5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اثر پول حرام
به بهانه خلع لباس زم توسط خودش
@Emam_kh
🔹ابلیس و نوحنبی🔹
✍وقتی که نوح نبی علیه السلام قوم خود را نفرین کرد و هلاکت آنها را از خدا خواست و طوفان همه را در هم کوبید، ابلیس نزد او آمد و گفت: تو حقی برگردن من داری که من می خواهم آن را تلافی کنم!!!
حضرت نوح در تعجب کرد و گفت:
بسیار بر من گران است که حقی بر تو داشته باشم ، چه حقی؟ ابلیس ملعون گفت همان نفرینی که درباره قومت کردی و آنها را غرق نمودی و احدی باقی نماند که من او را گمراه سازم ، من تا مدتی راحتم ، تا زمانی که نسلی دیگر بپاخیزند و من به گمراه ساختن آنها مشغول شوم
حضرت نوح نبی علیه السلام با این که حداکثر کوشش را برای هدایت قومش کرده بود، با این حال ناراحت شد و به ابلیس فرمود: حالا چگونه می خواهی این حق را جبران کنی؟ابلیس گفت: در سه موقع به یاد من باش! که من نزدیکترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم:
1⃣هنگامی که خشم تو را فرا می گیرد به یاد من باش!
2⃣هنگامی که میان دو نفر قضاوت می کنی به یاد من باش!
3⃣ و هنگامی که با زن بیگانه تنها هستی و هیچکس در آنجا نیست باز به یاد من باش!
📚بحارالانوار، ج11، صفحات 288 و293
#استفتائات_امام_خامنهای_مدظله_العالی
‼️ مبطلات نماز
✅ از بین رفتن یکی از چیزهایی که باید در حال نماز رعایت شود، مثل پوشش واجب یا غصبی نبودن مکان.
✅ باطل شدن وضو.
✅ پشت به قبله نماز خواندن.
✅ حرف زدن.
✅ دست بسته نماز خواندن آن گونه که بعضی از فرق اسلامی انجام میدهند.
✅ آمین گفتن بعد از حمد.
✅ خندیدن.
✅ گریه کردن.
✅ به هم خوردن صورت نماز، مانند کف زدن و به هوا پریدن.
✅ خوردن و آشامیدن.
✅ شکهایی که نماز را باطل میکند، مانند شک در رکعتهای نماز دو رکعتی یا سه رکعتی.
✅ کم و زیاد کردن ارکان، مانند کم وزیاد کردن رکوع.
📕منبع: رساله آموزشی امام خامنهای
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی حاج آقا دانشمند
🎥موضوع: فکر نکن دو رکعت نماز خوندی مسلمونی
@Emam_kh
✨﷽✨
✍ اسرار نماز
🔰در سجده شكر #سه_مرتبه «شكراً لِلّهِ» كافى است، ولى در حدیث است: اگر انسان به طولِ یك نفس «#یا_ربّ، یا ربّ» بگوید، خداوند به او خطاب مى فرماید: «#لبّیك_ماحاجتك؟» حاجت تو چیست تا انجام دهم؟
👈امام صادق علیه السلام فرمود: سجده شكر #بعد_نماز، دلیل #كامل شدن نماز و #رضاى_خدا و اعجاب و #خوش_آمدن فرشتگان است.
❤️خداوند بارها از آنان مى پرسد، #پاداش این بنده شاكر چیست؟ مى گویند: رحمت تو، بهشت تو، حلّ مشكل او، و هر خیرى را كه فرشتگان مى گویند، جوابى نمى شنوند، به خدا عرضه مى دارند: ما نمى دانیم پاداش این سجده چیست؟
👈خداوند مى فرماید: همچنانكه او از من #تشكر كرد، من هم از او تشكر مى كنم، و با این جمله به فرشتگان مى فهماند كه #رضا و سپاس الهى از او، بالاتر از بهشت و رحمت و حلّ مشكلات است.
👈در حدیث است: خداوند به حضرت #موسى فرمود: دلیل آنكه تو را به #پیامبرى مبعوث كردم، سجده هایى بود كه بعد از نماز داشتى.
📚 کتاب پرتوی از اسرار نماز، محسن قرائتی
@Emam_kh
رمان #بغض_محیا
قسمت هفتادم
خشمگین بودم ...
عجیب خشمگین بودم ...
من و با خودت اشتباه نگیر پسرعمه...
هرچیزي لیاقت میخواد ...
به سمت در اشاره کردم ...
خوش اومدي ...
بی درنگ از در بیرون رفت و در راهم کوبید ...
چشمانم را بستم سعی کردم خودم را آرام کنم ...
روي تخت نشستم و نفس عمیق کشیدم ...
اینطور نمیشد ...
انگار هیچ جوره التهاب عصبانیتم کم نمیشد ...
لیوان ابی براي خودم از پارچ کنار تختم ریختم و یک نفس سر کشیدم ...انگار کمی آرام گرفتم ..
چند نفس عمیق دیگر کشیدم ...
بی خیال رفتن پایین و دلداري دادن به زنعمو پروانه شدم ...
کنابم را دست گرفتم و شروع کردم ...
کم مانده بود به کنکور و باید اینبار موفق میشدم ...
تنها شانسم بود ...
چند ساعتی بود که کتابم را ورق میزدم ...
کش و قوسی به تن کوفته ام دادم ...
انگار به چنتا کتاب احتیاج داشتم ...
باید تست میزدم ...
جدي تر شده بودم براي موفق شدن ...
و انگار نه که چند ساعت پیش سونامی راه افتاده بود در اتاق ...
کمی شک کردم به خودم ...
زیادي بی عار نشده بودم !!!شانه اي باالا انداختم ر به سمت سرویس رفتم و آبی به صورتم پاشیدم ...
بی انکه آرایشی کنم به همان لباس ساده ي مشکی و چادر اکتفا کردم ...
کفش هایم را دستم گرفتم و پایین رفتم ...
بی حرف به سمت در ورودي رفتم که صداي مادر را شنیدم ...
- محیا !!!مادر خوبی؟؟ داري کجا میري با این حالت ...
لبخندي زدم ...
من خوبم ...
اومدم پایین بهتون سرزدم شما مشغول زن عمو بودید...
الانم با اجازتون دارم میرم انقلاب چنتا کتاب بخرم تا شب نشده ...
سري تکان داد ...
- برو مادر ...
فقط چیزه ...
به شوهرت خبر دادي؟؟؟ بی حواب گذاشتم سوالش را ...
و خودم را به نشنیدن زدم ...
با اجازه ...
زود برمیگردم ...
اوهم دیگر حرفی نزد و من از در بیرون آمدم...
دانستنش که مهم نبود ...
بود؟ !
سوار مترو شدم ...
سریع ترین راه بود ...
نمیخواستم دیر برگردم خونه به خاطر آقاجونم...
همیشه عاشق جنب و جوش انقلاب بودم ...
داخل اولین مغازه رفتم ...
پیرمردي پشت دخل نشسته ...
صورت مهربانی داشت ...
لبخندي زدم ...
- سالم آقا...
- سالم دخترم ...
چی میخواي بابا..؟؟؟ -راستش چنتا کتاب تست خوب میخواستم...
سري تکان داد و اشاره کرد به کتابخانه ي بزرگی که پشتم بود...
- دخترم اینجا کتابخونه ي کتاب تست ها و کنکوره هرچی میخواي بردار...
تشکر کردم و با شوق به سمت کتابخانه رفتم ...
عالی بود ...
- از دیدن آنهمه کتاب به وجد آمده بودم...
غرق انتخاب کتاب ها بودم که با جیغ دختري که اسمم را صدا میزد از جا پریدم با چشمان گرد شده
...
- واییییییی محیا ؟؟؟ دختر خودتی ...
برگشتم ...
خداي من اینکه ...
مینا بود ...
دوست صمیمی دوران دبیرستانم که بعد از کنکور دیگر ندیده بودمش...
به خاطر گندي که به خودم و احساسم زده بودم از همه ي خداي من دنیا دور شده بودم...
همانطور شوك زده خیره اش شدم ...
توي سرم کوبید ...
کجایی دختر ...
به خودم آمدم ...
مینا خودتی؟؟؟ !!!و در آغوشش گرفتم ...
حاال که دیده بودمش میفهمیدم چقدر دلتنگ تنها دوستم بود ...
- وایسا ببینم چی برداشتی ...
؟؟؟ به کتاب هاي در دستم خیره شده ...
- وایییی چه خوب که داري کنکور میدي دوباره ...
ادامه دارد...
💖 🧚♀●◐○❀
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت19
درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود:" آن کس که در پی آرزوی خویش بتازد، مرگ او را از پای درآورد."
🔻 یکی از موضوعات بسیار مهم و پرتکرار در نهج البلاغه، بحث آرزوها است. آرزوها وقتی سه قید داشته باشند، منفور و مورد مذمّت امیرالمؤمنین ( علیه السلام) می باشند:
1⃣ فردی، 2⃣ دنیوی، 3⃣ طولانی
🔻به این معنی که اگر آروزها صرفاً فردی بودند، نه مورد نفع جامعه؛ از آن طرف فقط دنیوی بودند و هیچ بُعد معنوی نداشتند و از طرف سوّم طولانی بودند و دور از دسترس شرایط عادی، این آرزوهایی که این سه ویژگی را داشتند منفور امیرالمؤمنین هستند. لذا امیرالمؤمنین(علیه السلام) اگر در حکمت ۳۶ می فرمایند: "کسی که آرزوهایش طولانی است، کردارش نیز ناپسند است" ؛ چون آرزوها قدرت فوق العاده ای در کشش انسان به سمت خود دارند، وقتی طولانی باشند انسان با درک شرایط و مقدورات و محدودیتهای خودش، کم کم ناگزیر میشود حلال و حرام و اخلاق و انسانیّت را زیر پا بگذارد، تا به آن آرزوی دوردست، دست پیدا کند؛ بنابراین کردارش ناپسند می شود.
🔻همچنین مولا علی( علیه السلام) در حکمت ۳۳۴ نهج البلاغه اینگونه می فرمایند که: " اگر بنده خدا اجل و پایان کارش را می دید، با آرزو و فریب آن دشمنی می ورزید" ؛ یعنی راه اینکه انسان عقلش روشن شود و فریب آرزوهای مادیِ دنیویِ فردگرایانه را نخورد، این است که بداند دیر یا زود اجل در خانه اش را می زند و به او مهلت نمی دهد. آن موقع اولاً همه آرزوها دست یافتنی نبودند و در حسرت می میرد؛ ثانیاً برای رسیدن به همان مقدارش که دست پیدا کرده، چقدر حقّ اللّه و حقّ النّاس را ضایع کرده تا توانسته به این آرزو برسد. آن موقع اجل و توجه به مرگ باعث میشود که انسان بی ارزشی این طور آرزو کردن ها را خوب درک کند و نفسش را از این سرکشی و هیجان باز بدارد.
🔻همچنین بر اساس همین مبنا یعنی توجه به مرگ و عبرت از گذشتگانی که مثل ما آرزوهای طولانیِ مادیِ فردی داشتند، اما مرگ آنها را ناکام گذاشت، حضرت در حکمت ۳۵۹ اینگونه نهیب می زنند: " ای اسیران آرزو ها بس کنید، زیرا صاحبان مقامات دنیا را تنها دندانِ حوادث روزگار به هراس افکنده، ای مردم کار تربیت خود را خودتان برعهده بگیرید و نفس را از عادتهایی که به آن حرص دارد، بازگردارید" ؛ یعنی علاوه بر اینکه مرگ خودتان را دائما یاداوری کنید، عبرت بگیرید از صاحبان جاه و مقام و ثروت در تاریخ که چگونه دندان مرگ آنها را از رسیدن به آرزوها و بهره برداری از آن همه امکانات و ثروت محروم کرد.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع