🍃 یه هواپیمای اوکراینی چند روز پیش سقوط کرد..اونهام از نخبگان پروازی بودند و خطای انسانی موجب شد...اما امان از خفقان وقتی نفعی برای بهره برداری و موج سواری برای عده ای نباشه
❌ لاشخورهای سیاسی کجایین؟؟
@Emam_kh
8.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپ قدیمی که احتمالا هیچ کدام تا بحال ندیده اید!!
@Emam_kh
نمایندگان به عدم حصور روحانی در جلسه رای اعتماد، اعتراض نکنند. این تصمیم ستاد ملی مبارزه با کرونا بیشتر برای حفظ سلامتی نمایندگان است. #بیخیالی، #رفاهطلبی، #غربزدگی، #بیدردی و #درک_نکردن_مردم هم نوعی بیماری مدیریتی است که قابل سرایت است.
حمید_رسایی
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نماینده محلس:روحانی واقعا ترسو هستی!
پ.ن:یعنی جان خودم نزاشتن وگرنه چندتا فحش هم میداد 😃
@Emam_kh
🌺🌿﷽🌿🌺
برای تربیت زبان دومرحله داریم 👇👇
✔️یا سکوت کن و دیگران رو با کلماتت زخمی نکن و روحت رو قوی کن.
✔️یا اینکه سعی کن قوی ترین، مثبت ترین و بهترین کلمات رو در روابطتت استفاده کنی 😍
با این دو روش میتونی تا خود خدا اوج بگیری 👏👏
‼️برگزاری مسابقات اینترنتی
🔷س 5356: #بازی هایی #اینترنتی راه اندازی شده که برای ورود به بازی باید مبلغی پرداخت شود و اگر #برنده شدید #جایزه به شما تعلق می گیرد، آیا چنین بازی هایی حکم #قمار دارد؟
✅ج: اگر برگزارکنندۀ مسابقه مبلغی از شرکتکنندگان به عنوان حق الزحمه و شرط شرکت در مسابقه برای خودش دريافت کند و بعد از مالكيت، با مال خود جايزه پرداخت کند، اشکال ندارد.
@Emam_kh
🌸🌻🌸🌻🌸🌻🌸🌻🌸
📖#رمان پسری به دنبال گمشده ها
قسمت٢۴
بهار امسال زود امد و درختان شکوفه میکند
شاید هم میخواهد عاشقان را غافل گیر کند
سهیل و ارشیا به بازار رفتند و لباس نو خریدند، کل دارایی شان را حساب کردن سه ماهه دیگر پولشان تمام تمام می شد...
چهارشنبه آخر سال را آتشی برپا کردن و سیب زمینی هایی که از قبل خریده بودند را زیر ذغال ها گذاشتن... به که چه قدر سیب زمینی آتشی می چسبد... دور اتش خاطرات گذشته شان زنده شد... خاطرات با بابا یاشار و سیلی که روز اول سایه به ارشیا زده بود...
روز تحویل سال سهیل رادیو خود را روشن و موج را روی فارس تنظیم کرد. دقایقی بعد گوینده رادیو سال جدید را تبریک گفت سهیل و ارشیا روی هم را بوسیدند...
آماده شدن که بیرون بروند و گردشی در شهر بزنند. سعی میکردن زیاد خرج نکنند چون پولشان زیاد نبود. تصمیم گرفتن مقداری اسباب بازی درست کنند و در ورودی شهر شیراز که مسافران وارد شهر می شوند بفروشند...
در یکی از روز های بهاری سهیل و ارشیا از غار خود بیرون آمدن و تصمیم به پیاده روی و گردش داشتند در راه صدای جیغ دختری را می شنیدند هرچه نزدیک تر می شدند صدای جیغ و کمک هم بیشتر می شد ناگهان دیدن دو پسر به زور دختری را کشان کشان به طرف کوه می برند. سهیل و ارشیا به سمت پسر ها حمله ور شدند کتک کاری بالا گرفت یکی از پسر ها چاقو دراورد و خواست به پهلوی سهیل بزند که ارشیا تا این صحنه را دید به فریاد خود سهیل را متوجه کرد سهیل خودش را عقب کشید و سنگی برداشت و به پای آن پسر پرتاب کرد...
سهیل و ارشیا پسر ها را روی زمین خوابانده بودن و از پشت دستشان را گرفته بودن سهیل به آن دختر گفت:
_ تو هم تنهایی هرجا نرو اینو همیشه بفهم زود برو ازین جا دور شو تا ما اینا رو گرفتیم
ان دختر با سرعت ازانجا دور شد
سهیل و ارشیا هم ان پسر ها را ول کردن و گفتن:
_خجالت بکشید اگه یکی با خواهر خودتون اینکار رو کنه چیکار میکنی....
✨پسری به دنبال گمشده ها✨
قسمت٢۵
سهیل بعد از آن اتفاق کذایی تصمیم گرفت هنجار ها و ناهنجار های اجتماعی را در قالب روانشناسی در دفترش بنویسد؛ ارشیا ر نوشتنش کمک میکرد.
صبح گاه سهیل از خواب بیدار شد و برای خرید آش سبزی به شهر رفت. ساعتی بعد ارشیا هم از خواب بیدار شد هر چه سهیل را صدا زد بی فایده بود کلی منتظرش ماند بازم هم خبری نشد. دلشوره بدی به جانش افتاد نمیدانست کجا برود. به هر جا که فکرش را میکرد که سهیل رفته باشد سر زد ولی انگار سهیل آب شده بود...
ساعت ٩:۴۵ دقیقه صبح بود نزدیک سه الی چهار ساعت بود از سهیل خبری نبود سهیل برای او واقعا مثل یک برادر بود و خیلی او را دوست داشت... ساعت به ۱٢:۰۰ رسید دل ارشیا. مثل سیر و سرکه می جوشید رفت گوشه ایی نشست و گریه کرد. ناگهان یادش امد که سهیل دیشب به او گفته بود فردا صبح میروم آش سبزی بگیرم ...
فوراً به سمت آن مغازه ایی که سهیل آش می خرید حرکت کرد رفت و از فروشنده بپرسد که گفت:
_جوون آش تموم کردیم
+آقا من برای اش نیومدم یه پسر همسن خودم با پیرهن چارخونه ابی صبح نیومد اینجا؟
_من صبحی نبودم اینجا برو از نونوایی کناری بپرس شاید دیده باشه
ارشیا به نانوایی رفت
+اقا شما صبحی یه پسر همسن خودم که پیرهن چارخونه ابی پوشیده بود ندیدین؟
_این مشخصان که میدی چرا صبحی یه پسر همسن خودت داشت از خیابون رد می شد یه پیکان بهش زد
😭😭
✍نوشته محمدجواد
یا علی بن الموسی رضا
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️
⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜
َ
✍ترجمه:
☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️
💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫
الهـــــــــــــے آمیݧ
التمــــــــــاس دعــــــــــا
✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨
📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿
@Emam_kh
مثل داروي تلخ!💊
💉دارو تلخ است؛ خاصیت آن هم به تلخی است، اما شیرینی سلامت و بهبود در پی دارد.🍰
〽️به شرط اینکه در وقت و زمان خود مصرف شود، و دیر یا زود نشود.
❗️و دیگر آنکه اندازه آن هم مراعات شود و کم یا زیاد نشود، اگر گفته اند شربتی را دو پیمانه مصرف کن و دیگري را سه یا چهارپیمانه، به همان میزان باید مصرف شود.
⚠️از طرفی هم البته باید پرهیز را مراعات کرد، یعنی در کنار آن هر چیزي را نباید خورد.
Ⓜ️حال، نماز چیزي دقیقاً شبیه داروست.
یعنی مثل دارو تلخ است، هر کس بگوید شیرین است شیرینعقل است.
‼️مگر میشود صبح سرماي زمستان توي جاده از اتوبوسی پیاده شوي، و در هواي سرد وضویی بسازي و با لرز و سرما نماز بخوانی وشیرین باشد⁉️
یا غرق فیلم یا غرق گفتگو باشی و مؤذن اذان بگوید و بلند شوي و راهی مسجد شوي و شیرین باشد⁉️
⚠️البته نه فقط نماز بلکه هر عبادت دیگري هم همینطور است،
اساساً حق، اینگونه است✔️
♥️ امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود:
«الحق مُرّ، یعنی
حق تلخ است.»
نماز هم که حق است پس تلخیهاي خود را دارد.✔️
🔶بله، اگر انسان نسبت به حقیقت نماز فهم و معرفت پیدا کند تلخی آن شیرین و آسان میشود.
🔴 از این رو در دعا از خدا میخواهیم،
خدایا شیرینی ذکر خودت را به ما بچشان. یعنی خدایا به ما معرفت کرامت کن!☑️
Ⓜ️دیگر آنکه نماز مثل دارو زماندار است و باید زمان آن را رعایت کنیم، یعنی در وقت خود بخوانیم.⏳
Ⓜ️چون فلسفه نماز احساس عظمت حق است و این احساس براي کسی اتفاق میافتد که نماز را در اول وقت خود بخواند. ✅
🌀کسی که باتأخیر، نماز خود را میخواند در حقیقت با تأخیر خود فریاد میکند که خدایا! تو عظیم نیستی، ❎
💰پول عظیم است، کسب و کار عظیم
است، تفریح و تفرج عظیم است. اگر تو عظیم بودي که من همان ابتدا حرف تو را گوش میدادم.😇😰
💠دیگر اینکه مثل دارو باید کنار نماز پرهیز هم باشد، پس اگر نماز حق است باید از باطل فاصله گرفت،
♨️یعنی نباید به منکر و
فحشایی آلوده شد. وگرنه خاصیت نماز را از بین میبرد.
شما وقتی یک فضا را با وسایل گرمایشی گرم نگه میداري باید تمام روزنه ها و دریچه ها و درها را ببندي، و گرنه انرژي را هدرداده اي.⛔️
❓چرا نماز براي ما حرارت و گرمایی ایجاد نمیکند، چون پنجره گوش، پنجره
چشم، پنجره دهان باز است و هر چیزي رامیشنویم، هر چیزي را میبینیم، هر چیزي را میگوییم.⚠️❌
⭕️درست مثل انباري که پر از گندم باشد اما روزنه ها هم باز باشند. اینجاست که
همه چیز طعمه موش و مور و ملخ شده و از دست میرود.🐍
گر نه موشی دزد در انبار ماست »
« گندم اعمال چل ساله کجاست
🌻خلاصه اینکه هر کس میخواهد از اندوخته نماز خود و از حرارت و گرماي
آن برخوردار باشد باید این پنجره ها و روزنه ها رایکی پس از دیگري بسته نگه
دارد و تنها به ضرورت باز کند، نه اینکه
پیوسته از سر هوا و هوس و میل، چشم و زبان و گوش خودرا باز بدارد.💯