eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
17.1هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 تحلیل استاد از پشت پرده انتشار فایل صوتی وزیر امورخارجه 📺 عوامل نفوذی که قبلا در سیستم‌های اطلاعاتی و نظارتی کشور بوده‌اند و هم‌اکنون در دولت کنونی حضور دارند مصاحبه‌ای را طراحی کردند تا به وسیله آن شدیدی در جامعه ایجاد کنند. 📺 هدف از عملیات روانی و ایجاد دو قطبی در جامعه، مجبور کردن امام‌جامعه به زانو زدن در مقابل غرب و پذیرش خواسته‌های آن‌هاست. 📺 آقایان بعد از شکست در مذاکره، شخصی را مقصر جلوه‌ می‌دهند که دیگر در بین ما نیست اما فراموش کرده‌اند که بصیرت مردم ایران، از جنس است. 📺 اگر حاج‌قاسم نبود، ایرانی هم وجود نداشت که آقای بخواهد برای آن مذاکره کند. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیات81و82 سوره آل عمران 🌸 وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الْنَّبِيِّينَ لَمَآ ءَاتَيْتُكُمْ مِّنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَآءَكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قَالَ ءَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى‏ ذَلِكُمْ إِصْرِى قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُواْ وَ أَنَاْ مَعَكُم مِّنَ الْشاَّهِدِينَ(81)‏ فَمَنْ تَوَلَّى‏ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ(82)‏ 🍀 ترجمه: و هنگامى كه خداوند از پیامبران پیمان گرفت كه هرگاه به شما كتاب و حكمتى دادم، سپس پیامبرى به سوى شما آمد كه آنچه را با شماست تصدیق مى‏ كرد، باید به او ایمان آورید واو را یارى كنید. (سپس خداوند) فرمود: آیا به این پیمان اقرار دارید و بار سنگین پیمان مرا مى‏ گیرید؟ (انبیا در جواب) گفتند: (بلى) اقرار داریم، (خداوند) فرمود:خود شاهد باشید ومن هم با شما از جمله گواهانم.(81) پس كسانى كه بعد از این (پیمان محكم،) روى برگردانند، آنان همان فاسقانند. (82) 🌷 : گرفت 🌷 : عهد و پیمان محکم 🌷 : پیامبران 🌷 : به شما عطا کردم 🌷 : تصدیق کننده 🌷 : بايد ايمان آورید 🌷 : او را یاری کنید 🌷 : بار سنگین عهد و پیمان 🌷 : شاهدان، گواهان 🌷 : روی گرداندن 🌸 پیامبران گذشته و همچنین پیروان آنها با خدا پیمان بسته بودند که به پیامبران بعد از خود ایمان آورند و او را يارى کنند. « و إذ أخذ الله ميثاق النبيين لمآ ءاتيتكم من كتاب و حكمة ثم جآءكم رسول مصدق لما معكم لتؤمنن و لتنصرنه: و هنگامی که از پیامبران پیمان گرفت که هر گاه به شما کتاب و حکمتی دادم، سپس پیامبری به سوی شما آمد که آنچه را با شماست تصدیق می کرد، باید به او ایمان آورید و او را یاری کنید.» در آیات بارها به یکی بودن هدف پیامبران اشاره شده است و این آیه 81سوره آل عمران نمونه ای از آن می باشد. 🌸 البته گرفتن و پیمان از پیامبران، همراه با گرفتن عهد و پیمان از پیروان آنها است. موضوع پیمان این بود که اگر پیامبری بیاید و نشانه های او با آنچه در کتاب آسمانی آنها آمده یکی بوده هم باید به او ایمان آورند و هم او را یاری کنند. سپس برای تأكيد بيشتر می فرمايد: « قال ءأقررتم و أخذتم على ذلكم إصرى قالوا أقررنا قال فاشهدوا و أنا معكم من الشاهدين: فرمود: آيا به این پیمان اقرار دارید و بار سنگین پیمان مرا می گیرید؟ ( انبیا در جواب) گفتند: بلی اقرار داریم، (خداوند) فرمود: خود شاهد باشید و من هم با شما از جمله گواهانم. » 🌸 در آیه 82سوره آل عمران، قرآن پیمان شکنان را مورد مذمت قرار می دهد و می فرماید: «فمن تولی بعد ذلك فأولئك هم الفاسقون: پس کسانی که بعد از این (پیمان محکم) روی برگردانند، آنان همان فاسقانند.» و طبق آیه 80 سوره توبه خداوند را هدایت نمی کند. و کسی که مشمول هدایت الهی نشد، سرنوشتش دوزخ و عذاب شدید الهی است. 🔹 پيام های آیات81و82سوره آل عمران 🔹 ✅ در ، لازمه‏ى سپردن مسئولیّت‏ها، گرفتن عهد و پیمان است. ✅ هر جا كار سخت است، پیمان گرفتن لازم است. دست برداشتن از آیین و سنّت موجود، و ایمان و حمایت از شخص نوظهور، ساده نیست. لذا میثاق مى‏ گیرد. ✅ آمدن خاتم صلى الله علیه وآله قطعى است، لذا از همه‏ى انبیا پیمان گرفته شده است. ✅ جریان ، مایه‏ى وحدت است. ✅ داراى هدفى مشترک هستند. لذا پیامبران قبلى، آمدن انبیاى بعدى را بشارت مى‏ دادند ونسبت به آنان پیمانِ ایمان و نصرت دارند، وپیامبران بعدى، انبیاى قبل را تصدیق مى‏ كردند. ✅ به تنهایى كفایت نمى‏ كند، بلكه حمایت نیز لازم است. ✅ وقتى انبیاى پیشین موظّف به ایمان وحمایت از پیامبر اسلام هستند، پس پیروان آنها نیز باید به او آورده و از او اطاعت كنند. ✅ حمایتى است كه از ایمان سرچشمه گرفته باشد. ✅ پیمان ‏شكن است. تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
‍ رمان به_تلخی_شیرین قسمت 163 لبخندی از ته دل زدم دلم برای مادرانگی هایش تنگ شده بود کاش آدمی زاد قبل از کسب تجربه قدر داشته هایش را می‌دانست. خوب که فکر می‌کنم عمه مینا کم از مادر نبود برایم و من آنطور در به در واقعیتی بودم که اگر عاقلانه می اندیشیدم دیگر گذشته بود هرچند تلخ ولی گذشته بود و می فهمیدم باید واقعیت حال زندگی ام را ببینم؛ واقعیت این است؛ عمه، بابا، فرهاد و... ظرف شکر را میان میز قرار داد و نشست. -بخور قربونت برم. 《خدا نکنه》 ای گفتم و شروع به شیرین کردن چایم کردم. -یکی دو ساعت دیگه بریم پایین پیش رویا از دیدنت خوشحال میشه حتما، البته اگه دوست داری. - این چه حرفیه عمه. معلومه که دوست دارم. راستی حالش چطوره؟ از رژان خبری نشد؟ فرهاد بهم گفت که رفته. آهی کشید و گفت: چی بگم مادر از حالش؟! رژان با بی فکری داغوشون کرد اگه رویا رو ببینی نمی شناسیش، از غصه شده پوست و استخون قرص اعصاب می خوره وگرنه تا الان بیست باره خودش رو کشته بود. کم نیست دختر آدم اون بلا سرش بیاد و فرار کنه. خدا قسمت کافر هم نکنه. از تاسف و ناراحتی قلبم فشرده شد و الهی آمین زیر لب زمزمه کردم. عمه که انگار سر درد و دلش باز شده باشد ادامه داد: نمی دونی آقا وحید چیکار کرد! خونش رو تو شیشه کرد. هر چی علی بهش گفت مرد مومن زن بیچاره ت چه تقصیر داره به گوشش نمی‌رفت. می‌گفت این اگه تربیت کردن بچه رو بلد بود این عاقبتش نمی شد... چه می دونم عمه جون پر بیراه من نمی‌گفت. رویاهم زیادی آزادشان گذاشته بود. این وسط ژیلای بیچاره هم شد وسیله خالی کردن حرص مادر و پدرش. چند ماهه کردنش تو خونه و اجازه بیرون رفتن بهش نمیدن. حتی دانشگاه هم نمی ذارند بره. هیچکدوممون هم حریف نمیشیم که اذیتش نکنند. - وای این که خیلی بده! آخرش چی؟ ژیلا چه گناهی کرده آخه؟! صدای باز و بسته شدن در ورودی آمد و نگاه عمه به پشت سرم کشیده شد. من هم برگشتم و فرهاد را شاداب و در لباس ورزشی دیدم. -سلام صبح خانم های خوشگل و سحر خیز ولی تنبل بخیر. یه نرمش به خودتون بدید خوب شماها که اینقدر سحرخیز اید. عمه برای ریختن چای بلند شد و همان حین کار گفت: ولم کن مادر نه پاشو دارم نه کمرش رو. به نگاه فرهاد با سر سلام کردم. لبخندی زد و روبرویم نشست و رو به عمه گفت: اتفاقا ورزش برای سلامتی خوبه‌ من می دونم که کارم اینه. آدم پسرش باشگاه داشته باشه و مادرش حرفش رو قبول نکنه باید در باشگاهش رو گل بگیره دیگه! عمه با حسرت نگاهی به فرهاد کرد و چایش را روی میز گذاشت و سمت یخچال رفت. ظرف حاوی تخم مرغ را برداشت و پشت بند آهی که کشید گفت: قربون پسر ورزشکارم برم. چی میشد درست رو می خوندی! اخم های فرهاد درهم شد. - ضدحالی ها مامان . مداخله کردم و گفتم: عمه مهم اینه فرهاد شغلش رو دوست داره و خیلی هم موفقه تو کارش. چرا غصه می خوری؟! نگاه سنگین فرهاد تعبیر هزار و یک حرف بود که همه را به خوبی می دانستم... همراه عمه مینا به منزل عمه رویا رفتیم. عمه رویا از دیدنم شوکه شد و به گریه افتاد. شوک من هم از دیدن صورت رنگ پریده و لاغر عمه و ژیلا کمتر از آنها نبود. ساعتی به آرام کردن عمه که مدام التماس می‌کرد که دعا کنم رژان هم برگردد گذشت و بالاخره میان گریه و دلداری های من و عمه مینا آرام گرفت. رژان همان دیوانه ای بود که سنگ را به چاه انداخته و حالا هزار نفر عاقل قادر به درآوردنش نبودند! وضعیت زندگی شاد و مرفه عمه حالا شبیه گورستان مخوف و غم آلود شده بود. وقتی به چهره ی ژیلا که غم عالم را نشانگر بود نگاه می کردم دلم ریش می شد، صدای زنگ در و متعاقبش باز شدنش جهت نگاهمان را تغییر داد. در وهله ی اول مرد جوان را نشناختم ولی به ثانیه نکشید که شوک زده و با چشمهای گرد شده به کیان خیره ماندم. او هم با دیدنم در جایش میخکوب شد. نگاهم را از موهای بسیار کوتاه و ریش های بلند شده اش گرفتم و به چشم های غم دارش دادم و اسمش را با بهت و بی اختیار لب زدنم:کیان! نویسنده : زهرا بیگدلی ادامه دارد...... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌺🍃🌸🍃🌺
‍ رمان به_تلخی_شیرین قسمت 164 به خودش آمد و لبخند کمرنگی به لب نشاند و نزدیک شد. - عسل کی برگشتی؟ کجا رفتی بی معرفت بی خداحافظی؟ لحنش هم تغییر کرده بود. صمیمی و دلتنگ و به دور از شیطنت. واقعا دهان کسی که گفت یک اتفاق ساده می‌تواند دنیای انسان را تغییر دهد را باید طلا گرفت! گرچه این اتفاق آنقدر ها هم ساده نبود یعنی در واقع اصلا ساده نبود و این همه تغییر کاملا طبیعی بود. لبخندی زدم و گفتم: شرمنده ی همتونم من. با دست مبل اشاره کرد. - بیخیال ما هم بی تقصیر نبودیم تو حلال کن‌. بشین چرا ایستادی! رو به عمه مینا و رویا سلام و احوالپرسی کرد و نشست. ژیلا برای آوردن چای سینی را برداشت و لیوان های خالی شده را برداشت و به آشپزخانه رفت. عمه رویا با التماس به کیان چشم دوخت: کیان مامان ردی ازش پیدا نکردی؟ کیان کلافه دو دستی صورتش را چند بار پشت سر هم از بالا به پایین و بلعکس ماساژ داد. - مامان جان پیداش نکردم ولی تو نگران نباش خیلی زود میارمش پیشت قول میدم. عمه رویا دومرتبه به گریه افتاد و حال همه مان را گرفت. مجید نگاه کلافه اش را از مادرش گرفت و با اشاره دست و سر خواست که دنبالش بروم. متعجب از درخواستش سر تکان دادم. بلند شد و به اتاقش رفت. نمی دانستم چه کارم دارد ولی می دانستم حتما مسئله مهمی است‌. مانده بودم با چه بهانه ای به اتاق کیوان بروم! زیر لب غر زدم 《خدا خفه ت نکنه کیوان من کی تو اتاق تو اومدم که این دفعه ی دومم باشه!》 چاره ای نبود بلند شدم و با بهانه صحبت کردن راجع به رژان با کیوان از جمع عذرخواهی و به اتاق کیوان رفتم. در را باز گذاشته بود. روی تخت مشکی رنگش نشسته بود و سرش را بین دست هایش گرفته بود. اولین بارم بود که اتاقش را می دیدم، از پوسترهای حیوانات وحشی روی دیوارها چشم هایم گرد شد. داخل اتاقش رفتم. با ورودم سرش را بلند کرد. - کیوان نمی ترسی بین گرگ ها و شیر ها و پلنگ ها میخوابی؟! نگاهم را به عکس گرگ دادم و بی اراده با انزجار گفتم: دندوناشو! آب دهانم را فرو خوردم واقعا ترسناک بودند. چشم هایش را ماساژ داد. - وقت نکردم بکنم بندازمشون دور. جو گرفته بودتم یه دوره ای! همون دوره این ها رو زدم به دیوار. روی صندلی کنار تخت نشستم. -کار خوبی می کنی! لبخند کم جانی زد و از روی تخت بلند شد. به در باز اشاره کرد. - می تونم در رو ببندم؟ دلخور نگاهش کردم. - این چه سوالیه. حواسم نبود باز گذاشتمش ببند. سری تکان داد و در را بست. استرس و نگرانی در تمام حرکاتش مشهود بود. جلوی تخت شروع به قدم زدن کرد، در فکر بود و اگر صدایش نمی‌زدم معلوم نبود تا کی می خواهد راه برود! -کیوان؟ هول کرده و گیج جوابم را داد. - جان، بله؟ -کجایی تو؟! بیا بشین بگو چی می خواستی بگی. نگرانم کردی. کلافه سری تکان داد و نشست. - راجع به رژان. با بهت پرسیدم: مگه ازش خبر داری؟ -نه؛ یعنی آره. همین یک ساعت پیش یع خانومی تماس گرفت. مثل این که دوستش بود. گفت حال رژان خوب نیست. -بچه ش چی؟ دنیا آوردتش؟ -آره سه ماه پیش. -کجا دنیا آوردتش؟ بدون شناسنامه! -مثل اینکه دوستش یکی رو برده تو خونه و بچه ش رو دنیا آورده.عسل راستش روم نمیشه حرف های دوست روژان رو برات بازگو کنم. نویسنده : زهرا بیگدلی ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥 دعای ابوحمزه، وسعتِ اضطرار می‌آورد. «اگر انسان به نان است، نان به او می دهند! دلیلش این است که اگر بیشتر از نان به او بدهند، هدر می شود. من که از خدا جز نان نمی‌خواهم، طبیعی است که اگر بیشتر بدهند، این نعمت من را خسته می کند و حوصله‌ام را سر می‌برد و نمی‌دانم با آن چه کار کنم! یکی از اساتید ما می‌گفت: دیده‌اید اینهایی که از بالای ماشین هندوانه پرت می‌کنند؟ در لحظه‌ای که طرف مقابل حواسش پرت است، اگر پرت کنند، هم هندوانه می‌شکند، هم طرف آلوده می‌شود! ما هم وقتی چیزی را نمی‌خواهیم، اگر به ما بدهند، هم خودمان آلوده می‌شویم و هم نعمت را ضایع می‌کنیم. پس به اندازه و اضطرارمان به ما می‌دهند و طبیعی است که گسترش و ، می‌آورد. وسعت اضطرار به این است که سحرها بلند بشوید دعای ابوحمزه بخوانید! دعای ابوحمزه، کم‌کم فضای و فضای ، فضای بدی‌های من و فضای محاسن او، و موانع و مشکلات من را برایم روشن می‌کند. آن‌وقت انسان، پیدا می کند، زبان دعا که پیدا شد همان می‌شود که فرمودند: «مَنْ أُعْطِيَ الدُّعَاءَ أُعْطِيَ الْإِجَابَة». استاد_میرباقری @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🔥فتنه اکبر ⭕️سخنرانی طوفانی در مورد مسئولینی که به نام انقلاب و به کام خودشون دارن مصلحت بازی می کنن و این همه خیانت دولت و را نمی بینند!!! ✅برسد به دست همه کسانی که دم از می زنند. 🔥🎥فریاد های استاد پورآقایی @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅برای جبران ضعف ناشی از بیماری کرونا ✍این ترکیب خوراکی پس از پاکسازی بدن در دوره‌ی نقاهت مصرف شود👇👇👇 🍹یک لیوان بادام پوست کنده +یک استکان تخم خرفه بو داده +یک استکان نبات همه مواد باهم کوبیده (چرخ نشود) روزی دوقاشق مصرف شود 🏖 برای قوای از دست رفته مفید می‌باشد باید طوری کوبیده شود که دوباره قابل جویدن باشد🤷‍♀ چرا که بادام باید زیاد جویده شود تا جذب بزاقی صورت می گیرد.
🔴 ما را مسخره کرده اید؟؟!! اولا آیا این مسخره نیست که آقایان به دنبال افشاکننده فایل مصاحبه ظریف بگردند ولی با صاحب صوت و گوینده این صحبت های زشت و سخیف علیه مظلوم هیچ برخوردی نشود؟؟؟ ثانیا آقایان می گویند که این فایل طبقه بندی حفاظتی داشته است! اما این چگونه طبقه بندی حفاظتی بوده که شخص مصاحبه کننده سعید لیلاز است که سابقه زندان در فتنه ۸۸ را دارد؟ ما را مسخره کرده اید؟؟؟ اساسا گویا در این دولت عناصر آلوده و سابقه دار مَحرم تر هستند تا بقیه ... ✍ قاسم_اکبری @Emam_kh
آموزش کش مو فرفری ابتدا به اندازه ۳۰ تا ۶۰ زنجیره زده بعد در هر زنجیره ۳ تا ۴ پایه بلند بزنید و کش مو شما آماده شد سه تا چهار تا درست کنید و به یک کش مو وصل کنید .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 داستان ، همانند داستان موسی و فرعون☝️ رهبر انقلاب: مردم گفتند ما گیر افتادیم. موسی گفت إِنَّ مَعِيَ رَبّي.. سَيَهدينِ.. من هم به شما عرض میکنم: إِنَّ مَعِيَ رَبّي.. @Emam_kh
ساده لوح نباشید 🔹حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت: ساده‌لوح نباشید، فایل صوتی آقای برخلاف آنچه که برخی از دولتمردان ادعا می‌کنند «محرمانه» نبوده و از ابتدا برای انتشار تهیه شده است.  @Emam_kh
✨﷽✨ ✍جمله ای زیبا از حضرت علی(علیه السلام) نه سفیدی بیانگر زیبایی است.. و نه سیاهی نشانه زشتی می باشد.. کفن سفید اما ترساننده است و کعبه سیاه اما دوست داشنتی است.. انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش.... قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات را به پیش خدا گلایه کنی... نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش انسان بزرگ نمیشود ، جز به وسیله ی فكرش ، شریف نمیشود ، جز به واسطه ی رفتارش ، وقابل احترام نمیگردد جز به سبب اعمال نیكش. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺درفضیلت قرائت سه آیه آخر 🌸 از امام حسن علیه السلام نقل شده که آن حضرت فرمود: ♦هر کس چون صبح کند و سه آیه آخر سوره حشر را بخواند و در آن روز بمیرد، مهر بر پرونده‌اش خواهد خورد، و چون شب کند و بخواند و در آن شب بمیرد نیز ممهور به مهر می‌شود. 📚الدّر المنشور، جلال الدین سیوطی، ج۲، ص۲۰۲ 📚بحارالانوار، ج۹۲، ص۳۱۰، ح۳ 📚موسوعه کلمات الامام الحسن علیه السلام بخش عقاید، ص۳۷۳ ♦3 آیه آخر 🌸بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم هُوَ اللهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ (22)٭ 🌸هُوَ اللهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ (23)٭ 🌸هُوَ اللهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَی یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ‏»(24) ‍ ‍ ‍ شب تون خدایی🌸🍃 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸خدا چگونه به انقلاب اسلامی کمک می کند؟ (1)🔸 من به شما می گویم روی این مسئله دقت بکنید: «این ممکلت صاحب دارد»، یک پرانتزی هم برای صاحب آن باز بگذارید!! در مورد این قسمت هایی که مربوط به ما نیست، نگران مدیریت اینها نباشید. در آنچه که از حد ما خارج است، راحت بخوابید! هیچ نگران نباشید. در آنچه که در حد توانمان است، باید بی خوابی بکشیم و خوابمان نبرد؛ اما در مواردی که در حد توانمان نیست، نگران نباشیم. «ان تنصروا الله ینصرکم» یعنی: «ان تنصروا الله [فی ما تستطیعون]، ینصرکم [فی ما لا تسطیعون]» [اگر خدا را در آن مسائلی که در توانتان هست یاری کردید، خدا شما را در مسائلی که در توانتان نیست، یاری می کند] حملۀ آمریکا به طبس، خارج از حدّ ما بود؛ جزء حدّ خدا بود و برای همین، طوفان را آورد. اما دیگر اینجوری نیست که هر دفعه می رویم در عملیات، خدا یک طوفانی بفرستد و آنها را از بین ببرد. آنها حدّ خود ما است. شهید می دهیم و طبیعی است که بدهیم. چرا؟ چون روش تربیتی خدا این نیست که ما را تنبل و پرتوقع بار بیاورد. در آن مقطع که شما ناتوان هستید، روی توانایی خدا حساب بکنید. درست هم هست. اما وقتی شما از آن مقطع گذشتید و توان پیدا کردید، حتما باید از استفاده کنید. اگر یک دست غیبی پیدا شده بود و صدام را با یک نفرین از بین برده بود، حالا کجا بودیم؟ هیج جا! هیچ جا! هیج جا! حالا دیگر قاسم سلیمانی را نداشتیم! چون قاسم سلیمانی را به خاطر این فشارها به دست آوردیم. به دلیل اینکه شب تا صبح در اتاق جنگ نشسته بدست آوردیم. بهترین کمک خدا، همین نوع است که به آدم کمک نکنند! «خیر الناصرین» یعنی همین! اگر خودت می توانی، به تو کمک نمی کنم. بکن و اگر نکردی هم چوبش را خواهی خورد! اینها «لطف خفی» است و آنها «لطف جَلی» است. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مخالفت رهبر انقلاب در خصوص مذاکره با آمریکا آمریکایی ها به مذاکره با ایران احتیاج دارند که نشون بدهند جمهوری اسلامی رو بیارورند سر میز مذاکره اون روزی که اوباما تماس گرفت با روحانی اونها جشن گرفتند ما هیچ لزومی نداره احتیاج اونها رو برآورده بکنیم. ➕اینم جواب کسایی که میگن رهبری با مذاکره موافق هستند. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌷﷽🌷✨ 🌸سلام_امام_زمانم💗 بیا ڪہ بے تو نہ سحـر را طاقتے اسٺ و نہ صبـح را صداقتے؛ ڪہ سحـر بہ شبنم لطف تو بیدار میشود وصبح، بہ سلام تو ازجا برمے‌خیزد ❣أللَّھُمَ عجِلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج ❣