eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.5هزار عکس
17.6هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختر_شینا تا رسیدم، دیدم یڪ نفر می خواهد سوارش شود. به موقع رسیده بودم. همان لحظه به دلم افتاد. اگر برای این مرد ڪاری انجام دهم، بی اجر و مزد نمی ماند. اگر دیرتر رسیده بودم، موتورم را برده بودند.» بعد زیپ ساڪش را باز ڪرد و عڪس بزرگی را ڪه لوله ڪرده بود، درآورد. عڪس امام بود. عڪس را زد روی دیوار اتاق و گفت: «این عڪس به زندگی مان برڪت می دهد.» از فردای آن روز، ڪار صمد شروع شد. می رفت رزن فیلم می آورد و توی مسجد برای مردم پخش می ڪرد. یڪ بار فیلم ورود امام و فرار شاه را آورده بود. می خندید و تعریف می ڪرد وقتی مردم عڪس شاه را توی تلویزیون دیدند، می خواستند تلویزیون را بشڪنند. بعد از عید، صمد رفت همدان. یڪ روز آمد و گفت: «مژده بده قدم. پاسدار شدم. گفتم ڪه سرباز امام می شوم.» آن طور ڪه می گفت، ڪارش افتاده بود توی دادگاه انقلاب. شنبه صبح زود می رفت همدان و پنج شنبه عصر می آمد. برای اینڪه بدخلقی نڪنم، قبل از اینڪه اعتراض ڪنم، می گفت: «اگر بدانی چقدر ڪار ریخته توی دادگاه. خدا می داند اگر به خاطر تو و خدیجه نبود، این دو روز هم نمی آمدم.» ادامه دارد... 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌷🌷🌷: دختر_شینا تازه فهمیده بودم دوباره حامله شده ام. حال و حوصله نداشتم. نمی دانستم چطور خبر را به دیگران بدهم. با اوقات تلخی گفتم: «نمی خواهد بروی همدان. من حالم خراب است. یڪ فڪری به حالم بڪن. انگار دوباره حامله شده ام.» بدون اینڪه خم به ابرو بیاورد، زود دست هایش را گرفت رو به آسمان و گفت: «خدا را شڪر. خدا را صدهزار مرتبه شڪر. خدایا ببخش این قدم را ڪه این قدر ناشڪر است. خدایا! فرزند خوب و صالحی به ما عطا ڪن.» از دستش ڪفری شده بودم. گفتم: «چی؟! خدا را شڪر، خدا را شڪر. تو ڪه نیستی ببینی من چقدر به زحمت می افتم. دست تنها توی این سرما، باید ڪهنه بشویم. به ڪارِ خانه برسم. بچه را تر و خشڪ ڪنم. همه ڪارهای خانه ریخته روی سر من. از خستگی از حال می روم.» خندید و گفت: «اولاً هوا دارد رو به گرمی می رود. دوماً همین طور الڪی بهشت را به شما مادران نمی دهند. باید زحمت بڪشید.» گفتم: «من نمی دانم. باید ڪاری بڪنی. خیلی زود است، من دوباره بچه دار شوم.» گفت: «از این حرف ها نزن. خدا را خوش نمی آید. خدیجه خواهر یا برادر می خواهد. دیر یا زود باید یڪ بچه دیگر می آوردی. امسال نشد، سال دیگر. این طوری ڪه بهتر است. با هم بزرگ می شوند.» ادامه دارد...✒️
دختر_شینا یڪ جوری حرف می زد ڪه آدم آرام می شد. ڪمی تعریف ڪرد، از ڪارش گفت، سربه سر خدیجه گذاشت. بعد هم آن قدر برای بچه دوم شادی ڪرد ڪه پاڪ یادم رفت چند دقیقه پیش ناراحت بودم. صمد باز پیش ما نبود. تنها دل خوشی ام این بود ڪه از همدان تا قایش نزدیڪ تر از همدان تا تهران است. روز به روز سنگین تر می شدم. خدیجه داشت یڪ ساله می شد. چهار دست و پا راه می رفت و هر چیزی را ڪه می دید برمی داشت و به دهان می گذاشت. خیلی برایم سخت بود با آن شڪم و حال و روز دنبالش بروم و مواظبش باشم. از طرفی، از وقتی به خانه خودمان آمده بودیم، از مادرم دور شده بودم. بهانه پدرم را می گرفتم. شانس آورده بودم خانه حوری، خواهرم، نزدیڪ بود. دو سه خانه بیشتر با ما فاصله نداشت. خیلی به من سر می زد. مخصوصاً اواخر حاملگی ام هر روز قبل از اینڪه ڪارهای روزانه اش را شروع ڪند، اول می آمد سری به من می زد. حال و احوالی می پرسید. وقتی خیالش از طرف من آسوده می شد، می رفت سر ڪار و زندگی خودش. بعضی وقت ها هم خودم خدیجه را برمی داشتم می رفتم خانه حاج آقایم. سه چهار روزی می ماندم. اما هر جا ڪه بودم، پنج شنبه صبح برمی گشتم. دستی به سر و روی خانه می ڪشیدم. صمد عاشق آبگوشت بود. ادامه دارد...✒️ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 دختر_شینا با اینڪه هیچ ڪس شب آبگوشت نمی خورد، اما برای صمد آبگوشت بار می گذاشتم. گاهی نیمه شب به خانه می رسید. با این حال در می زد. می گفتم: «تو ڪه ڪلید داری. چرا در می زنی؟!» می گفت: «این همه راه می آیم، تا تو در را به رویم باز ڪنی.» می گفتم: «حال و روزم را نمی بینی؟!» آن وقت تازه یادش می افتاد پا به ماهم و باید بیشتر حواسش به من باشد، اما تا هفته دیگر دوباره همه چیز یادش می رفت. هفته های آخر بارداری ام بود. روزهای شنبه ڪه می خواست برود، می پرسید: «قدم جان! خبری نیست؟!» می گفتم: « فعلاً نه.» خیالش راحت می شد. می رفت تا هفته بعد. اما آن هفته، جمعه عصر، لباس پوشید و آماده رفتن شد. بهمن ماه بود و برف سنگینی باریده بود. گفت: «شنبه صبح زود می خواهیم برویم مأموریت. بهتر است طوری بروم ڪه جا نمانم. می ترسم امشب دوباره برف ببارد و جاده ها بسته شود.» موقع رفتن پرسید: «قدم جان! خبری نیست؟!» ڪمی ڪمرم درد می ڪرد و تیر می ڪشید. با خودم فڪر ڪردم شاید یڪ درد جزئی باشد. ادامه دارد...✒️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 باید شهید باشی تا شهید بشی ❤️سیره حاج قاسم در سحرهای ماه رمضان 🌹 در ماه مبارک رمضان، هر شب ٢ساعت قبل از اذان صبح بیدار می‌شدند و نافله، قرآن، دعای سحر و نماز شب را می‌خواندند و به سجده طولانی می‌رفتند و استغفار می‌كردند. 🌹 می‌گفتند زنگ خطر عمرمون هر لحظه به صدا در میاد و این شب ها را باید قدر بدانیم و برایمان خیلی غنیمت است. 🌹باید_شبیه_شهیدان_شویم @Emam_kh
18.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بلاخره یک روحانی دیدم که علم روشنگری علیه فساد و بیحجابی را بلند کرد.... ⏪سخنان طوفانی و روشنگرانه ی در هیئت انصارولایت دارالعباده یزد در اعتراض به گسترش بی حجابی و ولنگاری و هرزگی تعدادی معدود و بی توجهی مسئولین و برخورد نمایشی با مروجان ولنگاری. ▪️خاک بر سر شما مسئولان و خاک بر سر ما که اینقدر راحت شاهد جولان بی حجابان هستیم و اقدامی نمی کنیم.از همه می ترسید الا خدا. ▪️آقای دولت انقلابی، مجلس انقلابی، قوه قضاییه انقلابی چه کار دارید می کنید؟؟؟ ▪️ضرب و شتم دختر شهید بابت یک نهی از منکر عادی نسبت به کشف حجاب و سکوت و انفعال مسئولان محافظه‌کار !! ▪️شما غلط می کنید به کسی که عامدانه احکام اسلام را زیر سوال می برد خدمات می دهید. ▪️کاش همه ی خطبا مثل ایشان دغدغه مند بودند و اینگونه بر سر منابر لزوم اچرای احکام خدا و برخورد با مروجان ولنگاری را فریاد می زدند و از مسئولان غافل مطالبه می کردند. ▪️علمای قم و مشهد و.... کجا هستند؟؟ آقایان اگر الان داد نزنید، این جماعت وقیح و مسئولان غافل، چند ماه دیگر در تابستان و..... دیگر اجازه صحبت هم به شما نخواهند داد. ▪️این سخنان را آنقدر منتشر کنید تا همه ی مسئولان غافل ببینند شاید تلنگری باشدو به خودشان بیایند. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر روز یک جلوه از جلوات بی بدیلش را جلوه گر می‌شود و ما کمتر از داشتن چنین نعمت بی مانندی به خود میبالیم... تسلط خیره کننده ایشان در تمام فنون، قدرت خیره کننده ایشان در بیان جزئیات قرائت، واقعا حیرت برانگیز و باعث مباهات است. از داشتن چنین رهبر حکیمی به خودمان میبالیم. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کلیپ دکتر_عباسی "اثر لقمه حرام" تبلیغات اسلامی با پول شبهه ناک... 🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 افزایش قیمت بنزین ممنوع یکی از مهم ترین دلایل مصرف بالای بنزین کیفیت پایین خودروهاست. آقایان اگر واقعا نگران اسراف هستید، به جای گران کردن بنزین و در نتیجه افزایش دوباره تورم و زیرپاگذاشتن امر رهبری، گوش خودروسازان را بپیچانید ‌‌‌‌‌... ✍ "قاسم اکبری" @Emam_kh