✅ حضرت آقا به ۲۸ روز مدت زمان ریاست جمهوری رجایی میگه *الگو* !
❌به ۸ سال مدت زمان ریاست جمهوری روحانی میگه *عبرت* !
(قدرت کلمات)
@Emam_kh
🌸🍃
🍃
🔖 وضع ناخن خبرت می دهد از سِرّ درون!
✔️در طب تلفیقی ، بخصوص در طب سنتی ایران ناخن ها چگونه با ما سخن می گویند؟
✔️ناخن توسط کبد از ماده سودا ساخته می شود، در مطالعات جدید جنس آن از کراتین است که نوعی پروتئین است.
1️⃣ناخن سالم، سفید شفاف نیمه مات و یکنواخت با بستر گلی رنگ است.
2️⃣ناخن زرد رنگ نشانه کم خونی و یا غلبه صفرا و بیماری کبدی است.
3️⃣ وجود سفیدی زیر ناخن نشانه رطوبت غلیظ فاسد است و گاهی به علت ضربه به ناخن ایجاد می شود.
4️⃣کلفتی و شکنندگی ناخن ، نشانه تجمع خلط سوداوی حاد احتراقی است.
5️⃣شکافته شدن طولی ناخن نشانه غلبه خشکی و تجمع سودا در بدن است.
6️⃣ قاشقی شدن ناخن نشانگر کمبود پروتئین ها و انواع ویتامین ها بخصوص ویتامین های گروه ب میباشد.
7️⃣جدا شدن ناخن از بسترش که بدون درد باشد نشانه غلبه رطوبت است و جدا شدن توام با درد نشانگر حدت خون فاسد در ریشه ناخن است.
8️⃣لایه لایه شدن ناخن مثل طلق که نازک و صفحه صفحه کنده شود به سبب کمخونی و سنگی شدن رطوبات است.
9️⃣چماقی شدن ناخن نشانه بیماری مزمن ریوی است.
🖊 دکتر قدیر محمدی(متخصص طب سنتی ایرانی )
☘🍃☘🍃☘🍃☘
✍ادب مدرک نیست ادب یعنی؟
به همسرت امنیت
به فرزندنت محبت
به پدر و مادرت خدمت
وبه دوستانت شادی
راهدیه کنی
برای خداوند،بنده ای خوب
و برای جامعه نعمت باشی
هرکجا که هستی.
@Emam_kh
🌹چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 2
✅چگونه یک نماز مصداق آیه ی إنَّ الصَلاةَ تَنها عَنِ الفَحشاء وَالمُنكَر رو پیدا میکنه؟؟؟؟!!!
🌻یک روایت:
💠به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گفتند: آقاجان اون جوانی که پشت سر شما نماز میخونه، چشم چرانی هم می کنه! و بعضی گناه های ازاین قبیل هم دارده!
نصیحتش کنید حالا که پشت سر شما نماز میخونه اون عیبش رو هم کنار بذاره!
❗❗❗
رسول اکرم جواب دادند: گفتید که پشت سر من نماز می خواند؟
گفتند: بله آقا فرمودند: نماز درستش می کنه.
نیازی نیست، رهاش کنید، نمازش اونو اصلاح می کنه و این عیبش رو هم کنار می ذاره....
🌹🌺🌹💥🌺💥
🌺دوست بزرگوار به این روایت توجه کن.
چندبار بخونش! ببین که نماز چقدر میتونه مشکل گشا باشه.... ما با #نماز میتونیم مانع بسیاری از گناهانمون بشیم.
فعلا تا اینجارو داشته باشید تا بعد...☺
#استادپناهیان
@Emam_kh
رمان #بغض_محیا
قسمت نهم
اشکم چکید ...
با خودم تکرار کردم ...
انتخاب خودت بود محیا ...
به سختی تنم را شستم و لباس پوشیدم ...
قدم هایم سنگین بود ...
سرم گیج میرفت و حال تهوع امانم را بریده بود...
از اتاق بیرون آمدم روي مبل نشسته بود ...
با دیدنم از جا بلند شد بیرون رفت ...
بی انکه کمکم کند از کنارم گذشت ...
بی تفاوت و قلبم بیشتر مچاله شد ...
- اي کاش اشکم نچکد...
دیوار را تکیه گاهم کردم و خودم را تا آسانسور رساندم ...
داخل ماشین نشستیم ...
و انگار زمان به دو ساعت پیش برگشته ...
انگار هیچ اتفاقی نیفتاده...
واقعا هم نیفتاده بود ...
تنها من تباه شده بودم ...
اخمش غلیظ تر از همیشه بود ...
میخواستم حرف بزنم لب فشردم ...
و زبانم باز شد ...
- پسر عمه میخوام امشب و فراموش کنید لطفا ...
براي همیشه ...
من به مادرهم میگم فردا بریم محضر تا صیغه رو باطل کنیم ...
لبم را گاز گرفتم ازشرم ...
، یادم هست که خودم خواستم ...
نمیخوام زندگی شما تحت تاثیر این اتفاق باشه.. ، .و خدا را شاهد میگیرم بغض گلویم داشت خفه ام میکرد...
من تنها ترین دختر دنیا ...
تمام دخترانگی و هستیم را به تاراج بردم ...
و به فکر تاثیرش در زندگی این مرد سنگی بودم ...
من عاشق نبودم ...
مجنون بودم ...
مجنونی بی منطق ...
همانطور به رو به روخیره بود ...
جلوي داروخانه ي شبانه روزي ایستاد و ترمز دستی را کشید...
بی آنکه نگاهم کند ...
- تو زندگی من تاثیري نخواهد داشت اماقطعا زندگی تو فرق میکنه دیگه ...
و پیاده شد و در را کوبید ...
و من قلبم هزار تکه شد از لحن سردش ...
، از کلام تلخش...
و براي بار هزارم از خودم پرسیدم ...
چرا دوستم نداشت ...
صداي در ماشین خبر از آمدنش میداد...
بسته ي قرص دو عددي را به همراه بطري آب معدتی جلویم گرفت ...
- بخور اینارو ...
و من معنی قرص ضد بارداري را میدانستم ...
وقطعا او امشب قصد جانم را کرده بود ...
ضربه هایش پی در پی به روح و قلب و غرورم میخورد ...
قرص را روي بغضم فرو دادم ...
و بی هیچ حرفی به سمت خانه راند و من هم خفه شدم ...
که من باید خفه میشدم ...
پشت هم گند زدم به همه چیز ...
و حالا ...
درد امانم را بریده بود و تنها سهم من از امشب همین بود ...
یا نباید سر فرصت تکه هاي غرورم را هم جمع میکردم ...
یا مرهم میگذاشتم روي قلب زخمی ام ...
من امشب هم زندگیم را دادم ...
هم تنم ...
هم غرورم ...
سهم من شد درد...
همان که از هر طرف همان درد است ...
کلید انداخت داخل در و چراغ ها همه خاموش بود و خبر از خواب بودن همه میداد...
جلوتر از من بالا رفت و من با حال بدي که داشتم خودم را میکشیدم ...
پایم روي اولین پله لغزید و با صورت روي پله ي بالاتر سقوط کردم ...
گوشه ي پیشانی ام درد بدي پیچید و گرمی خون را حس کردم ...
صورتم از درد جمع شدم و خون روي پیشانی ام را با دست لمس کردم ...
و تنها عکس العملش مکثی بود که سر پله ها کرد ...
بی آن که برگردد ...
و بعد هم رفت ...
آري او به همین سادگی از کنارم رفت ...
بی آنکه ببیند مرا ...
بی آنکه عمق رنجم را حس کند ...
نشستم روي همان پله ي اول ...
ادامه دارد...
💖 🧚♀●◐○❀
🌹شرح #حکمت3
🔴 بخش ششم
🔰امیرالمؤمنین در بخش سوم و چهارم حکمت 3 میفرمایند: «وَ الْفَقْرُ یخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِی بَلْدَتِهِ»؛ یعنی فقر باعث میشود انسان باهوش هرچند استدلال محکم داشته باشد، از بیان استدلال و برهانش لال بشود و انسان تهیدست در شهر خودش هم غریب است.
🔻پیامدهای فقر
🔷در نهجالبلاغه مطالب بسیار مهمی در باب فقر و تنگدستی آمده است. اولین مطلب اشاره به خطرناکی و مهلکبودن و زشتی پدیدۀ فقر است، تا آنجا که امیرالمؤمنین از شر فقر به خدا پناه میبرد. در حکمت 319 خطاب به فرزندشان محمد حنفیه میفرمایند: «فرزندم، من بر تو از خطر فقر میترسم. پس، از فقر به خدا پناه ببر.»
🔰در خطبۀ 215، خود مولا در قالب دعا به درگاه خدا عرضه میدارند: «خدایا، به تو پناه میبرم که در عین حال که پرودگار غنی مطلقی مثل تو دارم، در فقر دستوپا بزنم.» دلیل این پناهبردن به خدا پیامدهای خطرناک و مهلک فقر است.
🔷1. اولین پیامد فقر غربت است. فقیر به سه دلیل غریب میشود:
🔹1.1 فرهنگ غلط ظاهربین جامعه: در جامعه خیال میکنند هرکس ازنظر مالی ضعیف است، ازنظر عقلی هم ضعیف است.
🔹1.2 احساس حقارت خود فقیر از قرارگرفتن در جمع انسانهای دارای توانایی مالی.
🔹1.3 ناتوانی فقیر در مشارکتهای اجتماعی، مثل مهمانیدادن و خیراتکردن که کمکم باعث انزوای فقیر میشود. در حکمت 56 امیرالمؤمنین میفرمایند: «انسان اگر ثروتمند باشد، ولو در دیار غربت زندگی کند، احساس دروطنبودن دارد و اگر فقیر باشد، ولو در وطنش هم زندگی کند، دائم احساس غریبی میکند.
🔷2. دومین پیامد خطرناک فقر نقص و ازبینرفتن دین است. در حکمت 319 امیرالمؤمنین میفرمایند: «فقر دین انسان را تضعیف میکند.»
🔷 3. سومین پیامد خطرناک فقر سرگردانی عقل است. امیرالمؤمنین در حکمت 319 میفرمایند: «فقر باعث حیرانی و سرگردانی عقل میشود.» یعنی فقیر همۀ فکروذکرش مشکلات مالی و معیشتی خودش میشود و از سایر جنبههای زندگی مثل خانواده، معنویت، تربیت، لذت، تفریح و سایر استعدادهای خودش غافل میشود. نمیتواند تحصیل علم کند و نمیتواند دنبال شکوفایی استعدادهای خودش برود؛ چون فقیر است.
🔷 4. چهارمین پیامد خطرناک و زشت فقر تولید بغض و کینه در جامعه است. امیرالمؤمنین در حکمت 313 میفرمایند: «فقر انگیزۀ خشم را در جامعه ایجاد میکند.» در پایان خطبۀ 219، حضرت در بیان اینکه چرا کارگزاران نظام اسلامی باید در حد فقیرترین مردم زندگی کنند، میفرمایند: «بهجهت اینکه اگر کارگزاران این امر را رعایت کنند، فقیر طغیان نمیکند»؛ یعنی اختلاف طبقاتی احساس نمیکند که بخواهد برای گرفتن حق خودش به قوۀ قهریه و طغیان و سرکشی روی بیاورد.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
.
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا