💬 مبطلات روزه عبارت است از:
۱. خوردن و آشامیدن.
۲. آمیزش جنسی.
۳. کاری که موجب خروج منی شود (استمنا).
۴. باقی ماندن بر جنابت يا حيض يا نفاس تا اذان صبح.
۵. اماله با چيزهای روان و مایع.
۶. قی کردن.
۷. دروغ بستن به خدا و پيامبر و ائمه «عليهم السلام» (بنابر احتیاط واجب).
۸. رساندن غبار غليظ به حلق (بنابر احتیاط واجب).
۹. فرو بردن تمام سر در آب (بنابر احتیاط واجب).
📚 منبع:
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
@Emam_kh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 آیه 79 سوره نساء
🌸 مَّآ أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ و َمَآ أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ وَ أَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدا
ً
🍀 ترجمه: (اى انسان!) آنچه از نیكى به تو رسد پس از خداست و آنچه از بدى به تو برسد پس خود تو است. و (اى پیامبر) ما تو را براى مردم به پیامبری فرستادیم و گواهی خداوند کافی است.
🌸 این آیه همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است و بخش اول آیه به انسان خطاب شده و در بخش دوم آیه به خود پیامبر خطاب شده است. که ابتدا به آدمی می فرماید: مآ أصابك من حسنة فمن الله و مآ أصابك من سيئة فمن نفسك: آنچه از نیکی به تو رسد پس از خداست و آنچه از بدی به تو برسد پس از خود تو است. در آیه قبل خواندیم كه خوبى ها و بدى ها همه از نزد خداست و در این آیه مى خوانیم: تنها خوبى ها از خداست و بدى ها از انسان است.
🌸 منظور از خوبی ها و بدی ها در آیه قبل یعنی تمام امور به دست خداوند است چه پیروزی ها و چه شکست ها. و در این آیه منظور از اینکه آنچه ار بدی به تو برسد پس از خود توست یعنی خود آدمی است که به خودش بدی می رساند می تواند به سمت خوبی ها برود و از فضل خداوند بهره مند شود. سپس به پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: و أرسلناک للناس رسولا و کفی بالله شهیدا: و ما تو را برای مردم به پیامبری فرستادیم و گواهی خداوند کافی است.
🔹 پيام های آیه79سوره نساء 🔹
✅ در جهان بینى الهى، هر نیكى و زیبایى از خداست.
✅ در برابر تضعیف روحیّه ها، باید تقویت روحیّه كرد. منافقان كه در آیه قبلی بدى ها را از رسول اللّه مى دانستند، این آیه در جبران آن به خود انسان مى گوید: «من سیّئة فمن نفسك»
✅ رسالت پیامبر اسلام، جهانى است.
✅ انبیا براى همه مردم وسیله ى خیر هستند.
آیه 79🌹 ازسوره نساء🌹
ما =آنچه
أَصابَكَ =رسد به تو
مِنْ=از
حَسَنَةٍ=نیکی
فَمِنَ =پس ازنزد
اللَّهِ=الله است
وَ ما=وآنچه
أَصابَكَ =رسد به تو
مِنْ=از
سَيِّئَةٍ=بدی
فَمِنْ=پس از
نَفْسِكَ=خودتوست
وَ أَرْسَلْناكَ=و فرستاديم تورا
لِلنَّاسِ=برای مردم
رَسُولًا=به پیامبری
وَ كَفى =وهمین بس که
بِاللَّهِ =الله
شَهِيداً =گواه است
🌹🍃🌹🍃🌹
10.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اوستا بنایی که سرلشکر بود
او فرمانده تیپ خط شکن ۱۸ جواد ائمه بود..
اوستا عبدالحسین #برونسی بنده خالص، ساده بی آلایش و مخلص خدا بود
اوس عبدالحسین برونسی بدون تخصص نظامی درس نخوانده پ دوره های نظامی ندیده، میشود فرمانده تیپ !!!!!
این یعنی معجزه
این نتیجه اخلاص و تقوا است.
او فقط #خـدا را دید و دلدادگی داشت به بی بی دو عالم #حضرت_زهرا سلام الله علیها
🌹شهیدعبدالحسینبرونسی🌷
🌹سالروزشهادت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@Emam_kh
25.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلیطه!
من خدیجهام
بشنوید و به گوش آنان که مدعی حقوق زنانند... برسانید
@Emam_kh
18.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد عالی از طرح رابرت مرداک در مورد کشف حجاب میگویند. لطفا بشنویم.
@Emam_kh
136 قسمت 1 قسمت 2 1.mp3
1.37M
بسیار زیبا
حتما گوش کنید
استاد سید مهدی میرباقری
#شرح_دعای_افتتاح
@Emam_kh
گلچین
قسمت_سوم
محمد احساس می کرد طرز حرف زدنش هم عوض شده، او اینک خود را نه یک نوجوان هفده ساله، بلکه مردی جاافتاده میدید.
سریع لباس هایش را پوشید، به آرامی در را باز کرد، می خواست آهسته از ساختمان بیرون رود که با صدای مادرش میخکوب شد: این وقت صبح کجا میری عزیزم؟!
محمد برگشت طرف مادرش و چند قدم به آشپزخانه نزدیک شد و گفت: سلام مامان، با بچه ها قرار گذاشتیم، باید زودتر بریم موکب، باید اولین استقبال کنندگان از سردار باشیم و با این حرف بغض مادرش ترکید.
همانطور که با سینی که گوشه اش چای و نان گرم شده و مقداری پنیر بود جلو می آمد، اشکش جاری شد و گفت: باشه برو، اما بدون ناشتایی نرو مادر..
محمد جلوی مادرش ایستاد و همانطور که چایی داغ را برمی داشت و هورت کوچکی کشید، گفت: انگار یه وزنه چند کیلویی راه گلوم را بسته، نه میل و نه توان خوردن دارم.
مادر بینی اش را بالا کشید و گفت: حق داری، اما سردار هم راضی به سختی کشیدن شما نیست.
محمد بوسه ای از صورت مادر گرفت و گفت: تو موکب همه چی هست نگران نباش..
مامان سرش را تکانی داد و محمد آخرین نگاه را به مادرش انداخت و ناخوداگاه گفت: از طرف من از بابا و بچه ها خداحافظی کن، برام دعا کن عاقبت به خیر بشم و با زدن این حرف از خانه بیرون آمد.
از محله محمد تا میدان آزادی که شروع مراسم تشییع پیکر سردار بود، پیاده بیش از نیم ساعت نمیشد، اما محمد آنچنان کوچه ها را تند تند و دوتا یکی میرفت که متوجه نشد چقدر طول کشید تا به میدان آزادی رسید و وقتی رسید که اشعه های آفتاب بر همه جا می تابید.
گوشه و کنار افردای بودند که مثل محمد از فرط التهاب درونی و غصه ی دلشان به معیادگاه دیدار با سردار آسمانی شتافته بودند.
محمد به طرف موکب کنار خیابان رفت، همانجایی که او و دوستانش قرار بود پذیرای میهمانان سردار باشند
ادامه دارد...
📝ط_حسینی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹