🌷 چهار علت نمازهای روزانه از زبان رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) :
☘️ چرا نمازصبح میخوانیم؟
صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان میماند.
☘️ چرانمازظهرمیخوانیم؟
ظهر، همه عالم تسبیح خدا می گویند زشت است که امت من تسبیح خدانگوید. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که دراین ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه میشود.
☘️ چرا نمازعصر میخوانیم؟
عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستورخداییم.
☘️ چرا نماز مغرب میخوانیم؟
مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم.
☘️ چرا نماز عشا میخوانیم؟
خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرارداد.
📚 علل الشرایع ، ص337
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهیدی که به مهمانی معلی نرسید
♦️شهید عادل_رضایی که قرار بود در این فصل از حسینیه معلی حضور داشته باشد اما در حادثه اخیر کرمان به فیض شهادت نائل آمد
🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
💕فکر کنم خدا هم تو سجده، اینجوری بغلمون میکنه که بعد از نماز اینقدر آروم میشیم ... 💕😊
@Emam_kh
🔴 مهدیِ امروز همان حسینِ دیروز است
🔵 بدون شک یاری امام معصوم و خدمت به او از بزرگترین توفیقات الهی است
🔺 در این میان یاری امام حسین (ع) به قدری عظمت دارد که امام زمان (ع) در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به جد بزرگوارشان میگویند:
🔺 اگر روزگار مرا به تأخير انداخت و مقدّرات، از ياری و نصرت تو [در روز عاشورا] باز داشت، هر آينه من صبح و شام بر تو ندبه میكنم و به جای قطرات اشك، بر تو خون میگريم
🔺 آرزوی همه ما هم این است که ای کاش روز عاشورا در رکاب ارباب بودیم و در آغوش ایشان به شهادت می رسیدیم. به همین دلیل در زیارت وارث خطاب به امام حسین (ع) عرض میکنیم:
🔸 يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً: ای کاش با شما بودم و به رستگاری بزرگ میرسیدم.
🔹 خدمت به امام زمان (ع) و یاری ایشان هم به اندازه یاری امام حسین (ع) عظمت دارد. از کلام امام صادق (ع) می توان این مفهوم را دریافت که فرمودهاند:
🔹 اگر او [مهدی] را درك مي كردم، همه عمر را با خدمتگزاری او سپری میكردم. (بحارالانوار، ج51، ص148)
🔹 اگر می خواهیم ببینیم در آرزویی که برای یاری امام حسین (ع) می کنیم صادق هستیم یا نه؛ باید ببینیم امروز چقدر به امام زمانمان خدمت میکنیم؟
آری .....
🌕 مهدیِ امروز همان حسینِ دیروز است
@Emam_kh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 آیه 44 سوره نساء
🌸 أَلَمْ تَرَ إِلَى الذَّيِنَ أُوتُواْ نَصِيباً مِّن الكِتَابِ يَشْتَرُونَ الضَّلاَلَةَ وَ يُرِيدُونَ أَن تَضِلُّواْ السَّبِيل (44)
َ
🍀 ترجمه: آیا ندیدى کسانی را كه بهره اى از كتاب خدا به آنان داده شده بود (به جاى آنكه هدایت كسب كنند) گمراهى را مى خرند و مى خواهند شما نیز گمراه شوید.
🔴 شأن_نزول_آیه: اين آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. شيخ طوسی می گوید: ابن عباس و قتادة و عکرمة گویند: این آیه درباره قومی از یهودیان نازل شده که هدایت را به گمراهی مبدل گردانیدند تا این که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم را به جای تصدیق تکذیب نمایند.
🌸 در این آیه خداوند خطاب به پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: 《ألم تر إلى الذين أوتوا نصيبا من الكتاب يشترون الضلالة و يريدون أن تضلوا السبيل: آیا ندیدی کسانی را که بهره ای از کتاب خدا به آنان داده شده بود (به جای آنکه هدایت کسب کنند) گمراهی را می خرند و می خواهند شما نیز گمراه شوید.》منظور از کتاب خدا اینجا تورات کتاب یهود است که بر حضرت موسی نازل شده بود. که گروهی از یهودیان پیامبر را تکذیب می کردند و دستورات خدا را کنار می گذاشتند و به این ترتیب آنچه وسیله هدایت خود و دیگران بود بر اثر سوء نيت های آنها تبدیل به وسیله گمراه شدن و گمراه کردن گشت، زیرا که آنها هیچ گاه دنبال حقیقت نبودند، بلکه به همه چیز با نفاق و حسد و مادیگری نگاه می کردند.
🔹 پیام های آیه44سوره نساء 🔹
✅ علم به کتاب آسمانی، به تنهایی برای هدایت کافی نیست.
✅ آگاهی علمای اهل کتاب از تعالیم الهی ناقص است و همین نقص زمینه ی انحراف می شود.
✅ دانشمندان منحرف، از علم و مقام خود سوء استفاده كرده و مى خواهند ديگران را گمراه کنند.
آیه44 🌹ازسوره نساء🌹
أَ لَمْ تَرَ=آیا ننگریستی
إِلَى=به سوی
الَّذِينَ =کسانی
أُوتُوا=که داده شده است به آنان
نَصِيباً=بهره ای
مِنَ =از
الْكِتابِ=کتاب
يَشْتَرُونَ=که می خرند
الضَّلالَةَ=گمراهی را
وَ يُرِيدُونَ=ومی خواهند
أَنْ=که
تَضِلُّوا =گم کنید شما
السَّبِيلَ =راه [حق ]را؟
🌹🍃🌹🍃🌹
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 آیه 45 سوره نساء
🌸 و الله أعلم بأعدائكم و كفى بالله وليا و كفى بالله نصيرا (45)
ً
🍀 ترجمه: و خداوند به دشمنان شما داناتر است و کافی است که خدا سرپرست شما باشد و کافی است که خدا یاور شما باشد.
🔴 شأن_نزول_آیه: این آیه به همراه آیه بعدی همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. كلمه ى «راعِنا را مسلمانان به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مى گفتند، و منظورشان این بود كه مراقب و متوجّه ما باش، امّا یهود با تحریف این كلمه، معناى زشتى را اراده مى كردند. چون كلمه ى «راعِنا» را اگر از ریشه ى «رعى» بگیرند، معنایش مراعات كردن است و اگر از «رعونت» گرفته شود و با تشدید نون «راعنّا» خوانده شود، به معناى آن است كه ما را احمق كن. یهود با پیچیدن زبانشان و جابجا كردن كلمات و حروف، مسلمانان را تحقیر و پیامبر را مسخره مى كردند. که آیات 45 و 46 سوره نساء نازل شد.
🌸 این آیه خطاب به مسلمانان می فرماید: و الله أعلم بأعدائكم: و خداوند به دشمنان شما داناتر است. گروهی از یهودیان خود را دوست نشان می دهند اما دشمنان واقعی شما هستند چه دشمنی از آن بالاتر که با سعادت و هدایت شما مخالفند، گاهی به زبان خیرخواهی و گاهی از طریق بدگویی و هر زمان به شکلی به دنبال تحقق بخشیدن به اهداف شوم خود هستند. ولی شما هرگز از دشمنی آنها وحشت نکنید شما تنها نیستید. و کفی بالله ولیا و کفی بالله نصیرا: و همین قدر کافی است که خدا سرپرست شما باشد و کافی است که خدا یاور شما باشد.
🔹 پيام های آیه 45 سوره نساء 🔹
✅ ممکن است ما در شناخت دشمن اشتباه کنیم، ولی خداوند دشمنان واقعی ما را بهتر می شناسد.
✅ با وعده های الهی مبنی بر ولایت و نصرت مؤمنان ، نبايد از توطئه ها و دشمنى ها ترسيد.
✅ ولايت بايد همراه با قدرت و نصرت باشد.
✅ گناه عدّه اى از یک گروه را نباید به گردن همه ى آنان انداخت.
🌹آیه 45 ازسوره نساء🌹
وَ اللَّهُ = والله
أَعْلَمُ= داناتراست
بِأَعْدائِكُمْ=به دشمنان شما
وَ كَفى=وکافی است
بِاللَّهِ=که الله
وَلِيًّا=سرپرست
وَ كَفى=وکافی است
بِاللَّهِ= که الله
نَصِيراً =یاور [شما]باشد
🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 تصاویری از أبَر پاسدار جانباز انقلاب حضرت آقا که کمتر دیدهاید..
خوشا بحال نسلی که فروغ زندگی خود را زیر چتر این انسان فرزانه، علوی صفت،فاطمی حیاء، حسنی مرام، حسینی خوی می گذراند.
#روز_پاسدار_مبارک
#پاسدارِ_جانباز
#رهبر_انقلاب
@Emam_kh
💠 رها کردن پرچم و اعلامیه اسماء متبرکه در خیابان
💬 اگر در خیابان اعلامیههای حاوی نام الله و نیز اسماء متبرکه باشد، با توجه به کثرت آنها و این که معمولاً یک دسته کاملاً رها میشود و یا در راهپیمایی پوستر حاوی پرچم (با الله) روی زمین باشد و گاهی لگد مال هم میشود، تکلیف چیست؟
✅ به هر حال در حدی که برای شما حرجی نیست، مواردی که میدانید هتک حرمت میشود باید از هتک حرمت و بیاحترامی به اسماء متبرکه جلوگیری کنید.
@Emam_kh
⭕️از فرزند شهید مدافع حرم اكبر زوار جنتى خواستن شعر بخونه؛
گفت ميشه دعاى فرج بخونم؟
آخه من روزی هزار بار دعای فرج میخونم!
میخونم تا #امام_زمان ظهور كنه.
ميگن اگه آقا بياد، شهدا هم باهاش ميان.
شاید يه بار دیگه بابامو ببینم... 😔
🌹اللهم_عجل_لوليك_الفرج
@Emam_kh
رمان واقعی«تجسم شیطان۲»
قسمت_چهارم
شراره جلوی ساختمان چند طبقه ماشین را پارک کرد، کیف دستی اش را از روی صندلی عقب برداشت و روی شانه اش انداخت و به سمت ورودی ساختمان حرکت کرد.
جلوی آسانسور ایستاد و آخرین طبقه را که طبقه ششم بود انتخاب کرد.
با ورود به آسانسور پیام کوتاهی به استادش داد و درست با ایستادن آسانسور ،درب روبه روی آسانسور باز شد.
وارد خانه شد، بوی تعفنی که مختص این خانه بود در بینی اش پیچید.
شراره در را بست و متوجه شد که صاحب خانه داخل آشپزخانه هست، انگار که روابط این دو از حد استاد و شاگردی هم بیشتر بود و شراره همانطور که به طرف اشپزخانه میرفت دستانش را از هم باز کرد و با طنازی خاصی که مخصوص خودش بود گفت: سلااااام بر زرقاط بزرگ..
مرد جوانی که به نظر می رسید بیش از چهل سال ندارد به طرف او آمد و همانطور که شراره را در آغوش میگرفت گفت: سلام خانم خانوما، بی معرفت شدی و هر وقت کارت گیر می کنه، یاد ما می افتی..
شراره خنده ریزی کرد و گفت: نه بی معرفت نیستم، سرم شلوغه، هر کار می کنم به در بسته میخورم.
مرد جوان همانطور که دستش دور شانه شراره بود او را به داخل هال و طرف مبل دونفره قرمز رنگ هدایت کرد و گفت: چرا در بسته؟! زودتر میومدی تا هر چی دربسته داری برات باز کنم و با این حرف هر دویشان زدند زیر خنده...
شراره نشست و مرد جوان تعارف کرد تا برایش پذیرایی بیاورد که شراره مانع شد و گفت: نه پذیرایی لازم نیست، اول یه راهکار بده بعد ...
مرد کنارش نشست و گفت: خوب اونطور که پشت تلفن می گفتی و من از وشوشه سوال کردم، خیلی گرهی در کارت نیست، طرف رفته پیش یه ملا مکتبی که از طلسم و جادو چیزی بلد نیست و فقط با قران کار میکنه، از طرفی موکل علوی آنچنانی هم نداره، پس نمی تونه خیلی مشکلی برات پیش بیاره...
شراره آهی کشید و گفت: آره میدونم، نهایت یه چند روز با کارهاشون موکل منو فراری میدن اما نمی تونن که موکل را بکشن، پس من میتونم فعالیت کنم اما من ترسم از روح الله هست، اون حوزوی هست،وشوشه خبر اورده مدام سراغ این استاد و اون استاد میره، مدام توی این کتاب و اون کتاب دنبال راهکار اساسی میگرده و بعد سرش را پایین تر اورد و ادامه داد: روح الله خیییلی باهوشه، من مطمینم بالاخره یه رقیب خطرناک میشه یه کسی که میتونه قدرت ما را از کار بندازه..
مرد جوان که نام مستعار زرقاط را روی خودش گذاشته بود گفت: خوب حالا راهکار خودت چی هست؟!
شراره به پشتی مبل تکیه داد و گفت: یه موکل قوی تر می خوام، یکی که بتونه با تمام موکلین علوی بجنگه، یه جور پیشگیری قبل از وقوع جنگ هست دیگه...
زرقاط که از لحن محکم شراره متوجه شده بود روی حرفش هست گفت: نگوکه خود ابلیس را می خوای؟! آخه خیلی سخته ...خیلی...ممکنه از عمرت هم کم کنه..
شراره نفسش را محکم بیرون داد و گفت: نه، نمی خوام ریسک کنم،یه پله پایین تر، مثلا دختر ابلیس ملکه عینه که می گفتی از همه قوی تره...
زرقاط لبخند گشادی زد که ردیف دندان های ریزش را به نمایش گذاشت و گفت: خیلی باهوشی...این خوبه و منم میتونم یه سورپرایز برات داشته باشم..
شراره با تعجب گفت: سورپرایز؟! سورپرایزت چیه؟!
زرقاط خودش را به شراره نزدیک کرد و گفت: تو عینه را به خدمت بگیر، منم سعی می کنم توسط وشوشه و زرقاط تحقیقات روح الله را به بیراهه ببرم
اینجوری خیلی راحت تر به مقصد میرسی..
شراره چشمانش را باز کرد و گفت: بیراهه؟! منظورت چیه؟!
زرقاط خنده بلندی کرد و گفت: بعدا میفهمی، بزار انجام بدم تا بفهمی چقدر من هنرمندم و باهوش
حالا هم اگر می خوای موکلت را به روز رسانی کنی،پاشو بریم یه جا باحال تا سه سوته دختر ابلیس را برای خدمت به تو حاضر کنم..
ادامه دارد
📝به قلم:ط_حسینی
براساس واقعیت
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼