5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ "کالین پاول" وزیر خارجه پیشین آمریکا مُرد
🔺شاید شناختهشدهترین تصویر جهان از کالین پاول، زمانی است که وی در شورای امنیت سازمان ملل متحد با نشان دادن یک لوله آزمایش، ادعا کرد که محتویات آن نمونهای از سلاحهای کشتار جمعی است که در کارخانههای عراق تولید شده است.
🔸یکی از بهانههای اصلی برای آغاز این جنگ نابود کردن سلاحهای کشتار جمعی عراق بنا بر توافقنامه ۱۹۹۱ بود.
🔸پاول بعدها قبول کرد قضیهای که او به شورا ارائه داده نادرست بوده است و اطلاعاتی که وی بر آنها تکیه داشته در برخی اوقات بهطور عمد گمراهکننده بودهاند!
👌اینم مرد و رفت ولی انقلاب اسلامی مستحکم و سرافراز پا بر جاست و ادامه داره
@Emam_kh
#تلنگر_و_تفکر
پسری از دختری شماره خواست.
دختر گفت چرا نه🍁؟بفرمایید این شماره من: 17_ 32 .
پسر شگفت زده شد و گفت: این چه نوع شماره ایست؟🤔
دختر پاسخ داد : قرآن سوره17 آیه 32. خداوند می فرماید:👇
(وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا ) به زنا نزدیک نشوید/!/
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
@Emam_kh
‼️ لمس اسما متبرکه
🔷س ۵۶۹۱: اسامی مبارکی که احترام آنها واجب و مسّ بدون وضوی آنها حرام است، کدامند؟
✅ ج،: مسّ اسماء و صفات مخصوص ذات باری تعالی بدون وضو حرام است، و احوط الحاق نامهای انبیاء عظام و ائمه معصومین(علیهم السلام) به نامهای خداوند متعال، در حکم مذکور است.
@Emam_kh
🔆 #پندانه
✍ هیزمهای اطراف
🔹سرخپوستان از رئيس جديد میپرسند:
آيا زمستان سختی در پيش است؟
🔸رئيس جوان قبيله که نمیدانست چه جوابی بدهد، میگوید:
برای احتياط برويد هيزم تهيه کنيد.
🔹سپس به سازمان هواشناسی کشور زنگ میزند و میپرسد:
آقا امسال زمستان سردی در پيش است؟
🔸و پاسخ میشنود:
اينطور به نظر میآید.
🔹رئيس دستور میدهد که بيشتر هيزم جمع کنند و يک بار ديگر به سازمان هواشناسی زنگ میزند و میپرسد:
شما نظر قبلیتان را تأييد میکنيد؟
🔸پاسخ شنید:
صد در صد!
🔹رئيس دستور میدهد که افراد تمام توانشان را برای جمعآوری هيزم بيشتر بهکار ببرند. سپس دوباره به سازمان هواشناسی زنگ میزند و میپرسد:
آقا شما مطمئنيد که امسال زمستان سردی در پيش است؟
🔸و پاسخ میشنود:
بگذار اينطور بگویم؛ سردترين زمستان در تاريخ معاصر!!!
🔹رئيس پرسید:
از کجا میدانيد؟
🔸و پاسخ شنید:
چون سرخپوستها ديوانهوار دارند هيزم جمع میکنند.
🔹خيلی وقتها ما خودمان مسبب وقايع اطرافمان هستيم!
🔸حالا بهنظر شما دلار و ماشین و گوشت و مرغ و... باز هم گران میشوند؟؟؟!!!!
🔹خواهشا کمتر هیزم جمع کنید.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر خوانی در محضر امام خامنه ای در خصوص وحدت بین شیعه سنی. حضرت آقا چقدر خرسند میشوند و استقبال میکنند از ادبیات این شاعر.
____🍃🌸🍃____
@Emam_kh
رمان #بغض_محیا
قسمت دهم
خون از گوشه ي ابرویم به همراه اشکم پایین می آمد ...
الان ...
همین حالا نهایت بیچارگی را تجربه میکردم ...
و من تا چند ساعت پیش چقدر خوشبخت بودم ...
غرور داشتم ...
روحم ...
من روحم مرده بود ...
محیا مرده بود ...
چه کسی میگوید زنده بودن به نفس کشیدن است ...
؟؟؟؟ چادرم را که روي شانه ام سر خورده بود را با مشت گرفتم ...
حالم بهم میخورد از خودم ...
من لیاقت این چادر را ندارم ...
لیاقتش را ندارم...
من کثیفم ...
تنم هم ...
من هرزه بودم و خودم نمیدانستم ...
من کی انقدر بی حیا شده بودم ...
حتی نمیدانستم ازفردا چطور باید زندگی کنم ...
؟؟؟ من ...
چطور باید رو به رو شوم هرروز با امیر عباسی که تمام تنم را به خواست خودم از برشده بود و مال
کس دیگري میشد تا چند صباح دیگر ...
و من چه احمقانه خودم را نابود کردم ...
من کمر به قتل روح خودم بستم ...
معنی واقعی درماندگی را بند بند وجودم حس میکرد ...
خودم را به هر سختی بود بالا کشیدم
از شدت بیحالی حتی ناي نفس کشیدن نداشتم ...
تمام لباسم خونی شده بود ...
اما چه اهمیتی داشت ؟؟؟ !!!من که تمام زندگیم را لجن گرفته بود ...
اشک هایم از هم سبقت میگرفتتد و نمیدانم چقدر گذشته بود که پلک هایم روي هم رفت...
نمیدانم خواب بودم یا از حال رفتم ...
و این یعنی همان پله ي آخر ...
همان ایستگاه آخر زندگی...
چشمان را با درد باز کردم...
تکانی خوردم و
آهی کشیدم ...
، و ملحفه زیرم را جمع کردم ...
و خودم را داخل حمام انداختم ...
به آینه ي بخار گرفته خیره شدم ...
رده ي خون خشک شده کنار صورتم ...
و گودي زیر چشمانم عجیب توي ذوق میزد ...
اشک چشمانم بازهم راه گرفت چشمان را روي هم فشار دادم و تنم را سابیدم ...
صداي فریاد مادر که از پایین صدایم میزد روي اعصابم خط می انداخت چشمانم را عصبی روي هم
فشار دادم و خودم را آب کشیدم و بیرون آمدم ...
هنوز هم قطع نشده بود صدایش ...
لباس پوشیدم و موهاي خیسم را زیر شال پنهان کردم و چادر را روي سرم انداختم ...
نگاهم دوباره به آینه کشیده شد ...
به دختري که صورتش به بیست ساله ها می خورد و روحش مرده بود ...
دختري که صورتش قاب چادر شده بود و روحش نجس بود ...
با حرص چادر را روي تخت انداختم ...
به دختر آینه گفتم ...
- لیاقتشو نداري...
و دوباره صداي مادر که با حرص صدا میزد مرا...
نگاهی گذرا به تونیک طوسی رنگ و شلوار مشکیم کردم ...
شالم را سرسري مرتب کردم و از در بیرون زدم ...
جلوي در آشپزخانه ایست کردم ...
قلبم ریخت ...
آب دهانم را محکم قورت دادم و بی حرف وارد شدم ...
پشت نیز صبحانه نشسته بود و لقمه اش را در دهان میگذاشت ...
مادر تشر زد ...
- دوساعته دارم صدات میکنم کجا موندي پس ...
سرم را بالا آوردم ...
- ببخش مادر جان ...
مادر با دیدنم صورتش را چنگ زد و به سمت امیر عباس چشم غره رفت...
و بی صدا لب زد...
- چادرت کو ...
؟؟؟ چیزي نگفتم و خودم را با ظرف هاي کثیف سرگرم کردم ...
بی چادر بودنم را دید و زخم گوشه ي پیشانیم برایش اهمیتی نداشت...
از بی محبتی مادرم بغض باز در گلویم جا خوش کرد ...
- دختر چایی بریز براي آقا امیر عباس...
چاي را ریختم و بی انکه نگاهش کنم روي نیز گذاشتم دیدم نگاه بی تفاوتش که دوباره رویم برگشت
و عمیق شد ...
اخم هایش هم که بیشتر گره خورده بود ...
نگاهم به سمت نعیم کشیده شد که مثل همیشه پرانرژي و شاد بود ...
ادامه دارد...
💖 🧚♀●◐○❀
🌹 شرح #حکمت3
🔴 بخش هفتم
🔻راههای مقابله با فقر
🔰امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه راههایی برای مقابله با فقر بیان فرمودهاند که بهصورت کلی به دو بخش تقسیم میشود:
🔷 1. وظیفۀ خود فقرا
امیرالمؤمنین در این بخش سه راهبرد را بیان فرمودهاند:
🔹1.1 پیشگیری: در حکمت 57 قناعت را چنین معرفی میفرمایند: «قناعت ثروتی است پایانناپذیر»؛ یعنی فقیر اگر در موقع دارایی حتی اندک خود، قناعت را راهبرد زندگی خودش قرار بدهد، اصلاً به دیگران نیازمند نمیشود. در حکمت 33، میانهروی در خرجکردن و بذلوبخشش را بهعنوان راه دیگری بیان میفرمایند: «بخشنده باش، اما زیادهروی نکن. در زندگی حسابگر باش، اما سختگیر مباش.»
🔹1.2 مراقبت: فقیر باید از آبروی خودش مراقبت کند. امیرالمؤمنین در حکمت 340 میفرمایند: «پاکدامنی [و خودنگهداری از درخواست از دیگران] زیور تهیدستی است.» تا این حد مهم است. در حکمت 406 میفرمایند: «چه نیکوست فروتنی توانگران برابر مستمندان، برای بهدستآوردن پاداش الهی و نیکوتر از آن خویشتنداری مستمندان برابر توانگران، برای توکل به خداوند است.»
در بیان اوصاف متقین، در بند 3 خطبۀ 193 میفرمایند: «یکی از نشانههای متقین این است که میبینی در عین حال که فقیر است، زیبایی و عزت خودش را خوب حفظ میکند.» نتیجۀ این توصیهها در بخش مراقبت این است که فقیر مواظب باشد آخرتش را به دنیا نفروشد.
حضرت در حکمت 372 خطاب به جابربنعبدالله انصاری در عبارتی بسیار جالب که امیدوارم به گوش همه برسد، میفرمایند: «جابر، استواری دین و دنیا به چهار چیز است: 1. عالمی که به علم خود عمل کند؛ 2. جاهلی که از آموختن سر باز نزند؛ 3. بخشندهای که در بخشش بخل نورزد؛ 4. فقیری که آخرت خود را به دنیا نفروشد. پس هرگاه عالم علم خود را تباه کند، نادان به آموختن روی نیاورد و هرگاه غنی و بینیاز در بخشش بخل بورزد، فقیر آخرت خودش را به دنیا میفروشد.»
🔹1.3 علاج و درمان فقر: امیرالمؤمنین در این بخش صدقه را پیشنهاد میکنند. در حکمت 7 میفرمایند: «صدقه دارویی قطعاً اثرگذار است.» در حکمت 137 میفرمایند: «روزی خودتان را با صدقهدادن پایین بیاورید.» یعنی از آسمان درخواست کنید و به زمین برسانید. در حکمت 258 میفرمایند: «وقتی فقیر شدید، با خداوند از طریق صدقهدادن تجارت کنید.»
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️هشدار به علی اوووف‼️☝️
@Emam_kh