eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
17.4هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سخنان بی پرده داریوش سجادی، تحلیلگر سیاسی ساکن آمریکا در رابطه با اظهارات "اِبی": 🔺️"آقای اِبی مخاطب خود را سفیه فرض نکنید، خر خودتان هستید!" @Emam_kh
ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺩﺍﺭید؟! 🔴 ﺍﺯ ﭘﺮﻓﺴﻮﺭ ﺳﻤﯿﻌﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺩﺍﺭید؟!!! ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﮐﻨﺎﺭ ﺩﺭﻳﺎ ، ﻣﺮﻏﺎبی ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﮐﻪ ﭘﺎﻳﺶ ﺷﮑﺴﺘﻪ ؛ ﭘﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﮔﻞ ﻫﺎﯼ ﺭﺱ ﻣﺎﻟﻴﺪ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪ ﻭ ﭘﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺳﻤﺖ ﻧﻮﺭ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﮔﺮﻓﺖ ﺗﺎ ﮔﻞ ﺧﺸﮏ شود ؛ ﺍﻳﻨ ﻄﻮﺭﯼ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﮔﭻ ﮔﺮﻓﺖ ؛ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻧﯿﺮﻭﯾﯽ مافوق طبیعی وجود داره که این را به او آموزش داده. ﺣﺎﻻ ﺍﺳﻢ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺮﻭ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺧﺪﺍ ﯾﺎ ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ !!! پس ﻣﻐﺮﻭﺭ ﻧﺸﻮﯾﺪ !!! ﻭﻗﺘﯽ که ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ؛ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺭﺍ می خوﺭﺩ ، ولی ﻭﻗﺘﯽ می میرﺩ ؛ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ می خوﺭﺩ . ﺷﺮﺍﯾﻂ با ﺯﻣﺎﻥ ﺗﻐﯿﯿﺮ می کند ؛ هیچ وﻗﺖ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﻧﮑﻨﯿﺪ ؛ ﺷﺎﯾﺪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ، ﺍﻣﺎ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪﺗﺮ ﺍﺳﺖ ... ﯾﮏ ﺩﺭﺧﺖ ، ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﺭﺍ می ساﺯﺩ ، ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺯﻣﺎﻧﺶ ﺑﺮﺳﺪ ﯾﮏ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ می توﺍﻧﺪ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﺭﺍ با هم ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﺪ !! ⭕️ ﭘﺲ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﻭ ﺧﻮﺑﯽ ﮐﻨﯿﺪ !!! @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان قسمت صدوهفتادوششم انگار ساحل امشب عزمش را جزم کرده بود تا اشکم را روان کند...بغضم را قورت دادم و سینی چاي را پر کردم... و تعارف کردم... میدانستم بعد از غذا داخل چایش زنجبیل میخورد... خم شدم... بی آنکه نگاهم کند لیوانی چاي برداشت... با صداي از ته چاه در آمده گفتم... - آقا امیرعباس این مال شماست... لیوان چاي را سر جایش برگرداند... وبه چشمانم خیره شد... به لیوان چاي اشاره کردم و آرام لب زدم... - داخل این براتون زنجبیل ریختم... انگار نگاه خیره اش دنیایم را تکان میداد ..لبخند کمی زد و چاي را برداشت... وچقدر شیرین بود سنگینی نگاهش پشت سرم... کنار ساحل نشستم... تک خنده اي کرد... - اونم داره میخورتت با نگاهش... ماشالا جفتتون اینکاره اید... به سمتم نگاه کرد عمیق تر... چرا لجبازي رو کنار نمی زارید... وقتی دارید له له میزنید واسه هم... لب فشردم... حرف حساب که جواب نداشت... جانم برایش میرفت و سکوت میکردم... و از کنارش میگذشتم... کم کم هم از جا بلند شدند و شب بخیر گفتند... منهم بلند شدم و به سمت اتاق خوابم رفتم... و تا چند روز تو سرم اکو میشد صداي ساحل... که براي یکدیگر له له میزنیم و اما رد میکنیم... احساساتی که داشت میکشت حداقل مرا... از آن روزها بود که باز هم کلافه و بی حوصله بودم... و چقدر زیاد شده بود تعداد این روزها در زندگیم... امروز سوگند هم نبود که کمی از عصبانیتم را سر اون بیچاره خالی کنم... چند روزي میشد که امتحانات تموم شده بود... و براي انتخاب واحد به مشکل برخورد بودم... و حسابی توپم پر بود ..با حرص سوار ماشینم شدم و کیفم را روي صندلی شاگرد شوت کردم... پوفی کشیدم که تقه اي به شیشه خورداز جا پریدم ... و با دیدن استاد لبخند زورکی اي روي لبم نشاندم... شیشه را پایین کشیدم... - سلام استاد... - سلام محیا خانوم... اجازه هست؟!... لب فشردم... - البته... البته،بفرمایید... و کیفم را برداشتم... در ماشین را باز کرد و نشست... با همان لبخند شیک روي لبش گفت... "- یادمه گفتی نمی تونی به رابطه با من ادامه بدي... اما نگفتی که دیگه دوست نیستیم... که اینطوري من شدم جن و تو بسم ااالله"... لبم را گاز گرفتم... این حرف و نزنید... " - فکر کردم میتونیم دوست باشیم... گرچه براي من با وجود علاقه اي که بهت دارم سخته... اما نشدنی نیست... آخر هفته تولدمه... خوشحال میشم بیاي"... لبخندي زدم... - چه خوب تولدتون مبارك... به روبه رو خیره شده گفت... - سختت نمیشه که منو تا ماشینم برسونی... نگاهش کردم ودر کمال تعجب دیدم ... هنوز روبه رو را نگاه میکند... - البته ،کجاست ماشینتون... - همین خیابون بالایی... البته اگه براي اونی که اونقدر تو دلت جاش بزرگه... که باعث شد حتی یک ثانیه به من و علاقم... به چشم یک رابطه ي عاطفی نگاه نکنی... مشکلی نداشته باشه"... رنگم پرید چه میگفت... لبخند شیرینی زد... - چه قشنگ جواب معماهاي تو سرم حل میشه،محیا... تکان سختی خوردم... - متوجه منظورتون نمیشم... ادامه دارد.... 💖 🧚‍♀●◐○❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 شناخت بزرگوار و پست فطرت 🔰 اما اگر خواستید حکمت ۴۹ را دقیق بشناسید، این سؤال را باید پاسخ بدهید که چگونه انسانی که چنین کرامت نفسی دارد، که بخشی از ارزش هایش را از نهج‌ البلاغه برایتان گفتم، وقتی گرسنه می‌شود حمله می کند و انسان پست مگر چقدر پستی دارد که وقتی سیر شد هم حمله می کند؟ 🔻 برای فهم درست این حکمت، کافی است به پاورقی خطبه ۵۱ مراجعه کنید. یک داستانی است در ماجرای جنگ صفین. 🔻عبدالله بن عوف نقل می کند: " پیش از آنکه سپاه کوفه به صحرای صفین برسند، سربازان معاویه به فرماندهی ابوالأعور، رودخانه فرات را در اختیار گرفتند [ یعنی پست هایی در قامت سربازان معاویه آمدند، زودتر به صفین رسیدند، خودشان و اسب هایشان آب خوردند، مشک هایشان را پر آب کردند؛ راه آب را به روی سربازان امیرالمؤمنین (علیه السلام) بستند]؛ امام علی (علیه السلام) صعصعة بن صوحان را به سوی معاویه فرستاد که چرا شریعه فرات را بسته اید؟ معاویه با یاران خود مشورت کرد. ولید بن عقبه و عبدالله بن سعید گفتند: « آب را همچنان بسته نگه دار تا سپاه کوفه از تشنگی بمیرند.» [ این انسان های پستی که سیراب شدند، گفتند لشگر علی بن ابیطالب (علیه السلام) را چنان تحریم آب کن، یا تسلیم می شوند یا از تشنگی جان می دهند] ؛ ولی عمروعاص گفت: «علی مردی نیست که تشنه بماند، او همان مردی است که می گفت اگر چهل نفر یاور داشتم، حقّ خود را پس از سقیفه می گرفتم. اکنون که بزرگان عراق و حجاز همراه او می باشند.» [ او گفت کور خواندید، علی آنقدر انسان با شخصیت و با عزّت و کرامتی است که هرگز نه در تشنگی می میرد و نه تسلیم می‌شود؛ با او شوخی تحریم نکنید! اگر عصبانی بشود و تصمیم بگیرد، هیچکس حریفش نیست.] اما معاویه به حرف عمروعاص گوش نکرد و همچنان دستور داد آب را بسته نگه دارند. به فرمان امام (علیه السلام)، خط شکنان سپاه به فرماندهی کریم اهل بیت، امام حسن (علیه السلام)، حمله کردند. [ حالا حمله و صولت انسانهای کریم را ببینید ، اگر تحریم شان کردی و گرسنه و تشنه نگه شان داشتی ، اینها تسلیم و خوار نمی شوند ] حمله کردند، آب را در اختیار گرفته، سپاه معاویه را کنار زدند، امّا امام علی (علیه السلام) دستور داد آب برای هر دو لشگر آزاد باشد. این عمل جوانمردانه امام، باعث بیداری بسیاری از شامیان شد که برخی از آنها به سپاه امام پیوستند. " 🔻 حالا با این توضیح، یک بار دیگر حکمت ۴۹ را بخوانیم تا ببینیم چقدر روشن شد؛ 💠 « از یورش انسان بزرگوار در هنگام گرسنگی و از تهاجم انسان پست به هنگام سیری بپرهیز. » 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
💢 توضیح وزیر امورخارجه درباره مصاحبه روز گذشته خودش درباره تحریم سپاه امیرعبداللهیان: 🔹 از آنجاییکه بخشی از مصاحبه دیروز با شبکه خبر سوالی را نزد برخی از دوستان ایجاد کرده است، لازم‌ میدانم نکته ای را عرض کنم. 🔹روشن است که از این واضح تر نمی شد در خصوص جایگاه محوری سپاه پاسداران سرافراز صحبت کرد. سپاه پاسداران همواره حافظ كشور و ملت بوده و هست و آنچه گفته شد رویکرد فرماندهان عالی است که حتی لحظه ای تامین و حفاظت از منافع ملت به شرط دستیابی به یک توافق خوب، قوی و پایدار عقب نیافتد. 🔹 در عین حال همانطور که بدقت در مصاحبه توضیح داده شد، چنین توافقی فقط با رعایت کامل خطوط قرمز و بدیهیات چنین توافقی میتواند حاصل شود و لذا برداشت دور از ذهن و بعیدی که برخی از عزیزان از صحبت های دیروز کرده اند، نادرست است و موضوع اصلا عبور و یا مصالحه بر سر خطوط قرمز نیست. توصیه ام مرور دوباره مصاحبه دیروز است. 🔹این جمله را هرگز فراموش نمی کنیم که امام راحل عظیم الشان (ره) فرمودند :ایکاش من هم یک پاسدار بودم. @Emam_kh
13.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 چی شد شهاب حسینی تصمیم به خداحافظی از سینما گرفت 🔻 از حملات شدید به سید شهاب حسینی به خاطر تقدیم جایزه به امام زمان (عج) تا اذیت و آزار الهام چرخنده به خاطر پوشیدن چادر، تنها گوشه کوچکی از لجن زار سینما ایران می باشد که به اسم هنر و هنرمند در حال نابود کردن فرهنگ ایرانی اسلامی این مملکت هستند 🚨 این کلیپ حرف های درست و واقعیت های دردناکی برای گفتن دارد @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ هشدار مرجع شهید، علامه شیخ فضل‌الله نوری: ✍ با شیوع انواع فساد در جامعه، اندک‌اندک غیرت‌ها و تعصّبات ملّی و مذهبی رنگ خواهد باخت و مصالح عالیه به پشیزی خواهد رفت... 🔺اگر همین یک توصیه در مورد فعالیت فحشاگرام (🇺🇸اینستاگرام) جدی گرفته می‌شد، وضعیت غیرت و استقلال‌طلبی به نقطه‌ای نمی‌رسید که برخی نمایندگان مجلس در مواجهه با ، مصالح کشور را به پشیزی بفروشند... #⃣ @Emam_kh