فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رونمایی از دوربُردترین پهپاد جهان در رژه نیروهای مسلح ایران
@Emam_kh
سفر فرمانده سپاه قدس به سوریه
حاج اسماعیل قاآنی در سفری حساس و مهم به کشور سوریه با تعداد ی از مقامات رسم ی، نظامی امنیتی و سیاسی و همچنین شخصیت های مردمی در دمشق دیدار کرده و از تعداد ی از مناطق عملیاتی مختلف این کشور بازدید کردند .
ایشان در مانور نظامی مشترک ایران و سوریه شرکت کرده و در چارچوب مقابله مشترک با چالشها و ناامنی های نظامی و امنیتی سوریه ، مناطق و محورها ی حساس سوریه را بررسی کردند.
و ی دراین سفر با تاکید بر ا ینکه آمریکا ریشه اصلی فساد، هرج و مرج، تروریسم و نزاع در سوریه، منطقه و جهان است، گفت: سور یه و ا یران کشورهایی برادر هستند و از روابط راهبردی برجسته، همه جانبه و عمیق برخوردارند.
جمهور ی اسلامی ایران در مواجهه با چالشها در کنار مردم و رهبر ی سوریه خواهد ماند.
شایان ذکر است که سر دار قاآنی در حمایت از مقاومت و دفاع از کشورهایی که در مقابل ظلم و استکبار جهانی ایستاده اند، از تعداد ی از کشورها ی منطقه بازدیدها ی میدانی داشت.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | «یاران آخرالزمانی»
🔺حاج قاسم سلیمانی: اما من معتقد هستم، آن چیزی که دیدم، صحنههایی که دیدیم و شما هم دیدید خیلیهاتون، معتقدم، #امام_زمان(عج) که ظهور بکنند، حکومتی که ایجاد میکنند، قلهی آن حکومت آن دوره بود که در دفاع مقدس ما در بخشها و حالاتش اتفاق افتاد.
🇮🇷 به مناسبت هفته #دفاع_مقدس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🇮🇷 @Emam_kh
دشمن هرروز از 1 رنگی میترسد
یک روز از لباس سبز سپاه
یک روز از لباس خاکی بسیج
یک روز از سرخی خون شهید
یک روز از جوهر آبی انگشتمان پس از رأی دادن
▪️ ولی هر روز
از سیاهی چادر تو میترسد...
@Emam_kh
‼️ تکرار یک سوره در یک نماز
🔷 نخواندن سوره «قُل هُوَ اللهُ اَحَدٌ» در هیچ یک از نمازهای شبانهروز مکروه است، همچنین تکرار یک سوره در دو رکعت از یک نماز، مکروه است، مگر سوره «قُل هُوَ اللهُ اَحَدٌ».
📕منبع: رساله نماز و روزه، مسأله ۲۱۱
‼️ استحباب خواندن سوره قدر و توحید در نماز
🔷 مستحب است در تمام نمازها در رکعت اول، سوره «انا انزلناه» و در رکعت دوم، سوره «قل هو الله احد» خوانده شود.
📕منبع: رساله نماز و روزه، مسأله ۲۱۲
@Emam_kh
زن، زندگی، آزادی
به چراغ های در حال چشمک زدن ، نزدیک و نزدیک تر میشدند و کم کم جاده باریک آسفالت شده ای پیش رویشان قرار گرفت، دخترها همانطور که چمدان ها را همراه خود می کشیدند ، به اطراف نگاه کردند ، سحر که صدای قرچ قرچ چرخ چمدانش در ذهنش حک شده بود و به چیز دیگری فکر نمی کرد با صدای الی به خود آمد..
اوه خدای من!! این بچه ها خیلی بیشتر از اونی هستن که فکرش را میکردم..سحر نگاهی به اطرافش انداخت، با کمال تعجب دید ،علاوه بر آنها و کسایی که با آنها در یک خانه محبوس بودند، تعداد دختر بچه که سن آنها از پنج، شش سال تجاوز نمی کرد به چشم میخورد.
سحر با خود اندیشید این بچه ها برای چی از خونه گریزان شدند؟!
اصلا آیا واقعا از خونه گریزان شدند یا نکنه...نکنه...
هر چه که بیشتر فکر میکرد،ترس درونی اش بیشتر می شد...آخه این چه غلطی بود که سحر کرده بود؟! آخه چی چشم بسته به جولیا که با او فرسنگها فاصله داشت، اعتماد کرده بود؟!
خدای من!! پدر و مادر وخانوادهٔ به آن مهربانی را تنها گذاشته بود چه کند؟
قلب سحر بیش از پیش میزد که دوباره با صدای الی به خود آمد: تکون بخور دختر...باید سوارشیم...کاملا مشخصه یه هواپیما خیلی کوچک هست که میخوان همه مون را بچپونن توش...حالا خوشبختانه ،خیلب از مسافراش کوچولو تشریف دارن...
سارینا که انگار اونم با دیدن دختر بچه ها تعجب کرده بود و شاید هم ترس برشداشته بود رو به نازگل گفت: چی فکر میکردیم و چی شد!!
یعنی قراره با این بچه های خردسال ،مدارج علمی را طی کنیم؟!
آخه چرا گوشی هامون را نمیدن؟!
وبا این حرف سحر یاد ساعتی افتاد که در بدو ورود به آن خانه در استانبول از او گرفته بودند و دیگر به او پس ندادند و به ابی حق میداد که پلاک و زنجیر یادگار مادرش را جسورانه حفظ کند و به آنها ندهد...
سوار هواپیما شدند..
هواپیما بر خلاف طاهر کوچکش که در تاریکی مشخص نبود چقدر کار کرده، داخلی زیبا و شیک داشت،سحر که هیچ وقت سوار هواپیما نشده بود ،اما از تعاریف الی که با دیدن داخل هواپیما می کرد ، متوجه شد که هواپیمای شیک و تر و تمیزی هست.
سحر روی صندلی نشست، کمربندش را بست و چشم هایش را روی هم گذاشت و زیر لب گفت: خدایا میدونم اشتباه کردم و اشتباه خیلی بزرگی هم کردم ، اما پشیمونم، کمک کنم..دستم را بگیر...خدایااااااا پناهم باش..
📝به قلم :ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
زن، زندگی، آزادی
زمان می گذشت و میگذشت، سحر که با سوار شدن بر هواپیما، مرغ روحش را به آسمان ایران فرستاده بود، چشمهایش را روی هم آورد..گاهی با تکانی و صدایی از عالم خواب بیرون میشد اما بازهم پلک هایش سنگین بود.
نفهمید چه شد که خوابی سنگین او را ربود و وقتی بیدار شد که مژدهٔ رسیدن به مقصد را به او دادند.
همهٔ مسافران که انگار بزرگترینشان سحر و الی و.. بودند پیاده شدند.
دختر بچه ها، بدون اینکه چمدان یا حتی ساکی کوچک داشته باشند، در یک صف ایستاده بودند.
انگار آفتاب تازه سر زده بود و کاملا مشخص بود ،باز هم در فرودگاهی متروکه به زمین نشسته اند.
گویا سحر و همراهانش فراموش شده ای در این دنیای بی سروته بودند و میبایست در جاهای فراموش شده آمد و شد کنند.
سحر دستهٔ چمدانش را محکم در دست فشرد و با نگاهش به دنبال الی بود و سرانجام او را در کنار دختری چشم عسلی که بیش از پنج سال نداشت، دید.
سحر نزدیک الی شد و متوجه شد الی با دخترک صحبت میکنه.
سحر به بازوی الی زد،الی ناخوداگاه یکه ای خورد و رو به سحر گفت: چی شده؟! بعد دختر را به سحر نشون داد و گفت: این دختر خوشگل چشم عسلی اسمش زهراست..
سحر با تعجب نگاهی به زهرا و نگاهی به الی کرد وگفت: این..این دختر ایرانی هست؟
الی دستی به گونهٔ سرخ و سفید زهرا کشید وگفت: نه این یه دختر فلسطینی هست..
سحر باز با تعجبی در کلامش گفت:مگه تو عربی بلدی؟! چرا تا الان رو نکردی؟
الی خنده ریزی کرد وگفت: عربی که بلد نیستم اما دست و پا شکسته یه چیزایی میفهمم..
سحر نگاهی به زهرا کرد وگفت:ازش بپرس برا چی اینجاست؟! اصلا بچه به این کوچکی چرا باید تنها سفر کنه؟!
الی آه کوتاهی کشید وگفت: خوب معلومه...دزدیدنش...مثل من ...مثل تو..
سحر که انگار سطل آب سری بر سرش ریخته باشند گفت: دزدیدن؟...مثل من و تو؟!
یعنی واقعا فکر میکنی من و تو را دزدیدن؟! آخه ما به چه دردشون میخوریم؟! نابغه ایم؟! مخترعیم؟ کاشفیم؟!چی میگی برا خودت الی؟
تو رو خدا اینقدر دل منو نلرزون..
الی خیره به جمع پیش رویش گفت : اگر ندزدیدن ...اگر ما اسیر اینا نیستیم،این رفتار و حرکات، اینهمه محافظه کاری برای چیه؟؟
سحر با لکنت گفت: خو..خو..معلومه برای اینکه ما غیر قانونی داریم وارد یه جا دیگه میشیم..
الی سری تکون داد و گفت: فکر میکنی براشون کاری داره برای این چند نفر پاس و مدارک جور کنن؟! نه عزیز من ،یه کاسه ای زیر نیم کاسه هست، اینا ما را برای اهدافی میخوان که به صلاحشون نیست هیچ کس بفهمه ما با لندن وارد شدیم...
سحر مثل همیشه که استرسش میگرفت شروع به جوییدن لب پایینش کرد که در همین حین قطار ماشین های مشکی با شیشه های دودی رسید و میبایست دوباره رهسپار خانه ای مبهم و مرموز شوند.
ادامه دارد..
📝به قلم: ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
✨﷽✨
🌼پشت صحنه ی حوادث سخت و تلخ زندگی چیست؟
✍مردی از حضرت موسی (علیه السلام) درخواست کرد که برای من دعا کن تا خداوند فلان حاجتم را که خودش می داند برآورد.
حضرت موسی (علیه السلام) دعا کرد. پس از دعا، حیوان درنده ای به آن مرد حمله کرد و گوشت بدنش را خورد و او را کشت!
موسی عرض کرد: خدایا راز این حادثه چه بود؟ خطاب رسید: ای موسی! این مرد از من درخواست درجه ای از مقامات کرد و می دانم که او به آن درجه با اعمالش نمی رسید، او را گرفتار آن درنده کردم که دیدی، تا همین گرفتاری و درد و رنجی که کشید را وسیله ای برای رسیدن او به این درجه نمایم.
بله گرفتاری ها گاهی موجب ازدیاد درجه انسان در پیشگاه خداست، در صورتی که با صبر و شکر و تسلیم همراه باشد
گاهی ما فکر میکنیم اگر در برابر امتحان های الهی صبوری نکنیم و شاکی باشیم از ما سلب امتحان میشود! در صورتی که اینطور نیست!
ما آزمایش میشویم چه بخواهیم چه نخواهیم،حالا یا صابریم و رضا به رضایت خداوندمتعال میدهیم که در این صورت اجر و پاداش بزرگی داریم و سربلند بیرون میاییم.
یا شکوه و شکایت و ناشکری میکنیم که نه تنها پاداشی ندارد بلکه باعث رد شدن ما در امتحان الهی و تنزل به درجات پایینتر میشود...
🔰برگرفته از: داستان ها و پندها، ج 3، ص 109
@Emam_kh
⭕️ نظر صریح امامخامنهای در رابطه با افتخار به بناهای تاریخی و آثار باستانی مثل تخت_جمشید
📌این بناها، محصول فکر روشنبین و سرپنجهی هنرمند ایرانی است...
🖇دیدار با مسئولان اجرائی استان فارس
khl.ink/f/3436
✍این نگاه متعالی رهبرمعظمانقلاب و تلاش رئیسمحترمجمهور در بازگرداندن آثار باستانی را مقایسه کنید با بیغیرتی پهلویها؛ که فقط رجز "کوروش، آرام بخواب که ما بیداریم!" میخواندند اما جلوی چشمان ترسو و خائنشان، اجنبیها آثار تمدنی ما را غارت کردند و ثروت کشور را به تاراج بردند!
🖋 محمد_جوانی
@Emam_kh
🔰 لوح | خط مقدم و مقدس
🔺شهید حاج قاسم سلیمانی: شاید شبیهترین صحنه و جامعترین صحنه به حادثه کربلا، بدون اغراق و اغماض اگر خوب شرح داده شود، دفاع مقدس بوده است.
🖤 ما_ملت_امام_حسینیم
🌷 دفاع_مقدس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتشار به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس
📢 یک پیام تاریخی در ساعات اول جنگ
🔹 ساعاتی پس از بمباران فرودگاه مهرآباد توسط رژیم صدام، حضرت آیتالله خامنهای به عنوان نماینده حضرت امام خمینی پیامی را خطاب به ملت ایران بصورت رادیویی تلفنی صادر میکنند. ایشان در این پیام تاریخی ملت را رسما از تهاجم صدام به کشور باخبر کرده و آنان را به حفظ آرامش و رد شایعات دعوت میکنند و به مردم اطمینان میدهند که ارتش جمهوری اسلامی در برابر تجاوزکنندگان خواهد ایستاد.
#دفاع_مقدس
@Emam_kh
15.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ نمایش طنز : بحث داغ بسیجی با خانم بی حیا و مرد بیغیرت
😂 نهیازمنکر جالب بسیجی: به شکلی که زن و مرد کم میارن 😝
(کاری از تیم پاسخگوها : مرتضی کهرمی )
@Emam_kh
🔴حجاب مهمتر است یا معیشت؟
❓در مسائل کشور حجاب اولویت چندم است؟
دو قطبی انحرافی حجاب، اقتصاد
نمی توانیم مسئله حجاب و عفاف را در عداد مسائل مهم دیگر قرار دهیم، این مسئله بالاتر از آنهاست، من مسئله را اینگونه میفهمم.
"دیدار بافعالین عفاف و حجاب کشور دی ماه ۹۷"
🇮🇷 @Emam_kh
درمان کسانی که پا درد و استخوان درد دارند و همیشه ضعف دارند:
🔸چوب دارچین پودر شده: ۱ قاشق غذاخوری
🔹هل: ۱۰ عدد هل سبز خرد شده
🔸زعفران: یک دوم قاشق چایخوری
✍️ این مقدار با ۴ لیوان اب دم کرده کافی است، روزانه میل گردد.
🍎🥀🍎🥀🍎