🔴۱۲ توصیه مهم حضرت امام خامنه ای به تشکل های دانشجویی
🌹روز دانشجو گرامی باد
@Emam_kh
🔴رئیسی: اقتصاد، نان و سفره مردم را به مذاکرات گره نمیزنیم
🔹منابع ارزی موجود در وضعیت خوبی قرار دارد و برخلاف روزهای اولی که دولت را تحویل گرفتهایم نگران وضع نیستیم.
🔹فروش نفت نیز به رغم تهدیدها و تحریمها شرایط خوبی دارد و صادرات نفت و میعانات بیش از گذشته افزایش یافته است.
🔹باید زندگی مردم سامان یابد و آرامش بر فضای جامعه حاکم شود
🔹هر اقدام اقتصادی که دولت بخواهد انجام دهد، مردم و فعالان اقتصادی را در جریان می گذارد.
🔹در دوگانه رضایت خواص و رضایت عموم مردم، رضایت مردم را بر رضایت خواص ترجیح میدهیم.
🔹به هیچ شرکت دولتی اجازه واردات کالاهایی را نمیدهیم که مشابه آن با کیفیت مناسب در داخل کشور تولید میشود.
🔹اعتراض با اغتشاش تفاوت دارد و جرم سیاسی با جرم امنیتی متفاوت است
🔹 نقد و نقدپذیری را زمینهساز رشد کشور میدانیم و به نقدها توجه میکنیم.
🔹 لایحه حذف ارز ترجیحی با مطالعه و حساب شده تدوین و ارائه شد و برخی مطالب مطرح شده درباره پس گرفتن آن از مجلس، صحت ندارد و خلاف واقع است.
🔹فوریت برسی این لایحه در مجلس رای نیاورده است.
🔹اقتصاد ما نیاز به جراحی دارد و حاضریم برای سامان یافتن اقتصاد کشور و زندگی مردم از آبرویمان مایه بگذاریم.
@Emam_kh
8.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 احمد رحمت آبادی کیست؟
🔺وقتی رسانههای ضد ایرانی و منافقین برای تخریب جمهوری اسلامی از جسد یک تروریست داعشی استفاده میکنند!
@Emam_kh
🔴مصطفی بزرگنیا، احمد قندچی و آذر شریعترضوی سه دانشجوی معترض که در راه مبارزه با امپریالیسم در تاریخ ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به دست دژخیمان پهلوی به شهادت رسیدند.
یادشان گرامی، روز دانشجو مبارکباد
✍️ سید علی موسوی
@Emam_kh
#استفتائات_امام_خامنهای_مدظله_العالی
‼️احکام سجده
🔷کسی که نمیتواند پیشانی را به زمین برساند باید به قدری که میتواند خم شود و مهر یا چیز دیگری را که سجده بر آن صحیح است، روی چیز بلندی گذاشته و طوری پیشانی بر آن بگذارد که بگویند سجده کرده است، ولی باید کف دستها و زانوها و انگشتان پا را اگر ممکن است به طور معمول بر زمین بگذارد و اگر چیزی که مهر را روی آن بگذارد وجود ندارد، باید آن را با دست بلند کند و پیشانی بر آن بگذارد.
‼️احکام سجده
🔷فردی که به خاطر وضعیت خاص جسمی که دارد قادر به گذاشتن هفت عضو از بدن خود بر زمین نیست و از صندلی چرخدار استفاده میکند، در صورتی که قادر به گذاشتن مهر روی دستهی صندلی چرخدار یا چیز دیگر مانند بالشت یا چهارپایه و سجده بر آن است، باید سجده را بدین نحو انجام دهد و نمازش صحیح است و در غیر این صورت به هر نحوی که میتواند هر چند با ایما و اشاره، سجده و رکوع را انجام دهد و نمازش صحیح خواهد بود.
📕منبع: رساله آموزشی امام خامنهای
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ تبرج با حجاب⁉️
🔺تبرج یعنی خودت رو به نمایش بزاری❗️
🔺بزاری خودت رو توی ویترین❗️
🔺جلب توجه کنی❗️
🔺نگاها رو به سمت خودت بکشونی❗️
🔺حقیقی یا مجازی هم فرق نداره❗️
🔺چه بسا تبرج در فضایمجازی رایجتر و قویتره❗️
🔺تبرج این نیست که شما بهداشت رو
رعایت نکنی و پشمو باشی و کثیف❗️
🔺بهداشت و آراستگی فرق میکنه با آرایش و خودنمایی❗️
🔺«تَبَرُّجَ» از «برج» به معنای خودنمایی است، همانگونه که برج در میان ساختمانهای دیگر جلوه خاصّی دارد.
🔺یعنی شما گونهای خود را نمایش دهی که عادی نباشد و توجه و نظر مردم را در فضای عمومی جلب کند❗️
💠 لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیةِ الْأُولی وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتِینَ الزَّکاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ (احزاب/۳۳)
🔺همچون دوران جاهلیتِ نخستین، با تبرج (خودنمایی) ظاهر نشوید و زینت های خود را آشکار نکنید، و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید، و از خدا و رسولش اطاعت کنید.
#⃣ صیانت_از_حیا
@Emam_kh
رمان #بغض_محیا
قسمت شصتودوم
نمیدانم از خشم بود ...
یا...
از شدت دیوانگی بود...
- برو بیرون پسرعمه...
اخم کرد ...
- نمیفهمم ...
چشمانم را عصبی بستم ...
- بیرون لحنم آرام بود اما انگار تمام شکستگی هایم را در صدایم ریخته بودم...
به چشمانم زل زد ...
بی تفاوت ...
سرد ...
هرطور راحتی...
و رفت و دررا بست پشت سرش...
..
آن روز را تاشب در اتاقم ماندم حوصله ي جهیزیه چید ن مادر را هم نداشتم اشتهایی براي غذا
خوردن هم ...و اشتیاقی براي دیدن دیگران هم ...
و نمیدانستم هدایش بخشیده بودش؟؟ !!!آن شب مثل دیوانه ها شروع کردم به مرتب کردن اتاقم ...
کتابهایم را برداشتم و مرتبشان کردم ...
شروع کردم به خواندن ...
با تمام تمرکزم .. من باید درس میخواندم ...
نمیدانم چندساعت گذشته بود اما ...
هوا روشن بود ...
کش و قوسی به تنم دادم ...
نگاهی به ساعت کردم ...
هشت بود...
چشمانم گرد شد ...
من چندساعت مشغول بو دم؟ !به آینه نگاهی انداختم ...
زیر چشمانم از پشت عینک هم معلوم بود گود شده ...
شانه اي باالا انداختم ...
دلم مالش میرفت ...
انگار با دیدن ساعت یادم افتاده بودم بیست و چهار ساعتی هست چیزي نخوردم ...
به به صورتم پاشیدم تا براي صبحانه بروم ...
انگار در این گودال عمیقی که افتاده بودم تنها درس خواندن بود که کمی حالم را بهتر میکرد...
پایم را که از در بیرون گذاشتم صداي نازکی که مطمئنا متعلق به هدي بود و از اتاق شوهرم میامد
توجهم را جلب کرد ...
هه...
انگار بخشیده بود نازدانه اش...
و من چه بی رگ بودم ...
که تحمل میکردم وجود زنی دیگر در خلوت شوهرم که نه ...
معبودم ...
چنین اخلاقی نداشتم اما ...
هر چیز که مربوط به اومیشد انگار برایم مهم بود ...
انگار کسی هلم میداد و گوشم را به در نزدیک میکرد ...
انقدر کنجکاو بودم که حتی وقت عذاب وجدان هم نبود براي ذهن بیمارم ...
هدي بود انگارکه میگفت...
- یعنی چندبار اون دختره اینجوري حاضرت کرده امیر ...
؟؟؟ -تنها کسی که اجازه داره دست به لباس من بزنه و من و حاضر کنه تویی خانم خوشگله ...
لحنش عجیب مهربان بود ...
و من عجیب شکستم ...
کمی مکث انگار کاري میکردند ...
که صداي اعتراض هدي توجهم را جلب کرد ...
- عههه نمیخوام ...
پس چرا میخوام بوست کنم نمیزاري اصال...
براي اینکه شما تاج سري ...
یه کوچولو تا عروسیمون صبر کنی اونوقت همه چی شیرین تر میشه خانم خانما...
و من چشمانم را فشردم تا اشک نریزم ...
من چطور تیشه به ریشه ي خودم زده بودم ...
صداي هدي بازهم آمد...
- نخیرم من که میدونم تا خاال هزار بار اون دختر داییتو بوس کردي...
و صداي امیر عباس بود که انگار دنیا را روي سرم آوار کرد...
- بوسه اي که توش عشق باشه مهمه نفسم که اونم فقط مال شماست البته بعد عروسی...
- نخیرم مگه الان زنت نیستم خوب...
تازشم پس اگه بوسات واسه اون از عشق نیس پس چیه...
- هدي خانومم اینو بفهم محیا دختر عممه ناموسمه ...
اتفاقایی افتاد که خودت بهتر از من میدونی ...
محیا یه وظیفست برام ...
مسئولیتمه ...
تو که نمیخواي زندگیمون تا همیشه پر عذاب وجدان باشه ها؟؟؟ و من انگار اشک هایم باهم مسابقه
داشتند ...
صداي هدي کمی بلند شد- ..اه امیر عباس یعنی چی همش میگی وظیفه ...
مسئولیت ...
بعنی من تا آخر عمر باید سایشو تو زندگیمون تحمل کنم به خاطر غلط اضافی خانوم ؟- !!!ششش
عزیزم آرومتر مگه قرار نبود این راز تا همیشه بین خودمون بمونه ؟ !!همانجا خشک شده بودم ...
خداي من چه میشنیدم ...
من که بودم ؟ !!!من چقدر کم ارزش بودم ...
!!!آب دهانم را قورت دادم و از در فاصله گرفتم ...
ادامه دارد...
💖 🧚♀●◐○❀
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت13
🔴 قسمت سوم
🔹 شکرگزاری در برابر نعمتها
6⃣ مصداق ششم از نعمتهایی که در نهج البلاغه بر شکر آن تأکید شده است، برآورده شدن نیازهای دنیوی و هزینه های زندگی است.
🔻در انتهای بند دوم از خطبه ۱۸۳ میخوانیم: خداوند نیازمندیهای دنیای شما را کفایت کرده و شما را به شکرگزاری تشویق نموده است.
7⃣ هفتمین مصداق، قدرت بر انتقام از دشمن است.
🔻در حکمت ۱۱ خواندیم : "هنگامی که بر دشمن خود دست یافتی بخشیدن او را شکرانه قدرت یافتن خویش قرار بده."
8⃣ هشتمین مصداق، نعمت حکومت اسلامی است.
🔻مولا علی (علیه السلام) بالاترین نعمتی را که خداوند به هرکسی داد، اداء شُکرش را طلب می کند حکومت اسلامی می دانند و در آخرین خطبه نهج البلاغه یعنی خطبه ۲۴۱ می فرمایند : "خداوند ادای شکرش را از شما طلب می کند و امر حکومتش را به دست شما می سپارد."
🔴 نکته دیگری که در بحث شکر گزاری بنده از خدا هست راهبرد شکرگزار شدن است.
🔻 گاهی وقتها ما نعمت داریم اما شاکر نیستیم. چه کنیم که شکرگزاری به روحیه غالب بر وجود ما تبدیل شود؟
✅ ۱. راه اول : حضرت می فرمایند به پایین تر از خودت نگاه کن، آن چیزی را که شما دارید خیلی از مردم ندارند. حضرت در بند دوم از نامه ۶۱ می خوانیم: به افراد پایین تر از خودت زیاد نگاه کن زیرا این از درهای شکرگزاری است.
✅ ۲. راه دوم: این است که انسان بداند عجز و ناتوانی در شکرگزاری بسیار خصلت بدی است. همین توجه به مذموم و قبیح و زشت بودن شکرگزار نبودن انسان را تحریک و تشویق می کند به شکرگزاری. در حکمت ۱۵۰ حضرت می فرمایند از کسانی نباش که از شکر چیزی که به او می دهند عاجز است.
🔴 درباره وجوب شکر گزاری هم در نهج البلاغه نکاتی داریم که سه نکته اصلی آن را عرض میکنم:
✅ نکته اول درنامه ۵۱ نهج البلاغه است. درباره وجوب شکرگزاری حضرت می فرمایند: همانا خدای سبحان از ما و شما خواسته که در شکرگزاری کوشا بوده و با تمام قدرت او را یاری کنیم.
✅ در حکمت ۲۹۰ هم حضرت شکر نعمتهای الهی را برای گناه نکردن کافی می داند. یعنی اگر کسی دنبال علت و انگیزه ای برای ترک گناه است، هیچ چیزی به اندازه شکر نعمت الهی کفایت نمی کند. می فرمایند : اگر خداوند حتی بر گناهان وعده عذاب نمی داد باز هم واجب بود که از باب شکر نعمت ، معصیت نشود.
✅ سومین مسأله در وجوب شکرگزاری، شکر نعمت و صبر بر حرام، جبران ضعف در زهد است. در خطبه ۸۱ حضرت اول زهد را تعریف میکنند و بعد می فرمایند: پس اگر نتوانستید همه این صفات را فراهم آورید تلاش کنید که حرام بر صبر شما غلبه نکند و در برابر نعمتها شکر یادتان نرود.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع