eitaa logo
هیئت امام حسن مجتبی (ع)
586 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
58 فایل
ڪانال رسمے هـیئت مذهبے و فرهنگے امــام حــسن مجتبے (ع) ســــال تـاسیـس: ۱۳۸۰ ارسال مطالب و تصاویر جهت شرکت در پویش‌های هیئت. ارتباط با ادمین⬇️ 🆔 @hyatti
مشاهده در ایتا
دانلود
🔎📖🔍 🔎📖🔍 ♻️پرسش: 🔰آيا کساني که ولايت آقا امام علي علیه السلام را قبول ندارند به جهنم مي روند؟ ✍️پاسخ: ✅اگر کسي از حقانيت حضرت علي علیه السلام خبر داشته باشد و بداند که او جانشين پيامبر صلی الله علیه و اله است ولي اين ولايت را نپذيرد، قطعا در آتش خواهد بود. 💠ولي خيلي از افراد اين حقيقت را نمي دانند و به دلايل مختلف مثل دسيسه هاي مستکبرين و شيطنت رسانه اي، در جهل نگه داشته شده اند. آنها حضرت علي علیه السلام را دوست دارند ولي متاسفانه با مبحث امامت آشنا نيستند و گمان مي کنند اين ها بحث هاي تاريخي است و واقعيت طور ديگري بوده است. 🔸طبعا اين افراد مستضعف فکري محسوب مي شوند. البته ناصبين بحثشان جداست و کسي که به اهل بيت علیهم السلام دشنام و بدگويي روا دارد مستضعف محسوب نمي شود. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @emamhasane_mojtaba
🔎📖🔍 🔎📖🔍 ✅پرسش: 💢آيا شانس يک واقعيت است،يا يک امر خرافي است؟مثلا فردي که در هيچ قرعه کشي اي برنده نميشود آيا ميتوان گفت که از شانس بد اوست؟ ✍️پاسخ: ✅ اصل واژه "شانس"، فرانسوي و به معناي فرصت است. 👈اما در ميان مردم شانس عموماً از رويدادي تعبير مي شود که علت آن معلوم نبوده، لذا وقوع آن رويداد به شانس نسبت داده مي شود. پس اگر مقصود از شانس تحقق پديده اي بدون علت است، بي شک در فلسفه اسلامي و بر اساس دلايل قطعي مردود است. [1] 🔹 اگر چه ما اين علل را نمي شناسيم، ولي اگر پرده از روي علل برداشته شود خواهيم ديد که هيچ چيز اتفاقي وجود ندارد. 🔸خوش شانسي و بدشانسي بيشتر از آنچه معلول علت هاي ناشناخته باشد، دستاورد تفکر و انديشه هر شخص درباره خويشتن است و کسي که به هر دليل خود را بدشانس مي داند، طبيعتا عملي متناسب با آن بروز مي دهد. 🔻البته، گاهي در ميان مردم، شانس به مقدرات الاهي اطلاق مي گردد؛ مثلاً به کسي که وضع مالي خوبي دارد و معمولاً در کارهاي اقتصادي سود مي کند مي گويند خوش شانس است. ✍️براي تحليل اين مطلب بايد با نگاهي گسترده تر به عوامل پديده ها نگريست و علاوه بر فعاليت هاي ظاهري شخص به شرايط روحي و معنوي فرد و حتي تأثير نسل هاي گذشته و تأثير دعا و نفرين ديگران در زندگي فرد و ديگر عوامل آشکار و پنهان در همواري يا ناهمواري زندگي توجه نمود، اگر منظور از شانس اين معنا باشد، ريشه در روايات و آيات دارد و از نظر دين اين مسئله قابل قبول است. [2] ☘️خداوند مي فرمايد: "خداوند بعضى از شما را بر بعضى ديگر از نظر روزى برترى داد ...". [3] 🍃امام علي (ع) مي فرمايد: "خداوند روزي ها را مقدر فرمود و آنها را زياد و کم به صورت عادلانه تقسيم نمود، تا از اين طريق سپاس گذاري و شکيبايي توانگر و تهي دست را به آزمايش گذارد". [4] ✍️حال اگر شانس را به معناي منفي آن؛ يعني بدون علت بودن حادثه ها گرفتيم مي توان گفت: بعضي از علل روي آوردن مردم به استفاده از اين گونه واژه ها از اين قرار است: 1.📌 وجود بي عدالتي هاي اجتماعي و ظلم و عدم تناسب بين استحقاق و مناصب و مواهب. مردم وقتي اين موارد را مي بينند که داراي علل غير واقعي است، همه را مربوط به شانس مي دانند. 2. 📌وجود روحيه راحت طلبي در ميان جامعه و توجيه بهره مندي افراد خاص به شانس و اقبال، عده اي که کمتر به فکر تلاش و سعي در رسيدن به اهدافشان هستند و خواستار زود نتيجه دادن اعمالشان هستند، وقتي که مي بينند به زودي به بهره اي نمي رسند، بهره مندي ديگران را از مواهب و مناصب با انتساب به شانس و اقبال توجيه مي کنند. 3.📌 تبليغات حکومت هاي جبار نيز در رواج اين تفکر در ميان مردم نقش دارد، آنان با اين گونه توجيهات مي خواهند به حکومت رسيدن خود و استمرار آن را به سرنوشت و شانس خود گره بزنند تا جلوي اعتراضات و شورش هاي مردمي را بگيرند. [5] ♻️اما در منطق قرآن تلاش و کوشش انسان براي رسيدن به آمال و نعمت هاي الاهي و مادي داراي جايگاه ويژه اي است. 🔅خداوند مي فرمايد: "براستي خداوند سرنوشت قوم و ملتي را تغيير نمي دهد، تا آن که آنان آنچه در ضميرشان هست تغيير دهند". [6] 🔹اما تفاوت فاحش انسان ها در بهره مندي از اين مواهب بستگي به توفيق خداوند، استعدادهاي متفاوت، زمينه هاي روحي و اجتماعي متفاوت در افراد و ديگر عوامل مؤثر دارد. ✍️البته، چنين نيست که هر کس که بهره اي از بهره هاي دنيوي داشته باشد، به خاطر استحقاق او و يا سعي و تلاش و يا به خاطر توفيق خداوند باشد، بلکه ممکن است چه بسا با ظلم و بي عدالتي به دست آمده باشد که از نظر دين ناپسند و مردود است. 📚پی نوشت: [1] مطهري، مرتضي، بيست گفتار، ص 80 – 83. [2] براي آگاهي بيشتر، نک: نقش انسان در بدست آوردن روزي، سؤال 109 (سايت: 967). [3] نحل، 71: "و الله فضل بعضکم علي بعضٍ في الرزق". [4] نهج البلاغه، خ 91. [5] مطهري، مرتضي، حماسه حسيني، ج 1، ص 362. [6] رعد، 11؛ نک: ترجمه الميزان، ج 11، ص 427 – 426. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @emamhasane_mojtaba
🔎📖🔍 🔎📖🔍 ✅پرسش: 🔰اگر در نهايت هر آنچه به صلاح است پيش مياد و پشت هر اتفاقي حکمت خدا قرار دارد پس چرا خدا گفته دعا کنيد؟ ✍️پاسخ: ✅در باره نقش وتاثير دعا بايد گفت : 🔹امام صادق(علیه السلام) مي‌فرمايد: "دعا، قضاي الهي را بر مي‌گرداند، اگر چه قضاي الهي محکم شده باشد. از اين رو زياد دعا کن که آن کليد هر رحمت و بر آوردن هر حاجت است". (1) 💠از امام کاظم (علیه السلام) نقل شده : "بر شما باد به دعا کردن زيرا دعا و درخواست از خدا بلائي را که از مرحله‌قدر و قضا گذشته و جز امضاي آن نمانده (يعني تمامي اسباب آن فراهم شده، ولي هنور در خارج وجود پيدا نکرده) بر مي‌گرداند". (2) 🗞امام صادق (علیه السلام) مي‌فرمايد: "خدا را بخوان و دعا کن و مگو کار گذشته است!". (3) 🌿البته نبايد از ياد برد که تاثير دعا و ديگر عوامل در تغيير قضا و قدر تاثيري مطلق نيست و همه تقديرات و قضاها قابل تغيير نيستند؛ به عبارت روشن تر فقط قضاي غير حتمي هستند که تغيير پذيرند نه قضاي حتمي و قطعي . 📚پی نوشت: 1. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه ش ، ج 2، ص 470. 2. ترجمه تفسير الميزان‏ ، موسوى همدانى سيد محمد باقر ، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم‏ ، قم‏ 1374 ش، ج 2، ص 55. 3. اصول کافي،همان ج 4، ص 466 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @emamhasane_mojtaba
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰بعد از بهشت چه چيزي در انتظار انسان هست؟ ✍️پاسخ: ✅در اين باره باره بايد توجه داشت هرچند شايد نتوان براي کم و کيف آن زندگي جاودان بر اساس تصورات دنيايي توضيح روشن و دقيقي داد و چگونگي حيات و زندگي در آخرت به صورت کامل و واضح براي ما روشن نيست. 🔹اما اصل حيات بهشتي با همه شکوه و زيبايي ها و تنوع آن همواره ادامه خواهد داشت و به پايان نخواهد رسيد ، اما در مورد احتمال تکراري و ملالت بار شدن اين زندگي و لذت ها بايد گفت: 🔷در بهشت هم انسان مي تواند با افزودن به درجات معرفت و شناخت خود مراتب بالاتري از قابليت هاي انساني را براي خود رقم بزند و به کمالات بيش تري دست يابد. شوق رسيدن به مراتب بالاتر و بهره هاي روجي و معنوي همراه آن خود بالاترين انگيزه و هدف براي انسان بهشتي است . 👈هرچند بر فرض که زندگي بهشتيان تنها لذت محض و بهره هاي التذاذي از حيات ابدي بهشت باشد ، در آن عالم نيز هر لحظه و آن، چيز تازه اي تحقق مي يابد. خلقت تداوم يافته و هر لحظه چيزي نو پديد مي يابد. نوعي حيات ناشناخته در همه موجودات وجود دارد که شوق و ميلي جديد را آن به آن تجديد مي سازد؛ تصور هر نوع ملالت و يکنواختي ناشي از زندگي ما در عالم دنياست که غرق در محدوديت ها و کاستي است. 💠همه لذت ها در آن جا از خلوص تمام برخوردار است. به علاوه ظرفيت ما در درک آن ها مانند دنيا نيست . در واقع همان احساس ميل به غذاي لذيذ که پس از مدتي در همان انسان سير بي ميل به غذا دوباره شکل مي گيرد، در بهشتيان بدون فاصله محقق مي شود. تفاوت مهم بين نعمت ها و انسان هاي بهشتي و دنيايي است . ♻️ً نعمت هاي بهشت همواره جسماني نيستند. بلکه در بسياري از موارد روحاني خالص يا مخلوطي از نعمت جسماني و روحاني اند که در آن ها محدوديت هاي مادي و جسماني وجود ندارد؛ آيا در عشق يک عالم بزرگ به مطالعه و تحقيق و لذت روحي که از آن مي برد، تکرار و يکنواختي معنا پيدا مي کند؟ مسلما نعمت هاي عظيم روحي بهشتيان هزاران بار از اين نمونه ها فراتر است. 🔰حتي در مورد نعمات جسماني و حسي بهشت نيز همين اصل برقرار است. زيرا از آن جا که ذات و صفات خدا بي نهايت است، بدون شک جلوه هاي او نيز بي پايان است. هر روز لطف و عنايت تازه اي و هر دم رحمت جديدي از آن خزانه غيب به بهشتيان مي رسد، به گونه­اي که اصلاً تکراري در آن نيست. امام صادق (ع) فرمود: «خداوند بهشتى آفريده که هيچ چشمى نديده و هيچ مخلوقى از آن آگاه نيست. خداوند هر صبحگاه آن را مى گشايد و مى گويد: بوى خوشت را افزون کن و نسيمت را بيفزا». (1) بنا بر اين براي بهشتيان هيچ گونه ملال و دلزدگي از بهشت و نعماتش معني و مفهوم ندارد. «👈براي اهل بهشت سفره هايي مي گسترانند که بر آن، آنچه مورد علاقه آن هاست، قرار داده مي شود. طعام هايي که از آن لذيذتر و معطر تر نيست». (2) 🗞در بهشت نوعي تکامل وجود دارد، در همه چيز حتي در خود بهشتيان. هر تکاملي جلوه جديدي از زيبايي هاي همان منظر واحد را به انسان مي نماياند، چه رسد به اينکه همان منظر نيز در حال تکامل است. 🔷واقعيت بهشت و نعمت هاي آن برتر از درک ما بوده، مقايسه آن با دنياي مادي به اين اشکال ها منتهي مي شود، اما از مجموع اين امور اين حقيقت متجلي مي گردد که نوعي تکامل و التذاذ هميشگي و غير قابل تصور و انقطاع در زندگي ابدي بهشتيان جريان دارد. تصور ابديت همين نعمت و کمال روزافزون خود يکي از بزرگ ترين لذت هاي بهشتيان است که يقين دارند اين حقيقت بي بديل هيچ گاه از آن ها سلب نخواهد شد.{ 📚پي نوشت ها: 1. بحرانى سيد هاشم‏، البرهان فى تفسير القرآن‏ ، بنياد بعثت‏ ، تهران‏، 1416 ه ق‏ ، ج4 ،ص 394 . 2. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت ، 1404 ه ق ، ج8،ص199. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @emamhasane_mojtaba
🔎📖🔍 🔎📖🔍 ✅پرسش: 🔰آیا می شود سرنوشت را با کارهای خوب، تغییر داد؟ ✍️پاسخ: ✅استاد مطهرى مى گويد: «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهي،‌انكار اسباب و مسببات و از آن جمله قوه و نيرو و اراده و اختيار بشر است، چنين قضا و قدر و سرنوشتى وجود ندارد و نمى تواند وجود داشته باشد». (1) 🌿بايد دانست در عين حال كه دست تقدير الهي در زندگي انسان است و قضا و قدر الهي مردود نيست، نقش انسان در تعيين سرنوشت زندگي پذيرفتني است. در حقيقت نقش انسان نه تنها مغاير با سرنوشت نيست، بلكه جزئي از همان سرنوشت است. در سرنوشت و تقدير انسان - چه مومن باشد و چه كافر- چنين است كه او سرنوشت خود را تعيين نمايد. در واقع اختيار داشتن انسان جزئي از تقديرات الهي است. 💥بشر هميشه خود را در سر چهار راه هايي مي‌بيند. هيچ گونه اجباري كه فقط يكي از آن‌ها را انتخاب كند ندارد و ساير راه‌ها بر او بسته نيست. انتخاب يكي از آن‌ها به نظر و فكر و اراده او مربوط است؛ يعني طرز فكر و انتخاب او است كه يك راه خاص را معيّن مي‌كند. (2) ☘️ اين كه از يك طرف مسئله تقدير الهي مطرح است و از طرف ديگر اختيار انسان، به اين معنا است كه خداوند مقرّر كرده كه انسان با اختيار و اراده خود، يكي از راه‌ها را انتخاب كند و آن راهي كه انسان با ارادة خود انتخاب كرده، همان است كه مقدّر است. خداوند به قضا و قدر مقرّر كرده كه انسان با اختيار خود، آن راهي كه خداوند از ازل مي‌داند، انتخاب كند. پس تقدير خداوندي اين است كه بشر افعال خود را از روي اختيار انجام دهد، نه اين كه تقدير او را به انجام يك طرف مجبور سازد. 🔷اميرالمؤمنين (ع) از كنار ديوار شكسته و كجى برخاست. پرسيدند: از قضاى الهى فرار مى كني؟ فرمود: از قضاى الهى به قدر او پناه مى برم. (3) «يعنى درست است كه تا قانون عليت كه منتهى به فرمان خداست، نباشد، ديوار شكسته سقوط نخواهد كرد، اما همان خداوند به من عقلى داده كه آن خود يك حلقه از سلسله قانون عليت است و يك عامل بازدارنده در برابر اين گونه حوادث. 🔸 البته ديوار عقل و شعور ندارد و بدون اعلام قبلى سقوط مى كند. اما من مى توانم به قدر الهى پناه ببرم؛ يعنى با عقل خود چنان محل نشستن را اندازه گيرى كنم كه اگر ديوار سقوط كند روى من نيفتد».(4) 🔹در قرآن آيات زيادى وجود دارد كه به صراحت اختيار انسان و نقش اراده او را بيان داشته است؛ مانند آيه: « لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى؛ براى انسان چيزى جز حاصل سعى او نيست». (5) و : « ِ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ؛ (6) خداوند سرنوشت هيچ قومى را تغيير نمى دهد. مگر خودشان آن را تغيير دهند». از آنچه ذكر شد امكان تغيير قضا و قدر درموارد خاص به خوبي روشن شد. اما تغيير قضا و قدر يا تبديل سرنوشت در روايات متعدد هم بيان شده است كه يكي از مهمترين ابعاد و عوامل اين تغيير مقوله دعا است. 📚پي‌نوشت‌ها : 1. شهيد مطهري، مجموعة‌آثار، انتشارات صدرا، تهران، 1374ش، ج1، ص 384. 2. همان، ص 385 . 3. شيخ صدوق، التوحيد، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1398 ه ق ، ص 369. 4. ناصر مكارم شيرازي، پيدايش مذاهب، ص 31. 5. نجم (53) آية 39. 6. رعد (13) آية 11. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @emamhasane_mojtaba
🔎📖🔍🔎📖🔍 ✅پرسش: 🔰چرا خداوند عالم ذر را از حافظه انسان ها پاک کرد؟ اگر در حافظه مان بود شايد راحت تر با خدا ارتباط داشتيم. ✍️پاسخ: ✅عالم ذر تفاسير مختلفي دارد: 💢مثلا گفته اند منظور از عالم ذر همان فطرت انساني است. يعني انسان ها با فطرت خداشناسي به دنيا امده اند. از همه انسان ها که بپرسيد خداوند وجود دارد يا نه ؟ بر اساس فطرت پاکي که بر آن خلق شده اند جواب مثبت مي دهند. هر چند در ادامه راه ممکن است نداي اين فطرت را فراموش کنند. 🔹اما اگر تتفسیر رایج مبتنی بر ظاهر آیات و روایات را بپذيريم که عالم ذر يعني به صورت ذره اي بوده ايم که به سوالي از طرف خداوند جواب داده ايم ممکن است اين سوال پيش بياييد که چرا فراموش کرده ايم؟ در جواب بايد بگوييم که حکمت خداوند در اين امر را به صورت دقيق نمي دانيم. شايد قطع ارتباط انسان از عالم غيب و ايمان بر اساس عقل از جمله اين حکمت ها باشد. 💥مشرکين از پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم مي خواستند که فرشته بر آنها نازل شود. و پيامبر يک شخص معمولي مانند آنها نباشد. اما خداوند در قرآن مي فرمايد که اگر چنين مي کردم و شما بعد از آن ايمان نمي آورديد شما سريعا دچار عذاب مي شديد و نابود مي شديد. خداوند مي خواهد ما آزادانه و بر اساس عقل و اختيار راه درست را انتخاب کنيم 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @emamhasane_mojtaba
🔎📖🔍 🔎📖🔍 💢پرسش: 🔰لقب ثارالله (خونِ خدا) برای امام حسین (ع) به چه معناست ؟ و اساسا مگر خدا جسم دارد که خون داشته باشد؟ ✍️پاسخ: ✅ثار از ريشه ثَأر و ثُؤره به معناي انتقام و خونخواهي و نيز به معناي خون است. براي ثارالله بودن امام حسين(ع) معاني مختلفي ذكر شده كه هر يك تفسير خود را مي‏طلبد. 1️⃣گروهي ثارالله را به معناي كسي كه انتقام خونش را خداوند مي گيرد مي دانند. خداوند، وليّ دم حضرت است. خود او خونبهاي آن بزرگوار را از دشمنانش طلب مي‏كند؛ چرا كه ريختن خون سيدالشهدا در كربلا، تجاوز به حريم و حرمت الهي و طرف شدن با خداوند بود. ▪️ از آن جهت كه اهل بيت(ع) آل الله هستند، شهادت امامان، ريخته شدن خونِ خداوند است. اگر چه اين واژه در قرآن نيامده است، اما مي‏توان آن را با آيات اين گونه توجيه نمود. خداوند مي‏فرمايد: مَنْ قُتِل مظلوماً فقد جعلنا لوليّه ‏سلطاناً؛آن كس كه مظلوم كشته شد، براي وليّ‏اش سلطه(و حق قصاص) قرار داديم . بنابراين ثارالله به اين معنا است كه خونبهاي امام حسين(ع) از آنِ خدا است. اوست كه خونبهاي امام را خواهد گرفت. 2️⃣ بعضي لفظ اهل را در تقدير گرفته و گفته اند ثارالله يعني اهل ثارالله؛ اهل خونخواهي الهي كه خداوند انتقام خونش را مي گيرد. 3️⃣ برخي گفته اند: ثارالله يعني كسي كه در دوران رجعت مي آيد و انتقام خونش را مي گيرد. ◼️در ضمن اگر ثار به معناي خون باشد، مراد از ثارالله معناي حقيقي نيست؛ بلكه يك نوع تشبيه، كنايه و مجاز است. چون مسلّم است كه خدا موجودي مادي نيست تا داراي جسم و خون باشد؛ پس اين تعبير از باب تشبيه معقول به محسوس است؛ يعني همان گونه كه خون در بدن آدمي نقش حياتي دارد، وجود مقدس امام حسين(ع) نسبت به دين خدا چنين نقشي دارد و نهضت عاشورا احياگر اسلام بوده است. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @emamhasane_mojtaba