531.2K
🔴گشت ارشاد باید برگرده !
🎙دکتر تقوی
الان وضعیت جامعه خوب شده که گشت ارشاد نداریم ؟😏
بلاخره دیدید چقد وضعیت بدتر میشه بدون گشت ارشاد ؟؟؟؟
الان بهتره یا قبلا که گشت ارشاد بود!
باید برخورد بشه با این کشف حجاب ها❌
#نشرحداکثری
@Emam_kh
📢 ایام قدر، قله ماه رمضان
✏️ رهبر انقلاب: قلّهی ماه رمضان، ایّام قدر و لیالی مبارکهی قدر است؛ ما به این قلّه رسیدهایم؛ از فرصت بینظیر توسّل و تضرّع و دعا و طلبِ از پروردگار عالم [باید] استفاده کنیم... برای خودتان و همهی برادران دینیتان و کشورتان و جامعهتان دعا کنید و از خدا مطالبه کنید، درخواست کنید و مطمئنّ به اجابت باشید.
🌙 #بهار_معنویت | روز هجدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵
@Emam_kh
18. جزء هجدهم در یک نگاه.mp3
23.93M
💠 هر جزء قرآن در یک نگاه
🎙#استاد_باذری
#هر_جزء_قرآن_در_یک_نگاه
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
آیه95سوره_نساء
🌸 لَا يَسْتَوِى الْقاَعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُوْلِى الضَّرَرِ وَ الْمُجاَهِدُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاَهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاَعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلّاً وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقاَعِدِينَ أَجْراً عَظِيما (95)
🍀 ترجمه: مؤمنانى كه بدون عذر و ضرر از جهاد بازنشسته اند، با مجاهدانى كه با اموال و جان هاى خود در راه خدا جهاد مى كنند، برابر نیستند. خداوند، جهادگران با اموال و جانشان را بر نشستگان (از جنگ) به درجه اى برترى داده است و خداوند همه مؤمنان را وعده ى نیكو داده است و خداوند مجاهدان را بر نشستگان، با پاداشی بزرگ برترى داده است. (95)
🌸 این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدینه نازل شده است و مقایسه ای میان مجاهدان و غیر مجاهدان به عمل آورده و به پاداش مجاهدان اشاره کرده است. که در ابتدا می فرماید:《لا یستوی القاعدون من المؤمنين غير أولى الضرر و المجاهدون فى سبيل الله بأموالهم و أنفسهم: مؤمنانى که بدون عذر و ضرر از جهاد باز نشسته اند، با مجاهدانی که با اموال و جان های خود در راه خدا جهاد می کنند، مساوی نیستند.》 بعضی افراد هستند که توانایی جسمی دارند و بیماری خاصی ندارند که بخواهد مانع آنها از حضور در جنگ شود و دشمن قصد حمله و هجوم به آنها دارد ولی آنها در خانه هایشان می نشینند و برای مقابله با دشمن نمی روند از طرفی بعضی افراد دیگر هستند که به مقابله و جنگ با دشمن می روند طبیعی است که این دو گروه با هم برابر نیستند.
🌸 سپس برتری مجاهدان را بصورت آشکارتر بیان کرده که می فرماید: 《فضل الله المجاهدين بأموالهم و أنفسهم على القاعدين درجة: خداوند ، جهادگران با اموال و جانشان را بر نشستگان به درجه ای برتری داده است.》 اما بعضی افراد بیمار و ناتوان هستند و نمی توانند در جنگ حضور پیدا کنند لذا قرآن برای اینکه پاداش نیت صالح و ایمان و سایر اعمال نیک آنها نادیده گرفته نشود می فرماید: 《و کلا وعد الله الحسنی: و خداوند همه مؤمنان را وعده ى نيکو داده است.》 ولی از آنجا که اهمیت جهاد در اسلام از این هم بیشتر است بار دیگر تأکید می کند و می فرماید: و 《فضل الله المجاهدين علی القاعدین أجرا عظيما: و خداوند مجاهدان را بر نشستگان، با پاداشی بزرگ برتری داده است.》
🔹 پيام های آیه 95 سوره نساء
✅ آنان كه مشكلات جسمى دارند از جهاد معافند.
✅ جهاد_مالى در كنار جهاد با جان مطرح است، چون بدون پشتوانه ى مالى، جبهه ضعیف مى شود.
✅ كمك هاى داوطلبانه ى مردم، از جمله منابع تأمین بودجه هاى دفاعى است.
✅ خدمات و تلاش هر كسی محترم است و به خاطر شركت كسانى در جبهه، نباید ارزش هاى دیگران نادیده گرفته شود. برترى مجاهدان آرى، امّا طرد دیگران هرگز.
✅ هر كسی در هر موقعیّت و مقام و خدمتى كه باشد، باید بداند مقام رزمندگان #مخلص از او بالاتر است.
✅ اگر خداوند به رزمندگان فضیلت داده است، پس جامعه هم باید براى مجاهدان و شهدا در اجتماع، گزینش ها و برخوردها حساب خاصى باز كند.
✅ میان مجاهدان و کسانی که بدون عذر جهاد نمی کنند، فاصله بسیار است.
آیه 95🌹 ازسوره نساء🌹
لا يَسْتَوِي=برابر نیستند
الْقاعِدُونَ =نشستگان
مِنَ =از
الْمُؤْمِنِينَ =مؤمنان
غَيْرُ =به جز
أُولِي الضَّرَرِ =زیان دیدگان[ =معذوران]
وَ الْمُجاهِدُونَ =وجهادکنندگان
فِي=در
سَبِيلِ=راه
اللَّهِ =الله
بِأَمْوالِهِمْ=با مال هایشان
وَ أَنْفُسِهِمْ =وجان هایشان
فَضَّلَ=برتری داده است
اللَّهُ =الله
الْمُجاهِدِينَ =جهادکنندگان
بِأَمْوالِهِمْ =با مالهایشان
وَ أَنْفُسِهِمْ=وجان هایشان را
عَلَى=بر
الْقاعِدِينَ=نشستگان
دَرَجَةً=به پایه ای
وَ كُلًّا =وهمه را
وَعَدَ =وعد داده است
اللَّهُ=الله
الْحُسْنى=به نیکی =[ =بهشت]
وَ فَضَّلَ=وبرتری داده است که
اللَّهُ=الله
الْمُجاهِدِينَ=جهادکنندگان را
عَلَى=بر
الْقاعِدِينَ=نشستگان
أَجْراً=به پاداشی
عَظِيماً =بزرگ
🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب قدر - استاد فیاض بخش.mp3
12.41M
🔉 بشنوید| پیرامون شب قدر
استاد فیاضبخش
▫️روش احیای شب قدر در سیره اساتید این مکتب، مثل سیدعلی آقا قاضی(ره)، مثل روش مرسوم در میان مردم نبوده است؛ گرچه شباهتهایی دارد...
.
امشب به فاطمه زهرا سلام الله علیها وامام زمان علیه السلام خیلی متوسل شوید
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ شب عروج معنوی
🌹١٢ توصیه امام خامنه ای برای استفاده بهتر از لیالی قدر
@Emam_kh
💠خوردن اسماء متبرکه!!
💬بسیاری از مردم، اسماء متبرکهی روی غذاهای نذری را بدون وضو میل میکنند؛ در حالی که نمیدانند اسماء متبرکهای که بر روی غذاها (مثل حلیم، شله زرد و...) نوشته شده باشد، نمیتوان بدون وضو خورد، مگر اینکه کاملا محو شود.
🔹 تماس دهان (فضای داخلی دهان، لبها و زبان) با نوشته اسماء مبارکه بر روی خوراکی، بدون وضو اشکال دارد و با همزدن نوشته پیش از خوردن آن (به طوری که کلمه مبارکه از بین برود) اشکال برطرف میشود.
📚 آموزش مصور احکام، ص۱۳۳
@Emam_kh
سامری در فیسبوک
قسمت_ دهم
نزدیک یک هفته از زمانی که کتاب بدون اسم به دست احمد همبوشی رسیده بود می گذشت، یک هفته ای که او کلا گیج و منگ شده بود و حس کنجکاوی اش بیش از قبل تحریک شده بود که در چنگ چه کسانی گرفتار شده، درست است به او خوش می گذشت اما از اینکه نمی دانست با چه کسی طرف هست ناراحت بود، اما از اولین برخوردهایش که با بازجو داشت می توانست حدس بزند که سر این رشته به کجا می رسد، اما فقط در حد حدس بود.
همبوشی تمام وقتش را صرف خواندن کتاب پیش رویش می کرد، کتابی که اسمی بر ان نوشته نشده بود اما بعضی احادیث شیعه را نوشته بود و بعد از توضیح حدیث با استناد به آیات قران سعی کرده بود حدیث را به سمتی ببرد که مد نظر نویسنده بود.
درست است که احمد هیچ وقت درس حوزه و دین نخوانده بود اما آنقدر می فهمید که این کتاب میتواند مشکوک باشد و کاسه ای زیر نیم کاسه است، هر روز محافظ احمد همبوشی به او تذکر می داد که کتاب را خوب به خاطر بسپارد و گویی قرار بود اولین امتحان احمد همبوشی از این نوشته ها باشد تا با مشاهده نتیجه این سنجش ببینند مورد قبول صاحب کارش قرار می گیرد یا نه؟ پس او هم سعی می کرد کلمه به کلمه کتاب را حفظ کند، گرچه بعضی جاها به واقع معنای مطلب را درک نمی کرد اما سعی می کرد آن را به خاطر بسپارد.
صبح زود بود و طبق معمول در اتاق باز شد و همبوشی در کمال تعجب متوجه شد محافظ اقامتگاهش تغییر کرده.
مردی بلند قد و استخوانی که سعی می کرد با نگاهش از زیر عینک، احمد همبوشی را آنالیز کند.
مرد وارد شد، سینی غذا را روی میز گذاشت و برخلاف قبل که بیرون میرفت، روی مبل کرم رنگ روبه روی احمد نشست و گفت: سریع صبحانه ات را بخور که باید جایی برویم.
احمد که در این مدت یاد گرفته بود که غیر از کلمه «چشم» چیزی بر زبان نیاورد چشمی گفت و سریع تر از همیشه مشغول خوردن صبحانه که خیلی هم مفصل بود شد، انگار طرف همبوشی کاملا اخلاق او را می دانست و پی برده بود که احمد همبوشی به شکمش خیلی اهمیت می دهد.
صبحانه صرف شد و او از جا بلند شد، به سمت کمد لباس رفت، او بارها کمد را زیر و رو کرده بود و لباس های رنگارنگی را که میزبانش دقیقا به اندازه قد و قامت او تهیه کرده بود، امتحان نموده بود و حالا برای اولین بار بود که می خواست بعد از مدتها پایش را از اقامتگاهش بیرون بگذارد، یکی از شیک ترین لباس ها را انتخاب و به تن کرد.
احمد همبوشی قد بلند خودش را با پیراهن آبی رنگ و شلوار لی سورمه ای داخل آینه دید و بعد به سمت محافظی که از او چشم بر نمی داشت رفت و گفت: من آماده ام برویم.
نزدیک در ورودی شدند و قبل از اینکه پا به بیرون بگذارد، مرد که شانه به شانه احمد راه میرفت،دست در جیبش کرد و با دست دیگر در را فشاری داد و گفت: صبر کن، باید چشم بند بزنی و با زدن این حرف چشم بند سیاهرنگی را که از جیب لباسش بیرون اورده بود به چشم های احمد زد.
انگار هنوز وقت آن نرسیده بود که احمد بفهمد طرف مقابلش چه کسانی هستند.
هر دو از اقامتگاه بیرون آمدند و مرد محافظ، همبوشی را به سمت ماشین راهنمایی کرد و بعد ازسوار شدن او در را بست.
ماشین حرکت کرد، از صداهای اطراف بر می آمد که در شهر هستند، بعد از تقریبا یک ربع از حرکت، ماشین متوقف شد و به او امر شد تا پیاده شود.
محافظ در حالیکه دست او را گرفته بود، از چندین پله بالا رفتند و بعد صدای باز شدن دری آمد و آنها وارد ساختمان شدند، کمی به جلو رفتند از طنین صدای قدم های آنها که در فضا می پیچید بر می آمد که آنها وارد جایی سالن مانند شدند.
کمی جلوتر، مرد محافظ چشم بند را از چشم های احمد همبوشی باز کرد، میز چوبی پیش رویش که چهار صندلی در اطرافش بود را نشان داد و گفت: اینجا بنشین و منتظر باش و با زدن این حرف به سمتی رفت.
احمد دستی به چشم هایش کشید و در کمال تعجب خودش را در مکانی یافت که به نظر میرسید کتابخانه باشد، قفسه هایی زیاد در اطرافش به چشم می خورد که مملو از کتاب بود، اما از ظاهر کتاب ها بر می آمد که کتب قدیمی در اینجا نگهداری می شوند و چیزی که برایش عجیب می آمد این بود که نام هر کتاب با زبان عبری بالای آن کتاب چسپانیده شده بود.
احمد هنوز مشغول دید زدن بود که صدای قدم هایی که از پشت سرش می آمد در فضا پیچید
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
براساس واقعیت
🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
شب قدر
شب ۱۹ رمضان که میرسد، بر اساس اعمال و رفتار و نیات گذشته، تقدیر سال آیندهمان مشخص میشود.
چه بخوریم؟ چه بخوانیم؟ به زیارت برویم یا نرویم؟ اصلا زنده بمانیم یا نمانیم؟ با چگونه مرگی از دنیا برویم؟ ...
از همان موقع ندای الهی العفو، الهی العفو امام زمان بلند میشود. پدر است دیگر. نمیتواند بیتفاوت بنشیند و ببیند ما به دست خود، خود را به فنا داده باشیم.
حالا هرقدر هم که ما فرزند خلفی نبوده باشیم، او که از پدری کم نمیگذارد.
از همان موقع تا شب بیست و سوم دست به آسمان بلند میکند و میگوید:
الهی؛ فرزندان خطاکارم را به من ببخش. خدایا؛ بر بی پدری شان، بر دوری شان از من رحم کن.
خدایا؛ تقدیر خیر برایشان مقدر کن ...
شب بیست و سوم میرسد. شب امضا شدن تقدیرات. و امام زمان همچنان پدرانه برایمان دعا میکند، اشک میریزد، پیش خدا ریش گرو میگذارد ...
بی معرفتی نیست اگر همان موقع که او برای مقدرات ما دعا میکند، استغفار میکند، ما برای تقدیر فرج و ظهورش دست به دعا برنداریم؟ فرجی که فرج خود ما در آن است!
خدایا! به حق حقیقت این شب، دوران غیبت مهدی فاطمه را پایان ده و مصلح موعود را به نجات بشریت برسان.
@Emam_kh
🔴 سگ ها و سنگ ها (۴)
در ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ ماموری به نام علی اکبر رنجبر به دلیل تعلل در استفاده از سلاحش، از ناحیه گردن مورد اصابت چاقوی یک خلافکار قرار گرفت و به شهادت رسید!!
اگر می خواهید دلیل تعلل آن مامور و بقیه همکارانش را در مواقع مشابه بدانید به حکم اعدام #سرهنگ_جوانمردی نگاه کنید!!
این دقیقا همان بستن سنگ ها و بازگذاشتن سگ هاست!
بارالها به حق این #شب_قدر به همه مسئولین و قانونگذاران بصیرت و نگاه عمیق عطا کن و همه گرفتاران بخصوص آقای جوانمردی را نجات بده. اللهم فُکّ کل اسیر ...
#ماه_رمضان
✍"قاسم اکبری"
@Emam_kh