11.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴اگر میخواهی یک تمدن را نابود کنی باید سه کار انجام بدی ... [مسیر راه دقیق دشمن]
1⃣ خانواده را از بین ببر (با کوچک کردن مقام مادر)
2⃣ نظام تربیتی رو نابود کند (با کوچک کردن مقام معلم)
3⃣ الگوهای اجتماعی را نابود کند (با کوچک کردن مقام علما و دانشمندان)
@Emam_kh
رمان #بغض_محیا
قسمت صدونهم
تا ببینیم چطور پیش میره...
شما بهتر هر چه زودتر به خانوادش خبر بدید که بیان...
سري تکان دادم...
و بی آنکه حتی اختیار پاهایم را داشته باشم،از شک حرف هاي دکترکه راجع به بیماري وحشتناك
هدي میگفت به سمت بیرون رفتم...
که صداي دکتر همانجا فرمان ایست به پاهایم داد...
- فقط باید اعصابش کاملا آروم باشه و اصلا استرس نداشته باشه...
استرس براي بیمارانی کهMS دارن مهلک ترین سمه...
باعث میشه حمالتشون نزدیک بهم و شدید تر بشه...
به سمت دکتر برگشتم...
- حمله؟!...
سري تکان داد...
- بله...
بیماريMS با حمله هاي عصبی به طور ناگهانی،حرکت فرد یا بیناییشو همانطور که گفتم مختل
میکنه...
الان بیمار شما بهش حمله دست داده که باعث شده زمین بخوره...
و در نهایت باعث شکستگی دستش شده...
دیگه توان شنیدن نداشتم...
خودم را از اتاق دکتر بیرون پرت کردم...
پس دلیل آنهمه بی حالی و ضعف هدي این بود...
یعنی درد مچ از جا در آمده اش را که حتی نگاه کردنش هم دردناك بود را اصلا حس نمیکرد؟!...
موبایلم درون جیبم لرزید...
نام امیرعباس چشمک میزد...
انگشتم میلرزید اما..با تمام قدرتم تماس را برقرار کردم...
الان اصلا وقت مفلوك بودن نبود...
صدایش در گوشی پیچید...
- الو محیا؟!...
کجایی؟!...
- بیا بیمارستان جم...
داد زد...
- بیمارستان؟!...
چرا بیمارستان چی شده؟!...
تماس را قطع کردم...
مگر غیر از این بود که تنها او مسئول حال وخیم زنش بود...
واي به او اگر میدانست بیماري هدي را...
میشد پست ترینِ دنیا...
اما اگر نمی دانست چه؟!...
اگر هدي به او هم نگفته باشد چه؟!...
تمام ذهنم پرشده بود از سوال...
از بهت...
از غم...
از درد...
بغضم گرفته بود...
تا چند ماه پیش فکرش را هم نمی کردم...
در راهرو بیمارستان قدم بزنم و نگران حال وخیم هوویم باشم...
هوویی که بودنش باعث شد تمام دنیایم روي سرم آوار شود...
چه کسی میگفت در این بازي مرگ تنها امیرعباس گناهکار بود؟!...
هر کداممان به قصد کشت یکدیگر بازي کردیم...
بد مهره هایی را جا به جا کردیم...
هدي،من،امیرعباس کمر به قتل خود و دیگري بسته بودیم...
داخل راهرو انتظار نشسته بودم...
این پا و اون پا میکردم براي رفتن کنار هدي...
بالاخره تردید را کنار گذاشتم...
و به سمت اتاقش رفتم...
تقه اي به در زدم...
نگاهش رو به پنجره بود...
حتی با باز کردن در هم صورتش را برنگرداند...
بغضم را قورت دادم و به سمتش رفتم...
دستم را روي دست گچ گرفته اش گذاشتم...
- هدي جان؟!...
بهتري؟!...
همانطور با سماجت نگاه دوخته بود به سمت پنجره...
- مهمه؟!...
صندلی کنار تختش را نزدیک تر کشیدم...
- معلومه که مهمه...
به سمتم برگشت،پوزخندش تلخ تر از زهر بود...
- به خاطر همینه که هووم بالا سرم تو بیمارستانه؟!...
اداي آدم خوبا رو در نیار محیا...
از ترحم متنفرم...
دستش را رها کردم...
- این چه حرفیه هدي...
براي چی به تو بایدترحم کنم؟!...
نگاهم کرد...
نگاهی که انگار تمام وجودم را لرزاند و سوزاند...
نگاهی که لبانم را بهم دوخت...
نگاهی به تلفنم کردم که میلرزید دوباره...
ادامه دارد...
💖 🧚♀●◐○❀
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت37 (2)
🔷 ضرورت ترک آداب جاهلی
🔻خوب حالا برویم سر واقعیترین مثال ؛ حکمت ۱۷ نهجالبلاغه را ببینید. طبق حکمت ۱۷ معلوم میشود که پیامبر اسلام در زمان حکومت و حیات خودش به کسانی که پیر شدند و محاسن و موهایشان سفید است با لحنی تند و دستوری محکم فرمودند: خضاب کنید، رنگ کنید و شبیه یهودیان نباشید. فردی در زمان پیامبر حضور داشته و این امر پیامبر و این شدت پیامبر را دیده است ،حالا بعد از سالها از رحلت پیامبر، امیرالمؤمنین در سن ۵۸ سالگی ،حاکم جامعه است و محاسنش سفید شده ولی رنگ نمی کند، این مسلمان هی دائماً در ذهنش جنگ بود که چکار کنم ، بگویم علی دارد خلاف حرف پیامبر عمل می کند؟ که نمیشود. بگویم موافق پیغمبر عمل میکند؟ که پیامبر فرمود خضاب کنید و شبیه یهودیان نشوید. اما علی مو و محاسنش سفید شده اما رنگ نمی کند. نهایتاً تصمیم گرفت از خود مولا بپرسد.
🔻پرسید: یا امیرالمؤمنین آن که پیامبر می فرمود پیرمردها رنگ کنند و شبیه یهودیها نشوند یعنی چه؟
حضرت متوجه شدند که این بنده خدا در چه مخمصه فکری گیر کرده است. فرمودند : "برادر! آن روز که پیامبر دستور می داد پیران رنگ کنند تا شبیه جوانان باشند " به خاطر این بود که حکومت اسلامی نوپا بود و تعداد یارانش اندک بودند و دشمنانش قدر بودند در واقع با رنگ کردن سر و روی پیرمردها، پیامبر یک تاکتیک عملیات روانی به کار بردند تا در جنگها وقتی دشمن از دور نظاره می کند ، لشکر پیغمبر را پر از جوان ببیند و بترسد و کنار برود.
🔻 اما امروز که من حاکم شدم - یعنی امیرالمؤمنین - اصلاً رنگ کردن ریش پیرمردها هیچ اثری در اقتدار حکومت من ندارد، چون دامنه حکومت من نصف جهان را فرا گرفته است. پس در این شرایط هر کس خواست رنگ کند مستحب است، هر کس نخواست رنگ کند اشکالی ندارد، چون آن فلسفه ضرورت رنگ کردن زمان پیامبر از بین رفته است.
🔻نکته دیگری که در این حکمت خوب است یاد بگیریم این است ، حالا اگر ما ثابت کردیم امیرالمؤمنین برخلاف سیره پیامبر عمل نکرده بلکه دستور پیامبر مربوط به شرایط خاصی بود که دیگر آن شرایط منقضی شده است.
🔻 حالا برمیگردیم به حکمت ۳۷ ، امروز که تمام دنیای استکبار علیه ملّت اسلامی ما و نظام اسلامی ما توطئه میکنند همین که ملت دور رهبر خودشان و حاکمان خودشان عاشقانه میریزند مثل رنگ کردن ریش پیرمردها دشمن را می ترساند و قدرت این نظام و ملت را تقویت می کند. انشاالله در آینده ای نزدیک که قدرت مسلمین قدرت برتر جهان بشود نیازی به این حرکات نخواهد بود.
🔻نکته آخر هم این که شاید به ذهن کسی در این توضیحات من برسد که ، خوب اگر پیامبر دستور داده بود که رنگ کنید و شبیه یهودی ها نشوید حالا که می گویید امیرالمؤمنین فرموده شرایط از بین رفته ، پس دیگر رنگ کردن مو و ریش مرد های پیر مستحب هم نباید باشد. جواب این است که چرا ، وقتی امر خدا یا پیامبر یا امام معصوم بر اساس شرایط زمان تغییر میکند و الزامش از بین میرود، آن دستور به پایین تر از مرحله قبلی خودش تنزل میکند و کلاً محو نمیشود. مثلاً اگر امامی واجب کرده بوده و حالا وجوبش از بین رفته، امر امام در حد مستحب باقی می ماند ، یا اگر از چیزی نهی کرده و نهی آن در حد حرمت بوده و بعد از رفع آن حرمت آن نهی همچنان باقی است و به کراهت تنزل میکند.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🌹یک دقیقه طلایی که باید همه زنان جهان ببینند.
💯بررسی جایگاه دختر،زن و #مادر در یک دقیقه با استناد به روایات اسلامی
👤داود پورآقایی
#روز_مادر
#میلاد_حضرت_زهرا
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 قربانِ آن دل
👈🏼 گزیدهای از بیانات امروز رهبر انقلاب در دیدار مداحان
🔻 رهبر انقلاب: هیئت را اصحاب ائمه تشکیل دادند، آنها شروع کردند بعد از حادثهی کربلا دور هم جمع میشدند، حضرت، امام صادق (علیهالسّلام) از راوی سؤال میکنند، میگویند تَجلِسونَ و تُحدّثون؟ مینشینید دور هم، صحبت میکنید، حرف میزنید؟ یعنی مسائل ما را مطرح میکنید؟ او جواب میدهد که بله، این کار را میکنیم، یعنی همین مجموعهی هیئات. بعد حضرت میفرمایند که «إنّ تلكَ المجالس أُحبّها»، من دوست میدارم این مجالس را، قربان آن دل ، مجالس شما را دوست میدارم. ۱۴۰۰/۱۱/۳
@Emam_kh
🔴 متخصصان بلغور !!
اگر قرار باشد این همه پزشک مدعی انواع تخصص ، فقط اوامر و دستورات WHO را تکرار(بلغور) کنند دیگر چه نیازی به تخصص است؟!
شخصاً حاضرم نصف دستمزد یک پزشک عمومی بدون تخصص را بگیرم و ابلاغیه های سازمان جهانی بهداشت را حفظ و صبح تا شب برای مردم تکرار کنم !!!
#استعمار_بهداشتی
#واکسن
#نفوذ
✍"قاسم اکبری"
@Emam_kh
✅از بین بردن میخچه:
✍سیاهدانه و سیر را به اندازه مساوی بکوبید و روی محل ضماد کنید و ببندید تا 3ساعت.
👌هر روز این کار را تکرار کنید بمدت یک هفته
☘🍒☘🍒☘
ژله_خرده_شيشه
🌟🌟🌟🌟🌟🌟
طرز تهيه.ژله ي تمشك و موز و طالبي را هر كدام را جدا گانه آماده كنيد و داخل ظرف بريزيد تا جدا جدا ببندد و آماده شود،وقتي آماده شد با چاقو ژله ها را برش بزنيد و به قطعات ريز و خرد درآوريد.دو بسته ژله آلوئه ورا را داخل آب داغ حل كرده و بجاي آب سرد دو ليوان شير بريزيد،قالب را چرب كنيد ژله آلوئه ورا را داخل قالب مورد نظر بريزيد و خرده ژله ها را داخل آن بريزيد و كمي قالب را تكان دهيد تا خرده ژله ها به همه جاي ژله برسد.سپس ژله را بمدت دوساعت داخل يخچال قرار دهيد تا ببندد.نكته:براي اينكه شير بريده بريده نشود اجازه دهيد ژله به دماي محيط برسد بعد شير را بيافزاييد.براي اينكه ژله راحت از قالب جدا شود و وا نرود به ازاي هر بسته ژله يك قاشق چاي خوري پودر ژلاتين بيافزايد.