فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ سامری بلوچستان
💬 در خطبه های نمازجمعه جنگ و آشوب را برپا کردید و حالا که زمان محاکمۀ اغتشاشگران رسیده به فکر عفو و بخشش افتادهاید؟
شما بعنوان یکی از عوامل تحریک مردم، باید پیشاپیش اغتشاشگران محاکمه و مجازات شوید نه اینکه روی منبر غصبی خواسته های وهابیت خبیث را تکرار نمائید!
آقای عبدالحمید زمانی که با چاقو به پلیس حمله می کردند، روی بدن بسیجیان بنزین می ریختند و جسم پاکشان را به آتش می کشیدند، اموال عمومی و آمبولانس حامل بیمار را آتش می زدند، به مسجد و حسینیه حمله می کردند، قرآنها را می سوزاندند، چادر از سر زن محجبه برمی داشتند و مردم و زائران بیگناه را قتل عام می کردند کجا تشریف داشتید؟
چرا حتی یک بار هم به شکنجههای داعشمسلکی حرامیان بر جسم آن طلبۀ پاک، شهید آرمان علیوردی اشارهای نکردید؟
آیا نمیدانستید که حرامیان با لگد و سنگ و قمه به جان شهید عجمیان افتاده و آن کارگر ساده که جز تعهد به اسلام و انقلاب جُرمی نداشت را به فجیعترین شکل به شهادت رساندند؟
حتماً میدانید که پدر آن شهید چند سال در جبهههای نبرد به دفاع از جان، مال و نوامیس مردم و از جمله شما مشغول بوده، راستی شما در آن هنگامۀ خون و آتش کجا تشریف داشتید؟
حیف است حتی به شماها گفت: سامری!
شماها از سامری هم کمترید!
پ ن: صوت پاسخ امام جمعه آمل به سخنان نسنجیده حمید اسماعیل زهی
@Emam_kh
✅چرا نماز ازبهترین راه های ترک گناهه
🔸نماز دارویی برای ترک گناه است،اما روشن است که دارو وقتی اثر میگذارد که طبق دستورش مصرف شود. درحدیث جالبی ازامام صادق(ع)نقل شده: هرکس دوست دارد بداندآیا نمازش قبول شده یا نه، بنگرد که آیا نمازش اورا ازگناهان و زشتیها باز داشته یا نه؟
به هرقدرکه نمازش،اورا ازبدیها بازداشته،
به همان قدر نمازش پذیرفته شده است
📚:بحار،ج:82
@Emam_kh
روایت دلدادگی...
#قسمت ۷ 🎬 :
کریم نگاهش را به سهراب ، این جوان رعنا که مثل پسر خودش دوستش می داشت و اصلا مایل نبود از او جدا شود دوخت و گفت : آن قرآن را مدتی پیش خودم نگه داشتم ، بعد از اینکه زبان باز کردی و مانند کودکان نورس ،کلمات را بریده بریده می گفتی ، صلاح دیدم که تو را به مکتب بفرستم ، آخر نمی خواستم که تو مثل من ،بی سواد باشی و اگر نوشته ای به چنگت افتاد ، بدون آنکه بدانی چیست و چه ارزشی دارد ، آن را از دست بدهی ، بنابراین راهی خراسان شدیم .
در خراسان پیرزنی تنها را یافتم که معروف بود به ننه صغری ، داستانی سر هم کردم و تو را به او سپردم ، البته او هم راضی بود ، آخر با وجود تو ، هم از تنهایی در می آمد و هم بابت این کار ، پول خوبی به او میدادم.
سهراب در خاطراتش غرق بود و آن پیرزنی را که کریم می گفت ، مانند خاطره ای دور و کدر ،به خاطر میاورد.
پیرزنی که همیشه دوک نخ ریسی اش به راه بود و دورش را مرغ و خروس گرفته بود .
سهراب سری تکان داد و گفت : ننه صغری را کمی به یاد دارم ، آیا آن قرآن را به او دادی؟
کریم لبخندی زد و گفت : نه...او هم چون من بی سواد بود. درست است که نماز خوان و با ایمان بود ، اما نمیدانست ارزش آن قران گرانبها چقدر است .
آن قران را در عوض ، خرج تعلیم تو ، به ملای مکتب خانه دادم .
ملای مکتب ، اولش دندان گردی می کرد و پول و سکه هم می خواست ، اما چند ماهی از شروع تعلیم تو گذشته بود که خودش با زبان خود اعتراف کرد که هر چند سال که تو مشغول تحصیل در آن مکتب خانه باشی ، هیچ هزینه ای نمی خواهد .
از شنیدن این حرف تعجب کردم و وقتی علتش را جویا شدم ، او گفت : کتاب قرآن نفیسی را که به او داده بودم ، به حاکم خراسان فروخته و بهایی که در قبال آن قرآن دریافت کرده ، پول خوبی بوده ....
و من آنزمان بود که فهمیدم ،چه اشتباه بزرگی کردم و کاش آن قرآن را خودم بر میداشتم...
سهراب با نگاهی متعجب به کریم ،گفت : یعنی...یعنی آن قرآن ،اینک در قصر حاکم خراسان است؟!
کریم ظرف حلوا را جلو کشید و همانطور که شانه ای بالا می انداخت گفت : تا جایی که من اطلاع دارم ، باید در قصر باشد، برای همین می گویم کارت سخت است ، از من میشنوی نه به دنبال اصل و نسبت برو که مطمئنا به جایی نمی رسی و نه به دنبال آن قرآن...چرا که یک راهزن را به قصر حاکم ،راهی نیست.
کریم با زدن این حرف خیره به حرکات سهراب شد ،تا ببیند چقدر حرفش مؤثر بوده...
سهراب از جا برخاست ،مهر و جانماز دستش را روی طاقچه گذاشت و دستانش را پشت سرش گره زد و همانند زمانی که می خواست برای یک غارت بزرگ نقشه بکشد ،شروع به قدم زدن در طول اتاق نمود.
بعد از اندکی فکر کردن رو به کریم گفت : همین فردا صبح راهی خراسان می شوم ، ولی وای به حالت اگر دروغ گفته باشی ....بدان که من صادقانه حرف زدم و اگر بفهمم خواسته باشی مرا سر بدوانی ،کاری می کنم که از زندگی ات پشیمان شوی و با زدن این حرف ،به سمت درب اتاق رفت تا اندکی روی حیاط نفسی تازه کند.
کریم خیره به رد رفتن سهراب با خود زمزمه کرد: من حقیقت را گفتم ، اما نه تمام حقیقت...من نیمی از آن را گفتم ،تا تو را...سهراب عزیزم را از دست ندهم.
و براستی که کریم صادقانه گفته بود ، اما نگفت که او فکر می کرده که پدر سهراب کشته شده، بعدها متوجه شده بود که آن تاجر بزرگ ،زنده اما معیوب است و اهل جایی ست در آن طرف دیار عجمان، او نگفت که : چند سال بعد عده ای به دنبال پسری که نشانی های سهراب را داشت ، تمام کوه و کمر خراسان را زیرو رو کردند و تمام گروه های راهزنی را استنطاق نموده بودند و کریم به خاطر اینکه ترس داشت که سهرابش را از دست دهد...مقر غارتش را رها کرد و به جایی دور از خراسان آمده بود ،تا هم کارش را داشته باشد و هم پسرش را..
الان هم کریم مطمئن بود، سهراب نخواهد توانست سر از اصالتش درآورد ، چون نزدیک بیست سال از آن واقعه گذشته بود و با توجه به اینکه ،سهراب از سرزمینی دیگر بود ، نمی توانست به اصل و نسبش برسد و برای همین کریم ،لقمه ای دیگر از حلوا در دهانش گذاشت و آرام گفت : برو پسرم ، برو سهرابم...من می دانم که دست از پا درازتر برخواهی گشت و آخر آخرش هم پسر خودم هستی..
ادامه دارد...
📝 به قلم : ط_ حسینی
روایت دلدادگی..
#قسمت۸ 🎬 :
صبح نزده ،سهراب از خانه بیرون زد ، او که انگار همیشه مرد سفر و مردی مسافر بود ، کوله بار همیشگی اش را برداشت ، با این تفاوت که کوله باری بزرگتر بر دوش می کشید، زیرا این سفر با تمام سفرهای قبلی اش فرق می کرد ،دیگر قرار نبود برای غارتی چند روزه عازم باشد ، بلکه مسافرتی پیش رو داشت به ولایتی دیگر ، ولایتی دور و آشنا ، که یادآور کودکی هایش بود.
تمام سفارش های لازم را به کریم نمود ، از او خواست در نبودش هرازگاهی به دکانش سر بزند و حساب و کتاب کند و تأکید کرد که مبادا ،کوچکترین اجحاف و ظلمی در حق ارسلان بکند، زیرا ارسلان تنها مرد خانواده ای عیال وار بود که نان آور پدر و مادر پیر و خواهرهای ریز و درشتش بود.
سهراب به کریم سپرد که افراد گروهش را با همان ترفندهای خاص خودش ،آگاه کند که دیگر سرکرده ی روی پوشیده ای در کار نیست، خودشان هر که را دوست دارند به سرکردگی انتخاب کنند و روزگار بگذرانند... در حقیقت ، سهراب هیچوقت از کار راهزنی دل خوشی نداشت و همیشه دلش کدر از این کار ناجوانمردانه بود و همیشه در پی بهانه ای بود که این کار را واگذارد ، گرچه همین حرفه او را ساخته بود ، سهراب جنگاوری امروزش را مدیون تمرین های سخت دیروز میدانست.
از طرفی کریم هم سفارش های زیادی به سهراب نمود و به او گفت ،برای اقامتش در خراسان، به کاروانسرای نزدیک دروازه ی جنوبی خراسان برود و سراغ یاقوت یک چشم را بگیرد ، اگر او زنده باشد ، بی شک به سهراب خواهد رسید و هوایش را خواهد داشت ، به شرطی که سهراب خود را معرفی کند و بگوید پسر کریم با مرام است ،اگر این اسم را بیاورد ، یاقوت یک چشم ، که رفاقت نزدیکی با او داشت ،حتما برای پسرش سنگ تمام می گذاشت.
کریم همچنین سفارش کرد از طریق افراد واسطه از وجود قرآن در قصر با خبر شود و از ورود به قصر برحذر باشد ، زیرا به گفته ی کریم ، قصر جایی اسرار آمیز و مخوف است که چه بسا پسر بی تجربه ای مانند سهراب را به کام مرگ بکشد.
سهراب از شهر بیرون آمد، شهری که سالهای زیادی را در اطرافش راهزنی کرده بود ،یا در کنار کریم و الان هم چند سالی بود که خود سرکرده ی گروه بود.
شهری که او در آنجا بی صدا می آمد و می رفت ، گرچه توجه بسیاری را به خود جلب کرده بود ،اما خود ، کوچکترین توجهی به آنها نداشت.
سهراب پاهایش را به آرامی دو طرف اسب زد و او را هی کرد ، همانطور که رخش سرعت می گرفت ، دستش را به سمت گردنش برد، قاب چرمینی را که از کودکی برگردن داشت ، لمس کرد.
او هم به مانند کریم اعتقاد داشت این قاب کوچک چرمین ، نوعی حرز محافظت است که احتمالا عزیزی که او را دوست میداشته برایش دوخته و برگردنش نهاده است.
سهراب به یاد می آورد ،روزی را که از سر کنجکاوی گوشه ای از کوکهای این قاب چرمین را گشود و سنگی که بی شباهت به نگین انگشتری سرخ نبود را بیرون آورد، دو طرف سنگ عباراتی عربی که حتما یک نوع دعا بود ، نوشته شده بود.
حالا که سهراب متوجه شده بود این قاب گردنش ،یادگار پدر و مادرش است ، باید در فرصتی مناسب ،دوباره آن را می گشود و با دقت بیشتری نوشته هایش را زیرو رو میکرد ، شاید رازی در این بین بود....اما سهراب با دل و جان اعتقاد داشت که این نگین و قاب چرمین ، منبع آرامش است برای او ، هر وقت که از این دنیا زده می شود ، با لمس این قاب ،انگار اعجازی به وقوع می پیوست....
سهراب گردنبند چرمی را داخل یقه ی لباسش فرو کرد و با شتابی بیشتر ، رخش را هی کرد ، او باید روزها در سفر باشد ،تا بتواند به مقصد برسد..
ادامه دارد...
📝 به قلم : ط_حسینی
🔸امام صادق علیه السلام می فرماید:
شیعیان و پیروان ما را در سه مسئله
امتحان کنید:
1⃣اهمّیت به اوقات نماز که آیا اوّل وقت
نماز را بر پا می دارند یا خیر،
2⃣حفط اسرار یعنی در حفظ اسرار و
مسائل محرمانه کوشا هستند یا خیر،
3⃣و از حیث توانمندی های مالی یعنی آیا
در مال خود برای برادران دینی سهمی قائلند
و دست آن ها را می گیرند یا خیر.
📚خصال صدوق، ج1
ابو اسماعیل گوید: به امام باقر علیهالسلام عرض کردم فدایت شوم شیعه در محیطی که ما زندگی میکنیم بسیار زیاد است. امام علیهالسلام فرمود: آیا توانگر به فقیر توجه دارد؟ آیا نیکوکار از خطا کار در میگذرد؟ و آیا نسبت به یکدیگر همکاری و برادری دارند؟ عرض کردم: نه!
حضرت فرمود: آنها شیعه نیستند شیعه
کسی است که این کارها را انجام دهد.
📚 اصول کافی
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 معنای واقعی ولایت
• عدهای خیال میکنن که دارای ولایت بودن به اینکه محبت اهلبیت در دل انسان باشد؛ همین و بس!!
🎙 رهبر انقلاب
🇮🇷 @Emam_kh
🔴آثار محبت به زن در فرهنگ تشیع
⏪امام صادق علیه السلام :
گمان ندارم مردی بتواند به درجات ایمان خودش بیافزاید مگر با محبت بیشتر به همسرش/کافی باب حب النسا
◀️بدینوسیله از تمام زنانی که با وعده آزادی غرب کشف حجاب کرده اند، خواهانیم از تمام منابع اندیشه ای غرب و مدعیان آزادی پوشش زن عبارت یا اندیشه ای بیاورند که زن در آن چنین جایگاه کرامتی داشته باشد و محبت به زن آثار دنیوی و اخروی داشته باشد.
⏪در نرم افزار تمدن اسلامی زن اینگونه است
در تمدن غربی زن چگونه است؟
✍عالیه سادات
@Emam_kh
🔴 بازی ادامه دارد ...
از قرار معلوم دوباره بازی کرونا به راه افتاده و به احتمال زیاد و طبق تجربه ، این موج جدید به زودی به ایران هم خواهد رسید.
فقط بایستی حواس مسئولین و همه ما مردم جمع باشد تا دوباره اشتباهات کرونایی را تکرار نکنیم. اشتباهاتی مثل :
🔹 _ تعطیلی گسترده و کامل مدارس که همین الان گرفتار تبعات وارد کردن کودکان به فضای مجازی یله و رها هستیم
🔹 _ تعطیلی بی مورد کسب و کارها که دیدیم سبب ورشکستگی خیلی ها و از همپاشیدگی بسیاری از خانواده ها شد و عده ای از کسبه که در دو سه سال گذشته کمرشان شکست هنوز نتوانسته اند کمر راست کنند.
🔹 _ وضع برخی مقررات کرونایی مضحک مثل منع رفت و آمد شبانه و اجبار ماسک در فضای آزاد و واکسن اجباری و ...
🔹 _ واردات عجولانه و مشکوک برخی از داروها که بعدها مشخص شد هیچ تاثیری نداشته اند. مثل رمدسیویر که حدود ۷۵۰ میلیون دلار (حدود ۲۲هزار میلیارد تومان) ارز مملکت را بر باد داد و به جیب واردکننده های معلوم الحال فرستاد.
🔹 _ بی توجهی محض به طب سنتی و تجربیات موفق آن در درمان کرونا
🔹 _ تبعیت بی چون و چرا و بسیار منفعلانه از سازمان مشکوک بهداشت جهانی(WHO) و موش آزمایشگاهی کردن مردم کشورمان برای آزمایش ها و پروتکل های درمانی WHO
🔹 _ و ده ها مورد دیگر که در این مقال نمی گنجد ...
🔺در پایان پیشنهاد می کنم مسئولین محترم ستاد کرونا قبل از هر تصمیم جنجالی ، اعترافات "شریفی زارچی"(رئیس وقت مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت و طراح اپلیکیشن ماسک) را در مصاحبه اخیرش گوش دهند تا دوباره بازی نخورند ...
#لبیک_یا_خامنه_ای
#برای_ایران
#نفوذ
✍"قاسم اکبری"
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جناب شریفی زارچی هستن (مدیر اپلیکیشن ماسک و از موثرین ستاد ملی کرونا!!! و لیدر امروز اغتشاشات داعشجویی شریف) اعتراف میکنه که بدون هماهنگی ۴۳ تا شهر رو سیاه کردیم.... دروغ گفتیم!!! و وزارت بهداشت و ستاد کرونا رو به این نتیجه رسوندیم که این شهرها رو قرنطینه کنن! بعد از اون ۴۳ تا ۲۰ تا رو که وضعیتشون بهتر شده بود رو نمودار کردیم دادیم به رییس جمهور و مجوز قرنطینه ۱۶۰ شهر دیگه رو گرفتیم!!!
پ ن : اون زمان که اعتراض و انتقاد میکردیم به ستاد کرونااا متهم به ضدولایت میشدیم اینا اونجا ولایتمداری میکردن😊
اغتشاشات امروز و ماجرای زیست مجازی و عواقبش یکی از نتایج دروغهای اون روزهاست...
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنان عجیب #سید_محمد_حسینی رهبر جنبش ری استارت در خصوص علت اصلی فوت #مهسا_امینی و شروع اغتشاشات.
به اعترافات این خائن توجه کنید بعد قضاوت باخودتان.
باهمه خیانت هاو نفهمی هایش، پرده ازکاراین بی غیرت ها وحرام لقمه ها وفاسدهابرداشت.
@Emam_kh
🚨 عاقبت اختلاسگران در ایران
⭕️ احکامی که رسانهها اعلام نمیکنند!
🇮🇷 @Emam_kh
مهربان مثل مادر.mp3
13.57M
🏴 #فاطمیه
☜ فاطمه سلاماللهعلیها با آخرین جملهاش در لحظه وفات یک نقشه راه را برای ما ترسیم میکند
💥 نقشه ای که بر اساس آن همین الان هم میشود فهمید در مسیر عاقبت بخیری هستیم یا نه!
#استاد_شجاعی
#دکتر_رفیعی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَ_الْفَرَجْ
🇮🇷 @Emam_kh
☘ شربت ضد سرماخوردگی
100 گرم پیاز خرد شده را در 20 سی سی لیتر آب به مدت 20 دقیقه بجوشانید. محلول را از صافی عبور داده و 1 قاشق غذاخوری عسل به آن اضافه کنید. این ترکیب را برای غلیظ شدن ، دوباره روی حرارت قرار دهید. نوشیدن 2 تا 6 قاشق چای خوری از این شربت برای درمان سرماخوردگی بسیار مفید است.
.☘☘☘☘☘
🏴 اولین شب مراسم عزاداری ایام #شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها امشب با حضور رهبر انقلاب اسلامی و جمعی از مردم، در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
▫️ در این مراسم آقای حسین فردی، قاری بینالمللی قرآن، آیاتی از کلام الله مجید را قرائت کرد و سپس حجتالاسلام والمسلمین صدیقی به ایراد سخن پرداخت.
◾️ در این مراسم همچنین، آقای محمدرضا طاهری در رثای صدیقه کبری سلاماللهعلیها مرثیهسرایی کرد.
👈🏻 امسال با توجه به کاهش بیماری کرونا و در عین حال لزوم استمرار رعایت شیوهنامههای بهداشتی، مراسم عزاداری در حسینیه امام خمینی(ره) با حضور تعداد محدودی از عزاداران از جمله خانواده معظم شهدا برگزار میشود و میزبانی از همه مشتاقان عزاداری امکان پذیر نیست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَ_الْفَرَجْ
🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥غرب پیشرفته نیست!
⭕️ غرب حتی در تأمین لذتهای مادی و غریزی هم شکست خورده
⭕️ یکی از علل نارضایتیها در جامعۀ ما، توهّم پیشرفته بودن غرب است.
🔰 #استاد_پناهیان
#حجاب
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چهره شهید حاج قاسم سلیمانی، زینتبخش ساحل نوار غزه
✍در آستانه سومین سالروز شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی، یک هنرمند فلسطینی با هدف پاسداشت فداکاریهای این شهید والامقام در راه آرمان آزادی فلسطین و مسجدالاقصی، اقدام به طراحی چهره «شهید قدس» بر روی شنهای ساحل نوار غزه کرده است.
🇮🇷 @Emam_kh
29.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ قاتلین شهید سردار سلیمانی باید تقاص پس دهند!
❌کفش سردار سلیمانی به سر قاتل او شرف دارد.
#شهید_سلیمانی
#حاج_قاسم
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️فیلمی که #یهودیها به دنبالش میگردند تا آن را #نابود کنند!!!
#فوقالعاده مهم
آن را ببینید و #نشر دهید؛
@Emam_kh