🌸🍃﷽🌸🍃
🔻یک بام و دو هوا🔻
✍ قرآن کریم میفرماید: در یک دل❤️، دو دوستیِ متضاد جمع نمیشه...
☝️ دل یا جای خداست، یا جای غیرِ خدا:
🕋 مٰا جَعَلَ اللّٰهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ (احزاب/۴)
💢 خداوند برای هیچکس، در درونش دو دل قرار نداده است.
به زبونِ خیلی ساده، خدا داره میگه:
با معرفتها‼️
من که توی سینههای شما دو تا دل 💕 نذاشتم، که دلبری غیر از من داشته باشید.
حواستون هست⁉️ 🤔
قابل توجه اونایی که دلشون دل نیست...💔
دلستره!!!🍾
لامصب برای همه کَف میکنه!!!!🍻
قابل توجه اونایی که دلشون دل نیست...💔
اتوبان دوطرفه است!!!🛣
هر کی میاد پارک میکنه!!!!🚗🚕🚙
قابل توجه اونایی که دلشون دل نیست...💔
هتله!!!🏨
این میره🚶 اون میاد🚶، اون میاد🚶 این میره🚶!!!!
😔😔💔
✅ یه دلش پیش خداست، نماز میخونه...🕋
❌ یه دلش پیش نامَحرَمه، صبح تا شب داره باهاش چت میکنه...📱
✅ یه دلش پیش امام زمانه، صبحهای جمعه میره دعای ندبه يابنالحسن میگه...
❌ یه دلش تو مجلسِ گناهه، شبهای جمعه میره پارتی و عروسیهای مختلط...
✅ یه دلش تو حرم امام رضاست🕌، بلند میشه میره مشهدالرضا..✈️
❌ یه دلش تو سواحل آنتالیا 🏖 و جزایر قناری 🏝 و...
✅ یه دلش پیش امام حسینه🕌، میره مجلس روضه با چشمِ گریون میاد بیرون...
❌ یه دلش تو خیابونها دنبالِ ناموس مَردُمه👀، با همون چشم به نامحرم نگاه میکنه...
این رسمش نیست..
📣 #گناه یعنی خداحافظ حسین...🖐
یعنی #امام_حسین! از دلِ من❤️ برو بیرون...👈
میخوام کسِ دیگه رو بیارم تو دلم💝...
🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂
🌙سخن نگاشت | دعای مستجاب
🔻 هیچ دعایی بی استجابت نیست
🌸 پيامک ويژه سحرهای ماه مبارک رمضان؛
@Emam_kh
🔴 اصالت امنیت یا #عدالت؟
🔸برخی میگویند اگر اجرای عدالت، باعث ناامنی شود بهتر است که اجرا نشود. با این مدل، مفسدین و غارتگران بیتالمال برای اینکه به دزدی خود ادامه داده و مورد تعقیب و مجازات قرار نگیرند با همین حربه، نظام سیاسی و مسئولین و نهادها را ترسانده تا به بهانه امنیت، مورد محاکمه قرار نگیرند!
🔹پاسخ چیست؟ اگرچه امنیت رکن بسیار مهم یک جامعه است و جامعه بدون امنیت، هیچ پیشرفتی نخواهد داشت و شاید در نظامات سیاسی غیراسلام تنها مصلحتی باشد که آن نظام همه چیز را فدای آن میکند اما در اسلام با وجود اهمیت اساسی امنیت، مبنای حکومت و جامعه بر عدالت است. اساساً مشروعیت قانون و حکمرانی در اسلام بر مبنای عدل و عدالت است.
🔸بعد از به خلافت رسیدن حضرت امیرالمومنین(علیه)، سهمخواهیها شروع شد. امثال طلحه و زبیر از یک طرف خواهان سهم بیشتر از بیت المال و حکومت بر برخی مناطق و شهرها بودند و از یک طرف معاویه حاضر به کنار رفتن از ریاست شامات نشد.
🔹امام علی (ع)، پسرعموی فقیه و دانشمند و جنگجویی داشت به اسم عبدالله بن عباس. وی مشاور حضرت هم بود. عبدالله به امام عرض کرد: "تو چند روزی بیش نیست که بر مسند قدرت نشستی و اینها دارای نفوذ هستند و ممکن است جنگ و ناامنی ایجاد کنند. بهتر است با آنها مسامحه کنی و استانداری بصره را به آنان بسپری. چند وقتی هم به معاویه مهلت دهی. سیاست داشته باش. وگرنه معاویه علیه تو شورش میکند."
🔸امام با اینکه عباس فقیه بود، سردار سپاه و رئیس شورای تامین سپاهش بود حرفش را نپذیرفت و عدالت را بر مصلحت ترجیح داد و ناامنی و جنگ صفین و جمل را پذیرفت. آن امام همام، ناامنی و جنگ تحمیلی را به امنیتی که در آن طلحه و زبیر و معاویه باشند ترجیح دادند.
🔹البته نگاه اسلام به امنیت راهبردی است. اگر چنانچه عدالت در جامعه نهادینه شود شاید در اوان کار، جیغ و داد عدهای بلند شود، عدهای دست به شانتاژ و شورش و اغتشاش بزنند اما این مقطعی است. اگر مقابل این تحرکات کوتاه نیاییم امنیت همیشگی و راهبردی خواهد بود.
❇️ پ.ن ۱: حتماً در جریان پرونده نیشکر #هفت_تپه شوش و تخلفات گسترده و کلفتِ مدیرعامل این شرکت، #امید_اسدبیگی هستید. وی بناست روز دوشنبه ۲۹ اردیبهشت بصورت علنی توسط قاضی مسعودی در تهران محاکمه شود. اما عدهای از افراد با نامهنگاری و شانتاژ سعی کرده اند اینگونه القا کنند که اگر اسدبیگی محاکمه علنی شود ناامنی ایجاد میشود؛ پس بهتر است دادگاهش علنی برگزار نشود یا اصلاً دادگاه برگزار نشود! که البته این شانتاژها دروغ است.
❇️ پ.ن۲: حضرت امیر(ع) در همین مدت کوتاه اما در برخی موارد، حضور برخی افراد و جریانات را تا دست به شورش نزدند تحمل کرد. او امثال ابوموسی اشعری در آغاز خلافت و اشعث کندی و خوارج را تا جایی تحمل کرد ولی ابوموسی را از امارت کوفه عزل کرد و خوارج را وقتی دست به شورش زدند از دم تیغ گذراند.
❇️ پ.ن۳: در مشی رهبر انقلاب همچون حضرت امیر، همیشه عدالت در اولویت است و به دستگاه قضا و سایر ارکان مثل شورای نگهبان، هیچوقت نفرموده که مصلحتسازی کنید! بلکه فرموده "طبق قانون عمل کنید و ذرهای ملاحظه این و آن را نکنید!" اما مشکل ما مصلحت بافی زیردستان و نهادهای مسئول است!
✅ داود_مدرسی_یان:
@Emam_kh
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹آیه14سوره بقره
🔹 و إذا لقوا الذين ءامنوا قالوا ءامنا و إذا خلو إلی شیاطینهم قالوا إنا معکم إنما نحن مستهزءون(14)🔹
ترجمه: و هنگامی که با کسانی که ایمان آوردند ملاقات کنند گویند ایمان آوردیم و هنگامی که با شیطان های خود خلوت کنند گویند ما با شما هستیم همانا ما مسخره می کنیم.
🔴 منافقین بسیار خطرناک هستند،قرآن در آیات ابتدای سوره بقره ازآیه8تا20 منافقین را به ما معرفی می کند
و إذا لقوا الذين ءامنوا قالوا ءامنا: و هنگامی که با کسانی که ایمان آورده اند ملاقات کنند گویند ایمان آوردیم
آنها وقتی با مؤمنان ملاقات می کنند تظاهر به ایمان می کنند
🔴نکته ای درباره قواعد زبان عربی:هر گاه فعلی بعد از إذا بیاید معنای فعل مضارع را می دهد
🔴 و إذا خلو إلی شیاطینهم
و هنگامی که با شیطان های خود خلوت کنند
خلو:از کلمه خلوت گرفته شده که به معنای خلوت کردن و تنها شدن است
شیاطین:جمع شیطان است و به هر موجودی که از دستور صاحب خود اطاعت نکند شیطان گفته می شود.
منظور از شیاطینهم در این آیه دوستان منافقان است که از فرمان الهی اطاعت نمی کنند. خود شیطان از شطن به معنای دور شده از خیر گرفته شده است.
قالوا إنا معکم إنما نحن مستهزءون: گویند ما با شما هستیم همانا ما مسخره می کنیم
🔹 پیام های آیه14سوره بقره🔹
✅ ارتباط منافقان با مؤمنان آشکار است اما ارتباط آنان با رهبران و دوستان خود در خلوت است.
✅ منافقان مؤمنان را مسخره می كنند
تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
‼️استفاده از قرص زیر زبانی در هنگام روزه
🔷س 4061: آیا قرص زیر زبانی با توجه به اینکه چیزی از حلق پائین نمی رود و صرفا از طریق زیر زبان، جذب می شود، باعث باطل شدن روزه می گردد؟
✅ج: اگر آب دهان که با آن قرص آغشته شده، بیرون ریخته شود و چیزی از آن وارد حلق نشود، روزه باطل نمی شود.
📕منبع: leader.ir
@Emam_kh
🔴لوگوی جالب و متفاوت روز قدس امسال با تصویرسازی از دست بریده فرمانده شهید سپاه قدس
@Emam_kh
این حدیث را شنیدی که
ابله را نمی بینی مگر در دو حالت ، افراط یا تفریط!
گرچه با سابقه ی درخشان ایشون، خیلی نمی توان گفت که بی حساب و کتاب توئیت زدند.
از حمایت از همجنس بازی تا حساسیت زدایی اجتماعی از روی فمنیست ها با تمسک به نام پیامبر و مبانی اسلامی
در اینکه اسلام نگاه فرودست به زن را به بالادست و ارزشی تبدیل کرد شکی نیست. شک در اینست که مولاوردی موافق این بینش باشه. این پست برای آرام کردن جو افکار عمومی نسبت به پست قبلی ست.
احتمالا این یکی را دیگه خواب خواب بودند!
@Emam_kh
#رمان_پسرک_فلافل_فروش 📖
🖇 قسمت_بیستم 🖇
✨ احتیاط🍃
سال اول طلبگي هادي بود. يك روز به او گفتم: مي داني شهريه اي كه يك طلبه مي گيرد، از سهم امام زمان (عج) است.
با تعجب نگاهم كرد و گفت: خُب شنيدم، منظورت چيه؟!
گفتم: بزرگان دين مي گويند اگر طلبه اي درس نخواند، گرفتن پول امام زمان (عج) براي او اشكال پيدا ميكند.
كمي فكر كرد. بعد از آن ديگر از حوزه ي علميه شهريه نگرفت! با موتور كار مي كرد و هزينه هاي خودش را تأمين مي كرد، اما ديگر به سراغ سهم امام زمان (عج) نرفت.
هادي طلبه اي سخت كوش بود. در كنار طلبگي فعاليت هاي مختلف انجام مي داد. اما از مهمترين ويژگي هاي او دقت در حلال و حرام بود.
او بسيار احتياط مي كرد؛ زيرا بزرگان راه رسيدن به كمال را دقت در حرام و حلال مي دانند.
او به نوعي راه نفوذ شيطان را بسته بود. هميشه دقت مي كرد كه كارهايش مشكل شرعي نداشته باشد.
به بيت المال بسيار حساس بود، حتي قبل از اينکه ساکن نجف شود.
يادم هست گاهي در پايگاه بسيج درس مي خواند، آخر شب كه كار بسيج تمام مي شد از دفتر پايگاه بسيج بيرون مي آمد!
او در راهرو، كه بيرون از پايگاه بود، مشغول مطالعه مي شد.
شرايط خانه به گونه اي نبود كه بتواند در آنجا درس بخواند. براي همين اين کار را مي کرد.
داخل راهرو لامپ هايي داريم که شب نيز روشن است. هادي آنجا در سرما مي نشست و درس مي خواند!
يك بار به هادي گفتم: چرا اينجا درس مي خواني؟ تو حق گردن اين پايگاه داري، همه ي در و ديوار اينجا را خود تو بدون گرفتن مُزد گچ کاری كردي. همه ي تزئينات اينجا كار شماست. خب بمون توي پايگاه و درس بخوان. تو كه كار خلافي انجام نمي دي.
هادي گفت: من اين درس رو براي خودم مي خوانم. درست نيست از نوري که هزينه اش را بيت المال پرداخت مي كند استفاده کنم. از طرفي چون مي دانم اين لامپ ها تا صبح روشن است اينجا مي مانم.
اما بيشترين احتياط او درباره ي غذا بود. هر غذايي را نمي خورد. البته دستور دين نيز همين است. برخي از بزرگان به غذايي كه تهيه مي شد دقت مي کردند.
در قرآن نيز با اين عبارت به اين موضوع تأكيد شده: پس انسان بايد به غذاي خودش (و اينكه از چه راهي به دست آمده) بنگرد. «سوره عبس / آیه 34»
در تهران وقتي غذايي تهيه مي کرديم مي گفت: از کجا آمده؟ چه کسي پخته؟
وقتي مي گفتيم پخت مادر است خوشحال مي شد، اما غذاهاي ديگر را خيلي تمايل به خوردنش نداشت.
#رمان_پسرک_فلافل_فروش 📖
🖇 قسمت_بیستویکم🖇
🍃 یا_حسین(ع)✨
مي گويند اگر مي خواهي شيعه ي واقعي آقا ابا عبدالله (علیه السلام) را بشناسي سه بار در مقابل او نام مقدس حسين (علیه السلام) را بر زبان جاري كنيد. خواهيد ديد كه محب و شيعه ي واقعي حالتش تغيير كرده و اشك در چشمانش حلقه مي زند.
شدت علاقه و محبت هادي به امام حسين (علیه السلام) وصف ناشدني بود. او از زماني كه خود را شناخت در راه سيد و سالار شهيدان قدم بر مي داشت.
هادي از بچگي در هيئت ها کمک مي کرد. او در کنار ذکرهايي که هميشه بر لب داشت، نام ياحسين (علیه السلام) را تکرار ميکرد.
واقعاً نمي شود ميزان محبت او را توصيف كرد. اين سال هاي آخر وقتي در برنامه هاي هيئت شركت مي كرد، حال و هواي همه تغيير مي كرد.
يادم هست چند نفر از كوچك ترهاي هيئت مي پرسيدند: چرا وقتي آقا هادي در جلسات هيئت شركت مي كند، حال و هواي مجلس ما تغيير مي كند؟
ما هم مي گفتيم به خاطر اينكه او تازه از كربلا و نجف برگشته.
اما واقعيت چيز ديگري بود. محبت آقا ابا عبدالله (علیه السلام) با گوشت و پوست و خون او آميخته شده بود. او تا حدودي امام حسين (علیه السلام) را شناخته بود. براي همين وقتي نام مبارك آقا را در مقابل او مي بردند اختيار از كف مي داد.
وقتي صبح ها براي نماز به مسجد مي آمد. بعد از نماز صبح در گوشه اي از مسجد به سجده مي رفت و در سجده كل زيارت عاشورا را قرائت مي كرد.
هادي هر جا مي رفت براي هيئت امام حسين (علیه السلام) هزينه مي كرد. درباره ي
هيئت رهروان شهدا كه نوجوانان مسجد بودند نيز هميشه جزء بانيان هزينه هاي هيئت بود.
زماني که هادي ساکن نجف بود، هر شب جمعه به کربلا مي رفت. در مدت حضور در کربلا از دوستانش جدا مي شد و خلوت عجيبي با مولای خود داشت.
خوب به ياد دارم که هادي از ميان همه ي شهداي كربلا به يك شهيد علاقه ي ويژه داشت. بعضي وقت ها خودش را مثل آن شهيد مي دانست و جمله ي آن شهيد را تكرار مي كرد.
هادي مي گفت: من عاشق جُون، غلام آقا ابا عبدالله (علیه السلام) ، هستم. جون در روز عاشورا به آقا حرف هايي زد كه حرف دل من به مولا است.
او از سياه بودن و بدبو بودن خودش حرف زد و اينكه لياقت ندارد كه خونش در رديف خون پاكان قرار گيرد. من هم همين گونه ام. نه آدم درستي هستم. نه...
در اين آخرين سفر هادي مطلبي را براي من گفت كه خيلي عجيب بود! هادي مي گفت: يك بار در نجف تصميم گرفتم كه سه روز آب و غذا كمتر بخورم يا اصلاً نخورم تا ببينم مولاي ما امام حسين (علیه السلام) در روز عاشورا چه حالی داشت.
اين كار را شروع كردم. روز سوم حال و روز من خيلي خراب شد. وقتي خواستم از خانه بيرون بيايم ديدم چشمانم سياهي مي رود.
من همه جا را مثل دود مي ديدم. آنقدر حال من بد شد كه نمي توانستم روي پاي خودم بايستم. از آن روز بيشتر از قبل مفهوم كربلا و تشنگي و امام حسين (علیه السلام) را مي فهمم.
ادامــه_دارد.....
✍نویسنده:
انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
✨به نیت شهید ذوالفقاری برای ظهور امام زمان عج صلوات بفرستیم🌹
🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂