رئیسی هم یک سال پیش و قبل از دور جدید مذاکرات و هم الان در آستانه توافق احتمالی به دیدار جو بایدن خیر قاطع گفت. یعنی رفع تحریمها موضوعیت دارد نه عکس نمایشی. قبلیها عکس های دونفره یادگاری را هم جزئی از دستاورد ها معرفی می کردند و حتی اواخر جنبه اقتصادی برجام را منتشر شدند.
#مهدی_جهان_تیغی
@Emam_kh
⭕️ پروژه امنیتی اول مهر که رهبری اشاره کردند، چه بود؟
✍️ کار دشمن نشستن روی زخم جامعه و حادثه آفرینی از طریق آن است و در این تردیدی نیست. در همه حوادث تلخ اجتماعی و سیاسی سالهای گذشته دشمن ورود کرده است. در پرونده مهسا امینی میزان فعالیت دشمن بیش از حد معمول آشکار است، هزاران محتوا جهت دار منتشر کردند که به وضوح در آن از آشوب کشیدن کشور، اعتصاب، شکستن اقتدار امنیتی و انتظامی کشور، زیر سوال بردن اعتقادات اسلامی، تحریک به اقدامات تروریستی در شمال غرب و جنوب شرق کشور و سوریهسازی ایران دیده میشود.
🔸 حتی فیلمهای آموزش ساختن بمبهای دست ساز، نحوه شورش و اعتصاب و حتی معرفی نقاط و مراکزی که باید در اولویت اعتصاب قرار بگیرند و نحوه مقابله و آسیب رساندن به نیروهای امنیتی را عملا در رسانههای خود نمایش دادند که هیچ رسانه رسمی در جهان همچین کاری را نمیکند و تنها رسانههای وابسته به گروههای تروریستی چنین رویهای دارند. اما شما به صراحت مشاهده میکنید که بیبیسی فارسی و ایران اینترنشنال دقیقا همین کار را میکنند و عملا مجری عملیاتی طرح از قبل برنامهریزی شده اغتشاش در شب و اعتصاب در روز بودند و همچنان هستند.
🔸پروژهای کاملا امنیتی که نقش این دو رسانه در آن هدایتگری و بسترسازی آن هست و یکی با صراحت بیشتر و دیگری به صورت تلویحی آن را اجرایی کرد و البته در همان گام های اول باقی ماندند. اما دقیقا اینجاست که اهمیت نقشآفرینی خواص در این نوع بزنگاههای سیاسی و امنیتی خود را نشان میدهد. زیرا این طراحیها برای آنکه در افکار عمومی اثر بگذارد نیازمند مواضعی از طرف خواص داخلی برای تکمیل پازل و معتبرشدن روایت آنها در محیط داخلی ایران است. قضیه مهسا امینی را دوباره با دقت مرور کنید. دشمن نیازمند این بود که از همان ابتدا افکار عمومی بدون تحقیق و بدون معطل ماندن برای اظهار نظر مراجع قانونی باور کند که مرگ مهسا امینی یک قتل توسط نیروی انتظامی بوده است. برای معتبرسازی این روایت به شدت نیاز داشتند که در افکار عمومی ایران این نوع روایت از ماجرای مهسا امینی را در داخل معتبر شود و برخی از خواص ولو از سر دلسوزی این خدمت را رایگان و راحت برایشان انجام دادند.
🔸اما رهبری فرمودند: «اگر قضیّهی این دختر جوان هم نبود، یک بهانهی دیگری درست میکردند برای اینکه امسال در اوّل مهر کشور ناامنی درست کنند.»
🔸دشمن پس از شکست مجدد پروزه تابستان داغ در ایران در بستر نارضایتیهای اقتصادی، اینبار سراغ اجرای یک پروزه جدید امنیتی از طریق شکافهای فرهنگی و اجتماعی رفت. از مدتها قبل با کمک یک ضلع داخلی با تخریب و ایجاد شبهات فراوان بر ای گشت ارشاد که به نسبت دیگر ماموریتهای پلیس از کوچکترین واحدهای عملیاتی هست، به عنوان نقطهای برای ایجاد حس نفرت از نیروهای انتظامی قرار دادند تا در بزنگاه بتوانند نیروهای تحریک شده انتقام جو خودجوش به همراه گروههای سازماندهی شده را به صحنه درگیری و بستر ملتهب ایجاد شده هدایت کنند. همچنین تلاش کردند دو قطبی کاذب باحجاب و بدحجاب درست کنند تا ابزاری شود برای به سرانجام رساندن پروژه امنیتی اصلی که از قبل طراحی کردهاند.
🔸این در حالیست که روند علمی کشور گرچه با همت حاکمیت در ایام کرونا همچنا روند خود را ادامه داد ولی با بازگشایی حضوری دانشگاهها در امسال سیر جهشی دوبارهای به خود میگرفت و این موضوع که یکی از اصلیترین زیرساختهای تقویت هرچه بیشتر ایران قوی است، تحملش برای دشمنان ایران سخت بود و هست. از سوی دیگر روی کارآمدن جریان انقلابی سبب بازگشت دانشگاه به جایگاه حل مشکلات کشور و فاصله گرفتن از محل نزاع ها و محل جولان جریانات سیاسی شد و این موضوع برای دشمن مطلوب نبود.
🔸به همین دلیل برای دشمن اول مهر ماه و آغاز بازگشایی پرشور دانشگاه و مدارس پس از کرونا، زمان فرارسیدن هنگامه اجرایی کردن عملیات آشوب و اغتشاش و سرگرمسازی کشور به حوادث و حاشیهها بود. اما وفات مرحوم مهسا امینی و بستر فرآهم شده پس از آن، سبب شد که پروژه آشوب در مهر ماه را زودتر از زمان تعیین شده شروع کنند. در هر صورت پس از خیابان، دانشگاه بستر اصلی اجرا و ادامه این پروژه ضدامنیتی هست و بخشی از قشر پیشرو دانشجو بیش از گذشته باید دقت کند که ناآگاهانه در بازی پیچیده امنیتی از قبل طراحی شده که موجودیت خود ایران را هدف گرفته، قرار نگیرند.
✍ #مهدی_جهان_تیغی
@Emam_kh
⭕️ به جای انکار، واقعیت تلخ «بیلبورد زنان سرزمین من» را بپذیریم!
✔️ درباره حاشیه یک کار فرهنگی کف خیابانی
✍ بیلبورد زنان سرزمین من که در میدان ولیعصر نصب و بعد از حواشی ایجاد شده با پاک شدن تمام تصاویر زنان دوباره نصب شد، باطنی از ذهنیت بسیاری از فعالین فرهنگی و رسانهای و تصمیم گیران است.
🔸 صرفا برای طراحان و مجریان این بیلبورد نباید خرده گرفت و اگر کمی منصفانه به این تابلو نگاه کنیم، بسیاری از امثال من و شما نیز در چنین پازل ذهنی گرفتار هستیم و یا حداقل به افکار عمومی که میرسیم، خلاف حتی اعتقاد علمی و سواد هنری مان شبیه این بیلبورد را به عموم مردم عرضه میکنیم.
🔸 تعریف ما از مفاخر و مشاهیر سلبریتی زده شده و همین تصور سلبریتی زده را به مردم القا کردیم و به آنها هم ظلم کردهایم. بدتر آنکه در میان سلبریتیها و به خصوص هنرمندان، بازیگران را بیشتر از بقیه سهم دادهایم. دوباره به تعداد تصویر بازیگران زن در بیلبورد خبرساز نگاه کنیم، حتی میانگین کمی آنها هم بیشتر از بقیه اقشار زنان افتخار آفرین هست. در حالیکه همین الان ما زنانی داریم که در حوزه صنایع دستی در جهان بینظیر هستند و رتبههای واقعی هنری جهانی دارند و مثل برخی بازیگران سیاسی به آنها جایزه داده نشده است. سهم این هنرمندان واقعی از این تابلو کجاست؟
🔸 کشورهای غربی در برجسته سازی مفاخر خود از ابتدا سخت گیریهای دارند که ما کمتر از آن بهره مند هستیم. این سخت گیریها از ارزیابی پایبندی افراد به وطن و اصول فرهنگی تمدن غربی تا ارزیابی سخت گیرانه تخصصی در همان حوزه مورد فعالیت فرد را شامل میشود. آنها بیشتر سلبریتیها و یا بازیگران خود را به عنوان مفاخر فرهنگی خود معرفی نمیکنند بلکه نهایتا به عنوان یک ابزار تبلیغاتی و نفوذ نرم در جوامع دیگر استفاده میکنند. ضمن اینکه اگر بازیگران خود را به عنوان مفاخر فرهنگی هم معرفی کنند، متناسب با سطح سخیف و ضعیف پایههای فرهنگی خودشان هست و فرهنگی در حال حاضر فاخرتر از این برای عرصه به جهان ندارند.
🔸 اما ما نیز در کشور خودمان در به کار بردن واژه هنرمند نیز ولخرجی کردهایم و با آن سبک برخورد کردهایم. برای برجسته ترین نقاشان، مجسمه سازان، طراحان فرش، معماران، خلق کنندگان صنایع دستی و... تنها به اساتید آنها هنرمند گفتهایم ولی به بازیگران که رسیدهایم، همهشان را هنرمند خطاب کردهایم. به این هم بسنده نکردهایم، هنر بازیگری را هم سخیف کردهایم، سینمای که چند بازیگر زن و مرد جوان هم شکل و هم قیافه در آن قرب بیشتری از بازیگران بزرگی داشته باشند که دهها نقش تاریخی و پیچیده اجتماعی و فرهنگی را بازی کرده، قطعا هنر بازیگری نیز در آن سیر نزولی داشته است. اساسا به سینمای که سیاستزدهترین چهرهها در آن بیشتر برجسته شدند، باید به رتبه هنری آن به دیده شک نگاه کرد. اگر جامعه ایران از دو قطبیهای کاذب سیاسی و فرهنگی کمی بیرون میآمد، میدیدیم که نمره مردم نیز به بسیاری از بازیگران تغییر میکرد. اگر ساختار فرهنگی و هنری غرب در تقابل فرهنگی با ایران نبود، حتما بسیاری از جوایزی که به بازیگران ایرانی داده شده را نمیدادند و اگر قرار بود هم جایزه بدهند چه بسا به بازیگران دیگری در ایران و به خاطر بازی موفق در نقش های به مراتب فاخرتر و هنرمندانهتر داده میشد.
🔸🔸امروز اگر جامعه هنری را به بازیگران تقلیل بدهیم حتما به تاریخ و عظمت هنر ایران هم ضربه زدهایم و بدتر از آن اگر در معرفی مفاخر عوامزده عمل کنیم حتما به تمدن ایران زمین ضربه زدهایم.
#مهدی_جهان_تیغی
@Emam_kh
⭕️ هدف تجمع برلین فراتر از تجزیه ایران هست!
✔️ پشت پرده سیاسی و ضدامنیتی تجمعات اپوزسیون خارج نشین
✍ تجمع اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی در برلین آلمان از زوایا مختلفی بررسی آن اهمیت دارد. در پس پرده این تجمعات اهداف و یا سرنوشتی دیده می شود که نهایتا فراتر از تجزیه ایران هم برای آن قابل تصور است.
1⃣ ضدانقلاب با روشهای متعددی در هفتههای اخیر تلاش کرد که تجمع چشمگیری در داخل ایران راه بیافتد ولی نهایتا اغتشاشات چند نفره در برخی نقاط کشور نصیبش شد. اولین هدف تجمعات خارج از کشور جنبه الهام بخشی برای داخل ایران است. البته این هدفگذاری از پایه غلط است چون میان محاسبات، خواستهها و سلایق سیاسی و به خصوص علایق فرهنگی هستههای اصلی تجمع کننده خارج از ایران با عموم مردم داخل ایران فاصله چشمگیری مشاهده میشود. به عنوان نمونه میتوان به مصادیق بارز برخی هنجارشکنیهای دیروز تجمع برلین اشاره کرد. دیروز گردانندگان تجمع برلین با افتخار از جدیترین خواستهها و آرزوهای خود یعنی نقش دادن جدی به همجنسگرایان در آینده ایران رونمایی کردند. این در حالیست که این موضوع به لحاظ فرهنگی و عرفی در داخل ایران به شدت منفور و طرد شده است.
2⃣ هدف بعدی تجمع برلین نشان دادن ویترین جدید از اپوزیسیون با معرفی و برجستهسازی چهرههای همچون حامد اسماعیلیون است. این تغییر ویترین البته به منزله تغییر اهداف راهبردی اپوزیسیون یا نشانه تطور فکری عمیق در آنها نیست. حامد اسماعیلیون جدای از منافقین، سلطنت طلبها، تجزیه طلبان، کومله، جیش العدل و ... نیست و البته به بخشی از اینها نزدیکتر و به برخی دیگر دورتر است، اما وظیفه او این است که در تجمعاتش هیچکدام را طرد نکند بلکه چهره واحدی از اپوزیسیون چهل تکه نشان بدهد. او باید چهرهای نو برای نمایندگی قصههای اجتماعی جدید باشد. طبیعی است که دیگر اپوزیسیونسازی و تولید نفرتهای کاذب با داستان سرایی از اعدامهای سال 67 چندان امکانپذیر نیست و باید بر قصههای همچون ماجرای هواپیمای اوکراینی و داستانکهای تأثیرگذاری مثل وفات مهسا امینی و گشت ارشاد با روایتهای خاص ضدانقلاب تمرکز شود. قصه گویی حامد اسماعیلیون هم البته دوام نخواهد داشت و ابعاد او نیز همانند اسلافش بیشتر از این برای افکار عمومی روشن خواهد شد.
3⃣ اما با احتساب تعداد پرچمهای که در تجمع برلین بلند شد، ایران نهایتا باید به چهار الی هفت تکه تبدیل شود. نقشهای که «جیمز برنز» وزیر خارجه آمریکا در سال ۱۳۲۴ شمسی پس از جنگ جهانی دوم کشید و مبتنی بر جدایی قومیتها در ایران هست. تبدیل ایران به چند کشور کوچکتر البته در شرایط عادی ممکن نخواهد شد، چون پیاده سازی تجزیه ایران به سادگی امکان ندارد و حتی بالفرض نبود جمهوری اسلامی نیز عقبه وطن پرستی در ایران بگونهای است که تجزیه ایران با یک معاده و توافق سیاسی بین چند گروه و حزب دست ساخته صورت نمیپذیرد بلکه با خونریزی و جنگ داخلی گسترده همراه خواهد شد. به همین دلیل از یک طرف با وقوع جنگ داخلی سنگین و غیر قابل مهار و مهیا شدن زمینه دخالت خارجی در محیط داخلی ایران و از طرفی دیگر میزان شدید بیاختیاری و اطاعتپذیری شدید سران گروه های استقلال طلب از سرویسهای امنیتی کشورهای غربی، فراتر از تجزیه، خطر مستعمره شدن بخشهای متعددی از ایران محتملتر خواهد بود. یعنی همان استقلال ظاهری و محدود نیز برای تجزیهطلبان نیز در واقعیت بدست نخواهد آمد.
4⃣ جامعیت نظام اسلامی که جمهوریت و اسلامیت به عنوان دو پایه مهم که هم مردم سالاری در آن رعایت شده و هم فرهنگ و اعتقادات ایرانیان رعایت میشود، سبب شده که جامعترین نوع حکومت متناسب با ملت ایران تحقق پیدا کند. اما هر چه میگذرد یک واقعیت دیگر نیز بیش از پیش برجسته میشود، جمهوری اسلامی آخرین مدل حکومتی برای ماندگاری ایران قوی و جلوگیری از تجزیه ایران و خوار شدن مردم ایران هم است. اگر کسی به حفظ اعتلا و کرامت ایران معتقد است باید به ارتقا جمهوری اسلامی و رفع ضعفها و تقویت نقاط قوت آن تمرکز کند و هر راه دیگری غیر از این خواسته یا ناخواسته تیشه به ایران و ایرانی خواهد زد.
✍ #مهدی_جهان_تیغی
🇮🇷 @Emam_kh
مردم و بازیکنان تیم ملی فوتبال بعد بازی ولز شادی کردند و بعد بازی با آمریکا گریه . آن شادی و این غم دو روی یک سکه هستند ، سکه با ارزشی به نام 《حب وطن 》کسی که شادی و غمش برای وطن است، همیشه پیروز است ولو به ظاهر شکست بخورد . مدال وطن پرستی که کسب کردیم از صدها جام جهانی بالاتر بود
✍ #مهدی_جهان_تیغی
🇮🇷 @Emam_kh
⭕️ ریشه اصلی فحاشی علی کریمی علیه دکتر زاکانی
✔️ همه چیز از آن مکان و سخنرانی خاص شروع شد!
✍️ در آخرین استوری علی کریمی نقل قولی کذب از علیرضا زاکانی منتشر شده که سراسر توهین و فحاشی به خانواده و مادر محترم شهردار تهران، و همسر پهلوان حسین زاکانی است. این لیدر فراری اغتشاشات با عبور از مرزهای اخلاق و پشت کردن به مهمترین شعار اغتشاشاگران یعنی «زن زندگی آزادی» موجب خشم بسیاری از فعالین رسانهای و مجازی در داخل ایران شد و در این چند روز شاهد واکنش گسترده کاربران به فحاشی علی کریمی هستیم. اما ریشه فحاشی علی کریمی علیه شهردار تهران از کجا میآید؟!
1️⃣ علی کریمی قبل فرار از ایران در توییتی به مراسمات عزاداری امام حسین (ع) توهین کرد که با واکنش قاطع شهردار تهران روبهرو شد. دکتر زاکانی در اولین اقدام دستور جمع آوری بیلبوردهای تبلیغاتی این سلبریتی هتاک را از شهر تهران صادر کرد. علی کریمی که پیش از این با چنین قاطعیتی روبهرو نشده بود در واکنش به این اقدام شهرداری تهران شروع به فحاشی در فضای توییتر کرد ولی شهرداری نه تنها کوتاه نیامد، بلکه او مجبور به عقب نشینی و عذرخواهی شد.
2️⃣ علی کریمی پس از فرار از ایران و ساکن شدن در یکی از کشورهای عربی و سپس دریافت پاسپورت آمریکا، با نظارت کارفرمایان غربی، بخشی از هدایت اغتشاشات و آشوبها در ایران را برعهده گرفت. از چندی قبل اما اغتشاشات رو به کاهش رفت و تمام تلاش ضدانقلاب معطوف به ایام خاص مانند 16 آذر و روز دانشجو شد. تدارکات ویژه ضدانقلاب برای سازماندهی مجدد آشوب در 16 آذر مهمترین فعالیت آنها در هفتههای گذشته بود و در همین راستا یکی از اصلیترین مکانهای احیای آشوب را در دانشگاه شریف برنامهریزی کرده بودند. اما با رفتن دکتر زاکانی به دانشگاه شریف و قاطعیت و قدرت تبیین گری که در مراسم روز دانشجو از خود نشان داد، حس بزرگی از شکست و تحقیر شدن و ناامیدی در ضدانقلاب و اغتشاشاگران شکل گرفت. به همین دلیل فرمان تخریب زاکانی توسط اصلی ترین چهرههای ضدانقلاب خارج نشین از همان ساعات اول حضور در دانشگاه شریف صادر شد ولی نه تنها راه به جایی نبردند بلکه مراسم روز دانشجو در دانشگاه شریف به نقطه عطفی برای بازگشت مقتدرانهتر جریان انقلابی به دانشگاهها و موجب عقب نشیتی و حس شکست در جریان آشوب شد.
3️⃣ اما پس از چند روز از مراسم روز 16 آذر، برنامه انتقام از زاکانی به خاطر حضور موثر و مقتدرانهای که در دانشگاه شریف از خود نشان داد، وارد فاز جدیدتری شد. کار به جایی رسد که در یک روز چندین رسانه اصلاح طلب به صورت همزمان و مشترک حمله و تخریب شهردار تهران را آغاز کردند. زاکانی به یکباره مسئول تمام مشکلات چند دهه انباشته شده در تهران از ترافیک تا آلودگی هوا از میان 23 دستگاه متولی این امور معرفی شد و در این میان از جعل اخبار دروغ نیز درباره او و عملکردش در شهرداری نگذشتند. این در حالی است که بر اساس گزارشهای رسمی منتشر شده، شهرداری تهران نه تنها در میان بسیاری از دستگاههای متولی عملکرد بهتری در همین فاصله کوتاه 15 ماهه دوره جدید مدیریت شهری داشته بلکه فراتر از وظایف معمول خود نیز اقداماتی را انجام داده است. با این وجود گرچه توهین علی کریمی به خانواده شهردار تهران نیز نقطه اوج تلاش برای تخریب و انتقام گیری از او به شمار میآید ولی ریشه اصلی همان بود که گفته شد، یعنی از لحظهای که جریان حامی اغتشاش و آشوب در دانشگاه شریف احساس سرخوردگی و شکست کرد، برنامه فحاشی، تهمت و تخریب علیه زاکانی نیز طراحی و عملیاتی شد.
4️⃣ فحاشی و هتاکی بی سابقه علی کریمی علیه شهردار تهران و پدر بزرگوار ایشان که از پهلوانان قدیمی پایتخت و از اولین داوران بین المللی کشتی ایران بوده و همچنین هتاکی بی شرمانه علیه خانواده ارزشی و انقلابی دکتر زاکانی، البته نشانه افول جریانی است که پس از چندین ماه تلاش برای اغتشاش، آشوب و اعتصاب و تحمیل هزاران میلیارد تومان خسارت به مردم و بیت المال و امکانات عمومی کشور، اینک احساس شکست و سرخوردگی میکند و در ناتوانی و ناامیدی با فحش دادن و توهین کردن در حال عقده گشایی هستند.
✍ #مهدی_جهان_تیغی
🇮🇷 @Emam_kh