eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
17.4هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
28.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍سرود نهضت نوجوانان اربعین 📣 اجرا شده توسط هزاران نوجوان ایرانی در مسیر نجف به کربلا (اربعین ۱۴۰۳) با صدای @Emam_kh
‌ . ♻️ انصارالله: پاسخ ما به صهیونیست‌ها در راه است 🔹دفتر سیاسی انصارالله در واکنش به حملات حزب‌الله به عمق اراضی اشغالی اعلام کرد: این پاسخ قدرتمند و مؤثر در عمق رژیم [صهیونیستی] که همچنان نیز ادامه دارد، نشان می‌دهد مقاومت مقتدر و قدرتمند و در عمل به وعده‌ها و هشدارهایش صادق است. 🔹دستان دلاوران مقاومت اسلامی را می‌فشاریم و به آن‌ها تبریک می‌گوییم و از تمام گزینه‌ها و عملیات‌ها در پاسخ به دشمن صهیونیستی حمایت می‌کنیم. 🔹بار دیگر تاکید می‌کنیم پاسخ یمن حتما در راه است و این را روزها و شب‌ها و میدان جنگ ثابت خواهد کرد. 🇮🇷 @Emam_kh
8.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️چی شد بعد ۱۴۰۰ سال یاد پیاده روی اربعین افتادین؟! 📣پاسخ امام خمینی به شبهه هایی که امثال زیباکلام درباره پیاده روی اربعین بیان می کنند @Emam_kh
💠 نیت چند غُسل با هم 💬 کسی که چند غسل بر او واجب است، اگر در بین آنها غسل جنابت باشد و به قصد آن، غسل کند، غسل‌های دیگر ساقط می‌شود؛ در غیر این صورت بنا بر احتیاط واجب باید همه آنها را نیت بکند تا غسل‌های دیگر ساقط شود. 🔸 غسل مافی‌الذمّه اگر بر انسان غسلی واجب شده، ولی عنوان آن را نمی‌داند یا عنوانش را فراموش کرده است باید به نیت آنچه بر عهده‌اش آمده یک غسل انجام دهد که به آن مافی‌الذمّه گویند . 📚 آموزش مصوّر احکام آیت‌الله خامنه‌ای، 173. @Emam_kh
🔴 زیارت‌نامه اربعین، نوعی عهدنامه است 🔻اصل زیارت، حضور در محضر امام و تجدیدِ عهد با امام است، چه از دور، چه از نزدیک. مفاد زیارت‌نامه، مفاد عهدنامه است. این عهدنامه که در زیارت اربعین هست، خیلی لطیف است. شهود امام و مقامات امام و بعد هم عباراتی است که ما را به رجعت امام می‌رساند که «امری لامرکم سِلْم ونُصرَتی لکم مُعَدة» و ما را به نصرت و یاری و انتظار می‌رساند. 🔻یعنی ما شهادت می‌دهیم که این جریان شما در ظهور ائمه و رجعت، ادامه‌دار می‌باشد. هدف ما از انتظار، این است که قلب، تسلیم باشد و دنبال رأی امام باشد و تمام یاری‌مان، برای امام آماده باشد. 🔻نتيجه زيارت اربعين، آنچنان كه در انتهای زيارت‌نامه اربعین آمده است تسليم قلب، تبعيت محضِ رأی انسان از امام و آماده بودن زائر برای نصرت حضرت است. انسان بايد به جايی برسد كه هيچ رأیی در برابر امر معصوم نداشته باشد. 📚آیت‌الله سیدمحمّدمهدی میرباقری @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابعاد عبادت با عظمت اربعین 🔘 انسان نیاز به یک مهربانیِ مطلق دارد؛ اگر ندانی «یک قدرت مطلقی هست که عاشق توست» دلت سنگ می‌شود 🔘 عبادت یعنی «ابراز وابستگیِ ما به خدا»؛ همین اظهار نیاز موجب آرامش ما می‌شود 🔘 چرا به زیارت حسین(ع) نیاز داریم؟ انسان وابسته به خداست و حسین وجه‌الله و خلیفةالله است 🔘 در اربعین می‌توانید لذت عبادت را بچشید و با خودتان حسّ عبادت، ذکر و نمازِ خوب ببرید. 🔘 اینجا بعضی‌ها نمازخوان شدند و خیلی از نمازخوان‌ها، نمازخوانِ خوب شدند 🔘 پیاده‌روی اربعین به ما یاد می‌دهد که عبادت اگرچه ممکن است کمی تلخی داشته باشد اما تهِ آن، شیرینی هست 📚 سخنرانی در مسیر نجف به کربلا- موکب امام‌رضا(ع) - 1401/06/15 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼 دست_تقدیر۲ قسمت_اول به نام خدا  إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْم حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ « سوره رعد، آیه۱۱» و براستی این وعدهٔ قران است که انسان می تواند با اعمالش تقدیر و سرنوشتش را تغییر دهد. رؤیا، ماشین را خاموش کرد و همانطور که قربان صدقه دختر کوچکش، هدی میرفت او را بغل کرد، از ماشین پیاده شد و دزدگیرش را زد و می خواست به طرف در خانه برود که ماشینی کنارش متوقف شد و سپس صدای مهربان همسرش بلند شد: سلام خانم معلم، اندکی صبر تا این غلام حلقه به گوش هم برسد. رؤیا که همیشه دلش غنج می رفت برای این حرفهای صادق به عقب برگشت و هدی را در آغوش صادق که الان پیاده شده بود، گذاشت و گفت: و علیکم السلام یا سیدی!! بیا بگیر گل دخترت را غلام نخواستم، به قول مادرم: آقا باش و خدمت کن... صادق همانطور که بوسه ای از گونه هدی که با چشمان خوابآلود پدرش را نگاه می کرد، می چید گفت: الهی این آقا فدای دختر گل و خانم گل ترش بشه... رؤیا درخانه را باز کرد و گفت: ماشینت را نمیاری تو؟! بعدم اگر قربون ما بشی کی بیاد برای آقا پسرت درس مردانگی بده؟! صادق همقدم با رؤیا وارد خانه شد و گفت: خوب معلومه، همسر عزیزم که ازصدتا مرد مردتره... رؤیا در هال را باز کرد و همانطور که به صادق تعارف می کرد وارد بشن گفت: چقدر زبون میریزی تو! یعنی اگر این زبون را نداشتی تا الان صدبار ترورت کرده بودن.. صادق به سمت اتاق خواب بچه ها رفت و دستش را روی بینی اش گذاشت و گفت:هیس! آرامش آغوش پدر، دختر را به خوابی ناز کشانید، لطفا با حرفهایتان، زحمات این پدر را بر باد ندهید. رؤیا همانطور که چادرش را در می آورد، لبخندی زد و به سمت اتاق رفت‌ و بعد از دقایقی که لباس هایش را عوض کرده بود، صادق هم در آشپزخانه به او پیوست. رؤیا چای ساز را به برق زد و گفت: آفتاب از کدوم طرف سر زده امروز زود اومدی؟! بعدم ماشینت را بیار داخل تا پراید ما هم به دنبالش داخل شود. صادق به سمت یخچال رفت و همانطور که بطری آب را بیرون می آورد گفت: دیگه گفتیم امروز سورپرایزتون کنیم، اراده کردم امروز حیاط کوچکمان جولانگاه پراید همسر عزیزمان باشد و اسب این شاهزادهٔ بی تاج و تخت بر سر در کاخمان بماند. رؤیا که از این حرفها خاطره خوشی نداشت، قابلمه خورشت را روی گاز گذاشت تا گرم شود و بلند گفت: چچچی میگی صادق؟! می خوای جایی بری؟! صادق انگشتش را روی دماغش گذاشت و گفت: آرام باش همسرم، آرام باش ای مادر نمونه که اگر صدایت را بالا ببری، آن پری رو که در خواب ناز آرمیده تو را به خود می خواند و از این لحظات در کنار یار ماندن محروم می کند. رؤیا آهسته گفت: صادق! بگو ببینم چی شده؟! می خوای جایی بری؟! صادق مانند پسرک شیطونی که شرمسار بود سرش را پایین انداخت و آهسته گفت: مأموریت دارم...اما خیلی زود تموم میشه، فقط دو سه شب هااا رؤیا اوفی کرد و روی صندلی قهوه ای رنگ آشپزخانه نشست و گفت: صادق! من توی این شهر غریب با دو تا بچه چه کنم؟! نه خواهر و نه مادر و نه قوم و خویشی کنارمه، تو هم که دم به دقیقه میری مأموریت... صادق روبه روی رؤیا نشست و گفت: اولا پسرمون محمد هادی برای خودش مردی شده، امسال دیپلم میگیره دوما دیگه باید عادت کنیم، اگر به خاطر محل کار شما نبود که میرفتیم مشهد کنار پدر و مادر و آشناهامون، اما چکار کنم؟! مشکل انتقالی شماست... رؤیا سرش را تکان داد و گفت: نه اینکه شما بدت میاد اینجا باشیم؟! صادق لبخندی زد و گفت: هدف ما خدمت هست، حالا چه میشه توی مناطق محروم خدمت کنیم؟! رؤیا خیره به شعله روشن گاز شد و گفت: چند روز پیش یه گروه جهادی اومدن برای خدمت، نبودی ببینی مردم اون روستا چه صف طویلی تشکیل دادند برای پزشک...البته پزشک عمومی بود و این بیمارها از هر نوع بیماری توشون دیده میشد، ولی یه چیز جالب و البته عجیب برات بگم... صادق که خوشحال بود رؤیا با یاد آوری روستا، بحث مأموریت رفتن اونو فراموش کرده بود گفت: بگو ببینم چی جالب و چی عجیب بود؟! ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼
✨﷽✨ 🍁 چهره حضرت ولی عصر (عج) 🍁 ✍متأسفانه يكي از جفاها و ظلم‌هايي كه به امام زمان(ع) مي‌شود همين است كه چهره‌ي حضرت را بعضي‌ها متأسفانه چهره‌ي خشني شناختند. حالا يا در اثر جهالت‌ها و بي‌معرفتي‌ها، يا در اثر بد معرفي كردن‌ها، يا در اثر غرض ورزي‌ها، به هر حال هرچه كه هست بعضي‌ها اين چهره‌ي نوراني و اين دل رئوف و منور را خشن فرض كردند كه خيلي سختگير است و نعوذ بالله يك شمشيري در دستش هست كه همينطور از كشته، پشته مي‌سازد و جوي‌هاي خون راه مي‌اندازد. مي‌دانيد اين نگاه به وليعصر(ع) باعث مي شود كه ميل به ظهور را در بعضي‌ها بگيرد. بعضي‌ها حتي دعا براي ظهور هم نمي‌كنند. بعضي‌ها مي‌گويند: ما آلوده هستيم، گناهكار هستيم. حضرت وقتي اينطور بخواهد بيايد، ظهور كند، برخورد داشته باشد و سختگير باشد، طبيعتاً مي‌خواهد با ما برخورد كند. پس براي چه دعا كنيم كه بيايد؟ دعا كنيم كه با ما برخوردي صورت بگيرد؟ يا حداقل اينطور مي‌گويند كه: چون گنهكار و آلوده هستيم، جزء ياران حضرت كه نمي‌توانيم باشيم. بنابراين جايگاه و موقعيت و ارزشي در حكومت و دولت حضرت نخواهيم داشت. پس ديگر آمدن و نيامدنش براي ما چيزي ندارد. آمدنش براي ما حسني ندارد. اين نگاه خيلي نگاه اشتباهي است. اگر ديده شود كه سختگيري حضرت براي مردم نيست. براي يك عده علف هرزهايي است، معاند، لجوج، عنود كه با وجود اينكه حق بر آنها آشكار شده و حجت بر آنها تمام شده مهلت به آنها داده شده كه حقيقت را بفهمند، و همه گونه دلايل و براهن براي آنها آورده مي‌شود يك عده كافر لجوج يا مشرك منافق يا امثال اين تيپ افراد كه علف هرزهاي انسانيت هستند، اينها برداشته مي‌شوند. و الا بقيه‌ي مردم، حتي آنهايي كه گناهاني داشتند، آلودگي‌ها و اشتباهات و خطاهايي در اثر تربيت‌هاي نامناسب اجتماعي داشتند، در اثر حكومت‌ها و حاكميت‌هاي اشتباه بر جهان و ولايت‌هاي ابليسي داشتند، با همه‌ي آنها با رأفت و رحمت برخورد خواهد شد و به گونه‌اي كه انسان از اين رأفت شرمنده مي‌شود. 📚از بیانات حجت الاسلام عالی الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج @Emam_kh