رمان #بغض_محیا
قسمت صد و هفتم
یعنی چی مامان چقدر صامت؟!...
مگه میشه...
مادر آرام تر از قبل ادامه داد...
- والا دیروز اومدن جلوي عمتو آقاجون نشستن...
امیر عباس گفت میخوان جداشن...
دختره نه ها گفت نه به...
بعدم که عمت همینجوري زل زده بود به دهن امیرعباس...
بابا بزرگتم که هیچی...
گفت هر کاري میخواین بکنین...
صورتش را نزدیک کرد...
- از اولم معلوم بود آخرش اینجوري میشه...
این دختره اصلا...
با صداي وحشتناکی که از حیاط آمد حرف مادر نیمه ماند...بی آنکه درنگ کنم از جا پریدم...
و به سمت حیاط دویدم...
با صحنه اي که روبه رویم دیدم خشک شدم...
هدي کنار چمدانش افتاده بود و...
و تمام صورتش پراز اشک بود...
نگاهم کشیده شد به دستش...
انگار شکسته بود..
حالت بدي گرفته بود...
به سمتش دویدم...
- هدي خوبی؟!...
اشک هایش را پاك کردم...
- چی شد یهو؟!...
اصلا نگران نباش الان میریم بیمارستان...
مادر و عمه و زن عمو ها هم به حیاط دویده بودند...
و همینطور به ما زل زده بودند...
با احتیاط دستش را بلند کردم...
از مچ شکسته بود...
و صحنه اي بدایجاد کرده بود...
اما...
هدي اصلا آخ هم نگفت...
متعجب به صورت هدي نگاه کردم...
- هدي خوبی؟!...
درد نداري؟!...
گریه اش شدید شد و هق میزد...
رو به مادر کردم...
- مامان تو رو خدا چرا همتون خشکتون زده...
یکی به آمبولانس زنگ بزنه...
انگار که مادر به خودش آمده باشد،به سمت خانه دوید...
و عمه و زن عموها هم به کمک آمدند...
تا هدي رابه داخل ببریم...
و تمام مدت در بهت این بودم...
که هدي چطور آنهمه درد مچ از جا در آمده اش راتحمل میکند و آخ هم نمی گوید...
تنها در سکوت اشک میریخت...
و منتظر اورژانس بود...
بالاخره رسیدند و پرستار مشغول معاینه اش شد...
رو به هدي کرد...
- از کی اینطورشدید؟!...
انگار که بغضش را قورت داد...
که کمی طول کشید جواب پرستار را بدهد...
- حدود پانزده روزه...
پرستار سري تکان داد...
- قبلن هم اینجوري شده بودید؟ !چشمانش را بست...
و اشکی که از پلکش افتاد انگار قلب مرا بدجور سوزاند...
- بله ...
من...
Ms دارم...
کلمهMS چندبار در گوشم اکو شد...
..
!?MSاو مریض بود و اینهمه مدت تمام فشار ها را روي خودش تحمل میکرد...
او مریض بود و بی آنکه بگوید با امیرعباس ازدواج کرد؟!...
همزمان هزاران سوال به مغزم هجوم آوردند...
سرم را تکان دادم تا تمام فکرها بروند...
الان وقت فکر کردن نبود...
نگاهی به اعضاي خانواده ام انداختم...
که همگی مثل من مات به هدي خیره شده بودند...
پرستارها کمکش میکردند تا داخل برانکارد بنشیند...
نگاهم چرخید میان خانواده ام...
که هیچکدام از جایشان تکان هم نمی خوردند...
کی این همه سنگ دل شده بودند؟!...
رو به پرستار کردم...
که می پرسیداز ما همراه ندارن؟!...
سري تکان دادم...
- من همراهتون میام...
و چادرمشکی مادر را از چوب لباسی به سر کشیدم...
ادامه دارد...
💖 🧚♀●◐○❀
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت36 (2)
🔷 آرزوهای طولانی و بزهکاری
2⃣ سهو عقل : عاقبت سوء دومی که برای طول أمل و آرزوی طولانی هست "سهو عقل" است ؛ از کار افتادن عقلانیّت است.
🔻 در خطبه ۸۶ میفرمایند : « اعْلَمُوا أنّ الأملَ يُسْهي العقلَ و يُنْسي الذِّكْر » ؛ بدانید آرزوها عقل را به سهو و اشتباه می کشانند .
3⃣ فراموش کردن یاد خدا و یاد مرگ: « اعْلَمُوا أنّ الأملَ يُسْهي العقلَ و يُنْسي الذِّكْر » ؛ یاد آن چیزهایی که باید دائماً به یاد انسان باشد را به فراموشی می کشاند.
4⃣ زشت شدن اعمال انسان : اثر بعدی آرزوی طولانی، زشت شدن اعمال انسان است که در همین حکمت ۳۶ میخوانیم : « مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ » ؛ کسی که آرزو را طولانی کند اعمالش زشت می شود.
5⃣ ترک توبه:
در خطبه ۱۵۰ می فرمایند: « لَا تَكُنْ مِمَّنْ... يُرَجِّي التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَلِ » ؛ از کسانی نباش که با آرزوهای طولانی به خیال خودش امید به توبه هم دارد. یعنی امید به توبه با آرزوی طولانی جمع نمی شود.
6⃣ لغزیدن ناگهانی به دامان و به کام مرگ:
در حکمت ۱۹ خواندیم : « مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ » ؛ کسی که عنان و لجام خودش را به آرزوها بسپارد، ناگهان در اجل می لغزد و می میرد.
🔸 راه درمان این آرزوها :
🔰 مولا علی (علیه السلام) حداقل دو راه برای نجات از این آرزوها معرفی کرده اند :
✴️ ۱. تکذیب این آرزوها: یعنی دروغ پنداشتن این آرزوها است.
حضرت در خطبه ۸۶ می فرمایند: « فأکذِبُوا الأملَ فإنّه غَرُورٌ وَ صاحِبُهُ مغْرُورٌ » ؛ این آرزوهای واهی را تکذیب کنید، دروغ بشناسید به خاطر اینکه اینها فقط فریب هستند و صاحب این آرزوها فریب خورده اند.
لذا در توصیف اولیای خدا در خطبه ۱۱۴ میخوانیم :
« كَذَّبُوا الْأَمَلَ فَلَاحَظُوا الْأَجَلَ » ؛ اولیای خدا چون آرزوهای طولانی و واهی را تکذیب کردند این حجاب از جلوی چشمان ها کنار رفته و اجل خود را ملاحظه کردند، یعنی توجه نفسشان به مرگ زیاد شد.
✴️ ۲. زهادت و زهد و بی رغبتی به دنیا:
در خطبه ۸۱ فرمود : « أَيُّهَا النَّاسُ الزَّهَادَةُ قِصَرُ الْأَمَلِ »
؛ ای مردم زهد حقیقی عبارت است از آرزوی کوتاه داشتن یا کوتاه کردن آرزوها.
🔻ان شاء الله خدا به همه کمک کند تا به عمل به فرمایشات امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از این آرزوهای طولانی مهلک نجات پیدا کنیم.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴قَسَمهای قاسِم
▪️کلیپی دیدنی از مجموعه قسمهای حاج قاسم در تمام سخنرانیها
✅نکته:وقتی به عمق قسم های شهید حاج قاسم سلیمانی دقت می کنیم، چیزی جز تلاش فراگیر برای تاکیدِ موکد بر حمایت همه جانبه از جایگاه ولایت فقیه نمی بینیم. گویی حاج قاسم میخواست با آوردن اسم جلاله الله بما بگوید حواستان باشد،جایگاه ولایت فقیه و شخص ولی فقیه از چه شأن و منزلت و مقامی برخوردار است. حال این ما و این قسم های حاج قاسمی که اورا اینقدر دوست داریم.
ببینیم چند مرده حلاجیم...
✍"محمدصالحی"
@Emam_kh
🔰رهبرانقلاباسلامی: راهی که امروز به فضل الهی، انقلاب جلو پای مردم ما گذاشته، همان راه حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیهاست: خودسازی و جهانسازی.
🗓 ۱۳۷۱/۰۹/۲۴
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم سلیمانی:
🌹یکی از ویژگیهای مدیریت در دوران #دفاع_مقدس که فقط منحصر به دفاع مقدس نیست، در هر دورهای میتواند اثرگذار باشد این بود که فرماندهان جلودار بودند، خطرپذیرتر بودند، در نوک بودند، اصلا یک تغییر ماهیتی و اساسی در مدیریت جنگ، از شیوهی کلاسیک به شیوهی اسلامی تغییر پیدا کرد و شد علاج اساسی.
@Emam_kh
🔻رئیسی: سردار سلیمانی فقط متعلق به ایران نبود؛قاتلان او باید محاکمه شوند
🔹 رئیسجمهور ایران در مصاحبهای با تلویزیون راشاتودی با بیان اینکه سردار سلیمانی به جامعه اسلام تعلق داشته بر ضرورت محاکمه عاملان ترور ایشان تأکید کرد
@Emam_kh
🌸 درمان از بین رفتن حس بویایی :
1️⃣ استنشاق آب گرم و نمک دریا (14شب)
2️⃣ مالیدن اسانس نعنا روی پیشانی، روزی 2 بار
3️⃣ مالیدن روغن سیاه دانه یا کنجد روی ملاج سر
4️⃣ خوراک گرمی و کاهش سردی
5️⃣ ارده با شیره انگور هفته ای 3 الی 4 وعده
@Emam_kh
کتلت_برنجی
مواد لازم: برنج شفته شده یک پیمانه سیب زمینی خام یک عدد متوسط پیاز متوسط یک عدد
گوشت چرخ شده به مقدار دلخواه تخم مرغ یک عدد
نان باگت پودر شده و خشک شده 3 قاشق غ خ سر پر (نان باگت اسیاب کنید یا رنده کنید بزارید داخل سینی و جلو افتاب تا کامل خشک شه برای انواع کتلت و شامی استفاده کنید )
فلفل زردچوبه نمک ب مقدار کافی سماق یک قاشق مربا خوری
طرز تهیه:
سیب زمینی پیاز رنده با آسیاب کنید و گوشت و برنج و ادویه ها اضافه کنید سماق و پودر نان باگت و تخم مرغ هم مخلوط کنید با دست خوب ورز بدید تا حالت چسبندگی پیدا کنه اگر دیدید هنوز مواد ابدار هست نان باگت پودر شده یک قاشق دیگه بریزید خوب ورز بدید و در اخر داخل روغن داغ سرخ کنید
🍩🍪🍩🍪🍩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
مجموعهی تصویری #مولتی_ویتامین 💊
{ قسمت چهارم؛ فرمول حفظ تعادل در اتوبوس زندگی }
⚡️نمیشه کاری کرد که زندگی، بالا و پایین نداشته باشه...
اما میشه کاری کرد که حتی اگه سنگ هم از آسمون بارید،
آب تو دل ما تکون نخوره!
چطوری؟!
@basparmedia
ملکوت شوخی با نامحرم
💠 مَن فاكَهَ امرأةً لا يَملِكُها حُبِسَ بكلِّ كَلِمَةٍ كلَّمَها في الدُّنيا ألفَ عامٍ (في النّارِ) ، و المرأةُ إذا طاوَعَتِ الرّجُلَ فالتَزَمَها أو قَبَّلَها أو باشَرَها حَراما أو فاكَهَها و أصابَ مِنها فاحِشَةً فعَلَيها مِن الوِزرِ ما علَى الرّجُلِ ، فإن غَلَبَها على نَفسِها كانَ علَى الرّجُلِ وِزرُهُ و وِزرُها
💠 هر كس با زنى كه محرم او نيست شوخى كند، به ازاى هر كلمه اى كه در دنيا به آن زن گفته است هزار سال [در آتش ]نگه داشته شود و هرگاه زن، مرد را به خود بپذيرد و در نتيجه، مرد به حرام به او نزديك شود يا ببوسدش يا با وى نزديكى كند و يا با او شوخى كند و مرتكب فحشايى شود همان گناهى كه براى مرد است براى او نيز باشد و چنانچه زن راضى نباشد و مرد با زور به وى دست درازى كند گناه آن زن نيز بر مرد است.
@Emam_kh
Nebarek.mp3
15.71M
🌼 مولودی عربی بسیار زیبا محمد فصولی
نبارک لابوالزهرا ،نبارک
🌸میلاد_حضرت_زهرا و 🌸روز_مادر مبارک
داستان نفرینمادر
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
در بنی اسرائیل عابدی بود که او را جریح می گفتند در صومعه خود عبادت خدا می کرد. روزی مادرش به نزد او آمد در وقتی که نماز می خواند، او جواب مادر را نگفت. بار دوم مادر آمد و او جواب نگفت. بار سوم مادر آمد و او را خواند جواب نشنید.
مادر گفت از خدای می خواهم ترا یاری نکند! روز دیگر زن زناکاری نزد صومعه او آمد و در آنجا وضع حمل نمود و گفت: این بچه را از جریح بهم رسانیده ام.
مردم گفتند: آن کسی که مردم را به زنا ملامت می کرد خود زنا کرد. پادشاه امر کرد وی را به دار آویزند.
مادر جریح آمد و سیلی بر روی خود می زد. جریح گفت: ساکت باش از نفرین تو به این بلا مبتلا شده ام.
مردم گفتند: ای جریح از کجا بدانیم که راست می گوئی؟ گفت: طفل را بیاورید، چون آوردند دعا کرد و از طفل پرسید پدر تو کیست؟ آن طفل به قدرت الهی به سخن آمد و گفت: از فلان قبیله، فلان چوپان پدرم است.
جریح بعد از این قضیه از مرگ نجات پیدا کرد و سوگند خورد که هیچگاه از مادر خود جدا نشود و او را خدمت کند....
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذکری که زود حاجت میده
استادپناهیان
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹سلام سوره ی کوثر، سلام «أَعطَینا»
درود، مادر سادات، فاطمه، زهرا
🔸صفیّه، امّ ابیها، جلیله، راضیّه
حدیثه، طاهره، قدسیّه، انسیه، حورا
🔆 تویی که عرش سرش را به پات می ساید
تو زهره ای، که ضیائت گرفته دنیا را
🌸 پیشاپیش میلاد سراسر نور و رحمت حضرت زهرا سلام الله علیها مبارک باد.🌺
شبتون فاطمی🍃🌸
@Emam_kh
عنه صلى الله عليه و آله
مَنِ اكتَسَبَ مالاً حَراما لَم يَقبَلِ اللّه ُ مِنهُ صَدَقَةً و لا عِتقا و لا حَجّا و لا اعتِمارا ، و كَتَبَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ بِعَدَدِ أجرِ ذلكَ أوزارا ، و ما بَقِيَ مِنهُ بعدَ مَوتِهِ كانَ زادَهُ إلَى النّارِ ، و مَن قَدَرَ علَيها و تَرَكَها مَخافَةَ اللّه ِ كانَ في مَحَبَّةِ اللّه ِ و رَحمَتِهِ و يُؤمَرُ بهِ إلَى الجَنّةِ .;
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله
هر كس مال حرامى به دست آورد خداوند از او نه صدقه اى مى پذيرد و نه آزاد كردن بنده اى و نه حجّى و نه عمره اى و خداوند عزّ و جلّ به اندازه اجر اين كارها برايش گناه بنويسد و آنچه [از آن اموال حرام ]پس از مرگش باقى بماند ره توشه او به سوى آتش خواهد بود و هر كس بتواند مال حرامى به دست آورد و از ترس خدا از آن چشم بپوشد، مشمول محبّت و رحمت خدا باشد و دستور داده شود كه او را به بهشت برند.;
ثواب الأعمال: 334/1.
🌸جانمحسینجانم
باز هَــم روزِ مـن و
عرضِ اَدب مَحضــرِ یـار
با سَــــــــــلامی
بَرکٺ یافته روز و شبم
به رسم ادب
روزمون رو
با سلام بر
سرور و سالار شهیدان
آقا اباعبدالله شروع می کنیم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَین
سلاااام
🌸روزتونکربلایی
@Emam_kh
🌹خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و بیستم
❇️ اعزام طلایهداران لشکر به سوی شام
🔸تذکراتی به شُرَیحبنهانی
[ دوازده هزار نفر از یارانم را به عنوان اولین گروه لشکریان به سوی شام روانه کردم. شریحبنهانی را به فرماندهی جمعی از آنان و زیادبننضر را به فرماندهی گروه دیگر انتخاب کردم. به شریحبنهانی تذکر دادم: ]
🔻در هر صبح و شام از مخالفت با خدا بپرهیز و از فریبکاری دنیا، بر نفس خویش بیمناک باش و هیچگاه خود را از وسوسه دنیا ایمن مپندار.
بدان که اگر نفس خویش را از بسیاری از آنچه دوست میداری باز نداری، هوا و هوس تو را به راههایی میکشاند که زیانهای فراوان در انتظارت خواهد بود. پس همواره زمام نفس خویش را در دست گیر و راه خطا را بر او ببند و وقتی به خشم آمدی، مقهورش ساز و بر نفس خویش حاکم باش.
🔻مشابه همین تذکرات و سفارشات را به زیادبننضر کردم.
🔸پرهیز از اختلاف و تفرقه
[ در مسیر حرکت طلایهداران لشکر، بین شریح و زیادبننضر اختلافاتی پدید آمده بود و هرکدام در نامهای که برای من فرستادند، از دیگری گلایههایی کردند. در نامهای که برای آنان فرستادم، نوشتم: ]
بسم الله الرحمن الرحیم
از بنده خدا علی امیرالمومنین، به زیادبننضر و شریح.بنهانی
🔻سلام بر شما، من نیز همگام با شما خداوندی را سپاس میگویم که جز او خدایی نیست.
اما بعد، زیادبننضر را به فرماندهی مقدمه لشکر خویش مصوب کردم و او را امیر آنان ساختم و شریح را نیز فرمانده گروهی دیگر از آن سپاه قرار دادم. اگر دشواری اوضاع موجب شد تا دو لشکر مدیریت واحدی را بپذیرند و هر دو فرمانده با هم یکدل بودند، در آن صورت، زیادبننضر فرماندهٔ همگان باشد؛ اما اگر از یکدیگر جدا شدید، آنگاه هر یک از شما فرمانده لشکری است که ما به او سپردهایم.
🔻بدانید که مقدمه لشکر به منزله دیده بانان سپاه است و طلایهدارانِ مقدمه نیز به منزله دیدهبانان لشکر. بنابراین، با خروج از مرزهای سرزمین خود، در اعزام طلایهداران برای گشتزنی و کسب اطلاع کوتاهی نکنید و آنها را از بیراههها و در پناه درختان و تپهها به دیدهبانی بفرستید تا فریب دشمن را نخورید و در کمین دشمن گرفتار نشوید.
🔻همچنین تاکتیک های نظامی دیگری را برای آنها، یادآور شدم و در ادامه نوشتم:
از تفرقه و پراکندگی بپرهیزید. اگر در جایی فرود آمدید، باهم فرود آیید و اگر از جایی حرکت کردید، با هم حرکت کنید و...شما فرماندهان، خود، به نگهبانی از لشکر خویش بپردازید. مبادا به خواب بروید، مگر برای زمانی اندک. باید همه همّوغمّ شما مراقبت از لشکر باشد تا به دشمن برسید.
🔻باید هر روز پیکی از جانب شما نزد من بیاید و گزارشی از شما بیاورد؛ زیرا من نیز به دنبال شما در حرکت هستم؛ هر چند چیزی جز آنچه خدا بخواهد، نمیشود.
🔻خونسردی و متانت خود را حفظ کنید و از شتابزدگی بپرهیزید؛ مگر آنکه فرصت مغتنمی باشد که عذر و حجتی [ بر شتاب ورزیدن ] داشته باشید. مبادا آغاز به جنگ کنید؛ مگر آنکه دشمن جنگ را آغاز کند یا فرمان من به شما برسد، انشاءالله. والسلام.
📚منابع:
۱. نهج البلاغه، نامه ۵۶
۲. شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۹۱
۳. تحف العقول، ص۱۹۱
۴. وقعة صفّین، ص۱۲۲
۵. نهج البلاغه، نامه ۱۱
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
ترسید «چراغ دوازدهم» را هم بشکنند.
جایش یک «شمع» داد تا ببیند چه می کنیم با او
#مهدی_فاطمه
#امام_خامنهای
@Emam_kh
🌺زن نمونه ی قرآنی :🌺
🔸وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ.
(تحریم/۱۱)
💫همسر فرعون:
✅همسر فرعون ثابت كرد بسيارى از شعارهايى كه در طول زمان، جزو فرهنگ مردم شده، غلط است و بايد آن را عوض كرد:
🍃مى گويند: خواهى نشوى رسوا، هم رنگ جماعت شو، امّا او گفت: من هم رنگ جماعت نمى شوم و رسوا هم نمى شوم.
🍃مى گويند: يك دست صدا ندارد، امّا او ثابت كرد كه يك نفر نيز مى تواند موج ايجاد كند.
🍃مى گويند: زن شخصيّت مستقل ندارد، امّا او ثابت كرد زن در انتخاب راه مستقل است.
🍃مى گويند: با مشت نمى شود به جنگ درفش رفت، امّا او ثابت كرد حق ماندنى است و اگر مشت روى آهن اثر ندارد، روى افكار عمومى در تاريخ اثر دارد.
🍃مى گويند: فلانى نمك خورد و نمك گير شد، همسر فرعون نان و نمك فرعون را خورد، ولى از عقيده او متنفّر بود و مى گفت: «نجّنى من فرعون» خدايا! مرا از فرعون نجات بده.
👆(به نقل از تفسیر نور)
🍂🌺🍂🌺🍂🌺
@Emam_kh