🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 آیه 97 سوره آل عمران
🌸 فِيهِ ءَاياَتٌ بَيِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ ءَامِناً وَلِلَّهِ عَلَى الْنَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِّىٌ عَنِ الْعاَلَمِينَ
🍀 ترجمه: در آن نشانه هاى روشن، مقام ابراهیم است و هر كسى وارد آن شود، در امان است و براى خدا بر عهده ى مردم است كه قصد حج آن خانه را نمایند،البته هر كه توانایى این راه را دارد. و هر كسی كفر ورزد، همانا خداوند از همه ى جهانیان بى نیاز است.
🌸 این آیه ادامه آیه قبلی در مورد کعبه است. دو امتیاز دیگر کعبه یکی وجود مقام ابراهیم و دیگری آرامش و امنیتی که در آن وجود دارد. در كنار كعبه، مقام ابراهیم است. مقام ابراهیم سنگى است كه به هنگام ساختن كعبه و بالا بردن دیوارهاى آن، زیر پاى ابراهیم علیه السلام قرار داشت و اثر پاى آن حضرت بر روى آن مانده است. {فیه ءَاياَتٌ بينات مقام إبراهيم و من دخله کان ءامنا: در آن نشانه های روشن، مقام ابراهیم است و هر کسی وارد آن شود، در امان است.}
🌸 در جمله بعد دستور حج به همه مردم داده و می فرماید: و لله علی الناس حج البيت من استطاع إليه سبيلا: و براى خدا بر عهده ى مردم است که قصد حج آن خانه را نمایند، البته هر که توانایی این راه را دارد. این یک دستور بر ذمه همه مردم می باشد البته به شرطی که فرد توانایی رفتن را داشته باشد چه از لحاظ زاد و توشه و وسیله نقلیه و چه از لحاظ توانایی جسمی که اگر استطاعت داشته باشد بر او حج واجب است.
🌸 حج از زمان آدم علیه السلام بوده ولی از زمانی که حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل کعبه را بازسازی کردند به رسمیت شناخته شد. در پایان آیه برای تأکید و بیان اهمیت مسأله حج می فرمايد: و من کفر فإن الله غنى عن العالمين: و هر کسی کفر ورزد، همانا خداوند از همه ی جهانیان بی نیاز است. درباره اهمیت حج در حدیثی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به امام علی علیه السلام می فرماید: ای علی! کسی که حج را ترک کند با این که توانایی دارد، کافر محسوب می شود.
🔹 پیام های آیه97 سوره آل عمران 🔹
✅ در خانه خدا، نشانه های روشن بسیار است. نشانه های قداست و معنویت، خاطرات پیامبر از آدم تا خاتم و قبله گاه برای همه نمازگزاران
✅ ابراهیم علیه السلام مقامی دارد که جای پای او، به مکه ارزش داده است.
✅ حج، باید خالصانه و تنها برای خدا باشد.
✅ استطاعت فرد از نظر مالی و بدنی شرط حج است.
✅ انکار حج و ترک آن سبب کفر است.
✅ فایده ی انجام دستورات الهی، به خود انسان بر می گردد و گرنه خداوند نیازی به اعمال ما ندارد.
آیه97🌹ازسوره آل عمران 🌹
فِيهِ =درآن
آياتٌ =نشانه هایی است
بَيِّناتٌ=روشن
مَقامُ=ازجمله مقام
إِبْراهِيمَ=ابراهيم
وَ مَنْ=وهرکه
دَخَلَهُ =درآيد بدان
كانَ =باشد
آمِناً =ایمن
وَ لِلَّهِ =وتنها برای عبادت الله است
عَلَى=بر عهده ی
النَّاسِ=مردم
حِجُّ =آهنگ زیارت
الْبَيْتِ =آن خانه
مَنِ=برهرکه
اسْتَطاعَ =بتواند
إِلَيْهِ=به سوی آن
سَبِيلًا =راهی یابد
وَ مَنْ=وکسی که
كَفَرَ =کفر ورزد
فَإِنَّ=پس همانا
اللَّهَ =الله
غَنِيٌّ =بی نیاز است
عَنِ =از
الْعالَمِينَ=جهانیان
🌹🍃🌹🍃🌹
4_327849576851571054.mp3
13.35M
آیه ۹۷ ازسوره آل عمران
🌹 استاد قرائتی
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴سالگرد باشکوه شهدای حجاب
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥فوق العاده مهمممممممممم🧐
👈آرمیتا، سند رسوایی پلیس و حکام دغل باز غربی!!!
🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️
🔸️در جنگ روایت ها، بهترین روایت گر باشیم
🔹️امروز زمان حمله ما به غربی ها است و نه نشستن و صرفا دفاع کردن
🔸️تمام امید دشمن، ضعف سواد رسانه و حماقت جماعتی در ایران است
🔹️کسانی که وحشیانه ترین رفتارها را با زنان در کشورشان دارند، غلط میکنند نگران زن ایرانی باشند
📢با انتشار گسترده این کار بسیار مهم، دشمن را در پیشبرد اهدافش شکست دهیم و افراد غافل را آگاه نماییم
@Emam_kh
🔸 آب ریختن شخص دیگر برای وضو
⁉️ وضو گرفتن در شرایطی که شخص دیگری آب را بریزد و ما وضو بگیریم چه حکمی دارد؟
✅ اگر دیگری صرفاً آب را بریزد و شخص خودش شستن را انجام می دهد اشکال ندارد.
@Emam_kh
📸مبارزان گردانهای قسام در اقدامی قهرمانانه شماری از نظامیان صهیونیست را به اسارت گرفتند
🇮🇷 @Emam_kh
زن، زندگی، آزادی
جولیا با نگاه شیطانیش بهم خیره شده بود و موهای نرم و بلند منو دور یکی از دستهایش پیچیده بود و با مو سر منو بلند کرد.
درد توی کل وجودم پیچید ، دوتا دستم را روی موهام گذاشتم و از جا بلند شدم و گفتم: چکار میکنی وحشی؟!
جولیا اشاره ای به میز کرد و گفت: پاشو غذات را بخور، بدنت باید آماده بشه، ببین چه قدرت بدنی دارم، این یه چشمه از کارام را نشونت دادم تا بدونی با کی طرفی..
و واقعا قدرت بدنی خوبی داشت ، هم از اون سیلی که در بدو ورود زد و هم این حرکتش ، مشخص بود که زورش زیاده، اصلا آدم فکر میکرد یه مرد هست درقالب زن...
نتونستم مقاومت کنم، از جا بلند شدم اونم موهام را رها کرد،نزدیک میز شدم، خندم گرفت و پیش خودم گفتم مثلا به اینم میگن غذا؟! انگار منو با اسب و گوسفند اشتباه گرفتند.
پیش روم یک بشقاب که ترکیبی از گیاهان مختلف مثل کاهو و کلم و گوجه و..بود و کنارش هم یک لیوان نوشیدنی که شاید دلستر بود به چشم می خورد و یه بوی ترشیدگی عجیبی میدادند.
روی تنها صندلی چوبی کنار میز نشستم، چنگال را برداشتم و می خواستم داخل محتویات بشقاب فرو کنم سرم را پایین تر بردم..عق این بوی ترشیدگی از لیوان نوشیدنی بود، خوب که دقت کردم متوجه شدم مشروب هست، آخه دوستی با رها ،منو با این چیزا آشنا کرده بود، درسته که توی عمرم فقط یک بار، اونم به اصرار رها و جوگیری جلوی جمع خورده بودم.
اما همون یک بار رسوایی برام ببار آورد که تا عمر دارم فراموش نمیکنم و هنوز حرف پدرم توی گوشم زنگ میزنه: دخترم تو مسلمانی، اینها نجس هستند ، یک بار که استفاده کنی خودت را سرسپرده شیطان میکنی، الکل عقل را زایل و مغز را کوچک میکنه، هر چند که فقط یکبار استفاده کنی ، دخترم هر چی توی دین حرام شده، برای اینه که ضررش برای بدن زیاده، دین اسلام ،دین مهربانی هاست، هر چی مضر هست نهی و حرام شده و هر چه که مفید برای بدن هست حلال و مستحب شده، یعنی تو یه غذای سالم که بخوری، علاوه بر اینکه لذت خوردن را بردی و بدنت را تقویت کردی، خدا برات ثواب هم مینویسه، اما مشروب چیز نجسی هست که به شدت نهی شده و حدیثی از مولا علی هست که اگر قطره ای شراب در چاهی بریزه و هزاران هکتار زمین را با آب او چاه آبیاری کنن، منِ علی یک دانه از محصول اون زمین ها نمی خورم...
با یاد آوری این حرفها، چنگال را گوشه ظرف قرار دادم و خودم را عقب کشیدم و گفتم: اگر منو بکشی هم لب به این غذاهای نجس نمیزنم.
جولیا که دقیقا پشت صندلی من ایستاده بود دستش را گره کرد و بالا برد و با لحنی عصبانی و سرشار از تعجب گفت: ای دخترهٔ آب زیر کاه از کجا فهمیدی که چی داخل غذات کردم و نجس هست؟
و با این حرف تازه متوجه شدم ، احتمالا چاشنی داخل سالاد هم یه چیز نجس هست، از این شیطان پرست ها هر چی بگیم برمیاد، اما یه چیزی برام واضح شد که جولیا حتما یک ایرانی هست، محاله کسی خارجی باشه و اینقدر صریح و روان فارسی را حرف بزنه..
با صدای فریاد دوبارهٔ جولیا به خود آمدم: میگم بخور که اگر نخوری هر چی دیدی از چشم خودت دیدی...من آدم صبوری نیستم دخترهٔ پررو..
سینی غذا را با دستم کنار زدم ، به طوریکه مقداری از مایع داخل لیوان ریخت وگفتم: نمی خورم
ناگهان مشت گره کردهٔ جولیا پشت سرم درست بین دوتا کتفم فرود آمد، همزمان با درد شدیدی که دوباره توی جانم افتاد، حس کردم قلب کوچک طلایی که انگار گیر کرده بود داره پایین میره و با دومین مشت، انگار قلبم سنگین شد و چشمام سیاهی رفت و چیزی از اطراف نفهمیدم..
ادامه دارد
به قلم:ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
زن،زندگی، آزادی
با پاشیده شدن مایع سردی روی صورتم،چشمانم را باز کردم،نور برق بالای سرم مستقیم به چشمم می تابید و باعث میشد اطراف را درست نبینم، چشمانم را بستم وباز کردم و سرم را به طرف راست چرخاندم، من کجا هستم، این کیه؟
مردی با نگاه خیره اش به من چشم دوخته بود، تا چشمانم را باز کردم جلوتر امد، دستش را به طرف دستم آورد تا دستم را بگیرد تمام توانم را جمع کردم و دستم را با بی حالی عقب کشیدم. کم کم ذهنم به کار افتاد، درسته این اریک باید باشه..
اریک اوفی کرد و گفت: چته؟ چرا با جولیا راه نیومدی؟ مگه چی ازت خواست؟! غیر از اینکه ازت خواست غذات را بخوری؟! جولیا دختر مهربونی هست ، چرا باهاش لج میکنی؟
حوصلهٔ حرف زدن را نداشتم، پتویی را که تا روی سینه ام بود، آرام تا روی سرم بالا کشیدم و صورتم را به سمت چپم چرخاندم، چشمانم را بستم و سعی کردم ذهنم را خالی از هر فکری کنم، با وجود ضعف بدنی شدیدی که داشتم و ضربه های پی درپی، توان هیچ کاری حتی فکر کردن را نداشتم، هراز گاهی دردی درون شکمم می پیچید، نمی دانستم این درد به خاطر گرسنگی هست یا اون قلب کوچک طلایی که اینک میهمان دل و روده ام بود.
نمی دانم چه مدت گذشته بود، اصلا نمی دانستم شب بود یا روز، تاریخ همه چیز از دستم در رفته بود که با تکان های شدید شانه ام از جاپریدم.
مثل انسان های برق گرفته سرجایم نشستم، جولیا با دستپاچگی تکان دیگری بهم داد و گفت: پاشو...پاشو دخترهٔ خیره سر، پاشو از اینجا باید بریم.
ذهنم کار نمی کرد، خواب زده بودم و نمی دانستم چه کنم
جولیا که حالت من را دید ، مثل ببری خشمگین به طرفم آمد و دستم را گرفت و محکم به سمت خودش کشید به طوریکه تلو تلو خوران از روی تخت پایین آمدم و دیدم من را به سمت در می برد، نگاهی به لباس های تنم کردم، خدای من! تاپ سفید و بدون آستین...با این وضع که نمی تونستم بیرون برم، همانطور که از لبه تخت فاصله میگرفتم، دستم را دراز کردم و مانتویم را از انتهای تخت برداشتم، میخواستم به سمت صندلی بروم و شالم را بردارم که جولیا متوجه هدفم شد و گفت: شال را می خوای چکار کنی؟ بدو بیا میگم وضعیت اضطراری ست و مرا با خودش از در خارج کرد.
مستقیم به سمت اتاق خودش رفت.
انتهای اتاق، اریک منتظر ما بود، کنار قفسه ای که به چشم میخورد ایستاد،دکمه ای را که از بیرون مشخص نبود، بغل قفسه ها زد و قفسه ها کنار رفتند و از پشت آن دری نمایان شد.
اریک داخل شد و جولیا مرا داخل اتاقکی که معلوم نیست چی بود هل داد.
پشت در تاریک بود و انگار راهرویی بود که با چندین پله به زیر زمین خانه منتهی می شد.
مثل انسان های مسخ شده دنبال اریک راه افتاده بودم و پشت سرم هم جولیا در حرکت بود، اصلا نمی دانستم دلیل این حرکاتشان چیست؟ چرا اینقدر دستپاچه هستند و انتهای راهی که میریم به کجا ختم میشه؟ کل تنم درد می کرد اما مجبور به راه رفتن بودم، از پله هایی که ما را به پایین میبردند گذشتیم و وارد راهروی تاریک و تونل مانندی شدیم...
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
🔴 توصیه هایی از امام علی (علیه السلام ) به فرزندشان امام حسن مجتبی (علیه السلام ) از جنس حجاب و عفاف
🔰امام علی علیه السلام خطاب به فرزندشان امام حسن مجتبی علیه السلام می فرمایند:
... و اكْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِكَ إِيَّاهُنَّ، فَإِنَّ شِدَّةَ الْحِجَابِ أَبْقَى عَلَيْهِنَّ؛ وَ لَيْسَ خُرُوجُهُنَّ بِأَشَدَّ مِنْ إِدْخَالِكَ مَنْ لَا يُوثَقُ بِهِ عَلَيْهِنَّ، وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا يَعْرِفْنَ غَيْرَكَ فَافْعَلْ ...
(نهج البلاغه، نامه 31)
... و از طريق حجاب، ديده آنها را از ديدن مردان بيگانه باز دار، زيرا تأکيد بر حجاب، آنها را سالم تر و پاک تر نگاه خواهد داشت. (افراد غير مطمئن را نزد آنها مبر زيرا) بيرون رفتن آنها بدتر از آن نيست که افراد غير مطمئن را به آنها راه دهى. اگر بتوانى که آنها غير از تو (از مردان بيگانه) ديگرى را نشناسند چنين کن ...
(ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)
✍️پ.ن:
این روزها مشاهده می کنیم که تسامح و تساهل حتی در میان برخی مذهبی ها چقدر ما را از این مفاهیم و ارزش ها دور کرده است؟! متأسفانه عرفی_سازی و تفسیر های میلی از دین موجب شده است که اگر این سخنان را بدون نام امام علی (علیهالسلام)
مطرح کنیم، چه بسا برخی از خودی ها به ما حمله کنند!
🇮🇷 @Emam_kh
🔴 آغاز پایان
بر فرض که رژیم اشغالگر قدس با حملات هوایی دیوانه وار بتواند کمی اوضاع را آرام کند،
مهم آبروی امنیتی اسرائیل بود که رفت و هیمنه پوشالی آن ها بود که توسط جوانان فلسطینی شکست.
فقط کافی است صهیونیست های غاصب فیلم های به اسارت درآمدن هم پیاله هایشان را ببینند، از این به بعد شاهد به صفر رسیدن مهاجرت صهیونیست های اقصی نقاط دنیا به فلسطین و نظاره گر موج عظیم مهاجرت معکوس از سرزمین های اشغالی خواهیم بود.
این یعنی آغاز پایان اسرائیل ...
#الله_اکبر
#حاج_قاسم
#طوفان_الاقصی
✍ "قاسم اکبری"
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️هرچه گُفت، شُد😍✌️
برشی از سخنرانی سال ۹۳ حضرت ماه را ببینید
براندازها و غربگداها میگفتن تحلیلهای حضرت آقا درباره اضمحلال اسرائیل از اطلاعات غلطی هست که به آقا میدن
حالا با #طوفان_الاقصی همهتون برین دنبال سوراخ موش 😂😜
#لبیک_یا_خامنه_ای
@Emam_kh