eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
17.1هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
الإمامُ عليٌّ عليه السلام اعلَمُوا أنّهُ مَن يَتَّقِ اللّه َ يَجعَلْ لَهُ مَخرجا مِن الفِتَنِ ، و نورا مِن الظُّلَمِ .; امام على عليه السلام بدانيد كه هر كس تقواى الهى در پيش گيرد، خداوند براى او راه خروجى از فتنه ها قرار دهد و نورى در تاريكيها.; نهج البلاغة : الخطبة 183.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃 الهی به نام تو که بی نیازترین تنهائی با تکیه بر لطف و مهربانی‌ات روزمان را آغاز می‌کنیم خدایا نام تو آرامش لحظه‌‌‌هايمان است و می‌دانیم امروز بركت و شادی را مهمان لحظه‌‌هايمان خواهی كرد     🌸 الهـی بـه امیـد تــو 🌸 سـ❄️ـلاااام صبحتون بخیر و نیکی براتون بهترین‌ها را آرزو می‌کنم همان بهترین‌هائی که فقط خدا میداند و بس زندگیتون پر از نگاه پر مهر و محبت خدا و زندگیتون معطر به بوی صمیمیت با خدا جمعه تون مهدوی🌸🍃 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 شهید علیرضا کریمی 📜 صحنه ها را خالی نکنید و وحدت خود را حفظ کنید و با شرکت در نمازهای جمعه و جماعت و برنامه چشم دشمنان اسلام را کور کنید. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆ببينيد| خاطره رهبرمعظم انقلاب از زندان ساواک ♦️خامنه‌ای تویی؟ 🇮🇷 @Emam_kh
💠 تسبیحات امیرالمومنین (علیه السلام)📿 💬سئوال: آیا چیزی به نام تسبیحات امیرالمومنین علیه السلام وجود دارد ✅ جواب: در کنار تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها)، تسبیحات امیرالمومنین(علیه السلام) نیز وجود دارد که دارای فضیلت زیادی است.این تسبیحات بعد از نماز گفته می شود کیفیت تسبیحات حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به شرح زیر است: ١٠ بار سبحان الله ١٠ بار الحمدلله ١٠ بار الله اکبر ١٠ بار لا اله الا الله درباره فضیلت این تسبیحات امیرالمؤمنین (علیه السلام) به براء بن عازب فرمودند: آیا کاری به تو یاد دهم که چون آن را انجام دهی، از اولیای خدا خواهی بود؟ براء عرض کرد: بله. حضرت تسبیحات فوق را به او آموزش دادند و سپس فرمودند: هر کس این تسبیحات را بعد از هر نماز بخواند، خدا هزار بلای دنیوی را از او دور می کند، که آسان ترین آن بازگشت از دین است و در آخرت برای او هزار منزلگاه آماده می کند که یکی از آن منزلت ها مجاورت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) است. 📚مستدرک الوسائل، ج٥، ص ٨٢ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیه 40 سوره نساء 🌸 إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِنْ لَّدُنْهُ أَجْراً عَظِيما ً 🍀 ترجمه: قطعا خداوند، به اندازه وزن ذرّه ‏اى ستم نمى‏ كند و اگر كار نیكى باشد آن را چند برابر مى‏ سازد و از نزد خود پاداش بزرگى مى‏ دهد. 🌸 این آیه همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. به مورچه های بسیار کوچکی که به سختی دیده می شود ذره گفته می شود ولی به تدریج به هر چیز کوچک ذره گفته می شود. در این آیه خداوند به افراد بی ایمان می فرماید: إن الله لا يظلم مثقال ذرة: قطعا خداوند به اندازه وزن ذره ای ستم نمی کند. معمولاً ریشه ‏ى ظلم، یا جهل است یا ترس، یا نیاز، یا حرص و... است ولى خداوند غنى و دانا و منزّه است، پس ظلم نمى‏ كند. به علاوه خداوند خود به عدل و احسان فرمان داده، پس ظلم نمی کند. البتّه پاداش خداوند، چند برابر است و این احسان و لطف اوست. که می فرماید: و إن تك حسنة يضاعفها و يؤت من لدنه أجرا عظيما: و اگر کار نیکی باشد، آن را چند برابر می سازد و از نزد خود پاداش بزرگی می دهد. 🔹 پیام های آیه 40 سوره نساء 🔹 ✅ خداوند عادل است و مجازات ‏هاى او عكس ‏العمل رفتارهاى خود ماست. ✅ كیفرهاى الهى مطابق جرم، ولى پاداش ‏هاى الهى چند برابر است. ✅ خداوند، علاوه بر افزایش حسنات، از جانب خود نیز اجر عظیم مى‏ دهد. آیه 40🌹ازسوره نساء🌹 إِنَّ =همانا اللَّهَ =الله لا يَظْلِمُ=ستم نمی کند مِثْقالَ =هم وزن ذَرَّةٍ=ذره ای وَ إِنْ=واگر تَكُ =باشد[آن ذره] حَسَنَةً =کارنیکی يُضاعِفْها=دوچندان می گرداند آن را وَ يُؤْتِ=ومی دهد مِنْ=از لَدُنْهُ =نزدخود أَجْراً=پاداش عَظِيماً =بزرگ را 🌹🍃🌹🍃🌹
40.mp3
2.49M
آیه 40 ازسوره نساء 🌹استاد قرائتی @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️این همان ‎ است که از سوی سپاهیان مولا حسین در یمن پس فرستاده میشود. اما خیلی ها به خوردن گندم ری عادت کرده اند. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ ویژه | شکنجه‌گری که زندانی شد! 🔹خاطرات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از مبارزات دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی 🔶پنج شش ماه پس از پیروزی انقلاب، طیِّ ماموریتی از تهران به شهر خودم مشهد آمدم. در آن هنگام عضو شورای انقلاب و نماینده شورای انقلاب در وزارت دفاع و نماینده امام در تعدادی از سازمان‌های کشور بودم. مقامات مشهد از من خواستند تا از ساختمان «کمیته مرکزی انقلاب» بازدید کنم. کمیته‌های انقلاب در آن زمان اداره بیشتر امور شهرهای ایران را بر عهده داشتند. ساختمان «حزبِ رستاخیز» در مشهد برای این منظور انتخاب شده بود. 🔷به من گفتند: آخرین طبقه این ساختمان در حال حاضر مخصوص زندانیان خطرناک است. اسامی آن‌ها را ذکر کردند و من بیشترشان را می‌‌شناختم. ]یکی‌شان[ از شنکجه‌‌گران من در پنجمین زندان بود و من از گستاخی‌ها و وقاحتش در آن زمان خیلی چیزها به یاد داشتم. 🖼 برگرفته از کتاب "خون دلی که لعل شد" @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌🎥 خواص لحظه شناس مثل حاج مهدی رسولی... بدون لکنت و با صراحت حرفش را زد! در حرم امام رضا علیه السلام و در حضور خیل مردم هم زد، پاسخش را هم به خوبی از مردم گرفت... درود بر غیرت و بصیرتت، حقا که یار واقعی ولی امرت هستی @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 پیش افتادن از رکوع امام جماعت 💬 سوال: با توجه به اینکه کم و زیاد شدن ارکان، نماز را باطل می کند، اگر مأموم سهوا سر از رکوع بردارد و ببیند که امام هنوز در رکوع است، چه وظیفه ای دارد؟ ✅ جواب: باید به رکوع برگردد و در این صورت زیاد شدن رکن، نماز را باطل نمی کند؛ ولی اگر به رکوع برود و پیش از رسیدن به حدّ رکوع، امام سر از رکوع بردارد، نمازش باطل است . @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌انتظار یعنی اقدام در همان جهتی که منتظرش هستیم.. 🗣استاد رحیم پور جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج صلوات @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ حالا قبلا که رای دادیم. اوضاع چطوری شد؟ 🔉 استاد قرائتی @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز دریچه ای است برای گفتگو با کریم مطلق،تا به درد دل با او بنشینند واز رنجهای فراق به او شکوه برند و تسکینی بیابند. نماز یادگار یار است در میان دوستدارانش،همچون عکس دوستی شفیق،که در ایام جدایی بنگرند تا داغ هجر اندکی کاسته شود. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان تجسم شیطان قسمت_پایانی_فصل_اول شراره دست لای موهای رنگ کرده اش که اینبار به رنگ سرخ در آمده بود کشید و ذهنش به سمت چند وقت پیش رفت، درست زمانی که روح الله با کت و شلوار خاکستری و پیراهن سفید، جلوی آرایشگاه دنبالش آمد. شراره خوب به یاد داشت چقدر تلاش کرد تا روح الله را قانع کند تا مدتی بدون خواندن محرمیت با هم در ارتباط باشد و از این پیشنهاد دو منظور داشت، اول اینکه قولی را که به موکلش داده بود عملی می کرد چراکه قول داده بود روح الله را به گناه بکشد و با این ارتباط حرام، خیلی راحت می توانست به این هدفش برسد و از طرفی می خواست زمانی پا به زندگی روح الله بگذارد که اولا او را عاشق و تشنه خود کرده باشد و ثانیا فاطمه ای در کار نباشد و هوویش با وسوسه های موکلش، خود را از صحنهٔ گیتی محو کند و مانند سعید بمیرد. اما هر چه کرد روح الله این پیشنهاد را قبول نکرد و در جواب شراره که می خواست مدتی با هم در ارتباط باشند گفت: ببین شراره جان، میخوای بیشتر باهم در ارتباط باشیم تا شناخت بهتری از هم پیدا کنیم، راه حل داره، یه عقد موقت می خونیم که به گناه نیافتیم و با این حرف، شراره فهمید که تلاشس بیهوده است، چون روح الله مؤمن بود و برای همین ایمانش بود که شیطان، شرط انحراف او را گذاشته بود تا به کمک شراره بیاید. با عقد موقت، تمام برنامه های شراره به هم میریخت پس به روح الله پیشنهاد داد تا عقد دائم کنند و تاکید کرد این عقد باید پنهانی باشد و البته تا پنهانی هست پای بچه ای هم در میان نیاید. روح الله هم پذیرفته بود، پس با هم به سمت قم رفتند، یکی از دوستان معمم روح الله که دفترخانه هم داشت، خطبه عقد دائم را برایشان خوانده بود و شراره بر خلاف همیشه که لباس های باز و بدن نما می پوشید، چادری به سر کرد و همراه با روح الله به حرم حضرت معصومه و بعد از آن به خواستهٔ روح الله به مسجد جمکران رفتند و شراره با گوشی دستش از تمام صحنه ها عکس می گرفت. شراره آن زمان را مانند روز در خاطر داشت، دستش را زیر چانه اش زد، آهی کشید و زیر لب گفت: روح الله عجب مرد خود داری بود، هر چه که ناز و عشوه آوردم قبول نکرد که با هم به هتل برویم و یک شب در کنار هم باشیم و نگذاشت من طبق نقشه ام پیش بروم...لعنت به تو روح الله...آخه تو چطور مردی هستی؟! من که مثل یک عروس، خودم را برات آماده کرده بودم، حتی هتلی هم برای اینکه حجله عروسیمان باشد در نظر گرفته بودم، اما روح الله حاضر نشد حتی برای یک ساعت هم شده، با هم زیر یک سقف برویم. شراره از جا بلند شد و همانطور که طول و عرض اتاق را بی هدف می پیمود و دست مشت شده اش را بر روی پایش کوبید با خود گفت: این موکل هم محاله بتونه روح الله را رام من کنه، مخصوصا که الان شک کردن پای جادو در میان هست و اگه پیش اون ملا دایی جوادشون هم برن دست من رو میشه، پس حالا که دارم رسوا میشم باید با تمام توان پیش برم، من یا روح الله را از آن خودم میکنم و یا باید هم خودش و هم خانواده اش را از بین ببرم و با زدن این حرف به سمت میز کنار تخت رفت و گوشی اش را برداشت و شماره یکی از اساتید جاودگری اش را گرفت... و این داستان ادامه دارد با ادامه داستان در فصل دوم تجسم شیطان که بسیار جذاب تر از فصل اول است همراه ما باشید بر اساس واقعیت 📝به قلم:ط_حسینی 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼