فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#علامه_حسن_زاده_آملی :
«این خانم نبود؟! شما خانم هستی حق نداری در مقابل این همه نامحرم صداتو بلند کنی بگی صلوات بفرست»
👤 آنتی صهیون: بیخودی نه کسی علامه میشه، نه عارف میشه، نه میتونه سیر و سلوک داشته باشه و به درجاتی برسه و بیجهت نیست که علامه ناگزیر شدند سالهای سال کنج عزلت برگزینند!
#حجاب مهمه، رعایت محرم و نامحرم مهمه، رعایت احکام اسلام مهمه و امر به معروف مهمه ، نهی از منکر مهمه، حساسیت و غیرت دینی داشتن مهمه و...
اینو برای اونهایی گذاشتم که تا از بی حجابی انتقاد میکنیم، فورا ما رو ارجاع میدن به برخی صحبتها از #حاج_قاسم یا رهبری که اصلا حرفشون چیز دیگه بوده که الان برخی برای تایید بی حجابها و بد حجابها بهشون متوسل می شوند!
رعایت حجاب ظاهری و حتی حجاب صوت و لحن و... را در این فیلم از حضرت علامه ببینیم تا هر چیزی برایمان عادی نشود و کارهای غلطمان را توجیه نکنیم
@Emam_kh
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥محکومیت اغتشاشگران در دیار حاج قاسم
🔹کرمانیها یکصدا لبیک یا خامنهای را فریاد زدند.
@Emam_kh
‼️ اقتدا به کسی که نماز قضا می خواند
🔷 س ۶۲۱۰: آیا می توان به کسی که در حال خواندن نماز قضا می باشد، اقتدا کرد؟ اگر نه، تکلیف نمازهای گذشته که از این حکم خبر نداشته ایم، چیست؟
✅ ج: اگر امام جماعت، نمازی می خواند که یقینا قضا شده است، می توان به او اقتدا کرد، ولی اگر نماز امام، قضای احتیاطی باشد (یعنی قضا شدن آن قطعی نیست)، نمی توان به او اقتدا کرد. البته نمازهای قبلی اگر رکنی از آنها، کم یا زیاد نشده باشد، به صورت فرادا صحیح است.
@Emam_kh
✳️ چه زمانی از دایرهی ولایت امام خارج میشویم؟
🔻 «یحیی بن ام طویل» حواری #امام_چهارم به مسجد مدینه میآمد و رو به مردم میایستاد. همان مردمی که به ظاهر جزو #دوستداران خاندان پیغمبر بودند، همان مردمی که #امام_حسن و #امام_حسین علیهماالسلام بیست سال در بین آنها زندگی کرده بودند، همان مردمی که نه اموی بودند و نه وابستگان بنی امیه بودند، پس چه بودند؟
بزدلانی بودند که برای #واقعه_عاشورا و #کربلا از ترس خفقانی که بنی امیه بهوجود آورده بودند، دور #آل_محمد را خالی گذاشته بودند.
«یحیی بن ام طویل» در مقابل همین گونه مردم میایستاد و همین سخن قرآنی را تکرار میکرد:
«یقول: کفَرْنَا بِکمُ وَ بَدَا بَینَنَا وَ بَینَکمُ الْعَدَاوَةُ وَ الْبَغْضَاءُ - ما به شما کافر شدیم و میان ما و شما خشم و کینه نمودار شد.»
یعنی همان حرفی را میزد که #ابراهیم به کفار و به مشرکان و منحرفان و گمراهان معاصر خودش میگفت.
🔺 ببینید که #ولایت همان ولایت است. ابراهیم هم دارای ولایت است، #شیعه #امام_سجاد علیه السلام هم در زمان خود دارای ولایت است؛ همدیگر را باید داشته باشند و از دشمنان جدا باشند. اگر شیعهای از شیعیان امام سجاد علیه السلام در زمان ایشان از روی #ترس یا #طمع دنبال جبههی دشمن رفت، او از ولایت امام سجاد علیه السلام خارج است. او دیگر به جبههی امام سجاد علیه السلام متصل نیست.
👤 #مقام_معظم_رهبری
📚 از کتاب «طرح کلی اندیشهی اسلامی در قرآن»
📖 صفحات ۵۳۲ و ۵۳۳
@Emam_kh
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از کرونا تابهشت
#قسمت۵۲🎬:
طارق کاغذ مچاله شده را برداشت وبازش کرد وچون چیزی ازش نفهمید ,گرفتش طرف من وگفت:نمی دونم چی نوشته...ببین میتونی سر در بیاری...
نگاه کردم,آه خط عبری...خدا لعنتت کند انور,یه نامه ی کوتاه نوشته شده بود,که باخواندنش اتش گرفتم.
اینجور نوشته بود:
امیدوارم ضربه ی چاقویی راکه به من زدی,باز پس گرفته باشی...
من عادلانه رفتارمیکنم,چون جان شوهرت راگرفتم,ازجان توگذشتم.
بچه ها هم دوتا مال تو ,دوتا مال من...
نترس اینبار نمیخوام یهودی صهیونیست بارشون بیارم,انسانی که مادرش مسلمان باشه ,نمیتونه یهودی بشه...اونم بچه های تو که انگاربه جای نان و آب,صفحه ی قران به خوردشان دادی...
بچه هات را نگه میدارم برای قربانی به درگاه عزازییل عزیز ...توی روزی که برای ما وابلیس یک نوع جشنه...بچه های تو پیش کش ما هستند به درگاه ابلیس بزرگ....دریک روز خاص...یک مکان خاص...با خاص ترین یاران عزازیل ویک هدیه وپیشکشی خاص...
خدای من این ابلیس کثیف چی میگفت...نه....حالا میفهمیدم که جان بچه هام واقعا درخطره وقراره چه مرگ جانگدازی داشته باشند..
نه...نه....نه.....
ودوباره دنیایم تاریک شد.
ادامه دارد...
🖊 به قلم……ط_حسینی
از کرونا تابهشت
#قسمت۵۳ 🎬
چشامم که باز شد....طارق کنارم بود,سریع دستم را تودستش گرفت وگفت:سلما جان,عزیزم ناراحت نباش,اگه علی نیست,شهید شده,من که هستم ,قول میدم تمام دنیا را زیروروکنم وعباس وزینب را سالم به دستت برسانم...
با لحنی ضعیف گفتم...نه طارق,کار تونیست... خودم باید برم.
طارق ,انور یک حیوان بالفطره هست ,میخواد بچه هام را زجرکش کنه,میدونی منظورش از قربانی برای عزازییل چی بود؟
طارق سرش رابه علامت نفی تکون داد..
ادامه دادم:یه چیزایی راجب این جشن ,زمانی که داخل,اسراییل بودم شنیدم...میدونی داداش,اسراییل وتمام سردرمدارانش درظاهر یهودین اما کلا شیطان پرست هستند وتمام تلاششان را برای حفظ قدرت شیطان ونابودی حزب خدا میکنند,هرکاری را که باعث خوشحالی شیطان باشه انجام میدهند,دقیق نمیدونم اما گویا هرچندسالی یک بار مراسم جشن شیطان پرستی دریک نقطه دورافتاده وبه قول اونا امن,انجام میشه,میهمانانش همه از سناتورهای شیطان پرست غربی وامریکایی واسراییلی هستند,قوانین خاصی داره ومراسمات خاصی دراین جشن انجام میشه,یکی از مراسماتش اینه که یک اتش بزرگ داخل دهان مجسمه ی سنگی جغدی,غول پیکر درست میکنند وچندبچه شیعه را که به بلوغ نرسیده باشند داخل دهان این جغد میاندازند وازجان دادن وجزغاله شدن بچه ها لذت میبرندواین بچه ها قربانیی هستند برای هدیه به شیطان تا درمجلسشان شرکت کند...
طارق...الهی بمیرم برای عباس وزینبم...انور خیلی واضح گفته ,بچه های من را میخوادبسوزونه...واز استیصالی که داشتم دست به یقیه ی طارق انداختم میکشیدم واز ته سرفریاد می زدم....نه....خدا.....به چه گناهی.....
🖊به قلم……ط_حسینی
ادامه_دارد ...