eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.3هزار عکس
17.5هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃✨ صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیه ۶۷ سوره مائده - بخش۱ 🌸 يَآ أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ 🍀 ترجمه: ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن؛ و اگر انجام ندهی پس پیام خدا را نرسانده‌ ای و خداوند تو را از آسیب مردم نگه می ‌دارد؛ قطعاً خداوند گروه كافران را هدایت نمی ‌كند. 🌷 : ابلاغ کن، برسان 🌷 : پیام 🌷 : تو را حفظ می کند 🌸 در اين آيه روى سخن، فقط به پيامبر است، و تنها وظيفه او را بيان مى ‌كند، با خطاب «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ: ای پیامبر» شروع شده و با صراحت و تأكيد دستور مى ‌دهد، كه «بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ: آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن» سپس براى تأكيد بيشتر به می فرماید كه: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ: و اگر انجام ندهی پس پیام خدا را نرسانده ای» سپس به «صلّى اللّه عليه و آله» كه گويا از واقعه‌ خاصّى اضطراب و نگرانى داشته، دلدارى و تأمين مى ‌دهد و به او مى فرماید: «و الله یعصمك من الناس: و خداوند تو را از آسیب مردم حفظ می کند» 🌸 سپس به عنوان يک تهديد، به آنهايى كه اين رسالت مخصوص را انكار كنند و در برابر آن از روى لجاجت بورزند، مى‌ فرماید: «إِنَّ اللّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ: قطعا خداوند گروه کافران را هدایت نمی کند» راستى چه مسأله مهمّى در اين آخرين ماه هاى عمر پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» مطرح بوده كه در آيه فوق عدم تبليغ آن مساوى با عدم تبليغ رسالت شمرده شده است. 🌸 این آیه به دلایلى كه خواهد آمد مربوط به جانشینى حضرت على‏ علیه السلام و نصب او به در غدیر خم به هنگام برگشت پیامبر ‏صلى الله علیه وآله از سفر در سال دهم هجرى است. همه‏ ى مفسّران شیعه به اتكاى روایات اهل بیت علیهم السلام و نیز بعضى از مفسّران اهل‏ سنت به عنوان یكى از مصادیق، آیه را مربوط به نصب حضرت على ‏علیه السلام در غدیر خم به و دانسته ‏اند. 🌸‌ در تمام تنها در این آیه است كه به پیامبر اسلام ‏صلى الله علیه وآله نسبت به كتمان پیام، هشدار داده شده كه اگر نگویى، تمام آنچه را كه در 23 سال رسالت گفته ‏اى هدر مى ‏رود. پس باید دید چه پیام مهمى است كه این گونه بیان مى‏ شود؟ پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله به ‏علیه السلام فرمود: اگر آنچه درباره ولایت تو است به مردم نرسانم تمام اعمال من محو مى‏ شود. در این آیه چند نكته است كه جهت‏ گیرى محتوایى آن را روشن مى‏‌كند: 1⃣ ، در اواخر عمر پیامبر نازل شده است. 2⃣ در این آیه، به جاى «یا أیّها النّبى» «یا أیّها الرّسول» آمده است، كه نشانه ‏ى یک مهم است. 3⃣ به جاى فرمان «أبلغ»، فرمان «بَلّغ» آمده كه نشانه‏‌ى ابلاغ قطعى و رسمى ومهم است. 4⃣ نسبت به نرساندن یک پیام مهم تهدید شده كه اگر نگوید، همه ‏ى زحماتش به هدر مى‏ رود. 5⃣ رسول خدا صلى الله علیه و آله از عواقب كارى ترس دارد كه او را دلدارى مى‏‌ دهد كه ما تو را از شر مردم نگه مى ‏‌داریم. 6⃣ در آیه، پیامى است كه به لحاظ اهمیّت، با همه پیام ‏هاى دوران نبوّت و رسالت، برابر است كه اگر این پیام به مردم نرسد، گویا همه ‏ى پیام ‏ها از بین می رود. 7⃣ محتواى پیام، باید مسأله ‏اى اساسى باشد، وگرنه در مسایل جزئى و فردى، این همه تهدید و دلدارى لازم نیست. 8⃣ پیام آیه، مربوط به توحید و نبوّت و معاد نیست، چون این اصول، در روزهاى اوّل بعثت در مكّه بیان شده و نیازى به این همه سفارش در اواخر عمر آن حضرت ندارد. 9⃣ پیام آیه، مربوط به نماز، روزه، حج، زكات، خمس وجهاد هم نیست، چون این ها در طول 23 سال دعوت بیان شده و مردم نیز به آن عمل كرده ‏اند و ترسی در كار نبوده است. ⬅️ ادامه دارد... 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰فرهنگ‌ و سبک‌زندگی یک رکن قدرت است 🔸رهبرانقلاب‌اسلامی: فرهنگ و سبک زندگی یک رکن قدرت است. اگر چنانچه [یک ملّت] از لحاظ سبک زندگی، تابع و اسیر دیگران و تابعِ بدونِ رأی و نظرِ دیگران باشند و فرهنگ مستقرّ خودشان را نداشته باشند، طبعاً این ضعف شدیدی در قدرت ملّی است. 🇮🇷 ۱۴۰۰/۱۲/۱۹ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏تو زمانیکه ساسی مانکن و تتلو و یه سری اراذل رسانه ای؛ ذهن و قلب نسل جدید رو ب بازی گرفتن رضا هلالی از کارتون خواب و معتاد گرفته تا جوون و نوجوون و حتی کودکارو تونسته تو تکیه‌ش زیر پرچم امام حسین جا بده هیچ کس اینا کارارو رسانه‌ای نمیکنه میدونید تشنه‌ی جاج کردن و زدن شدیم! "مهرندخت" 🇮🇷@Emam_kh
‼️ لباس ابریشم برای مردان ‌ 🔷 لباس نمازگزار مرد (حتی چیزهایی که عورت را نمی‌پوشاند مانند عرقچین، جوراب و مانند آن) اگر از ابریشم خالص باشد، نماز با آن باطل است و در غیر نماز هم پوشیدن آن برای مرد حرام است ولی اگر دستمال ابریشمی و مانند آن همراه نمازگزار، مثلاً در جیب او باشد، اشکال ندارد و نماز را باطل نمی‌کند. ‼️ ابریشم بودن مقداری از لباس ‌ 🔷 اگر آستر لباس، حتی مقداری از آن ابريشم خالص باشد، پوشيدن آن برای مرد حرام و نماز در آن باطل است. 📕 منبع: رساله نماز و روزه، مسأله ۹۵,۹۴ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸چه چیزی در ماه_شعبان سفارش شده است؟ 🎙: آقامجتبی تهرانی 🔵 ماه استغفار است و ذکرهای زیادی برای طلب مغفرت سفارش شده است. 🔺اما سوال این است که استغفار برای چه؟ 🔸 شاید کمتر به متعلق و آنچه که باید بخاطرش از خداوند عذر خواهی کنیم توجه می‌کنیم، اما جنس استغفار منتظران، جنس دیگری است. 🔸 در فرهنگ انتظار، استغفار فقط برای گناهان فردی نیست بلکه منتظر ظهور، برای خطاهای اجتماعی خود نیز که مانع ظهور امام زمان عجل الله فرجه شده است طلب مغفرت می‌کند. 🔹 استغفار برای بی‌تفاوتی از رنج مردم 🔹 استغفار برای بی‌تفاوتی از ظلم‌های اجتماعی 🔹 استغفار برای عدم شرکت در مسئولیت‌های اجتماعی 🔹 استغفار برای رأی‌ها و انتخاب‌های غلط 🔹 استغفار برای عدم انجام امر به معروف و نهی از منکر 🔹 استغفار برای... 🔴 آری! مصیبت آن است که گاهی حتی گناهانی را که باید برای آن استغفار کنیم نمی‌شناسیم و به همین خاطر اثر مطلوبی نیز ندارد و بسیاری از دعاهایمان برای حل مشکلات،‌مستجاب نمی‌شود❗️ بیاییم یک بار هم که شده برای شناخت گناهان، استغفار ۷۰ بندی حضرت امیر‌المؤمنین علیه السلام را بخوانیم.✔️ ‌‎‌‌‌‎ @Emam_kh
💢رهبر انقلاب در پیام به نشست اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا: لزوم شناخت جبهه‌بندی‌ها و انتخاب موضع درست و آمادگی نقش‌آفرینی به سود جبهه حق 🔹آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی به پنجاه وششمین نشست اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا، با اشاره به تحولات سیاسی و نظامی اخیر، بر شناخت جبهه‌بندی‌ها و انتخاب موضع درست و آمادگی برای نقش‌آفرینی در تحولات به سود جبهه حق تأکید کردند. متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم دانشجویان عزیز رویدادهای سیاسی و نظامی در این روزها، تشکیل‌دهنده‌ی بخشی از همان پیچ تاریخی جهان است که گمان آن رفته بود. نخبگان و زبدگان ملت بزرگ ما در این مرحله، حامل مسئولیت‌های ویژه‌اند. شناخت جبهه‌بندی‌ها و صف‌آرائی‌ها و انتخاب موضع درست، مسئولیت کوته‌مدت، و آمادگی برای نقش‌آفرینی در تحولات به سود جبهه‌ی حق، وظیفه‌ی میان‌مدت آنان است. شما جوانان عزیز میتوانید در هر دو بخش بدرخشید و امید به انجمن‌هائی را که مزیّن به نام مبارک اسلام است، بارور نمایید. توفیقات روزافزون شما را از خداوند قدیر و حکیم مسألت میکنم. سیّدعلی خامنه‌ای ۲۰ اسفند ۱۴۰۰ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان قسمت صدوشصت آقا بردیا زحمت میشه براتون... ومن آب دهانم به گلویم پرید... و از شدت سرفه داشتم خفه میشدم... و مینا هم با تمام توان به کمرم میکوبید... لیوان آبی که استاد پیش رویم گرفته بود را گرفتم و تشکري کردم... کمی حالم جا آمد ... اما مینا هنوز پشتم میکوبید... نگاه تیزي حواله اش کردم... و دستش را گرفتم... - مینا جان خوبم... نزن دیگه... - خب پس بهتري... با آقا بردیا برو من اینجا هستم... قسم میخورم میخواستم همانجا خفه اش کنم... با همان نگاه شیطونش چشمکی زد... لب فشردم،که گفت... - فعال پس... استاد ایستاد من هم از جا بلند شدم... از بیتا خداحافظی کردم و چشم غره ي آخر را به مینا رفتم... که باعث دوباره آن نیش مسخره اش را باز کند... به همراه استاد سوار ماشین به قول سوگند عروسکش شدم... و تنها حرفی که میانمان رد و بدل شد... آدرسی بود که به استاد میگفتم ودر آخر خداحافظی... اما نگاهش بدجور مرموز بود... از ماشین پیاده شدم و چیزي که رو به رویم میدیدم باور نمی کردم... او... اینجا... لعنت به شانس گندم... همانطور مسخ شده نگاهم میکرد و نگاهش میکردم... و نگاهش میان من و جاي خالی ماشین استاد که لحظاتی پیش رفته بود میچرخید... به خودم آمدم... و قدم تند کردم به سویش... - سلام دارا... رسیدن به خیر... چه بی خبر پسر عمو... اخم هایش در هم بود... اما به او چه... در ضمن من که کاري نکرده بودم... که برایم همه آقا بالا سر میشدند... - ممنون محیا خانوم... - چرا جلوي دري ... پوزخندي زد... داشتم زنگ میزدم که شما رو رویت کردم... از لحنش بدم آمد... اخمی کردم ناخودآگاه... کلید انداختم... - بفرمایید... قدم تند کردم که صدایم کرد... - محیا... به سمتش برگشتم... - گمون میکردم انتخاب درست بعداز امیرعباس حداقل من باشم... اما گویا دیر رسیدم... مشت کردم دستم را از حرف نابجایش... قدم هایم را محکم به سمتش برداشتم... - پسر عمو دلیلی نمی بینم براتون توضیح بدم... پسر عمو دلیلی نمی بینم براتون توضیح بدم... اما میدم که دست از تصورات غلطتون بردارید... اول که شما همیشه ش برادرم بودید و هستید... و دوما من توپ تنیس نیستم که یکسره به این و اون پاسکاري بشم... و سوم اینکه ایشون استاد من بود و بنا بر دلایلی من رو رسوندند... که صداي عمه نفسم را در سینه حبس کرد... - ِا دارا جان رسیدي عمه؟!... خوش اومدي... و تشر زد... - وا امیرعباس تو اینجا وایسادي چرا صدامون نمی کنی... قلبم از کوبش افتاد... نکند شنیده باشد حرف هایمان را... عصبی چشم روي هم فشار دادم... زن عمو با گریه بیرون دوید... و پسرش را در آغوش گرفت... کم کم همه آمدند... و تنها کسانی که هیچ عکس العملی نشان ندادند و سرجایشان میخکوب بودند من و امیر عباس بودیم... من از بی جرأتی ام... اما او... او را نمی دانم... بالاخره من طلسم را شکستم... و سالم سرسري به جمع دادم... و گمان نمیکردم که حتی شنیده باشند... و قدم تند کردم به سمت خانه... از کنارش رد شدم بی آنکه سلام کنم... که مچ دستم اسیرش شد... نفس در سینه ام حبس شد... لعنت به شانس من... خسته شده بودم از جواب پس دادن... این بار تمامش میکردم... آري من تمام میکردم این بازي مسخره را... نمی دانم چرا بین این همه آدم پیله کرده ام به تو شاید فقط با تو پروانه می شوم سنگینی گفته هایم به سنگینی گوش هایت د ر میدانستم تقلا کردن براي بیرون کشیدن دستم از دستش بی فایدست... تاي ابروي بالا رفته اش بدجور اعصابم را قلقلک میداد... زل زدم به چشمانش... بی آنکه سلام کند گفت... - با کی اومدي؟!... مثل خودش تاي ابرویم را بالا دادم... ادامه دارد... 💖 🧚‍♀●◐○❀