🔺قاسم سلیمانی - ۲۰۱۴: اجازه نمیدهم بغداد سقوط کند
🔻بایدن - ۲۰۲۲: برای اوکراین دعا کنیم
@Emam_kh
‼️ارتباط با مسلمان اسمی
🔷س ۵۷۹۵: حکم ارتباط با کسانی که به صورت اسمی مسلمان هستند، اما گاهی منکر دین اسلام و خدا میشوند چیست؟
✅ج: اگر در ظاهر، اظهار اسلام میکنند، یعنی شهادتین را گفتهاند و ما خبر نداریم که قلباً مسلمان هستند یا نه و گاهی وقتها ممکن است اعمالی انجام دهند که خلاف دستورات اسلام باشد، حکم مسلمان را دارند. اما اگر ما میدانیم که آنها معتقد به اسلام نیستند و فقط به صورت زبانی یک چیزی میگویند و فقط اظهار اسلام میکنند، خیر، در اینجا حکم مسلمان را ندارند و ارتباط با آنها اجمالاً با ارتباط با مسلمانان فرق میکند. اگرچه نمیگوییم بهطورکلی ارتباط با آنها جایز نیست. ارتباط با آنها اشکالی ندارد، اما نباید مفسدهای داشته باشد و موجب تأیید عقاید باطل آنها بشود. همچنین خود کسی که با آنها ارتباط دارد، نباید متهم شود که با افراد لاابالی سروسرّی دارد.
📕منبع: khamenei.ir
@Emam_kh
✨﷽✨
✅ تنها مسیر
✍در گذر از راه های پر پیچ و خم و سختی های آخرالزمان، خداوند مسیری را برای ما مهیا کرده است که بتوانیم به ریسمان او چنگ زده و خود را از باتلاق آخرالزمان نجات دهیم. در ابتدا باید ببینیم که در کجای این مسیر هستیم. و آیا تابلو و نشانه و یا راهنمایی برای طی کردن و ادامه راه وجود دارد؟
امیرالمومنین هشت فاکتور و یا بهتر بگوییم هشت تابلو برای رهایی از فتنه ها در آخرالزمان، معرفی کرده اند که میتواند کمکی برای بشر سرگردان امروزی باشد.
🔺 اولین تابلو، استقامت و تقیّه در برابر دشمنان است: «ما درِ گشایش ایم؛ وقتی که مبعوث شویم و همه راه ها بر مردم بسته شود. ماییم «باب حطّه» که در اسلام است. هرکس در آن آید، نجات یابد و هر که از آن دور شود، فرو افتد. خدا به ما آغاز کرد و به ما پایان داد و آنچه را بخواهد به ما میزداید و به ما پایدار سازد و به ما باران فرود آید. مبادا فریبنده، شما را از خدا فریب دهد. اگر بدانید در ماندنِ شما میان دشمنانتان و تحمّل اذیت ها چه اجری دارید، چشم شما روشن شود. و اگر مرا نیابید، چیزهایی از ستم و دشمنی و خودبینی و سبک شمردن حق خدا و ترس ببینید که آرزوی مرگ کنید. چون چنین شود، همه به رشته خدا بچسبید و از هم جدا نشوید و بر شما باد به صبر و نماز و تقیّه»
📚 بحارالانوار، ج 65، ص 61
@Emam_kh
رمان #بغض_محیا
قسمت صدو پنجاهم
محیا،ببین هنوز اول جاده ایم...
ساعت نزدیک نه چجوري میخواي برگردي؟!...
خندیدم و با لحن شوخی گفتم...
- همونجور که اومدم دیگه...
ولی بزار یه زنگ به خونه بزنم...
و بال فاصله موبایلم را برداشتم و خانه را گرفتم...
-- عمه تلفن را برداشت...
- الو،سلام عمه جان...
- سالم دخترم کجایی ؟!...
تو این بارون رانندگی خطرناکه...
- عمه جان من دارم دوستم رو میرسونم احتمالا دیر بیام...
تماس گرفتم نگران نشید...
- باشه عمه،کی میاي؟!...
- راستش خونشون پرنده یکم دوره تازه اول جاده ایم...
فکر کنم دوازده اینا برسم، به آقاجون بگید...
- باشه دخترم با احتیاط رانندگی کن پس...
چشم ،فعال...
- خدانگهدارت باشه...
- --- بفرما اینم از این...
آهنگ شادي پلی کردم و صورت درهم سوگند هم باز شد...
سرعتم را بیشتر کردم...
راه زیادي بود اما بلاخره سوگند را رساندم...
و تعارفش را براي نوشیدن چاي رد کردم...
او هم میدانست دیر وقته و اصراري نکرد...
با سرعت گاز دادم ده ونیم بود وقطعا خیلی دیر میرسیدم...
تلفنم زنگ خورد و نام خانه چشمک میزد روي ي موبایلم...
جواب دادم و صداي آقاجون به گوشم خورد...
- سالم دخترم،کجایی بابا...
- سالم آقاجون، الان دوستم رو پیاده کردم دارم میام...
شماتت بار گفت...
- کارت درست نبود دخترم ..میومدید خونه با یکی از پسرا میرفتید...
دیر وقته و جاده خطر ناکه...
گواهینامتم که یکسالش پرنشده...
خجالت زده گفتم...
- شرمنده آقاجون...
میان صحبتم صدایی آمد...
- آقاجون بپرسید کجاست برم دنبالش...
که آقاجون جواب داد...
آروم باش پسر داره میاد...
سکوت کردم...
و به مکالمه آقاجون و فرد پشت خط گوش دادم...
آقاجون خطاب به من گفت...
- دخترم در ماشین رو قفل کن...
وبا احتیاط بیا...
صداي پشت خط که حالا واضح تر بود را شنیدم و بند دلم پاره شد...
به گمانم امیرعباس بود...
- شرمنده آقاجون با تمام احترامی که براتون قائلم...
نمیخوام ناموسم این موقع شب آواره خیابونا باشه...
و صدایش داخل تلفن پیچید...
- الو محیا؟!...
با ضعیف ترین صداي ممکن جواب دادم...
- بله...
- کجایی؟!...
- دارم وارد جاده میشم...
با همان تحکم و صلابت همیشگی اش گفت...
- برگرد خونه دوستت تا بیام...
- چیییی؟! نه اصلا...
همین که گفتم محیا...
زود باش ...
تا یه ساعت دیگه میرسم...
و تلفن را قطع کرد و من ماندم همانطور گوشی به دست...
حتی اجازه حرف دیگري را هم به من نداده بود...
تماس گرفتم با سوگند و خبر دادم که به خانه شان میروم...
تا بیایند دنبالم، و خدا میداند چقدر خوشحال شد و استقبال کرد...
و من هزاران دفعه وسوسه شدم به رسم لجبازي همیشه ام تنها برگردم...
اما خودم هم میدانستم جرات چنین کاري را نخواهم داشت...
ساعتی گذشته بود که با سوگند گپ میزدم...
مثل همیشه روحیه ام را عوض میکرد با بودنش...
مادرش هم بسیار خونگرم و مهربان بود...
و خانواده ي دو نفره و خلوتشان مرا که تمام عمر طایفه اي زندگی کرده بودم،به وجد می آورد...
و باعث میشد لحظه اي هوس خانه ي خلوت و صمیمی آنها را داشته باشم...
در همان مدت کمی که وارد خانه شان شده بودم...
سوگند برایم گفت که تک فرزند است وپدرش فوت شده...
و این براي من به معنی زنگ خطر بود...
میترسیدم نکند از خانواده و زندگی خصوصی ام چیزي بخواهد بداند...
اصلا دوست نداشتم سوگند چیزي از من بداند...
ادامه دارد...
💖 🧚♀●◐○❀
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت44 ( 9 )
🔹 ویژگی های بهترین بندگان
🔰 بحث سومی که در مورد ذکر معاد در نهج البلاغه است؛ مانع یاد معاد است.
🔻مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه
آرزوهای بیهوده و دور و دراز را مانع از یاد معاد می دانند؛ لذا در خطبه ۸۶ می فرمایند :
« إعْلَمُوا أَنَّ الْأَمَلَ يُسْهِي الْعَقْلَ وَ يُنْسِي الذِّكْرَ »
" بدانید که أمل (با همزه یعنی آرزوها) عقل را به سهو و اشتباه می کشاند و ذکر همه خوبی ها را از بین می برد."
🔻 و در خطبه ۱۱۳ می فرمایند :
« قَدْ غَابَ عَنْكُمْ ذِكْرُ الْآجَالِ وَ حَضَرَتْكُمْ كَوَاذِبُ الْآمَال»
" ذکر اجل ها ، یادِ مرگ ها از ذهن شما غایب شده و به جایش آرزوهایِ دروغین جانشین شده. "
« فَصَارَتِ الدُّنْيَا أَمْلَكَ بِكُمْ مِنَ الْآخِرَةِ وَ الْعَاجِلَةُ أَذْهَبَ بِكُمْ مِنَ الْآجِلَةِ » ؛ " لذا دنیا تسلّطش بر شما بیشتر از آخرت بر شما است و لذت گذران دنیا شما را بهتر از لذت ماندگار آخرت با خود برده است.
🔰 مبحث بعدی اسوه هایی هستند که به عنوان الگو هایِ یادکنندهٔ معاد در نهج البلاغه معرفی شدند که اصحاب پیغمبر هستند.
🔻 مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۹۷ درباره اصحاب الرسول می فرماید :
« يَقِفُونَ عَلَى مِثْلِ الْجَمْرِ مِنْ ذِكْرِ مَعَادِهِمْ »
" از شدت یادِ مرگ و معاد و قیامت، مثل کسی بودند که روی سنگِ آتشین ایستاده است."
🔰 و بحث آخر هم دربارهٔ اثر فراموشیِ معاد است.
🔻 مولا در نامه ۳۱ می نویسند :
" فساد آخرت و زاد و توشهٔ آخرت یکی از مصادیق فساد است. "
« مِنَ الفَسادِ إضاعَةُ الزادِ و مَفسَدَةُ المَعادِ »
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
6.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴آقای مسئول، وزیر، وکیل، نماینده، فعال رسانه ای و هرکسی که به دنبال زمین زدن #طرح_صیانت هستی❗️
مخاطب این فرمایش رهبری شما هستید:
🔹اسیر جو نشوید
🔹نگاه کنید چی چیزی برای مردم مفید است ولو بر خلاف جو حاکم باشد.
✅اگر انتقاد هم دارید، انتقاد با تخریب و هجمه به اصل کار متفاوته
@Emam_kh