eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.4هزار عکس
17.6هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وقتی یک تجربه‌گر مرگ موقت سردار سلیمانی را در آن دنیا میبیند و با او گفت‌وگو می‌کند 👤تجربه‌گر: خانم رعنا عباداللهی @Emam_kh
🔰 حل مشکل آب یا واردات غذای سگ و لوازم آرایش؟ 🔻 رهبر انقلاب، در دیدار اخیر مسئولان نظام: مراقب باشیم که اگر یک گشایش ارزی‌ای به وجود می‌آید، این منابع ارزی صرف واردات بی‌رویّه نشود... غذای سگ را از بیرون وارد کنند، وسایل آرایش را با قیمتهای گزاف و گران وارد کنند! یک واحد پول هم نباید صرف این چیزها بشود... کارهای زیربنائی زیادی ما داریم. همین مسئله‌ی آب کشور، یکی از کارهای زیربنائی است و حلّش هم کاملاً ممکن است، منتها پول لازم دارد. ۱۴۰۱/۱/۲۳ 🇮🇷 @Emam_kh
8.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نامه‌ای که زندگی رهبری را تغییر داد! به مناسبت سالروز تولد رهبر انقلاب اسلامی ایران، آیت الله سید علی خامنه‌ای @Emam_kh
🍃♥️🍃 🌹التماس تفکر ♥️در ماه رمضان مراقب زبان👅 خودمان باشیم ...✅ 🔷چه بسا کلمه ای که تمام اندوخته های انسان را به آتش می کشاند ...🔥 @Emam_kh
‏خاصیت خوب فتنه‌های آخرالزمان @Emam_kh
‼️نیت روزه نکردن یا روزه از روی ریا 🔷کسی که در روز ماه رمضان نیت روزه نمی‌کند، یا از روی ریا روزه می‌گیرد ولی هیچیک از کارهائی را که موجب باطل شدن روزه است انجام نمی‌دهد، قضای آن روز بر او واجب است ولی کفاره واجب نیست. 📕منبع: leader.ir @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔔 بندهٔ عزیزم!!! ☎️ شما تا این لحظه بیش از ۵٠ درصد حجمِ بستهٔ ویژه سی روزهٔ استفاده از رحمت خاص خداوند را مصرف کرده ايد و تنها کمتر از ۵٠ درصد یعنی ۱۳روز دیگر از حجم بسته باقی مانده است. 🕑 ⏰ پس از به پایان رسیدن حجم باقی مانده، عباداتِ شما با نرخ عادی محاسبه خواهد شد. 🔸یعنی از آن پس👇 ♨️ نه یک آیه برابر ختم قرآن📡 ♨️ نه نفس هایتان مانند تسبیح📡 ♨️ و نه خواب هایتان عبادت محسوب می شود.📡 ❌ تمديد این بسته نیز امکان پذیر نخواهد بود❌ ✅ پس، از روزهای باقی مانده، کمال استفاده را ببرید.🕘 😇 هیچ کس تنها نیست💞 🌷همراه اول و آخر🌹 🌷خداوند مهربان🌹 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🌹 @Emam_kh
رمان قسمت دویستم رو به محسن گفت هر کمکی خواست بگوید... و در جواب عمه براي تعیین روز عقدمان گفت... - والا مادرم من نظرم اینه که عقد و عروسی رو با هم بگیریم... البته با اجازه ي آقاجون... متعجب نگاهش کردم... عروسی میخواست براي من؟!... منی که یکبار زیر یک سقف رفته بودم همراهش... انگار مادرو بقیه هم شکه شده بودند... که نعیم مثل همیشه بی قید گفت... - خوب عروسی جفتشونو با هم میگیریم... آخ چه حالی میده... امیرعباس چینی به پیشانی اش انداخت... - نه عروسی ما یکی دو ماه دیرتر از ساحل و محسن باشه بهتره... البته بازم آقاجون هرچی بگه... آقاجون تسبیحش را در دست چرخاند... نگاهی میان من و امیرعباس گرداند... - نمی دونم باباجون... هر دو مطمئنید می خواید عروسی بگیرید؟!... امیرعباس سرش را پایین انداخت و گفت... والا آقاجون سري پیش محیا اونطور که لایقش تو خونم نیومد... می خوام اینبار جبران شه براش"... لبخند مادر و عمه زیادي آرام جانم بود... و دلم ضعف رفت براي اینهمه مهربانی اش... عمه گفت... " - اگه بیست روز دیگه بخوایم عروسی این دوتا رو بگیریم... ..." کلی کار داریم باید بجنبیم تا خواست از جا بلند شود،صداي امیرعباس متوقفش کرد... " - مادر راستی یه چیز دیگم هست... می خواستم بگم با اجازه ي آقاجون و زن دایی... میخوام بعد عقد محیا رو ببرم خونه ي خودم"... عمه میان حرف امیرعباس آمد... - پسرم خوب اینجام خونه ي خودته... نگاهی به مادرش کرد... " - نه مادر منظورم اینکه میخوام جدا زندگی کنم... البته با اجازه ي شما"... آقاجون برخلاف بار قبل که خروشید آرام بود... امیرعباس منتظر نگاهی به آقاجون کرد... آقاجون دست به ریشش کشید... نمی دونم من حرفی ندارم باباجان... رضایت خود محیا و مادر و برادرش شرطه... محسن که شرمنده ي تواضع امیرعباس بود چیزي نگفت... ولی مادر گفت... - بابا جان فکر میکردم قانون این خونه دور هم زندگی کردنه... آقاجون خنده اي کرد... " - دخترم ما داریم دختر شوهر میدیم... و شوهر این حق و داره که ببرش خونه ي خودش... هیچ وقت اجبار نبوده براي این قانون"... مادر سرش را پایین انداخت انگار شرمش شد... از مهربانی آقاجون و سو استفاده اش از قانون هاي خانواده... براي نگه داشتن دخترش کنارش... درکش میکردیم همه و سرزنش بار نگاهش نکرد هیچکس... نم اشکی در چشمانش برق زد... - ایشالا که خوشبخت شن... دست زده همه و قرهاي مسخره نعیم ... خنده هاي از ته دل رو لب همه میکاشت... بعد از آن تمام بیست روز دیگر در گیر عروسی ساحل و محسن بودیم... که از بعضی جهات به نفع ما شد... مثال لباس عروس و کارت و تالار و خیلی چیزهاي دیگر را با هم سفارش دادیم... و تقریبا به جز جهیزیه خریدن براي خانه ي مشترکمان کار دیگه اي نداشتیم... روز عروسی محسن بالاخره رسید... و من خوشحال تر ومضطرب تر از همیشه همراه ساحل شدم... داخل آرایشگاه دلم کمی به خود رسیدن میخواست... به شرط کم بودن و ملایم بودن آرایشم اجازه صادر کرده بودم... ساحل را به اتاق عروس بردند... و آرایشگر دستی روي شانه ام گذاشت... و با لبخند گفت... - خب خوشگل خانوم چی مد نظر داري ... از آینه نگاهی انداختم و گفتم... - راستش یه مدل ساده می خوام... یه جورایی گریم باشه بهتر... سري تکان دادو گفت... - اوکی،لباست چیه؟!... لباسم پیراهن ساده و زرشکی رنگی تا روي زانو بود... که آستین هاي سه ربعش با آن یقه قایقی زیباي گیپورش همخوانی جالبی پیدا کرده بود... لباس را نشانش دادم چهره اش کمی جمع شد... انگار انتظار لباس مجلل تري را براي خواهر داماد داشت... ادامه دارد... 💖 🧚‍♀●◐○❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 ارزش نصیحت کننده 2⃣ موجودات عزیز دوّمی که ما را برحذر می‌دارند از بدی ها و گناهان، انبیاء عظام (علیهم السلام) هستند؛ 🔻 در خطبه ۱۸۳ درباره فلسفه ارسال رُسل می‌فرمایند: « لِيُحَذِّرُوهُمْ مِنْ ضَرَّائِهَا » ؛ " خداوند پیغمبران را به سوی مردم فرستاد، تا مردم را از ضررهای دنیا برحذر بدارند. " 🔻همچنین درباره پیامبر عظیم الشأن اسلام هم، حضرت در خطبه ۲ می‌فرمایند: « تَحْذِيراً بِالْآيَاتِ » ؛ " پیامبر آمد تا به وسیله‌ٔ آیات الهی امّتش را برحذر بدارد از خطاها و گناهان " 3⃣ موجود سوّم قرآن کریم است؛ در خطبه ۱۷۶ می‌خوانیم: « وَاعلَمُوا أنَّ هَذَا القُرآن هُوَ النَّاصِحُ الَّذِي لا يَغُش » ؛ " بدانید! قرآن آن خیرخواه و نصیحت کننده ای است که در خود غشّ و فریب ندارد." 4⃣ چهارم خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است؛ 🔻علی (علیه السلام) در نامه ۱۰ خطاب به معاویه می‌نویسند: « وَ أُحَذِّرُكَ أَنْ تَكُونَ مُتَمَادِياً فِي غِرَّةِ الْأُمْنِيِّةِ » ؛ " به تو هشدار می‌دهم که یک وقت به خاطر فریب آرزوها را خوردن، اهل دشمنی با حق نباشی. " 🔻همچنین مولا در خطبه های ۱۱۱، ۱۱۳ و ۱۹۶ می‌فرمایند: « وَ اُحَذِّرُکُمُ الدُّنیا » ؛ " من شما را به دنیا و فریب هایش هشدار می‌دهم. " 🔻 در خطبه ۱۵۳ هم حضرت می‌فرمایند: « وَ إنِّی اُحَذِّرُکُم و نَفسِی هٰذِهِ المَنزِلَة » ؛ " من خودم و شما را از خطرات این منزل دنیا برحذر می‌دارم. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع