| قویترین فرمانده
⚠️ برخی از نکات ویژهای که آقا در مورد شهید حاجقاسم سلیمانی گفتهاند...
@emamzadeh_sarab
✨حضرت زهرا سلاماللهعلیها فرمودند:
رستگار و سعادتمند نخواهند شد آن گروهى كه فرزند پیامبر خود را به قتل رسانند.✨
@emamzadeh_sarab
خدایا...
قصه وکالت را زياد شنيده ام
اما قصه وکیلی چون تو را نه ...
تو که وکیل باشی همه حق ها گرفتنی است
پرونده ای که تو وکیلش باشی قصه اش ستودنی است
از روزی که ایمان آوردم، تو وکیل منی و تنها پناهم
و تو در این عشق بازی، پرده از رازی بزرگ برداشتی، رازی که اسمش را می دانستم اما رسمش را ...
رازی بنام "توکل" ...
"توکل" قصه ای است که از روز ازل برایمان خواندی و گفتی در هر تاریکی و پیچ و خم دنیا و حتی در تمام لحظات روشنایی،
دستانت در دست من است ...
بنده من، نگران نباش و به من اعتماد کن...
#توکل ...
و فهمیدم:
حسبنا الله ونعم الوکیل♥️
@emamzadeh_sarab
💉 #آمریکا ماسک و #دارو را دریغ کرد، واکسن سالم بدهد❓
🔹وزیر بهداشت: وقتی میخواستیم تست #کرونا را از کره که پول ما آنجا بلوکه شده بیاوریم ۱۰ بار ما را سرکار گذاشتند، امروز و فردا کردند.
🔹آمریکایی که برای بیمار ما اجازه واردات و گردش پول برای دارو نمیداد امروز میخواهد برای مردم سالم ما واکسن اهدا کند! کدام عقل سلیمی باور میکند❓
@emamzadeh_sarab
🔺 برگزاری رزمایش موشکی در جنوب شرق کشور
🔹در ادامه سلسله رزمایشها و آمادگیهای رزمی نیروهای مسلح برای مقابله با هرگونه خطای راهبردی و اشتباه محاسباتی دشمن آمریکایی، و در راستای افزایش آمادگی نیروهای عمل کننده در مناطق مختلف ایران بزرگ نیروهای مسلح کشورمان در حال برگزاری رزمایشهای مختلف در عین آماده باش صددرصدی برای مقابله با هرگونه اتفاق پیش بینی نشده هستند.
🔹در این میان و به گفتهی روابط عمومی عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ناو بندر مکران و ناو موشک انداز زره هم در این رزمایش به تجهیزات نیروی دریایی الحاق میشود. سردار سرلشکر محمد باقری رییس ستاد کل نیروهای مسلح هم در این رزمایش حضور خواهد داشت. این رزمایش ۲ روزه از امروز سه شنبه در سواحل شهرستان کنارک آغاز میشود.
@emamzadeh_sarab
✅ سؤالاتی که باعث هدایت جوانان شیعه شد‼️
🔴 #شبهه
♻️قسمت اول/شيعه ميگويد ابوبكر و عمر خلافت را از علي غصب كردند و عليه او توطئه نمودند تا او را از رسيدن به خلافت باز دارند...
♻️ ميگوييم اگر آنچه شما ميگوييد درست است پس چرا عمر علي را جزء افراد شورا قرار داد؟ اگر او را از شورا بيرون ميكرد، چنانكه سعيدبنزيد را بيرون كرد، يا كسي ديگر غير از او را تعيين ميكرد، هيچ كس اعتراض نميكرد؟!
🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃
🌷بخش اول #پاسخ به شبهه
۱. ما نميدانيم چرا و به چه نيتي عمر اينچنين كرد اما توجه به چند نكته خوب است:
يكي اينكه انتخاب ابوبكر در سقيفه همانطور كه عمر بعدها گفت كار شتابزدهاي بود و خيلي قابل دفاع نبود، همانطور كه اهل سنت و وهابيها الاَن هم براي ساختن اجماع مسلمين و جريان سقيفه دچار مشكل هستند. عمربنخطاب گفت اين كار يك فلته است و فلته در لغت به معني كار شتابزده و نااستوار و بدون فكر ميباشد. عمربنخطاب درباره انتخاب ابوبكر در سقيفه گفت: «كانت بيعهالناس لابيبكر فلته من فلتات الجاهليه وقيالله المسلمين شرَّها فمن عاد اليها فاقتُلوه».
ترجمه: بيعت مردم با ابوبكر قضيهاي با شتاب و بدون تفكر اساسي (فلته) به شيوه جاهليت بود. خداوند مسلمانان را از شرّ اين قضيه حفظ كرد و هر كه اينگونه از اين به بعد رفتار كند او را بكشيد¹».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
¹. اسناد: «صحيح بخاري»، ج 8 ص 208؛ «سيره ابنهشام»، ج 4 ص 308؛ «صواعق» ابنحجر، ص 8؛ «ملل ونحل» شهرستاني، ج1 ص 30؛ «تذكرهالخواص»، ص 61؛ «نهايه» ابناثير، ج 3 ص 238؛ «مسند احمد»، ج،1ص 55؛ «كنزالعمّال»، ج3 ص 139؛ «كامل» ابناثير، ج2 ص 135؛ «سيره حلبي»، ج3 ص 388؛ «انساب»بلاذري، ج5 ص 15؛ «شرح ابنابيالحديد»، ج2 ص 23 و ج6 ص 20؛ «تاريخ ابنكثير»، ج 5 ص 246؛ «تاريخ طبري»، ج3 ص .200
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۲. ابوبكر در پايان عمر از اينكه بيت فاطمه -س- را گشوده است و اينكه چرا خلافت را به آن دو نفر واگذار نكرده راضي نبود و ميگفت دوست داشتم بيت فاطمه -س- را نميگشودم و خلافت را به آن دو نفر ميدادم.
۳. انتخاب عمر به وسيله وصيتنامه ابوبكر كار را براي طرفداران خليفه و اثبات مقام او سختتر كرده است. اهل سنت نصب و وصيت ابوبكر را براي خلافت عمر، چگونه ميتوانند توجيه كنند؟! در حاليكه او مريض بود و وقتي وصيت كرد در اثناء آن بيهوش شد و عثمان اسم عمر را نوشت و وقتي ابوبكر به هوش آمد و عثمان آن وصيت را براي ابوبكر خواند در اين جا عمر اعتراضي نكرد كه ابوبكر هذيان ميگويد اما همين عمر در زمان رحلت پيامبر، وقتي حضرت رسول -ص- فرمود براي اينكه هرگز گمراه نشويد قلم و كاغذ بياوريد تا چيزي املاء كنم، عمر نه تنها دستور پيامبر را اطاعت نكرد بلكه گفت اين مرد هذيان ميگويد و بين صحابه نزاعي درگرفت و پيامبر -ص- همه را از محضر خود اخراج كرد.
۴. در زمان آخر كار عمر، ابوعبيده جراح از دنيا رفته بود و ديگر عمر نميتوانست خلافت را به شخصيت سوم سقيفه بدهد .
۵. قوانيني كه عمر براي شورا قرار داده بود به نحوي بود كه هم نشان بدهد به شخصيت علي -علیه السلام- به عنوان اهل بيت و... اهميت داده است و هم خلافت را به عثمان واگذار كند؛ زيرا گفت اگر يك نفر بود و با پنج نفر ديگر مخالفت كرد آن يك نفر را بكشيد و اگر دو نفر و چهار نفر بود، آن دو را بكشيد و اگر سه نفر با سه نفر شد آن طرف كه عبدالرحمن بن عوف باشد حجت است؛ حال بفرماييد كه اين شخصيت نسبت به پنج نفر ديگر چه مزيتي داشت كه طرف او حاكم باشد و آن طرف ديگر محكوم. در حالی که معلوم نيست چرا شخص عبدالرحمنبنعوف اين فضيلت را يافت كه گروه او حق باشد و او فرقان اسلام قرار گرفت با اين كه افرادي چون طلحه و زبير و عثمان هم بودند.
📚برگرفته از کتاب #پاسخ
📌نقد و بررسی شبهات وهابیت آل سعود
@emamzadeh_sarab
📚📚📚📚📚
📖 منابع اهل سنت درباره حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
۱. ابوبکر بن ابی شیبه (۱۵۹- ۲۳۵) مؤلف کتاب «المصنّف» به سند صحیح:
هنگامی که مردم با ابی بکر بیعت کردند، علی و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره میپرداختند و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد و گفت: ای دختر رسول خدا محبوب ترین فرد برای ما پدر توست و بعد از پدر تو خودت، ولی سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آن ها #بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتی علی و زبیر به خانه برگشتند. دختر پیامبر به علی و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود خانه را بر شما بسوزاند. به خدا سوگند آنچه را قسم خورده است انجام میدهد.
برگرفته از کتاب #هارون
بررسی وتحقیق درباره مقام و منزلت امام علی بن ابیطالب علیه السلام.
@emamzadeh_sarab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فضائل_فاطمی_قرآن_روایت شماره 1
🔆نجات در مواقف سخت قیامت با حب حضرت فاطمه سلام الله علیها
پیامبر صلی الله علیه و آله :
🔸يا سَلْمَانُ حُبُّ فَاطِمَةَ يَنْفَعُ فِي مِائَةِ مَوْطِنٍ أَيْسَرُ تِلْكَ الْمَوَاطِنِ الْمَوْتُ وَ الْقَبْرُ وَ الْمِيزَانُ وَ الْمَحْشَرُ وَ الصِّرَاطُ وَ الْمُحَاسَبَةُ
ای سلمان دوستی فاطمه در صد جایگاه به حال انسان سودمند است که راحت ترین آنها عبارتاند از: مرگ، قبر، میزان، سنجش، محشر، و پل صراط و حسابکشی..»
📚عوالم العلوم و المعارف والأحوال، ج11-قسم 1- ص171
🥀 #یاس_نبوی
@emamzadeh_sarab
صل الله علیک یا فاطمه الزهرا (س)
🏴مراسم شهادت بانوی دو عالم،حضرت زهرا (سلام الله علیها)
ـ🎤سخنران: استاد وطن خواه
از شاگردان آیت الله طباطبایی(ره)،آیت الله بهجت(ره) و آیت الله پهلوانی(ره)
ـ🏴با نوای:
سیدرضا مرتضوی،سید فائظی
کربلایی رسول بهجت،و کربلایی علیرضا عبدالله نژاد
برنامه پنجشنبه،مراسم بزرگداشت رحلت آیت الله مصباح یزدی
ـ زمان: 25 لغایت 28 (بمدت چهار شب)
🕣ساعت 20:30
ـ🕌مکان: حرم مطهر امامزاده موسی و علی(علیهما السلام)
🛑توجه داشته باشید که این مراسم با رعایت پروتکل های بهداشتی و فاصله اجتماعی برگزار می شود.
🛑به همراه داشتن ماسک الزامی میباشد.
کانال آستان مقدس امامزاده موسی و علی (علیهماالسلام)
@emamzadeh_sarab
⭕توجه
پخش زنده مراسم ایام فاطمیه
بصورت لایو در صفحه رسمی آستان مقدس امامزاده موسی و علی(علیهماالسلام)
🕘شروع لایو از ساعت 21
در اینستاگرام به نشانی:
https://www.instagram.com/invites/contact/?i=g1u30t86h84w&utm_content=bnsxdw5
#شهادت_مادرم_افسانه_نیست
#یاس_نبوی
🔘وقتی این خبر (تحصن در خانه امیرالمؤمنین علیه السلام) به عمر بن خطاب رسید،
💥💥 به سمت خانه فاطمه [سلام الله علیها] رفت
و بر او وارد شد و گفت:
ای دختر رسول خدا! ...
اگر این چند نفر نزد تو اجتماع کنند، امر خواهم کرد
خانه بر سرشان آتش بگیرد.🔥🔥🔥
🥀 @emamzadrh_sarab
📚 المصنف (إبن أبی شیبة) ،ما جاء فی خلافة أبی بکر، ج ۱۳، ص ۴۶۸ - ۴۶۹
#یاس_نبوی
#شهادت_مادرم_افسانه_نیست
📚📚📚📚📚
📖 منابع اهل سنت درباره حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
عبدالله بن مسلم بن قتیبیه دینوری (۲۱۲ – ۲۷۶) تاریخ دان و ادیب بزرگ اهل سنت در کتابش «الامامه والسیاسه»:
ابوبکر از کسانی که از بیعت با او سر برتافتند و در خانه علی گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد. او به در خانه علی آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع کردند. در این موقع عمر #هیزم طلبید و گفت: «به خدایی که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش میزنم» مردی به عمر گفت: «ای اباحفص در این خانه دختر پیامبر است» گفت: باشد.
ابن قتیبیه در دنباله این مطلب نوشته است (صفحه ۱۳):
عمر به همراه گروهی به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند. هنگامی که فاطمه صدای آنان را شنید با صدای بلند گفت: «ای رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایی به ما از فرزند خطاب و ابی قحافه رسید» وقتی مردم که همراه عمر بودند صدای زهرا و #گریه او را شنیدند برگشتند ولی عمر با گروهی باقی ماند و علی را از خانه بیرون آوردند نزد ابی بکر بردند و به او گفتند: بیعت کن. علی گفت: «اگر بیعت نکنم چه میشود؟» گفتند: به خدایی که جز او خدایی نیست گردن تو را میزنیم...
[حضرت هارون -ع- به حضرت موسی -ع- گفت: قال ابن امّ ان القوم استضعفونی و کادوا یقتلوننی ... «۱۵۰ اعراف»]
@emamzadeh_sarab
👆روایت امیرالمومنین علیه السلام مبنی بر قرائت آیاتی برای دفع بدی ها که به توصیه مرجع عالیقدر مرحوم آیت الله خوانساری برای در امان ماندن از بیماری های واگیردار مناسب است که خوانده شود.
🌅توصیه می شود این روزها هر روز صبح این آیات را قرائت فرمایید.
لطفا نشر دهید.
@emamzadeh_sarab
#کرونا_و_هیئت
#یاس_نبوی
#سبک_زندگی
#سبک_زندگی_فاطمی
#سیره_خانوادگی
#ساده_زیستی
#معنویت
🌷 همسرداری
💠 در كتاب سلوة الحزین معروف به دعوات تألیف راوندى از سوید بن غفله روایت شده كه گفت:
🌿 على علیه السلام دچار تهیدستى شدیدى شد. حضرت فاطمه براى این موضوع به حضور رسول اكرم صلّى اللّه علیه و آله مشرّف شد. هنگامى كه دقّ الباب نمود، رسول خدا فرمود: من احساس مى كنم كه حبیبه ام پشت در باشد، اى اُمّ ایمن برخیز ببین كیست؟
وقتى اُمّ ایمن در را باز كرد و فاطمه زهرا داخل شد، پیامبر خدا به وى فرمود: زمانى نزد ما آمدى كه هیچ وقت نمى آمدى؟! گفت: یا رسول الله! غذاى ملائكه نزد خداى ما چیست؟ فرمود: گفتن الحمدالله. گفت: غذاى ما چیست؟ فرمود: سوگند به حقّ آن خدایى كه جان من در دست قدرت اوست مدت یك ماه است كه آتش در خانه ما روشن نشده (یعنى غذاى پختنى نخورده ایم)؛ ولى من آن پنج كلمه اى را به تو یاد مى دهم كه جبرئیل به من تعلیم داده است.
فرمود: كدام پنج كلمه یا رسول الله؟
فرمود: بگو: «یا رب الاولین و الآخرین، یا ذوالقوة المتین، و یا راحم المساكین، و یا ارحم الراحمین.»
فاطمه پس از شنیدن این كلمات مراجعت نمود، وقتى چشم حضرت امیر به وى افتاد، گفت: پدر و مادرم به فدایت چه خبر آوردى؟
فرمود: من به منظور كار دنیا رفتم؛ ولى با توشه اى اخروى بازگشتم.
على علیه السلام دو مرتبه فرمود: برایت خیر باشد.
📚 [زندگانى حضرت زهرا علیهاالسلام، ترجمه بحارالأنوار، ص 565]
🆔 @Emamzadeh_sarab
همراهان عزیز کانال
ان شاء الله از امروز هر روز مقداری از کتاب زیبا و تاثیر گذار «سه دقیقه در قیامت»رو به اشتراک میزاریم ، امیدوارم برای همه مفید باشه همونطور که خیلی ها رو این کتاب متحول کرده...
@emamzadeh_sarab
1_767471050.mp3
8.92M
#خادم_خدا
✦ بزرگترین امتیاز حضرت زهرا سلاماللهعلیها
که او را به مقامی رساند که ؛
محور غضب و رضایت خدا شد، چه بود ؟
ـ آیا ما نیز میتوانیم برسیم؟
🆔 @Emamzadeh_sarab
⏳سه دقیقه در قیامت⌛️
✒《 مقدمه 》
سال ۱۳۹۶ سفری به اصفهان داشتیم آنجا از یک دوست عزیز که از فرماندهان سپاه بود، شنیدم که ماجرای عجیبی برای همکارشان اتفاق افتاده است.
ایشان می گفت: همکار ما جانباز و از مدافعین حرم است... که در جریان یک عمل جراحی برای مدت ۳ دقیقه دچار ایست قلبی شده و از دنیا می رود و سپس با شوک ایجاد شده در اتاق عمل، دوباره به زندگی برمی گردد... اما در همین زمان کوتاه سه دقیقه ای چیزهایی دیده که درک آن برای افراد عادی خیلی سخت است! همکار ما برای چند نفر از رفقای صمیمی، ماجرایش را تعریف کرد، اما خیلی نمیخواست ماجرایش پخش شود. در ضمن، از زمانی که این اتفاق افتاده و از آن سوی هستی برگشته، اخلاق و رفتار فوق العاده خوبی پیدا کرده !
مشتاق دیدار این شخص شدم. تلفن تماس او را گرفتم و چندین بار زنگ زدم تا بالاخره گوشی را برداشت.
نتیجه چندین بار مصاحبه و چند سفر و دیدار و ... کتابی شد که در پیش روی شماست.
البته ساعتها طول کشید تا ایشان را راضی کنیم که اجازه چاپ مطالب را بدهند ... در ضمن شرط ایشان برای چاپ کتاب، عدم ذکر راوی ماجرا بود.
لذا از بیان جزئیات و مشخصات و نام ایشان معذوریم.
در این کتاب سعی بر اختصار گویی بوده و برخی موارد که ایشان راضی به بیانش نبوده را حذف کردیم...
◀️ با ما همراه باشید هر روز با یک قسمت از کتاب سه دقیقه در قیامت
1️⃣قسمت اول
🖋دیدار حضرت عزرائیل
پسری بودم که در مسجد و پای منبرها بزرگ شدم ...در خانوادهای مذهبی رشد کردم و در پایگاه بسیج یکی از مساجد شهر فعالیت داشتم. در دوران مدرسه و سالهای پایانی دفاع مقدس، شب و روز ما حضور در مسجد بود.
سالهای آخر دوران دفاع مقدس، با اصرار و التماس و دعا و ناله به درگاه خداوند، سرانجام توانستم برای مدتی کوتاه، حضور در جمع رزمندگان اسلام و فضای معنوی جبهه را تجربه کنم...
راستی ... من در آن زمان در یکی از شهرستانهای کوچک استان اصفهان زندگی می کردم... دوران جبهه و جهاد برای من خیلی زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند...
اما از آن روز، تمام تلاش خود را در راه کسب معنویت انجام می دادم. میدانستم که شهدا، قبل از جهاد اصغر، در جهاد اکبر موفق بودند، لذا در نوجوانی تمام همت من این بود که گناه نکنم...
وقتی به مسجد میرفتم، سرم پایین بود که یک وقت نگاهم با نامحرم برخورد نداشته باشد...
یک شب با خدا خلوت کردم و خیلی گریه کردم... در همان حال و هوای هفده سالگی، از خدا خواستم تا من، آلوده به این دنیا و زشتی ها و گناهان نشوم...
بعد با التماس از خدا خواستم که مرگ مرا زودتر برساند...
گفتم: من نمیخواهم باطن آلوده داشته باشم... من می ترسم به روزمرگی دنیا مبتلا شوم و عاقبت خودم را تباه کنم. لذا به حضرت عزرائیل التماس می کردم که زودتر به سراغم بیاید!
چند روز بعد، با دوستان مسجدی پیگیری کردیم تا یک کاروان مشهد برای اهالی محل و خانواده شهدا راه اندازی کنیم ...
با سختی فراوان، کارهای این سفر را انجام دادم و قرار شد، قبل از ظهر پنجشنبه، کاروان ما حرکت کند...
روز چهارشنبه، با خستگی زیاد از مسجد به خانه آمدم ... قبل از خواب، دوباره به یاد حضرت عزرائیل افتادم و شروع به دعا برای نزدیکی مرگ کردم...
البته آن زمان سن من کم بود و فکر میکردم کار خوبی می کنم ... نمی دانستم که اهل بیت ما هیچگاه چنین دعایی نکرده اند... آنها دنیا را پلی برای رسیدن به مقامات عالیه در آخرت می دانستند...
خسته بودم و سریع خوابم برد ... نیمه های شب بیدار شدم و نماز شب خواندم و خوابیدم.
بلافاصله دیدم جوانی بسیار زیبا بالای سرم ایستاده ... از هیبت و زیبایی او از جا بلند شدم...
باادب سلام کردم.
ایشان فرمود: با من چه کار داری؟ چرا اینقدر طلب مرگ می کنی؟ هنوز نوبت شما نرسیده ...
فهمیدم ایشان حضرت عزرائیل است. ترسیده بودم... اما با خودم گفتم: اگر ایشان اینقدر زیبا و دوست داشتنی است، پس چرا مردم از او میترسند؟!...
می خواستند بروند که با التماس جلو رفتم و خواهش کردم مرا ببرند ... التماس های من بی فایده بود. با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم به سر جایم و گویی محکم به زمین خوردم!
در همان عالم خواب ساعتم را نگاه کردم. راس ساعت ۱۲ ظهر بود. هوا هم روشن بود. موقع زمین خوردن، نیمه چپ بدن من به شدت درد گرفت... در همان لحظات از خواب پریدم... نیمه شب بود.
می خواستم بلند شوم اما نیمه چپ بدن من شدیداً درد میکرد!!
خواب از چشمانم رفت. این چه رویایی بود؟ واقعاً من حضرت عزرائیل را دیدم. ایشان چقدر زیبا بود!
روز بعد، از صبح زود دنبال کار سفر مشهد بودم... همه سوار اتوبوس ها بودند... که متوجه شدم رفقای من، حکم سفر را از سپاه شهرستان نگرفتهاند...
سریع موتور پایگاه را روشن کردم و با سرعت به سمت سپاه رفتم...
در مسیر برگشت، سر یک چهارراه، راننده پیکان بدون توجه به چراغ قرمز جلو آمد و به شدت از سمت چپ با من برخورد کرد...
◀️ ادامه دارد...
با ما همراه باشید. هر روز با یک قسمت از داستان واقعی و تاثیرگذار " سه دقیقه در قیامت
@emamzadeh_sarab
#سه_دقیقه_در_قیامت
#یاس_نبوی
پخش زنده مراسم ایام فاطمیه
با سخنرانی «استاد وطن خواه»
در مکان «آستان مقدس امامزاده موسی و علی(علیهماالسلام) سراب
از 25 لغایت 28 دیماه، به مدت چهار شب
شروع لایو هرشب ساعت 21
🔻نشانی اینستاگرام:
https://www.instagram.com/invites/contact/?i=g1u30t86h84w&utm_content=bnsxdw5
🔻نشانی هیئت آنلاین:
http://heyatonline.ir/heyat/2748
🔻نشانی آپارات:
https://www.aparat.com/ostadvatankhah/live
کانال آستان مقدس امامزاده موسی و علی(علیهماالسلام) سراب
@emamzadeh_sarab
#سبک_زندگی
#یاس_نبوی
#راسخون
#مجموعه_نمایشگاهی
1️⃣ یاس بی نشان
🌷 اجر رسالت
🍃 بگو هیچ اجر و پاداشی در برابر ابلاغ رسالتم نمیخواهم، مگر دوست داشتن و نیکی به نزدیکانم...» آیه نازل شد. به همه مؤمنين از زن و مرد دستور نیکی به خاندان و نزدیکان پیامبر (ص) خاتم را صادر کرد. مردم مانده بودند، مودت و دوستی چه کسانی واجب است و به دستور خدای مهربان باید به چه کسانی مهرورزی و محبت کنند. خدمت رسول خاتم (ص) آمده عرضه داشتند: ای پیامبر خدا! نزدیکان شما -که محبت آنها بر ما واجب است چه کسانی هستند؟ حضرت ختمی مرتبت فرمود: «علی (ع)، فاطمه (س) و فرزندان فاطمه (س)» و این نکته را ۳ بار تکرار کردند.
(شوری، 23.)
💠 حضرت فاطمه زهرا (س):
🌿 بهترين شما کسی است که در برخورد با مردم نرمتر و مهربانتر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشندهاند.
🆔 @Emamzadeh_sarab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صد_ثانیه_تفکر
🔴 دانشمندها می گن: «امواج صدای ما هیچ وقت نابود نمی شن و برای همیشه باقی می مونن.»
✅دوست داشتی صدای چه کسی رو از دل تاریخ بیرون می آوردی و می شنیدی؟
🔶 #گاهی_اوقات_فکر_میکنم... / قسمت سوم / مدت زمان ویدئو: 105 ثانیه
📌با انتشار این ویدئو #رسانه_فاطمیه باشید.
@emamzadeh_sarab
#یاس_نبوی
#نور_در_کلام_نور
🔆حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها:
قالَتْ عليها السلام: إنَّ اللّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعا وَ لايُبالي
فرمود: همانا خداوند متعال تمامي گناهان (مومنان) را مي آمرزد و از کسي باکي نخواهد داشت.
📚علل الشّرايع: ج 1، ص 183، بحارالا نوار: ج 43، ص 82، ح 4.
🥀 @emamzadeh_sarab
#کتاب
⏳سه دقیقه در قیامت ⌛️
2️⃣ قسمت دوم
🖋 تعبیر خواب
آنقدر حادثه شدید بود که من پرت شدم روی کاپوت و سقف ماشین و پشت پیکان روی زمین افتادم ...
نیمه چپ بدنم به شدت درد می کرد ... راننده پیکان پیاده شد و بدنش مثل بید می لرزید... فکر کرد من حتما مرده ام...
یک لحظه با خودم گفتم: پس جناب عزرائیل به سراغ ما هم آمد... آنقدر تصادف شدید بود که فکر کردم الان روح از بدنم خارج میشود...
به ساعت مچی روی دستم نگاه کردم... ساعت دقیقا ۱۲ ظهر بود... نیمه چپ بدنم خیلی درد میکرد!
یکباره یاد خواب دیشب افتادم ...با خودم گفتم: این تعبیر خواب دیشب من است ...من سالم می مانم ...حضرت عزرائیل گفت که وقت رفتنم نرسیده. زائران امام رضا(ع) منتظرند... باید سریع بروم...
از جا بلند شدم. راننده پیکان گفت: شما سالمی؟
گفتم: بله.
موتور را از جلوی پیکان بلند کردم و روشنش کردم... با اینکه خیلی درد داشتم، به سمت مسجد حرکت کردم ...
راننده پیکان داد زد: آهای، مطمئنی سالمی؟
بعد با ماشین دنبال من آمد... او فکر میکرد هر لحظه ممکن است که من زمین بخورم.
کاروان زائران مشهد حرکت کردند... درد آن تصادف و کوفتگی عضلات من تا دو هفته ادامه داشت ...
بعد از آن فهمیدم که تا در دنیا فرصت هست باید برای رضای خدا کار انجام دهم و دیگر حرفی از مرگ نزنم... هر زمان صلاح باشد خودشان به سراغ ما خواهند آمد، اما همیشه دعا می کردم که مرگ ما با شهادت باشد.
در آن ایام، تلاش بسیاری کردم تا مانند برخی رفقایم، وارد تشکیلات سپاه پاسداران شوم. اعتقاد داشتم که لباس سبز سپاه، همان لباس یاران آخرالزمانی امام غائب از نظر است. ادامه👇👇
تلاشهای من بعد از چند سال محقق شد و پس از گذراندن دورههای آموزشی، در اوایل دهه ۷۰ وارد مجموعه سپاه پاسداران شدم...
این را هم باید اضافه کنم که من از نظر دوستان و همکارانم، یک شخصیت شوخ، ولی پرکار دارم... یعنی سعی میکنم کاری که به من واگذار شده را درست انجام دهم، اما همه رفقا میدانند که حسابی اهل شوخی و بگو بخند و سرکار گذاشتن هستم... رفقا میگفتند که هیچ کس از همنشینی با من خسته نمی شود...
در مانور های عملیاتی و در اردوهای آموزشی، همیشه صدای خنده از چادر ما به گوش میرسید.
مدتی بعد ازدواج کردم و مشغول فعالیت روزمره شدم... خلاصه اینکه روزگار ما مثل خیلی از مردم به روزمرگی دچار شد ... روزها محل کار بودم و معمولاً شبها با خانواده... برخی شبها نیز در مسجد و یا هیئت محل حضور داشتیم ...
حدود ۱۸ سال از حضور من در میان اعضای سپاه گذشت... یک روز اعلام شد که برای یک ماموریت جنگی آماده شوید ...
◀️ ادامه دارد ...
با ما همراه باشید. هر روز با یک قسمت از داستان واقعی و تاثیرگذار "سه دقیقه در قیامت
#یاس_نبوی
@emamzadeh_sarab
#سبک_زندگی
#یاس_نبوی
#راسخون
#مجموعه_نمایشگاهی
2️⃣ یاس بی نشان
🌷اول همسایه
🍃دستهایش رو به آسمان بود. فرصت مناسبی بود؛ دل شب. مادر دعا کرد و دعا..، برای این، برای آن، از کوچک تا بزرگ؛ همه در و همسایهها را، همه مؤمنین را. کودکان هم آمین میگفتند. بعد دعا، حسن (ع) که خردسال بود پرسید: مادرجان! همه را دعا کردی. اما برای خودت هیچ طلب نکردی؟! مادر با نوازش مادرانه و با مهربانی پاسخ فرمود: حسنم! اول همسایه، بعد خانه و اهل آن. مهرورزی را از همان کودکی به فرزندانش میآموخت.
💠حضرت فاطمه زهرا (س):
🌿هنگامی که در روز قیامت برانگیخته و محشور شوم، خطاکاران امت پیامبر (ص) را شفاعت مینمایم.
✍️احقاقالحق، ج۱۹، ص 129.
🆔 @Emamzadeh_sarab