🎥🔴 دلیل پوشیدن شلوارهای زاپدار و موسیقی های رپ در غرب چی بوده؟ اینجا اومده چی شده❗️ @Emam_kh

صلوات خاصه حضرت امام محمد باقر سلام الله علیه اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِكَ‏ اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ وَ مَنَاراً لِبِلاَدِكَ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِكْمَتِكَ‏ وَ مُتَرْجِماً لِوَحْيِكَ وَ أَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَ حَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِيَتِهِ‏. فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أُمَنَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ @Emam_kh

رمان واقعی«تجسم شیطان» قسمت_هشتاد_ششم از وقتی شراره چشمش به سعید افتاده بود دیگر شب و روز نداشت، مدام دنبال کارهایی بود که سعید را به سمت خودش بکشد و از برخورد پدرش هم متوجه شده بود که خیلی از سعید خوشش آمده، گرچه پدرش هم به منافع خودش بیشتر می اندیشید تا خوشبختی دخترش و این از ازدواج خواهرش شیلا مشخص بود. اما حمایت جمشید برای شراره برگ برنده محسوب میشد. شراره هر روز صبح که از خواب بیدار میشد با وشوشه و موکلش مدام خانواده آقا محمود را چک میکرد، حتی یک زمانی متوجه شد که فتانه دختری را برای سعید در نظر گرفته و قرار خواستگاری گذاشته، شراره که دلش راضی نمیشد فقط به عملکرد موکلش قناعت کند با بکارگیری طلسمی قوی، ان وصلت را بهم زد، هر چه زمان می گذشت، شراره بی قرارتر می شد، باید کاری می کرد که به سعید برسد بیش از یکسال از شروع مراودات خانوادگی جمشید و محمود که بیشتر به خاله بازی شبیه بود می گذشت اما هر چه شراره بیشتر شیدای سعید میشد، انگار سعید از او دورتر میشد. پس میبایست کاری کند کارستان، برای همین با چند نفر از اساتیدی که در حوزه جادوگری میشناخت تماس گرفت، کسانی که از برترین های روزگار در این زمینه بودند، همهٔ آنها متفق القول به شراره پیشنهاد کردند تا موکلی قوی تر استخدام کند، موکلی که کارهای سخت را خیلی راحت انجام میداد، اما گرفتن چنین موکل هایی، مستلزم کشیدن سختی هایی بود که باید تحمل میکرد. شراره بعد از مدتها فکر کردن و سبک و سنگین کردن تصمیم خودش را گرفت پس باید زودتر آن موکل را میگرفت. شراره، بر خلاف همیشه که تا لنگ ظهر می خوابید صبح زود از خواب بیدارشد، بدون اینکه صبحانهٔ درست و حسابی بخورد از خانه بیرون زد، مقصد شراره، بازار مرغ فروش ها بود البته مرغ زنده... بالاخره بعد از یک ساعت به مقصد رسید و جلوی هر فروشنده ای می ایستاد و از آنها کلاغ میخواست، چند نفری او را مسخره کردند اما نفر آخر پسر بچه ای تر و فرز بود که برق شیطنت از چشمانش می بارید، تعدادی کبک داخل توری جلویش بود، شراره نزدیکش شد و همانطور که خم شده بود و کبک ها را نگاه می کرد گفت: ببینم آقا پسر، توی این بازار کسی کلاغ میاره برا فروش؟! پسرک نیشخندی زد و گفت: هر جونوری بخوای هست اما کلاغ نیست،تو‌که از کلاغ خوشت میاد، حتما موش هم دوست داری بیا ببرمت پیش یکی از دوستام.. شراره وسط حرفش دوید و گفت: نه من کلاغ میخوام پسرک که متوجه شد شراره شوخی نمی کند، همانطور که با دست سرش را می خاراند گفت: چند تا می خوای؟ شراره گفت: دوتا،سه تا.. پسرک آهانی کرد و گفت: اگر پول خوبی بدی، شاید تونستم فردا برات بیارم. شراره لبخندی زد و گفت: باشه قبول، روزانه چقدر درآمد داری؟! من حاضرم درآمد یک روز را بهت بدم تا برام چندتا کلاغ بیاری پسرک خوشحال شد و گفت: یعنی صدهزارتومان میدی؟ شراره با تعجب گفت: مگه تو صد هزارتومان روزانه درآمد داری؟ پسرک لبخند گل گشادی زد و گفت: نگا نکن ریزه میزه ام اما خیلی زرنگم هااا شراره سری تکان داد و گفت: باشه تو برام کلاغ بیار من بهت پول میدم پسرک که انگار هیجان زده شده بود،شروع کرد به جمع کردن بساطش و گفت: باشه، فردا صبح بیا همینجا، قول میدم یه دسته کلاغ برات بگیرم.. شراره سری تکان داد و گفت: قول دادی هااا، فردا میام.. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی براساس واقعیت 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂

💌خداوند به ما نمی‌گوید، که اگر با من باشی هیچ مشکلی به وجود نمی‌آید. اما وعده خداوند برای دوستان خود پیروزی و آرامش است. در اوج مشکلات دست غیبی است که ما را به سمت موفقیت و آرامش راهنمایی می‌کند. به خاطر دارم برای مشکلی، بسیار ناراحت و غمزده بودم، از خداوند طلب راهنمایی کردم. چند روز بعد، یاد شماره تلفنی افتادم که سال پیش به خاطر مشکل یکی از عزیزانم آن را در تلفنم ذخیره کرده بودم. زنگ زدم، دعا میکردم که کسی جوابگو باشد. اما نبود. ناامید شدم، صدای اذان همان لحظه از پنجره به گوش میرسید. نمازم را که خواندم. تلفنم زنگ خورد، غیر قابل باور بود، همان شخصی که دعا میکردم جواب تلفنم را بدهد، تماس گرفته بود و مشکلم با راهنمایی آن شخص به طرز اعجاب انگیزی حل شد. می‌شود دست یاریگر خدا را لابه‌لای تمام مشکلات دید. 💌وَمَن يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ ✅ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﺶ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻲ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ [ ﺣﺰﺏ ﺧﺪﺍﻳﻨﺪ ] ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺣﺰﺏ ﺧﺪﺍ [ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ] ﭘﻴﺮﻭﺯﻧﺪ.(٥٦) سوره مائده ✨ @Emam_kh

💥فرق رهبری و پهلوی خیییییییییلی خوب بود 😅😅 @Emam_kh

🔻ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺯﯾﺒﺎی شهید ﺩﮐﺘﺮ مصطفی #ﭼﻤﺮﺍﻥ : ﺧﺪﺍﯾﺎ ... ﺍﺯ ﺑــــﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺖ ﺷﮑـــﺎﯾﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻫﺖ ... ﺍﻣﺎ ﺷـــﮑﺎﯾﺘﻢ ﺭﺍ ﭘﺲ می‌گیرم ... ﻣـــﻦ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ... ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺪﯼ ﺭﺍ ﺧﻠـــﻖ ﮐﺮﺩﯼ ، ﺗﺎ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ ﺁﺩﻣـــﻬﺎﯾﺖ ... ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺗـــﻮ ﺑﺎﺷﺪ ... ﮔﺎﻫﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ می‌کنم ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ ... ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻨهاﯾﻢ ... ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩﯼ ﺗﺎ ﺧــﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺧــﻮﺩﺕ ... ﺑﺎ ﺗـــﻮ ﺗﻨﻬــﺎﯾﯽ ﻣﻌـــﻨﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ ... ﻣﺎﻧــﺪﻩ‌ﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﭼﻪ می‌کردﻡ ... دوستت دارم ای خدای من ❤️ #رجب @Emam_kh

🔴 حماقت یانکی ها یمنی ها از مادر مجاهد زاییده شده اند و کوتاه بیا نیستند. همین دیروز پس از حملات آمریکا و انگلیس دوباره یک نفتکش انگلیسی را هدف قرار دادند. آمریکایی ها هم برای حفظ ابهت پوشالی خود مجبورند به درگیری با یمن ادامه دهند و بلانسبت درازگوش، هر روز در باتلاق یمن بیشتر فرو می روند فقط یک راه برای یانکی ها می ماند و آن اعمال فشار حداکثری بر صهیونیست ها جهت پایان دادن به جنگ غزه نکته بسیار مهم دیگر اینکه حالا که آمریکایی ها به شدت درگیر پرونده های اوکراین و #غزه و عراق و سوریه و اخیرا #یمن شده اند، بهترین وقت برای عملی کردن دستور نائب #امام_زمان در مورد انتقام از قاتلین و آمرین ترور حاج قاسم است ... ✍ "قاسم اکبری" @Emam_kh

💥جوان یمنی خطاب به سران آمریکا و {رژیم جعلی} اسرائیل : 💥مثل این آتش قورتتون میدیم 😂 💥ای غزه ما داریم می آییم ... @Emam_kh

♦️یمن یعنی بچه های ۱۰ ساله‌ای که شبیه ۶۰ ساله ها رجز میخوانند 🟢اُف بر شما که سینه‌ام را مالامال از درد ساختید ، ای کسانیکه شبیه مردها هستید ولی مرد نیستید @Emam_kh

💥‌ دختری با کتانی خونی 💥‌‌روایت چند تن از جانبازان انفجار تروریستی کرمان از لحظه‌های اولیه این انفجار را مشاهده می‌کنید. @Emam_kh

🔞⛔️هشدار؛مشاهده این قسمت به شدت محدودیت سنی دارد⛔️🔞 🔸️ضرورت گسترش قدرت منطقه ای و بین المللی ایران💪 💥قسمت چهارم 👈حتی اگر دین نداری و انقلاب را قبول نداری، اما به عشق ایران، این کار رو ببین و‌ منتشر کن @Emam_kh

تکنیک سنتی برای درمان ضرب دیدگی ✅دنبه گوسفند ۱۰۰ گرم ✅ زردچوبه ۱ قاشق غذاخوری ✅ خرما ۱۰ عدد 🍃 هر سه را با هم نرم کوبیده و یا چرخ کنید تا خمیری نرم و چسبنده بدست آید 🍃 محل ضرب دیده را با آب گرم و صابون شستشو کنید سپس خمیر بدست آمده را روی محل پهن کرده یک ورق روزنامه قرار داده با باند کشی ببندید. .🍎🍒🍎🍒🍎

🍭ترافل بدون پخت 🍮مواد لازم (برای 30 نفر): 🧁شکلات 400گرم 🧁خامه 200گرم 🧁کیک شکلاتی 1کیلوگرم 🧁روغن 1قاشق سوپخوری 🍮طرز تهیه کیک شکلاتی را با دست خرد کرده و خامه را به آن اضافه می‌کنیم. شکلات را به وسیله بخار آب‌جوش ذوب می‌کنیم.100 گرم از شکلات ذوب شده را به مخلوط کیک اضافه نموده، سپس مخلوط را هم زده تا خمیری شکل شود.توپک‌هایی یک اندازه از خمیر درست می‌کنیمو در قالب می گذاریم. به باقیمانده شکلات که ذوب کرده‌ایم، روغن مایع افزوده وروی آنها را تزیین میکنیم در همین مرحله روی شکلات‌ها را به صورت دلخواه ، تکه‌های میوه و خشکبار تزیین می‌کنیم. در یخچال می‌گذاریم تا ببندد، 🍪🍪🍪🍪

💐قدر ماه رجب را بدانیم @Emam_kh

👌تشکر دلنشین از دولت گذشته (روحانی ) 🇮🇷 @Emam_kh

«یارانه‌خواری و رانت مطبوعاتی تروریسم اقتصادی!» 76٫390میلیارد تومان! یارانه دریافتی دنیای اقتصاد و فایننشال تریبون از دولت طی سال ۹۷ تا ۱۴۰۱ است! این رسانه «مثلا طرفدار بازار آزاد!» با اختلاف قابل توجه نسبت به سایر رسانه‌ها، بیشترین یارانه مطبوعات را در کشور دریافت میکند.. جمهوری اسلامی رسما تامین مالی جریان براندازی خود را هم برعهده دارد.. باید به آقای مسعود نیلی که یارانه نان مردم و اولویتگذاری مادران در قرعه‌کشی خودرو را رانت میداند گفت که شیطان از این وقاحت شما افسردگی گرفته است.. ✍سیدامیرحسین حسینی @Emam_kh