قمرى باشد.
او در مدينه و در اواخر عصر امامت حضرت امام حسن مجتبى علیهالسلام ديده به جهان گشود.
◾🍃امام حسين علیهالسلام به تمامى فرزندانش از جمله #سكينه، عشق و علاقه داشت و آنان را به خاطر برخوردارى از فضايل و كمالات نفسانى، بسيار دوست مى داشت.
روايت شد كه آن حضرت درباره #سكينه و مادرش رباب و خانه اى كه آن دو در آن زندگى مى كردند شعرى عاطفى سرود كه ترجمه اش چنين است:
به جانت سوگند! من به راستى خانه اى كه #سكينه و مادرش رباب در آن باشند، دوست دارم. من آن دو را دوست دارم و براى آنان دارايى ام را نثار مى كنم و هيچ ملامت گرى نمى تواند مرا در اين كار سرزنش كند.
◾🍃آن حضرت، پس از واقعه كربلا به مدت 57 سال زندگى كرد.
در آغاز تحت كفالت برادر بزرگوارش امام زين العابدين علیهالسلام قرار داشت تا اين كه ازدواج نمود و به خانه همسرش نقل مكان كرد. اين بانوى مكرمه، بين 67 تا 70 سال زندگى كرد و سرانجام در كمال شرافت و عفت دار فانى را وداع گفت.
◾🍃درباره درگذشت اين بانوى بزرگ علوى، دو روايت نقل شده است: روايت نخست حاكى است كه وى در پنجم ربيع الاول سال 117 هجرى قمرى و در عصر خلافت هشام بن عبدالملك و در حاكميت خالد بن عبدالملك بن حارث در مدينه بدرود حيات گفت و روايت ديگر مى گويد كه وى در پنجم ربيع الاول سال 126 هجرى قمرى در مكه معظمه وفات يافت.
به هر روى، درگذشت وى در پنجم ربيع الاول مورد اتفاق تاريخنگاران و سيرهنويسان است.
پنج ربیع الاول سالروز وفات سکینه بنت الحسین
📗دانشنامه اسلامی
#امام_حسین_علیه السلام
@Emam_kh
🏴اقامه نماز یکی از لذتهای معنوی دنیا
✍حاج آقا قرائتی: اين كار گرچه در زندگی انسان بارها تكرار میشود، اما نه تنها دلزدگی و رنجش خاطر ايجاد نمیكند بلكه تكرار آن سبب فراهم شدن لذت بيشتر میشود. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله «نماز» را نور چشم خود دانسته و به اشتياق خود بر مداومت آن تصريح فرموده است. آن حضرت میفرمايد: «خداوند جل ثناءه نور ديده مرا در نماز قرار داده و نماز را محبوب من گردانيد، همچنان كه غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب تشنه قرار داد. [با اين تفاوت كه] گرسنه هرگاه غذا بخورد سير میشود و تشنه هرگاه آب بنوشد سير آب میشود; اما من هرگز از نماز سير نمیشوم.» امام حسين علیه السلام نيز در ظهر روز عاشورا; هنگامی كه دشمن خيال كشتن او را در سر میپروراند، به اقامه نماز توجه ويژه داشت و با آخرين نماز خود، مراتب بندگی و اطاعت خود از خداوند را به نمايش گذاشت. «صيداوی»هنگامی كه خبر از رسيدن وقت نماز داد، حضرت او رااين چنين دعا كرد:«نماز را ياد كردی، خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد.»
@Emam_kh
رمان #بغض_محیا
قسمت دوم
حالا شاهد عاشق شدنش بودم ...
صدایم را در بالشت خفه کردم ...
و هق زدم ...
انقدر درهم شکسته بودم که حتی صداي در هم نشنیدم ...
دستی روي سرم قرار گرفت و من ندیده میدانستم ساحل است ...
سرش را روي سرم گذاشت ...
باز چی شده که بغ کردي دوباره محیا ...
دنیا که به آخر نرسیده دختر ...
با نگاه اشکی ام خیره شدم به محرم رازم ...
- ساحل ...
تو میدونستی نه؟؟؟ و چه سوال مسخره اي ...
مگر میشد نداند برادرش ...
کسی که بعداز مرگ پدرش جاي پدر بود برایش چه تصمیمی دارد...
نگاهم کردم و دستش را داخل موهایم بلند و مواجم فرو برد ...
، -میگفتم که چی؟؟؟ دوباره عذاب بدي خودتو ؟؟؟؟ اشکم بی اختیار پایین ریخت ...
- محیا جونم انقدر خودتو داغون نکن تو هنوز بیستم رد نکردي کلی راه داري جلوت ...
چرا خودتو اذیت میکنی انقدر آخه واسه یه احساس یک طرفه اي که اصلا معلوم نی اسمش چیه...
زهرخندي زدم ...
و ساحل از عمق درد من چه خبر داشت...
تنه اي زد ...
و لحن شوخش هم لبخند به لبم نیاورد اما درد را به قلبم هدیه داد دوباره...
- ول کن این داداش پیر پاتال گند دماغ مارو ...
خیره شدم به چشمانی که دقیقا مثل امیر عباسم بود ...
- باشه ول میکنم ...
ول میکنم ساحل ...
دستش را فشردم ...
- میخوام یکم تنها باشم ...
ملتمس نگاه دوختم ...
- باشه؟؟؟؟ چشمانش را مطمئن باز و بسته کرد ...
- باشه اما نبینم دوباره چشمات قرمزه ها ...
لبخند زدم به خواهرانه هایش...
ساحل که رفت بلند شدم و لب پنجره ي نشستم و پاهایم را بغل زدم...
همیشه نزدیک آمدنش که میشد این جا منتظر مینشستم...
و به نظر دلچسب ترین نقطه ي اتاق همینجا بود...
سرم را به شیشه تکیه دادم و شعر همیشگی را زیر لبم تکرار کرد...
خستم از عشق پنهوونی تورو میخوام نمیدونی اگه نباشی میمیرم اگه بگم نمیمونی...
اشکهایم بی اختیار میریختند و من میسوختم در تب احساس یک طرفه اي به قول ساحل نمیدانستم
اسمش را چهبگذارم اما...
هرچه که بود داشت نابودم میکرد ...
نابود...
صداي در حیاط آمد و همان صحنه ي دلنشین هرروز که ده سال بود به دیدنش عادت داشتم...
ساحل از روي بند رخت چادر را کشید و به سر انداخت ...
و در را باز کرد ...
و قامت زیبا یش نمایان شد ...
سر تک خواهرش را بوسید و لب حوض دو مشت آب زد به صورتش و من آرزویم بود پاك کردن تري
ته ریش جذاب و زیبایش بود...
زهر خندي زدم ...
حالا آرزویی که مال من بود براي دیگري برآورده میشد...
راستی اسمش چه بود ...
؟؟؟؟ زیبا بود ...
؟؟؟؟ حتما که بود سلیقه امیر عباس حرف نداشت...
حتی در ذهنم هم نتوانستم میم مالکیت همیشگی را تنگ اسمش بچسبانم ...
بازهم اشکی دیگرو...
داخل شد...
و مثل همیشه فریاد مادر که صدایم میزد براي پهن کردن سفره...
ادامه دارد...
حکمت ۲
آنکه جان را با طمع ورزی بپوشاند خود را پست کرده،و آنکه راز سختی های خود را آشکار سازد
خود را خوار کرده،و آنکه زبان را برخود ،حاکم کند،خود را بی ارزش کرده است.
🌹شرح حکمت (۲)
🔻چهار عامل از عوامل طمع ورزی در نهج البلاغه بیان شده است:
1. هوای نفس: در نامه 45 خطاب به عثمان بن حنیف فرماندار بصره مینویسند: «من اگر مى خواستم، مى توانستم از عسل پاك، و از مغز گندم، و بافته هاى ابريشم، براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد، و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعامهاى لذيذ بر گزينم، در حالى كه در «حجاز» يا «يمامه» كسى باشد كه به قرص نانى نرسد، و يا هرگز شكمى سير نخورد»
2. احساس حاجت و نیازمندی به مردم: در نامه 53 در سیمای قضات وداوران خطاب به مالک اشتر می نویسند: «پس از انتخاب قاضى، هر چه بيشتر در قضاوت هاى او بينديش، و آنقدر به او ببخش كه نيازهاى او بر طرف گردد، و به مردم نيازمند نباشد، و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامى دار كه نزديكان تو، به نفوذ در او طمع نكنند، تا از توطئه آنان در نزد تو در أمان باشد»
3. سستی در یاری حق که طمع دشمن را بر می انگیزد : در بند 3 خطبه 166 می فرمایند : « اى مردم اگر دست از يارى حق بر نمى داشتيد، و در خوار ساختن باطل سستى نمى كرديد، هيچ گاه آنان كه به پايه شما نيستند در نابودى شما طمع نمى كردند، و هيچ قدرتمندى بر شما پيروز نمى گشت»
4. تکبر و سرکشی : در بند 4 خطبه 192 فرمودند: « افراد سركش شما تسليم شيطان شدند، و طمع ورزى او در شما كارگر افتاد، و اين حقيقت بر همه آشكار گرديد، و حكومت شيطان بر شما استوار شد، و با لشكر خويش به شما يورش برد، و شما را به ذلّت سقوط كشانيد»
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
@Emam_kh