تفسیر گزیده؛۴۳۴.mp3
30.44M
☘ محمدرضا رنجبر
🌒 شب چهارصد و سی و چهارمین
#فاطر
#صفحه_ ۴۳۴
✅ ترجمه صوتی و تصویری ، کاری است از موسسه پیامبر مهر و رحمت
@mrranjbar3
@Emam_kh
بخوانيم و بينديشيم
یک نفر عکسی از پاهای تُپل نوزادی را در توئیتر به اشتراک گذاشته و زیرش نوشته: اگر می خوایید گاز بگیرید برید ته صف!صدها نفر برای این پاهای بامزه غش و ضعف رفتهاند. چند نفر نوشتهاند همین فردا میرم «شوور»! میکنم، دو_سه نفر نوشتهاند اصلاً من به عشق همین پاها میخوام بچهدار شم و ..!
زنی در اینستاگرام عکسی از قورمهسبزی که پخته منتشر کرده و نوشته: هرکی هرچی دلش میخواد بگه. من عاشق اینم برای همسرم قورمهسبزی بپزم، اونم بیاد بشینه موهامو ببافه. دهها نفر نوشتهاند: آره خوشبختی یعنی همین! خوشبختید شما...حسودیم شد.... خوش به حال جفتتون... دلم برای خودم سوخت و ..
مردی عکسی از سوئیچ ماشینی که خریده را منتشر کرده و نوشته «بالاخره خریدمش». جماعتی لایک کردهاند که خوش به حالت و مبارکه و ...
اینها همه بُرش هایی از زندگی هستند نه تمام آن. زندگی_اسلایسی! آن بخش از زندگی که دست چین میکنیم و به واسطه شبکههای مجازی به دیگران اجازه میدهیم آن را ببینید و بسیاری بر اساس همین «اسلایس» ما را قضاوت میکنند.
بسیاری از آنها که برای آن پاهای تپل دوستداشتنی غش و ضعف میروند اگر همان کودک را به آنها بدهید که ساعت سه نصفه شب بیدار میشود، زار میزند، نمیخوابد، پوشکاش نیاز به تعویض دارد، شیر میخواهد، خواب را از آدم میگیرد و ... بعید است هنوز فقط به خاطر گازگرفتن پاهایش به او وفادار بمانند و کماکان بچه بخواهند
این تصور که زندگی مشترک فقط آن لحظه است که بوی خوش قورمهسبزی در فضای خانه میپیچد یا مرد مینشیند به بافتن گیسوی زن، یک فانتزی زیباست اما وقتی عملی نمیشود بسیاری از همسران احساس ناکامی میکنند که پس چرا زن من قورمهسبزی نمیپزد؟ یا چون همسرم موهام رو نمیبافه پس دوستم نداره!
البته که اگر این کار را بکند عجب مرد نیکویی است اما اگر هم حال و حوصلهاش را نداشتهباشد دلیل بر فقدان عشق و دوست نداشتن همسر نیست. آن یک عکس که دیدهاید هم نشان خوشبختی تمام وقت آن زوج نیست. فقط یک بُرش دست چینشده از یک زندگی است. یک اسلایس!
خلایق حق دارند هر اسلایسی از زندگی شان که دوستدارند را به نمایش بگذارند اما ما حق نداریم آن یک اسلایس را «تمام» زندگیشان فرض کنیم، دست به مقایسهاش با زندگی خودمان بزنیم و احساس ناکامی کنیم. زندگی_اسلایسی میتواند آفت آرامش مان باشد اگر باور نکنیم که بسیاری از عکسهایی که میبینیم و حرفهایی که میشنویم تنها بُرشهایی گزینش شدهاند، نه تمام آن!
@Emam_kh
بار الها!
دراین شب زیبا
کمکمان کن
آن نور کوچک الهی زیبا
که درونمان سوسو میزند
روز بروز با نور عشقت
نورانیتر و نورانیتر شود
شبتون پر از دعای مستجاب 🌸
🌸یا مهدی ادرکنی(عج)🌸🍃
@Emam_kh
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام
المُسلمُ مَن سَلِمَ الناسُ مِن يَدِهِ و لِسانِهِ ، و المُؤمِنُ مَنِ ائتَمَنَهُ الناسُ على أموالِهِم و أنفُسِهِم .;
امام صادق عليه السلام
مسلمان ، كسى است كه مردم از دست و زبان او آسوده باشند و مؤمن ، كسى است كه مردم او را امين مال و جان خود بدانند .;
معاني الأخبار : 239/1 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 بــِســْم اللــّهِ الـرَّحـْمـَن الـرَّحـيم🍃🌸
الهی!
از نزدیک نشانت می دهند و برتر از آنی...
دورت پندارند و نزدیکتر از جانی...
تو آنی که خود گفتی، و چنان که خود گفتی، آنی:
موجود نفسهای جوانمردانی،
حاضر دلهای ذاکرانی...
صدایشکن
زمزمهکننامشرا
اوهمیشگیترین
شنوندهیزندگیست..
🙏یا ذالجلال و الاکرام 🙏
ای صاحب شکوه و بزرگواری
سلام بر همه و بر دوستان
صبح و روز قشنگ و زیباتون بوجود مبارکتون مبارک باد؛
درپناه حق روزتون رو با یه دنیا امید، تدبیر، توکل و آرامش الهی ، نشاط و شادی با یه بغل آرزوهای پسندیده آغاز کنید.
کمال و منتهای سعادت را آرزومندم.
یکشنبه تون علوی🌸🍃
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥روایت دیدنی رهبر معظم انقلاب از لحظهای که انسان شهید میشود
@Emam_kh
♨️مهیای ظهور باشید...
🔸به ما دستور دادهاند مهیای ظهور باشید؛ چون ظهور دفعتاً واقع میشود.
اصحاب #امام_زمان علیه السلام به علت آمادگی، به محض شنیدن ندای حضرت، همگی در مکّه جمع میشوند. خب، اینها که بیکار نیستند، ولی طوری آمادهاند که اگر آب دستشان باشد، زمین گذاشته، میروند.
🔸حبیب بن مظاهر در میان راه حمام با مسلم بن عوسجه برخورد کرد و گفت: کجا میروی؟
گفت: میروم تنظیف.
گفت: وقت این کارها نیست; از سیدالشّهدا علیه السلام نامه رسیده؛ باید رفت!
از وسط راه خانه برگشتند و به طرف کربلا رفتند.
🔸این آمادگی خیلی فرق میکند با آن کسی که در زمان رسیدن سیدالشّهدا علیه السلام به کربلا، تازه برای زن و بچهاش آذوقه میبرد.
خیلی هم دوست دارد به حضرت کمک کند ولی از قبل فرصتها را تخمین نزده، خودش را مهیا نکرده، اهل سرعت و سبقت نبوده، پیدا است چنین آدمی عقب میافتد.
🔸اشتغال انسان به کار خویش و اینکه دلمشغولی انسان، کار ولی خدا نباشد، یا اینکه صبح که بلند میشود فکرش این نباشد که امروز کجای کار امام زمان عجل الله بر زمین مانده است تا من بردارم، مشکل ساز است.
🖋استاد میر باقری
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢شما صدای شهید بهروز مرادی قهدریجانی را میشنوید
🎙سخنرانی کوبنده مردی از دیار #قهدریجان علیه بی حجابی و مصلحت اندیشی
♨️دشمن ما آمریکا نیست، دشمن ما خودمونیم
🔹️این جملات از مردیست که دهها سال از عصر خود فراتر بود. ساعاتی قبل از شهادتش اینچنین طوفان به پا میکند. مردی که او نیز از مصلحت میرنجد و به وظیفه تاکید دارد نه نتیجه....
🔹️او هنرمند شهید #بهروز_مرادی_قهدریجانی است. از رزمندگان فاتح خرمشهر که دانشجوی دانشگاه هنر بود و به شیوه Conseptual Art تابلوی «به خرمشهر خوشآمدید/ جمعیت ۳۶ میلیون نفر» را به کنایه از ۳۶ میلیون نفر جمعیت ایران در دهه ۶۰ خلق کرد.
🇮🇷 @Emam_kh
⛔️ «جراحی» را از «مردم» شروع نکنید...
1️⃣ در «بنزین»:
🔖مردم پُرمصرف نیستند، بلکه:
📍خودروهای ما پرمصرفاند،
📍وسایل نقلیه فرسوده هستند،
📍سبد سوختی کشور دهها سال متنوع نشدهاست،
📍سیستم حملونقل عمومی سالها توسعه نیافته است.
📍مدل حملونقل در کشور جادهمحور است.
📌جراحی را از سازمان برنامه و وزارت صمت، نفت، راه و ... شروع کنید.
2️⃣ در «برق»:
📍فقط حدود ۳۰ درصد مصرف برق، خانگی است.
📍به میزان ۳۳۰ میلیون بشکه معادل نفتخام اتلاف داریم.
📍طبق آمار ایمیدرو، فقط ارزش برق هدررفته سالانه صنعت فولاد ۱.۳ میلیارد دلار است(معادل ۴ نیروگاه سیکلترکیبی مدرن).
📌جراحی را از وزارت نیرو، راه، صمت، جهادکشاورزی و ...شروع کنید
3️⃣ در «گاز»:
📍۷۰٪ مردم کمتر از ۱۰٪ گاز کشور را مصرف میکنند.
📍کل مصرف بخش خانگی کمتر از ۲۷٪ کل گاز کشور است.
📍۷۰۰ شرکت بزرگ ۵۴٪ گاز کشور را مصرف میکنند.
📍به میزان ۲۴۵ میلیون بشکه معادل نفتخام اتلاف گاز داریم.
📌جراحی را از وزارت نفت و نیرو و صندوق توسعه و سازمان برنامه شروع کنید.
4️⃣ در کل حوزه «انرژی»:
📍به میزان ۷۲۱ میلیون بشکه معادل نفت خام هدررفت انرژی تا قبل از رسیدن انرژی به دست مصرفکننده داریم که مقصرش مردم نیستند.
📌جراحی را از دولت شروع کنید.
⁉️چرا کسی از موارد فوق و نیز از اتلاف گاز برای مثال در شرکتهای متانولی سخن نمیگوید که در ۱۲ سال گذشته عملا ۱۲ میلیارد دلار از محل عدمالنفع صادرات گاز به کشور خسارت زدهاند؟
⁉️چون منافع تعداد محدودی دلال و سفتهباز و سیگنالفروش بورسی و پکیجفروشهای هوچیگر به خطر میافتد؟
✍ محمد طاهر رحیمی
🇮🇷 @Emam_kh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 آیه ۱۱۴ سوره مائده
🌸 قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَآ أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِنَ السَّمَآءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ ۖ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (۱۱۴)
🍀 ترجمه: عیسی پسر مریم گفت: خدایا! ای پروردگار ما! برای ما از آسمان سفره ای پر از غذا نازل كن تا [روز] عیدی باشد برای اهل زمان ما و نسل آینده ما، و نشانه ای از سوی تو؛ و ما را روزی بخش كه تو بهترین روزی دهندگانی (۱۱۴)
🌸 موضوع این آیات در ادامه آیه قبلی در مورد درخواست یاران نزدیک حضرت عیسی علیه السلام برای نزول سفره غذا از آسمان است هنگامى كه حضرت_عيسى از حُسن نيّت آنها در اين تقاضا آگاه شد، خواسته آنها را به پيشگاه پروردگار به اين صورت منعكس كرد: قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَكُونُ لَنا عِيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آيَةً مِنْكَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرّازِقِينَ: عیسی پسر مریم گفت: خدایا! ای پروردگار ما! برای ما از آسمان سفره ای پر از غذا نازل کن تا [روز] عیدی باشد برای اهل زمان ما و نسل آینده ما، و نشانه ای از سوی تو؛ و ما را روزی بخش که تو بهترین روزی دهندگانی»
🔹 پیام های آیه۱۱۴ سوره مائده
✅ توسّل به اولیاى خداوند براى قضاى حوائج، جایز است. «قال الحواریّون یا عیسى.... قال عیسى ابن مریم اللّهم....»
✅ از نشانه هاى الهى، باید براى همیشه درس گرفت.
✅ عید و جشن_مذهبى از نظر قرآن كار صحیحى است. میلاد اولیاى خدا و بعثت پیامبر، كمتر از نزول مائده آسمانى نیست.
✅ حضرت_عیسى، در دعا به جاى موضوع خوردن، به الهى بودن مائده توجّه مى كند.
✅ در دعا، خدا را با ادب كامل و با صفت مناسب با خواسته، صدا بزنیم. ابتداى آیه «الّلهم ربّنا» و آخر آیه «خیر الرّازقین»
✅ به خدا توجّه كنیم و به سراغ دیگران نرویم. «و انت خیر الرّازقین»
آیه 114🌹 ازسوره مائده🌹
قالَ =گفت
عِيسَى=عیسی
ابْنُ =پسر
مَرْيَمَ=مريم
اللَّهُمَّ =بار الها
رَبَّنا =[ای]پروردگارما
أَنْزِلْ =فرو فرست
عَلَيْنا=برما
مائِدَةً =خوانی را
مِنَ=از
السَّماءِ=آسمان
تَكُونُ=تا باشد
لَنا =برای ما
عِيداً=عیدی
لِأَوَّلِنا =برای اوّل ما
وَ آخِرِنا=وآخرت [امت]ما
وَ آيَةً =ونشانه ای
مِنْكَ=از[جانب] تو
وَ ارْزُقْنا=وروزی ده مارا
وَ أَنْتَ=وتو
خَيْرُ =بهترین
الرَّازِقِينَ =روزی دهندگانی
🌹🍃🌹🍃🌹
💠 تقدیم نماز قضا بر ادا
💬 سوال:
اگر کسی نماز قضا به عهده دارد، آیا می تواند ابتدا نماز واجب یومیه را به جماعت بخواند و پس از آن نماز قضا را بخواند؟
✅ پاسخ:
بنابر احتیاط واجب نماز قضای همان روز مقدم است. البته در احتیاط واجب می توان با رعایت الاعلم فالاعلم به مرجع دیگری رجوع نمود.
🔹 مسئله: کسی که نماز قضا به عهده دارد، میتواند نمازی که اکنون بر او واجب شده را بخواند؛ ولی احتیاط واجب آن است که اگر فقط یک نماز است ابتدا نماز قضا را به جا آورد؛ به خصوص اگر نماز قضا مربوط به همان روز باشد.
📚 استفتا از سایت آیت الله خامنه ای / شماره استفتاء 6z2m652
@Emam_kh
۵ کار انجام بده و نماز نخوان!!
🏵 مردی خدمت امام_حسين عليه السلام رسيد، و عرض كرد كه شخص گنه كاری هستم و نمی توانم خود را از معصيت نگهدارم، لذا نيازمند نصايح آن حضرت می باشم.
🏵 امام عليه السلام فرمودند: پنج كار را انجام بده، بعد هر گناهی می خواهی بكن!
1⃣ روزی خدا را نخور، هر گناهی مایلی بكن!
2⃣ از ولايت خدا خارج شو، هر گناهی می خواهی بكن!
3⃣ جایی را پيدا كن كه خدا تو را نبيند، سپس هر گناهی می خواهی بكن!
4⃣ وقتی ملک الموت برای قبض روح تو آمد اگر توانستی او را از خودت دور كن و بعد هر گناهی می خواهی بكن!
5⃣ وقتی مالک دوزخ تو را داخل جهنم كرد، اگر امكان داشت داخل نشو و آن گاه هر گناهی مایلی انجام بده!
📚 بحار الانوار ، ج 87، ص 126
@Emam_kh
دست_تقدیر۲
قسمت_پانزدهم
کیسان همانطور که با اسلحه اش، صادق را نشانه رفته بود، از زیر اوپن کارتونی را بیرون کشید و بعد از کمی جستجو، بندی پلاستیکی بیرون آورد، به طرف صادق رفت.
اسلحه را روی میز کوچکی که بین دو مبل قهوه ای چرک هال گذاشت و شروع به بستن دست و پای صادق کرد و گفت: ببین! از قول من به اونایی که اجیرت کردن میگی، من کارم را داشتم طبق برنامه ای که اونا چیده بودن پیش میبردم اما تو دومین نفری هستی که فرستادن مثلا منو چک کنه، دیگه نه وقت و نه حوصله این بازی ها را ندارم، وقتی با اعتماد جلو آمدم، بهم برمیخوره که اینجور با من برخورد بشه.
صادق اوفی کرد و گفت: چرا حرفم را باور نمی کنی؟! من نمی دونم تو درباره چی حرف میزنی! مگه قرار نشد که آزمایش ژنتیک را بررسی...
کیسان به میان حرف صادق پرید و گفت: این مزخرفات را ول کن، اگر وقت کردم اونم نگاهی می کنم، درصورتی که میدونم تو جاسوس هستی و نیازی به بررسی ژنتیک نیست، من هر حرفی را یکبار میزنم، میری باهاشون ارتباط میگیری و از قول من بهشون میگی تا هفتاد و دو ساعت دیگه اگر مادر منو آزاد کردین و مادرم با من تماس گرفت و از سلامتش مطمئن شدم، نتایج تمام تحقیقات این یک سال را تحت اختیارتون قرار میدم و اگر کوچکترین بلایی سر مادرم بیاد، تا ۷۲ ساعت آینده یک آبرویی از موساد ببرم که در تاریخ بنویسن..
صادق دستان بسته اش را محکم تکان داد و گفت: هر چی من میگم اشتباه می کنی اما تو باز حرف خودت را میزنی، آخه بر فرض محال من جاسوس موساد باشم، چه جوری با این دستهای بسته به اون بالادستی ها خبر بدم هااا؟!
کیسان همانطور که وسایلش را جمع می کرد گفت: نگران نباش، به محض اینکه من از اینجا خارج بشم، به صاحب این سوئیت زنگ میزنم تا بیاد و آزادت کنه..
صادق باز هم اوفی کرد اما خوب می دانست هر چه حرف بزند جز اینکه بر شک و تردید کیسان اضافه شود و او را عصبانی تر کند، فایده دیگری نخواهد داشت، پس با چشمانی که مملو از محبت بود، حرکات برادری را نگاه می کرد که تازه از وجودش آگاه شده بود.
صادق بر خلاف دفعه قبل، اینبار قد و بالای کیسان را با دقت نگاه انداخت، کیسان دقیقا هم قد پدرش مهدی با قدی بلند و هیکلی چهارشانه بود و چشمان او درست شبیه عکسی که از مادرش دیده بود، به نظر می رسید.
کیسان مدارک و لپ تاپ و هر چه را که داشت، داخل کارتون ریخت و در سوئیت را باز کرد، به سمت کارتون رفت و می خواست بیرون برود که صادق گفت: دست و پای من بسته است، هیچ خطری برایت ندارم، می شود جلو بیایی تا چیزی در گوش تو بگویم؟!
کیسان یک تای ابرویش را بالا داد و چهره اش درست شبیه بابا مهدی شد و جلو آمد و همانطور که گوشش را جلوی دهان صادق میبرد گفت: این هم اجابت آخرین خواسته ات...
صادق بوسه ای از گونه نرم کیسان که مشخص بود تازه ریشش را زده است گرفت و گفت: می خواهی باور کنی و می خواهی نکنی...من برادرت هستم و آهسته تر گفت: دوستت دارم داداش...
کیسان که انتظار این حرکت را نداشت و انگار بوسه صادق همانند بوسه مادرش گرمی و محبت خاصی را در وجودش دواند، از جا بلند شد،کارتون را برداشت و گفت: عجب نیروی سمجی هستی، هنوز هم دست از فیلم بازی کردن بر نمیداری؟! و با زدن این حرف با شتاب از در خارج شد.
کیسان سوار ماشین شد و در حالیکه درونش مملو از احساسات خاص و متناقض بود از سوئیت دور شد.
کیسان چهره خودش را داخل آینه وسط ماشین نگاه کرد و همانطور که جای بوسهٔ صادق را دست می کشید با بغضی در گلو گفت: کاش دروغت راست بود و من برادری داشتم...پدری داشتم که بتوانم به او تکیه کنم و در این دنیای بزرگ با غم دوری از مادر و غصه های او، دست و پنجه نرم کنم...
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼