eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.3هزار عکس
17.5هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
26.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰کرسی تبیین 🔺 ما نزدیک « قله فتح و حاکمیت » اسلام هستیم ... 📍حجت‌الاسلام‌ و المسلمین امیری‌طیبی ✅فرستاد این کلیپ مصداق جهادتبیین است 📌 📌 @Emam_kh
🔴یمن انقلابی سید حسن دیروز در دفاع از یمن و غیرت مردم یمن، سنگ تمام گذاشت 💐بیخود عقیق یمن اینقدر انگشترش ثواب ندارد، چراکه مردانش به خاکش شرف داده اند امام خامنه ای «هر ملت مؤمنی که به خدای متعال ایمان و به وعده‌ی الهی اعتقاد داشته باشد، قطعاً پیروز خواهد شد و بر همین اساس بدون شک پیروزی با ملت مظلوم و مجاهد یمن خواهد بود.» ۱۳۹۸/۰۵/۲۲ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جشن غیرقابل پخش! اینجا عراق است و این جشن فارغ التحصیلی دانشجویان دختر عراقی است! از آنجا که در نظر غربزده های مسلط بر دانشگاههای ما اساسا دانشگاه بدون اختلاط دختر و پسر، راندمان تحصیل و نشاط را کاهش می دهد و حجاب خصوصا چادر ، ضعف قوه در آقایان، کاهش میزان نیترات بی غیرتی و.... می باشد لذا انتشار چنین تصاویری ممنوع و هرگونه صحبت درباره آن نشانه املیسم می باشد. 🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹واکنش تهیه‌کننده گاندو به صحبت‌های ظریف 🇮🇷 @Emam_kh
10.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتماً ببینید... ⁉️نکته مهمی که در کارتون پینوکیو بود و خیلی از ماها بهش توجه کافی نکردیم! @Emam_kh
❓آیا فلسطینی‌ها زمین‌های خود را به صهیونیست‌ها فروختند؟ ♦️ پاسخ رهبر انقلاب به شبهه‌ی خرید زمین‌های فلسطینیان توسّط صهیونیست‌ها 📚 در اینجا، قدرتمندان عالم به این غصب بزرگ و ظلم بی‌نظیر کمک کردند. آنها به این حرکتی که شبیه آن در دنیای معاصر و حتّی در گذشته هم اتّفاق نیفتاده است، کمک کردند. تلخ‌تر اینکه، بیرون راندن مردم فلسطین از سرزمین خودشان، به حالت عادی هم انجام نگرفت. یک وقت است که می‌آیند زمینهایشان را میخرند، پولش را میدهند، و میگویند: «باید بروید.» البتّه این هم ظلم است، این هم غصب است؛ امّا این طور هم عمل نکردند. شبانه رفتند و یک ده را با اهلش سوزاندند! هر که توانست خودش را نجات دهد، نجات داد و هر که ماند، سوخت که سوخت! قضیّه‌ی «دیر‌یاسین» راست است؛ قضیه‌ی «کفر‌قاسم» راست است؛ روستاهایی را که صهیونیست‌ها آتش زدند، حقیقت دارد. 📚 برشی از کتاب (ره‌نامه‌ی ۳۸) @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیا در هنگام نماز، خوردن و آشامیدن و یا بلعیدن خرده های باقی مانده دردهان، جایز است؟ ✍🏼 آیت الله خامنه ای: خوردن و ‌آشامیدن در حال نماز، آن را باطل می کند چه کم باشد یا زیاد، ولی فرو دادن خرده ‌های غذا که در گوشه و کنار دهان باقی مانده یا مکیدن شیرینیِ قند و شکری که اندکی از آن در دهان هست، موجب بطلان نماز نمی شود. همچنین اگر سهواً یا از روی فراموشی چیزی بخورد یا بیاشامد به شرطی که از صورت نماز خارج نشود، نماز باطل نمی شود. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان واقعی«تجسم شیطان» قسمت_بیست_چهارم شمسی مانند انسان های برافروخته وارد خانه شد، صدای کودک کوچکش به آسمان بلند بود،همزمان با ورود شمسی به حیاط خاکی خانه، در‌چوبی اتاق نشیمن باز شد و مادر شمسی با چهره ای عصبانی از اتاق خارج شد و تا چشمش به دخترش افتاد جلو آمد، چشم هایش را ریز کرد و همانطور که حلقهٔ دستش را دور مچ شمسی محکم می کرد او را به طرف اتاق کوچکی در انتهای حیاط که تنور خانه در آنجا قرار داشت برد و زیر لب گفت: بیا ببینم کجا بودی...اینموقع روز، یه بچه کوچک را رها می کنی و کجا میری؟! شمسی که حسابی غافلگیر شده بود با فشار دست مادرش وارد اتاق تاریک تنور شد ، پشتش را به تنور داد و در ذهنش دنبال جوابی بود که به مادرش بدهد، مادر دندان هایش را بهم سایید و گفت: دنبال این نباش که دروغی سر هم کنی، من خوب میدانم تو الان از قبرستان می آیی،سعی نکن من را گول بزنی، من خوب میفهمم که داری جادو جنبل می کنی اما برای چی؟! شمسی که انگار رسوای عالم شده بود با تته و پته گفت: کی به شما گفته؟! اصلا من چرا... مادر دست شمسی را گرفت و کشید و سعی کرد که روی زمین سیمانی و سرد اتاق بنشیند و بعد سرش را نزدیک گوش شمسی آورد و صدایش را آهسته کرد و گفت: ببین منم یک زن هستم و می دانم که گاهی سحر و ساحری لازم است، اما موندم تو چرا یه ذره عقل توی کله ات نیست و تمام پول های بی زبانی را که اسد بدبخت درمی آورد و توی دامن تو میریزه را یکباره میریزی توی حلق ملا غلام؟! شمسی که خیلی متعجب شده بود گفت: خوب به نظرتون خودم برم درس رمالی بخونم ؟! و با این حرف زد زیر خنده... مادر شمسی که حوصله اش از این حرفهای سبکسرانه شمسی سر رفته بود اوفی کرد و گفت: لازم نکرده درسش را بخونی، خیلی زرنگ بودی سیکلت را میگرفتی که بهت نگن بیسواد...و بعد صدایش را آهسته تر کرد و گفت: من موکل سفلی دارم که تمام کارها را برام انجام میده و میتونم این موکل را به تو انتقال بدم، یعنی این موکل یه جوری موروثی هست و با اشاره من به هر کدام از فرزندانم خدمت میکنه، اگر می خوای منتقلش میکنم به تو ،منتها یک سری خدمات باید براش انجام بدی... شمسی که هر لحظه تعجبش بیشتر میشد گفت: موکل یعنی همون که ملا غلام میگفت و....واقعا برای منم کار میکنه؟! من باید چکار کنم ؟! مادرش سری تکان داد و گفت: آره همون هست که ملا میگه...کارهاش خیلی سخت نیست بین چند زن و شوهر جدایی بنداز و چند تا کار دیگه... شمسی لبخندی مرموزانه زد و در ذهنش هزاران نقشه کشید.. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂