رئیسی در کمتر از دو ماه دوباره به خوزستان سفر کرد تا به مشکلات مردم برسه
روحانی هم نهایتش بعد دو ماه تو فکر این بود که رنگ ریش جدید چی بزنه :)
@Emam_kh
✨﷽✨
🌸اگر عشقش را حس کنی...
✍اگر عشق امام زمان را حس کني و درک بکني، کمک هايش را هم مي بيني. نگاه او و دعاي او را حس مي کني، آنقدر کمک و تاييد مي رسد؛ منبع رحمت است، منبع قدرت است
فقط کافي است شما يک پيوندي را در دلت ايجاد کني، و يک چراغي را روشن کني و همه جا، در رفت، در آمدن يک يادي از حضرت بکني؛ آن وقت يک «ياصاحب الزمان» دلت را روشن مي کند، دلت را بيدار مي کند. ما ها اصلا براي گناه نکردن هم بايد به حضرت متوسل شويم خوب آقاي مهربان و پدر مهرباني داريم.
اهل بيت از پدر و مادر مهربان تر هستند. امام زمان عليه السلام مثل اجدادشان هستند اگر مهربانيشان بيشتر نباشد. پدر ما امام زمان عليه السلام است بايد اين حالت را حس کنيد، مدام با امام زمان، احساس فاصله خيالي نکنيد؛ احساس کنيد با حضرت نزديک هستيد، احساس کنيد با حضرت رفيق هستيد، احساس کنيد وقتي سلام مي دهيد، حضرت مي شنوند.
📚استاد اخلاق شیخ جعفر ناصـــری
@Emam_kh
‼️سقط جنینِ بیمار
🔷س ۵۷۰۳: آیا صِرف تشخیص بیماری در جنین، مجوّز #سقط آن است؟ و در صورت سقط #دیه آن بر عهده چه کسی می آید؟
✅ج: مجرد تشخیص بیماری جنین مجوز #سقط_جنین نیست و حرمت آن را از بین نمی برد، مگر در موارد بسیار خاص و بیماریهایی که نگهداری آن با مشقت زیاد و حرج همراه باشد، که در این صورت سقط جنین فقط قبل از #دمیده_شدن_روح جایز است، اما بنا بر احتیاط واجب، دیه آن باید پرداخت شود و دیه بر عهدۀ کسی است که عمل سقط را انجام می دهد.
@Emam_kh
»
🍁آیت الله بهاءالدینۍ(ره):
اجـمـــــالاً #نـــــماز ســــازنده است.
اگر نماز قبول شود انسان را از
صفــــــات حیـــــوانیت تطهیــــــر و
پاڪش ڪــرده است.
@Emam_kh
✨﷽✨
🌻 چرا دو سجده در نماز 🌻
✍حضرت امام موسي بن جعفر علیه السلام فرمود: "در شب معراج خداوند به رسول خود امر كرد كه وضو بگيرد و نماز بخواند. پيامبر وضو گرفت و تكبيرة الاحرام گفت و حمد و سوره را خواند و ركوع رفت و به دستور خداوند سر به سجده گذاشت و تسبيح خدا كرد پس از سر برداشتن بدون اينكه خداوند مجدداً دستور سجده بدهد نبي گرامي اسلام به خاطر عظمت و جلالت پروردگار سر به سجده گذاشت و خدا را تسبيح نمود. به همين خاطر خداوند امر فرمود همه در نماز در هر ركعتي دو سجده نمايند.
📚 صدوق، علل الشرايع، ج ۲، ص ۳۱، حديث۳
امام صادق علیه السلام فرمود: "معنا و تأويل سجده اول در واقع اين است كه نماز گذار ميگويد: منها، خلقني؛ يعني از زمين مرا آفريدي. وقتي سر بلند ميكند، ميگويد: منها اخرجتنا؛ از خاك خارجم كردي، وقتي سجده دوم ميرود ميگويد: و اليها تعيدنا؛ به سوي زمين ما را برگرداندي و وقتي سر بلند ميكند، در واقع ميگويد: و از زمين بيرون مان ميسازی (و منها تخرجنا)
📚 صدوق، علل الشرايع، ج ۲، ص ۳۱،
@Emam_kh
رمان #بغض_محیا
قسمت بیستم
آقاجون با تحکم گفت...
- برو حاضر شو محیا ...
سري تکان دادم و باالا رفتم ...
صدایش راشنیدم که به آقا جون با اجازه اي گفت و هم چنین صداي قدم هایش را پشت سرم شنیدم
که دنبالم می آمد...
چند پله که باال آمدم به من رسید دستم را با شدت کشید و قدم هایم را تند تر کرد به سمت اتاقم ...
تقریبا به دنبال خود میکشیدم...
در اتاق را باز کرد و مرا با ضرب هول داد داخلش...
تازه فرصت کردم به صورت دوست داشتنیش که از خشم قرمز شده بود نگاه کنم...
دروغ چرا ...
ترسیده بودم ...
بدجور هم ترسیده بودم ...
دستم را مشت کردم تا جلوي لرزشش را بگیرم ...
- که میخواي جدا شی آره ؟؟؟؟ لب هایم را بهم دوخته بودم میدانستم هر حرفی الان آتشش را
تندتر میکند...
تو میخواستی جدا شی چرا اون گوه اضافی رو خوردي...
داد زد ...
هان؟؟؟؟
آمد و یقه ام را گرفت ...
تا آخر دنیا ولت نمیکنم محیامیخواي جدا شی ؟؟؟؟ باشه ...
یااالله ...
جدا شو ...
و دست از پا خطا کن ببین خونتو میریزم یانه ...
بوي شوهر پولدار به مشامت خورده گفتی گور باباي امیر عباس ...
یه غلطی کردم دیگه...
الانم میرم بی دردسر شوهر میکنم ...
خیلی خب خانم زرنگ ...
یقه ام را ول کرد و چادرم را از روي شانه ام با ضرب روي سرم انداخت ...
و دستم را کشید به سمت در ...
با تمام قدرت دستم را از میان دستش کشیدم ...
نتوانستم بیرون آورم ...
اما...
وادارش کردم تا بایستد...
دیگر نمیتوانستم سکوت کنم در برابر بی حرمتی هاي کسی که مالک تمام روح و تنم بود...
- حرمت ها رو نگه دارید پسرعمه ...
هرچی دوست دارید به زبون میارید ...
بی اینکه فکر کنید چی میگید اونکه باید شاکی باشه منم نه شما ...
سرم را پایین انداختم و حرف آخر را زدم غیرت و مردونگیتون و هم ثابت کردید ...
ممنون...
نیازي به این همه جوانمردي نیست ...
با فشار کمتري دستم را از میان دستش بیرون کشیدم و با سرعت از در بیرون رفتم میان چشم هاي
به خون نشسته اش...
پایین پله ها عمه و مادر و محسن منتظر نگران چشم دوخته بودند ...
.
همین که رسیدم عمه درآغوشم گرفت...
- عمه قربونت برم توروخدا اعصابتونو خورد نکنید ...
خوب نمیخواین جدا شین که هوار هوار نداره ...
به خدا ماهم راضی هستیم به وااالله...
آقاجون از اتاقش بیرون آمد...
- یاال محیا ...
از آغوش عمه جدا شدم ...
- من ...
متاسفم عمه ...
شرمندتم...
و دنبال آقاجون راه افتادم و قدم هایش پشت سرم شنیده میشد ...
صداي محسن بود که میگفت وایسید منم میام ...
و دنبالمان راه افتاد ...
آقا جون دزدگیر ماشینش را زد...
امیر عباس نزدیک تر شد به من...
آقاجون با اجازتون محیا با ماشین من بیاد حرف دارم باهاش...
و آقاجون بی توجه به حرف امیر عباس به ماشین اشاره زد...
- بشین محیا ...
محسن هم جلو نشست و او بی آنکه دیگر حرفی بزند به سمت ماشینش رفت و من چقدر میخواستم
از شیشه ي عقب برگردم و صورت زیبایش را ببینم...
بالاخره رسیدیم به همانجایی که ماه ها پیش روح و قلب و حاال تنم را بند وجود امیرعباس کرده
بود...
آمده بودیم تا این بند را پاره کنیم و من با دیدن تابلوي ...
ازدواج /طالق قلبم ریخت ...
همه ساکت بودند ...
هرکسی در فکر خودش بود و در دنیاي خود سیر میکرد...
من که تمام دنیایم مرد اخمالویی بود که حاال درهواي بودنش نفس میکشم ...
.
و دائم با چشم و ابرو تذکر میداد تا چادرم را جمع کنم...
همان که تا چند دقیقه ي دیگر پیوندش با من میگسست...
ادامه دارد...
💖 🧚♀●◐○❀
🌹 شرح #حکمت4
🔴 قسمت هشتم
🔷2.1.2 زهد عاقلانه – زهد احمقانه
بنابراین زهد از منظر امیرالمؤمنین به معنای بی رغبتی به دنیاست. رغبت به دنیا یعنی اسیر دنیا شدن. حالا اگر کسی خانه خوب، امکانات خوب و دنیای خوب داشته باشد؛ اما دلبسته نباشد و بهترین لذت را از آن ببرد، استفاده درست بکند اما وابسته و دلبسته نباشد این هیچ منافاتی با زهد ندارد. عدم درک این معنای دقیق از زهد باعث شده است تا در طول تاریخ غلبه به سمت زهد احمقانه و منفعلانه باشد، تا جایی که در خطبه ۲۰۹ نهج البلاغه قصه جالبی را می خوانیم .
🔻در خطبه ۲۰۹ آورده شده است که : امام امیرالمؤمنین پس از جنگ بصره با دعوت علاء بن زياد که ظاهرا هیچ سمت و پست دولتی نداشت وارد منزل او شد. وقتى خانه بسيار مجلّل و وسيع او را ديد، فرمود: «ای برادر تو با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی در حالی که در آخرت به آن محتاج تری . بعد بلافاصله فرمودند البته اگر زرنگ باشی می توانی با همین خانه بزرگ، آخرت خودت را هم بسازی . چگونه؟ حقوق الهی را پرداخت کنی، با اقوام و خویشاوندان خودت در این خانه صله رحم بکنی و مجالس برپا کنی. آنگاه تو می توانی با همین خانه وسیع به آخرت برسی.» وقتی این مرد از این نگاه مترقی دین که از زبان امیرالمؤمنین خارج شده بود خیلی خوشحال و خرسند شد ؛ از برادرش نزد مولا علی علیه السلام شکایت کرد.
🔻 حضرت وقتی دلیل شکایت را پرسیدند ایشان گفتند:« برادری دارم که عبایی به دوش انداخته است و از کار و کاسبی و زندگی کنارهگیری کرده است و به عبادت مشغول است. حضرت علی علیه السلام که خانه وسیع این مرد را دیده و اصلا عصبانی نشد و حتی راه اینکه با همین خانه وسیع چگونه میتواند آخرت خودش را هم بسازد به او یاد داد، از شنیدن اینکه کسی زهد را دوری از دنیا و کار و کاسبی و حلال لذت ها معنی کرده است عصبانی شدند و فرمودند او را بیاورید. وقتی این مرد آمد حضرت با لحن خطاب و عتاب فرمودند: « ای دشمنک حقیر خویشتن، تو در تیررس شیطان قرار گرفته ای، آیا به زن و فرزندان خود رحم نمی کنی؟ آیا تو فکر می کنی که خدا نعمتهایش را حلال کرده اما دوست ندارد تو از آنها بهره ببری؟ تو درنزد خدا حقیر تر از آن هستی که با تو اینگونه رفتار کند».
🔻اما این نادان به جای اینکه متنبه بشود؛ اعتراض را به خود مولا برگرداند و گفت: یا امیرالمؤمنین! پس تو خود چرا با آن غذای جشب و آن لباس خشن زندگی می کنی؟ حضرت عصبانی شدند و فرمودند: وای بر تو! تو خودت را با من مقایسه نکن. و بعد یک قاعده گفتند که این مخصوص حضرت علی نیست؛ فرمودند: «خدا بر حاکمان حکومت اسلامی واجب کرده است که همواره وضع زندگی شان را در حد مردم ضعیف نگه دارند تا مردم طغیان نکنند» و بگویند که اگر ما نداریم رهبر ما هم مثل ما ساده زندگی می کند.
🔻مثل روزگارما، مردم می گویند اگر ما ساده زندگی میکنیم خوب رهبر ما هم ساده زندگی می کند ؛ روزی می گفتند اگر ما نداریم ، رجایی هم که رئیسجمهور ما است ساده زندگی می کند ، امام هم ساده زندگی میکند.
🔻 بنابراین یک زهد عاقلانه داریم که پشت آن یک حکمت و فلسفه درست خوابیده است و یک زهد احمقانه داریم که به خاطر برداشت غلط از دین برسر ما می آید.
🔷 2.1.3 جایگاه زهد:
نکته تکمیلی در چیستی زهد جایگاه زهد است، در حکمت ۳۱ نهج البلاغه اینگونه فرمودند: «که ایمان چهار رکن دارد و اولین رکن از آن چهار رکن صبر است. خود صبر هم چهار رکن دارد که سومین رکن آن زهد است». امیرالمؤمنین فرمودند: «صبر بر چهار پایه استوار است،شوق و هراس، زهد و انتظار؛ و بعد در تبیین نسبت زهد با صبر فرمودند: «هر کس در دنیا زهد بورزد مصیبت ها را کوچک می شمارد.»
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
.