eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.1هزار عکس
17.3هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‼️ نخواندن سوره در نماز مستحبی ‌ 🔷 در نمازهای مستحبی، خواندن سوره لازم نیست، اگرچه آن نماز به واسطه نذر کردن واجب شده باشد ولی در بعضی نمازهای مستحبی که سوره مخصوص در آن وارد شده، مانند نماز برای والدین، اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار کند، باید همان سوره را بخواند. 📕منبع: رساله نماز و روزه، مسأله ۱۸۳ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یوزارسیف قسمت ۲۹: اولش با من ومن میخواستم بگم اما یهو فکرش را کردم دیدم اگه واقعا میخوام به خواسته ی دلم که میدونم خوشبختیم در ان هست,برسم باید با جان ودل از یوزارسیف دفاع کنم وزیر زبونم بسم اللهی گفتم وخیلی با اقتدار گفتم:گفتنی ها را که خودشون گفتن ودانستنیها هم که ماه هاست همه میدونن وشکر خدا تواین محله از صغیر وکبیر همه حاج اقا را تایید میکنن,موضوع مهمی که قابل گفتن باشه نگفتن... بهرام با کنایه گفت:حالا همون نا مهم را بگو.. درحالیکه میخواستم راهم را به طرف اتاقم کج کنم وبرم ,خیلی با ارامش وانگار که برام هیچ اهمیتی نداره گفتم:هیچی بنده خدا میگفت که اصالتا ایرانی نیست,البته تبعه ی ایران وبزرگ شده ی ایران هست اما اصلیتش مال افغانستان هست. بهرام با دست محکم زد روپاش وبا قهقه ای که نشان از تمسخرش میداد گفت:افغانی؟؟افغانی هست؟؟ این جوانک یه لا قبا؟؟گل بود وبه سبزه نیز اراسته شد...ای داد بیداد... زانوهام شل شد وافتادم رو مبل پشت سرم ,بهمن اومد کنارم نشست ودستای سردم را گرفت تودستش وشروع به نوازش کرد ودرهمین حین گفت:بابا چرا اینقد مسیله را بزرگش میکنی,مهم اینه که به معنای واقعی انسانه انسان...مسلمان هست,شیعه هست,درس خونده هست بافهم ودرکه واز همه مهم تر نظر زری جان هست ,هرچی که زری بگه,اصلا شاید زری جوابش منفی باشه... بهرام پفی کرد وگفت:اره جون خودش,همچی زیر نظرش داشتم درررست,از همون گل سرخ گرفتنش نظرش معلومه,پسره هوش از سر خواهرت برده وبعدش با دست زد پشت شانه های بابا وگفت:شوهر بده...دختر یکی یکدانه ات را ,زر زری خونه ات را بده به یه افغانی...اونموقع میدونی همین عمه مهین...همین عمه خانم که کلی برنامه برا زری واون پسربزرگش داره,تو طایفه ابرو سرکارت نمیذاره... اما بابا مبهوت به یه نقطه خیره بود وچیزی نمیگفت... مادر را دیدم درحالیکه داشت استکانهای جای را جمع میکرد اشکی که از گوشه ی چشمش میغلتید را با انگشتش گرفت وراهی اشپزخانه شد...بهرام که کار خودش را کرده بود وتمام حرفهاش را زد وجو را متشنج کرد,کتش را از رو دسته مبل برداشت وبدون خداحافظی راهی بیرون شد ومن هم که سکوت جمع برام غیرقابل تحمل بود وبغضی سنگین گلویم را فشار میداد,ارام دستم را از دست بهمن بیرون کشیدم وراهی اتاقم شدم... ادامه دارد... 📝نویسنده....ط,حسینی
یوزارسیف قسمت ۳۰: وارد اتاقم شدم,در را محکم بستم اصلا برام مهم نبود که چی میخوان بگن...مهم بود که بفهمن من نظرم چیه,کنار کمد لباس ایستادم وخودم را توایینه ی کمد ورانداز کردم ,یاد نگاه مهربان یوزارسیف افتادم,گونه هام گل انداخت,چادرم را از سرم دراوردم,تاش زدم وگذاشتم داخل کمد,دستی به لباسم کشیدم وبا لمس نامه,یه حس زیبا تو وجودم پیچید,لبخندی زدم ورفتم طرف تختم,نشستم روش نامه را بیرون اوردم,اول خوب بوییدمش,بوی عطر یوزارسیف را میداد,بوی یوزارسیف را با ولع تمام به داخل ریه هام کشیدم,وجودم همش شده بود سرشار از خواستن,دانستن وخواندن سطر سطر حرفهای یوزارسیفم,ارام,طوری که هیچ خللی به پاکت نامه وارد نشه,پروانه کوچک روی درب پاکت رابه کناری گرفتم ودرش را باز کردم ,تای کاغذ را بازکردم ,وای چه دست خطی داشت,انگار که این پسر هرچیزی,را به غایت وبهترینش را داشت... با حجبی دخترانه وخجول اما دلی بی تاب بوسه ای به نامه زدم,چندین صفحه بود اما به زیبایی حاشیه گذاری شده بود وشماره هرصفحه زیرش خورده بود. تای صفحه ها را باز کردم وشروع به خواندن نمودم. ...... . به نام خدا..... به نام خداوندی که عاشق است وعاشق افرین,به نام خداوندی که مهر وعطوفت را با روح الهی در کالبد خاکی ما دمید تا به سوی هدفی خاص که همانا کمال انسان است با سلاحی خاص که همانا عشق است گام بردارد ودر این راه وجود خودرا با پیوند به نیمه ی گمشده اش تکمیل کند وبا دین وایمانی کامل به سوی او گام بردارد... تقدیم به نیمه ی گمشده ام....تقدیم به فرشته ای که در دنیای تاریک ودل تنهایم,با درخشیدنش همه چیز را منور ودلم را روشن کرد... این نامه ای که در پیش رو داری,سرنوشت پسرکی درد کشیده است که بازی روزگار اورا از دیاری دورتر به خانه ی معشوق کشانیده,بانوی عزیزم,سرنوشتم را که از زبان عزیزی دیگر شنیده ام,برای اولین بارو اخرین بار به روی کاغذ میاورم وروایت میکنم ,تا بدانی که کیستم وچیستم و قرار است به حکم دل ,همسفر چه کسی شوی.... من...یوسف سبحانی....فرزند علی سبحانی تنها پسر او که بعداز چهار دختر با کلی نذرنیاز در منطقه ی بامیان افغانستان ,قدم به این کره ی خاکی نهادم,در محلی به دنیا امدم که همه وهمه شیعه بودند ومیدانی هرکجا که نامی از شیعه باشد,مظلومیت انجا غوغا میکند وچون منطقه ما شیعه نشین بود ,لاجرم باید ظلم های زیادی را متحمل میشد,من به خاطر ندارم اما انچه را که اقا رضا,عموزاده پدری ام که حق بزرگی برگردن من دارد,روایت کرده,برایت بازگو میکنم... باشور وشوقی نامه را دوباره به سینه ام چسپاندم باورم نمیشد نام یوزارسیف من به راستی که یوسف بود...چه زیبا....وای اگر سمیه میفهمید.... میخواستم دوباره شروع به خواندن کنم که باصدای,تقه ای که بدر خورد,نامه را زیر بالش پنهان کردم,پشت به در اتاق خوابیدم وروتختی را کشیدم روی سرم...دوباره در صدایی داد ومادرم بالحنی غمگین در راباز کردوگفت:زری....زری جان پاشو,خوابیدی؟پاشو شب عیده خوبیت نداره سر بی شام زمین بزاری وامد داخل وکنار تختم... ادامه دارد... 📝نویسنده ط,حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃 کسانی‌که‌به‌بهشت‌نمےروند 🔸در برخی روایات محرومان از بهشت سه گروه، در تعدادی چهار گروه و در بعضی حدود ده طایفه ذکر شده‌اند. البته این روایات در صدد بیان مصداق هستند، نه بیان انحصار: 🌸 رسول خدا صلی الله‌عیه‌وآله فرمود: سه طایفه وارد بهشت نمے‌شوند؛ ✔ دائم الخمر ✔ کسی که شغلش ساحری است ✔ کسی که پیوند خویشاوندى را بریده باشد. 📚خصال ج ۱ ص ۱۷۹ 🌸 امام صادق علیه السلام فرمود: ✔ کاهن(غیب‌گو) ✔ منافق ✔ دائم الخمر ✔ سخن چین وارد بهشت نمی‌شوند. 📚 امالی ص ۴۰۴ 🌸 رسول خـدا صلےالله‌علیه‌وآله می‌فرماید: خداى عزّوجل بهشت را از دو نوع خشت آفرید؛ یک خشت طلا و یک خشت نقره، دیوارهایش را یاقوت و طاقش را از زبرجد و سنگریزه‌‏اش را لۆلۆ و خاکش را زعفران و مشک خوشبو قرار داد، سپس به آن فرمود سخن بگوى، عرض کرد خدایى نیست به جز تو؛ خداى زنده و پایدار؛ سعادت‌مند آن‌کسی است که در من جاى دارد. پس خداى عزّوجل فرمود: به عزت، بزرگى، شکوه و بلندى مقامم سوگند که به بهشت داخل نمی‌شود. ✔ دائم‌الخمر ✔ خودفروش ✔ سخن‌چین ✔ بى‌غیرت‌درباره‌همسر ✔ کسى‌که‌پیوندخویشاوندى‌رابریده‌باشدو... 📚خصال ج۲ ص۴۳۶ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 فرمودند:دشمنی استکبار با عقب نشینی های موضعی از بین نمی‌رود. 🔹در پسا_فتنه برخی خواص نسخه عقب نشینی نظام از حجاب را تجویز کرده و حتی تلاش کردند آن را به رهبری نسبت دهند که فرمایش صریح حرام شرعی و سیاسی بودن کشف حجاب، خنثی سازی این تحریف بود. 🔹بیان روز گذشته تاکید چندباره بود بر عدم عقب نشینی نظام از @Emam_kh
⁉️چگونه میتوان افراد را نسبت به شبکه های ماهواره‌ای معاند بدبین کرد و این شبکه ها را از چشم آنها انداخت؟ 🔰کافیست با سند و مدرک ، چند نمونه از دروغ‌گویی‌ها و تحریف‌های این رسانه ها را به مخاطبین نشان دهید و بر دروغ گویی و مزدور صفتی آنها تاکید کنید! 🔰به طور مثال ماجرای «تیتر فعلا این باشه» در شبکه ایران اینترنشنال 🔰شاید فکر کنید همه‌ی افرادی که پای شبکه‌های معاند مینشینند به رذالت و دورویی این شبکه ها واقفند و نسبت به اسناد دروغ‌گویی آنها توجیه هستند ، اما چنین نیست! این اسناد باید به آنها نشان داده شود و برای آنها تبیین گردد. 🔰البته نمیتوان امیدوار بود که با نشان دادن این مدارک افراد به طور کلی دور رسانه های معاند را خط بکشند ، اما با این کار بذر بی اعتمادی در دل دنبال‌کنندگان این رسانه ها کاشته‌اید! 📍پ.ن : از همین امروز پوشه‌ای در تلفن همراه یا لپتاپ خود ایجاد کنید و مدارک دروغ‌گویی شبکه‌های معاند را در آن گردآوری نمایید و بدانید حتما این پوشه روزی به کار شما خواهد آمد! ✍ میلاد خورسندی 🇮🇷 @Emam_kh
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😏قطعا برای وطن فروشی مثل ربع پهلوی که همه چیزش رو میده و حاضره ایران تکه تکه بشه تا تنها یک روز طعم پادشاهی ایران رو بچشه ، هیچ امام خمینی قابل درک نیست! @Emam_kh
🔺۸ سال برنامه ها و پیشرفت هایمان عقب افتاد، چون رئیس جمهوری نداشتیم قوای مسلح به حمایت هایش دلگرم باشند؛ ۸ سال درجا زدیم چون رئیس دولت از گره زدن دیپلماسی به میدان واهمه داشت؛ ۸ سال رکود، چون باور به جوان و توان ایرانی در نهاد ریاست جمهوری محلی از اعراب نداشت؛ به عقب برنمیگردیم! 📳 عبدالرحیم_انصاری 🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشخصات موشک بالستیک هایپرسونیک « فتاح » در یک قاب تصویر @Emam_kh