الإمامُ الكاظمُ عليه السلام
اِصبِرْ على طاعَةِ اللّه ِ ، و اصبِرْ على معاصِي اللّه ِ ، فإنّما الدنيا ساعةٌ ، فما مَضَى منها فلَيسَ تَجِدُ لَهُ سروراً و لا حُزناً ، و ما لم يَأتِ منها فلَيسَ تَعرِفُهُ ، فاصبِر على تلك الساعةِ التي أنتَ فيها فَكَأنّكَ قدِ اغتَبَطتَ .;
امام كاظم عليه السلام
بر طاعت خدا صبر كن و در ترك معاصى خدا شكيبا باش ؛ زيرا دنيا ساعتى بيش نيست . آنچه از دنيا سپرى شده است، نه شادى اش را احساس كنى و نه غمش را ؛ و آنچه هنوز نيامده است، نمى دانى كه چه خواهد بود ؟ پس بر ساعتى كه در آنى شكيبا باش و شادمان .;
تحف العقول : 396 .
🌸 خـدایا
دلم را به مهرت
به عشقت
به شناختت
به عظمت مهربانیت
به امیدی که برایم میسازی
به راهی که نشانم میدهی
به وقتی که دستهایم
را در تاریکی میگیری
قرص کردهام
به نگاهت تکیه کردهام
میدانم هیچگاه تنهایم نمیگذاری
چتر رحمت بیکرانت را
همیشه بر سرمان بگستران
🌹آمیـنیـاربالـعـالـمیـن
🌹سلاااااام
🌹روزتون نورانی
@Emam_kh
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 خطبه90 : در بيان صفات خداوندی
1⃣ خداشناسی
♦️سپاس خداوندی را که بی آن که ديده شود شناخته شده و بی آنکه انديشه ای به کار گيرد آفريننده است. خدايی که هميشه بوده و تا ابد خواهد بود، آنجا که نه از آسمانِ دارای برج های زيبا خبری بود و نه از پرده هایِ فروافتاده اثری به چشم می خورد، نه شبی تاريک و نه دريايی آرام، نه کوهی با راههای گشوده، نه درّه ای پر پيچ و خم، نه زمين گسترده و نه آفريده های پراکنده وجود داشت. خدا پديدآورنده پديده ها و وارث همگان است. خدای آنان و روزیِ دهنده ايشان است، آفتاب و ماه به رضايت او می گردند که هر تازه ای را کهنه و هر دوری را نزديک می گردانند. خدا روزی مخلوقات را تقسيم کرد و کردار و رفتارشان را برشمرد، از نَفَس ها که می زنند و نگاه های دزديده که دارند و رازهايی که در سينه ها پنهان کردند. و جايگاه پديده ها را در شکم مادران و پشت پدران تا روز تولّد و سرآمد زندگی و مرگ همه را می داند. اوست خدايی که با همه وسعتی که رحمتش دارد، کيفرش بر دشمنان سخت است و با سخت گيری که دارد، رحمتش همه دوستان را فراگرفته است، هر کس که با او به مبارزه برخيزد، (خداوند) بر او غلبه می کند و هر کس دشمنی ورزد هلاکش می سازد. هر کس با او کينه و دشمنی ورزد تيره روزش کند و بر دشمنانش پيروز است، هر کس به او توکل نمايد او را کفايت کند و هر کس از او بخواهد، می پردازد و هر کس برای خدا به محتاجان قرض دهد، وامش را بپردازد و هر که او را سپاس گويد پاداش نيکو دهد.
2⃣ اندرزهای حكيمانه
♦️بندگان خدا! خود را بسنجيد قبل از آنکه مورد سنجش قرار گيريد، پيش از آنکه حسابتان را برسند، حساب خود را برسيد و پيش از آنکه راه گلو گرفته شود نفس راحت بکشيد و پيش از آنکه با زور شما را به اطاعت وادارند فرمانبردار باشيد. بدانيد همانا آن کس که خود را ياری نکند و پند دهنده و هشدار دهنده خويش نباشد، ديگری هشدار دهنده و پند دهنده او نخواهد بود.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
🌷خواهرانم! حجاب اسلامی را رعایت نمایید. منظور از حجاب روسری تنها نیست، بلکه تمامی اعضای بدن است و مواظب رفتار و کردار خویش باشید، مبادا جلوی جوانان لبخند بزنید.
"شهید محمد رضوانی"
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍در دعا از خدا نشانه بخواهید❗
🎙استاد_پناهیان
👈فوق العاده 👌
کانال استاد عالی _پناهیان
@Emam_kh
🔻حرومیتر از این صهیونیستها تو دنیا پیدا نمیشه!
🔹یادتونه اکیپ فرستادن ترکیه به بهونه کمک و تو عکسشون چهره های بعضی هاشون رو مات کرده بودن؟ خب خیلی سریع برگشتن اسقاطیل.
🔹کاشف به عمل اومده یه نسخه باستانی از تورات رو دزدیدن و با خودشون آوردن به اسقاطیلشون
@Emam_kh
🔰راهی مطمئن برای رفع ضعفهای دنیای اسلام
امام خامنهای، در دیدار جمعی از مسئولان نظام، نمایندگان و سفیران کشورهای اسلامی به مناسبت عید مبعث: هزاران گنجینهی ممتاز در قرآن و تعلیم اسلام هست، اینها را بعثت برای ما آورده است. بعضی از ما مسلمانها این گنجینهها را اصلاً نمیشناسیم، بعضی از ما آن را انکار میکنیم، کفران میکنیم به این هدیههای عظیم الهی.
بعضی از ما به آن گنجینهها افتخار میکنیم، منتها عمل نمیکنیم. نتیجه این است که دنیای اسلام دچار تفرقه، دچار عقبماندگی، دچار ضعف علمی و عملی میشود، نتیجهاش این است.
در یک دورهای مسلمانها با عمل کردن نصفه نیمه، نه عمل کردن کامل، به این گنجینههای عظیم، توانستند بزرگترین تمدنهای زمان خودشان را ایجاد کنند.
ما ضعفهای دنیای اسلام را میتوانیم با رجوع به این گنجینههای هدیه شدهی از سوی بعثت به خودمان برطرف کنیم. ۱۴۰۱/۱۱/۲۹
@Emam_kh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌷 آیه_134_سوره_بقره
🌸 تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبَتُمْ وَلاَ تُسئَلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعْمَلُون
🍀 ترجمه:آن امتى بود كه درگذشت، دست آورد آن مربوط به خودش و دست آورد شما نیز مربوط به خودتان است و شما از آنچه آنان انجام داده اند، بازخواست نخواهید شد.
🌺 یكى از اشتباهات بنى_اسرائیل این بود كه به نیاكان و پیشینیان خویش، بسیار مباهات و افتخار مى كردند و گمانشان این بود كه اگر خودشان آلوده باشند، به خاطر #كمالات گذشتگانشان، مورد عفو قرار خواهند گرفت.این آیه به آنان هشدار مى دهد كه شما مسئول اعمال خویش هستید،همچنان كه آنان مسئول رفتار خویش هستند.
🌺در كتاب غررالحكم از حضرت على علیه السلام آمده است:شرافت و بزرگى به همت هاى عالى و بلند است، نه به استخوان هاى پوسیده ى نیاكان و گذشتگان. در تاریخ مى بینیم كه افراد در سایه عمل خویش، آینده خود را رقم مى زنند.زن فرعون اهل بهشت مى شود، ولى همسر لوط در اثر بد كردارى،به دوزخ رهسپار مى شود.
🔹 پيام های آیه 134 سوره بقره 🔹
✅ نسبت خویشاوندى،در قیامت كارساز نیست.
✅ آینده هركسی و هر جامعه اى، در گرو عمل خود اوست.
آیه134🌹ازسوره بقره 🌹
تِلْكَ: آنان
أُمَّةٌ :گروهی اند
قَدْ خَلَتْ :که همانا در گذشتند
لَها :برایایشان است
ما :آنچه
كَسَبَتْ :به دست آورده اند
وَ لَكُمْ:وبرای شماست
ما :آنچه
كَسَبْتُمْ:به دست آورده اید
وَ لا تُسْئَلُونَ:وپرسیده نمی شوید
عَمَّا :ازآنچه
كانُوايَعْمَلُونَ:آنان می کردند
🌹🍃🌹🍃🌹
4_5940498579972949342.mp3
1.46M
آیه ۱۳۴ ازسوره بقره
🌹استاد قرائتی
@Emam_kh
🔰وظیفه دولتها در قبال تدین مردم
🔹نمیشود گفت دولت به ایمان مردم کاری ندارد؛ نه. مدتی این را ترویج کردند؛ اما این غلط است.
🔸دولت وظیفه دار است. چطور وزارت بهداشت با دارو فروشهای مصنوعی ناصرخسرو مبارزه میکند؛ اما وزارت ارشاد با مخدر فروشهای فرهنگی مبارزه نکند!؟ با سم پراکنان فرهنگی مبارزه نکند!؟ این وظیفه دولت است.
📆۸۵/۰۳/۲۹
#مقابله_قاطع_با_هنجارشکنان
🇮🇷 @Emam_kh
🇮🇷
📝 چین تنها یک روز پس از استقبال کم نظیر از رئیس جمهور ایران و امضای چندین سند مهم همکاری، دو اقدام بسیار مهم و معنادار انجام داده است
1⃣ تحریم دو غول صنعت هوایی و فضایی آمریکا
2⃣ رد درخواست جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده برای دیدار شی جین پینگ. این اتفاقات تقریبا بی سابقه اند!
#جهاد_تبیین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَ_الْفَرَجْ
🇮🇷 @Emam_kh
امام علی (علیه السلام)-
🔵 پس از خواب غفلت بیدار شوید و پیش از رسیدن مرگ برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان به پیش تازید؛ قبل از آنکه دیواری بین شما زده شود که باطنش رحمت خدا و ظاهرش عذاب خدا باشد.
🌕 پس هرچه فریاد زنید کسی گوش به فریاد شما نمیدهد و هر چه ضجّه و ناله کنید بر ناله و ضجّه شما کسی جمع نمیشود و توجه نمیکند و بهخود آئید قبل از آنکه التماس کنید و دادرسی_نباشد. قبل از آنکه وقت را از دست بدهید به سوی طاعت_خدا_بشتابید.
📚 بحارالأنوار، ج۹۴، ص۱۱۶
@Emam_kh
‼️ جا گرفتن در مسجد
🔷 س ۶۵۳۵: کسی که در صف نماز جماعت، سجاده میگذارد و مثلا برای وضو گرفتن می رود، آیا حق او نسبت به آن مکان، تا شروع نماز است یا تا وقتی که امام جماعت به رکوع میرود؟
✅ ج: حق او تا زمان شروع نماز جماعت، باقی است.
@Emam_kh
33.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازخوانی سرود دختران سلیمانی 🌸توسط گروه بنات الزهرا (سلام الله) در کاروان زیارتی راهیان نور ۱۴۰۱
📹مناطق تصویربرداری شده: یادمان اروند، راه آهن اهواز، راه آهن مشهد مقدس
💠⃟🇮🇷› بسیج دانشجویی دانشکده فنی و حرفه ای الزهرا (س)مشهد ‹💠⃟🇮🇷›
@Emam_kh
روایت دلدادگی
قسمت۱۲۲🎬:
در همین اثنا ناگهان صدای لطیف مظلوم ،فرنگیس بلند شد و درحالیکه دست زیر چارقد سفید و بلندش می برد وکلاه کوچکی که مرسوم آنزمان بود از زیر روسری بر سر می کردند که هم مانع بیرون زدن موها شود و هم نوعی زیور محسوب میشد را از سر بیرون آورد.
کلاهی که دور تا دورش با سکه های طلا و مرواریدهای سفید و گرانبها دور دوزی شده بود و قیمتی زیاد داشت و نشان میداد که این دخترکی که فراموش کرده کیست و اینجا چه می کند ، از خانواده ای متمول و ثروتمند است.
فرنگیس کلاه را بیرون آورد و سپس دسته النگویی را که بر دست داشت ، به زحمت بیرون آورد و داخلش گذاشت و دست برد سمت گردنش...
ننه صغری که کاملا می فهمید ، قصد فرنگیس چیست ، دستش را چسپید و گفت : نه دخترم اینها مال توست...نه..
فرنگیس کلاه را به سمت عبدالله داد وگفت : من به اینها احتیاجی ندارم ، فقط دوست دارم ،ننه صغری نذرش را ادا کنه و خودمم خیلی دوست دارم برم حرم...فکر میکنم حرم جای خوبیه و میتونه حال من را بهتر کنه...
عبدالله تا این حرف را که فرنگیس در کمال مظلومیت و صداقت گفته بود ، شنید. آه بلندی کشید و با خود گفت : نمی دانم ...شاید هم امام طلب کرده و کلاهی را که مشخص بود با فروشش به تنهایی ،خرج سفرشان در می آید ، گرفت و رو به ننه صغری گفت : بلند شو زن...میبینی چه آتشی به پا کردی...پاشو باید فکری به حال زمین و آن گاو و گوسفندها کنیم.
ننه صغری همانطور که از جا بر می خواست به سمت فرنگیس رفت و ماچی آبدار از گونه دخترک گرفت و گفت : قربانت شوم که آمدی و با آمدنت نور و روشنایی و شادی را به خانه ام آوردی و سپس رو به عبدالله گفت : برای زمین وگاو و گوسفندها هم نگران نباش ، با خواهرم کبری ،صحبت کردم و قبول کرده در نبود ما مراقب تمام زندگی ما باشد و کار زمین هم به دست پسرش جواد بدهد ، از بابت چیزی نگران نباش...
عبدالله همانطور که سرش را تکان می داد گفت : داد از دست تو که زیر زیرکی تمام کارهایت را می کنی و آخرین نفر خبرش به عبدالله بیچاره می رسد ،هعی....هعی...
ادامه دارد...
📝به قلم :ط_حسینی
روایت دلدادگی
قسمت۱۲۳🎬:
گرگ و میش صبح بود که کاروان کوچک قصهٔ ما به سمت شهر رهسپار شدند ، تا سفر عشقی شیرین را آغاز کنند.
عبدالله برای سفرشان دو الاغ و یک قاطر تهیه کرده بود و کلی بار و بنه و خوراکی و خشکبار را در لنگه های خورجین هر حیوان انبار کرد تا در آینده آذوقهٔ سفر دور و درازشان شود ،سفری که معلوم نبود چقدر طول می کشد و آیا واقعا برگشتی در کار باشد یا نه...
ننه صغری از شادی در پوست خود نمی گنجید و این سفر تقریبا جزء اولین مسافرت های عمرش بود ، او را سرحال آورده بود و احساس جوانی به او دست داده بود .
فرنگیس هم سوار بر الاغی خاکستری ، در تاریک روشن هوا ، اطرافش را می نگریست، او احساس خاصی داشت ، یک نوع شور و شوقی مبهم ، شاید هم شادی و شعف ننه صغری در او هم اثر کرده بود.
عبدالله ، این مرد مهربان و سردو گرم چشیده هم دست کمی از همراهانش نداشت و قلب او هم به عشق امام حسین علیه السلام که در عین ناباوری او را طلب کرده بود ، چونان گنجشکی لرزان در سینه بی قراری می کرد، اما مرد بود و خوی مردانه اش اجازه نمی داد که از احساساتش چیزی به زبان آورد و بروز دهد.
فرنگیس همانطور که اطراف را از نظر میگذراند ، ساعتی قبل را به یاد آورد که اهالی روستا که تازه متوجه سفر رفتن انها شده بودند، گروه گروه به خانهٔ عبدالله می آمدند و همانطور که به حال انها غبطه می خوردند ، هریک با اشک چشمشان ،التماس دعای مخصوص داشت...
یکی می گفت ، من هم آرزوی زیارت دارم ، آن دیگری پیغام میداد که شفاعت می خواهد و یکی دیگر برای روی کفن و لباس آخرتش، اندکی تربت حسین علیه السلام، سفارش میداد و وقت بیرون آمدن از روستا هم ، هر خانواده ،قرآن و منقل اسپند به دست ،به بدرقهٔ آنها آمده بودند...
هیچکدامشان باور نداشتند که ننه صغری که مجنون روستا قلمداد میشد، اینقدر لیاقت داشته باشد که امام شهید او را طلب نماید...
فرنگیس از یاد آوری تمام اینها ،سرشار از احساسات رقیق و حال خوش شده بود...
ادامه دارد...
📝به قلم :ط_حسینی