.
دنیای شما همان قدر بزرگ یا کوچک است که باور دارید. می توانید دنیایتان را براساس عقاید و باورهای محدود کننده برپا کنید و مدام به دنبال دلیل و برهانی بر ادعایتان باشید.
بر عکس، می توانید دنیایتان را بر پایه ی فراوانی و نعمت بسازید، در نتیجه فراوانی و نعمت دریافت کنید.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
شکست خوردن و زمین خوردن
یک اتفاق است
تسلیمشدن و بلندنشدن
یک انتخاب است.
نگذار انتخابهایت
اسیر اتفاقها شود.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حال دلت را خوش نگه دار
سخت است ولی می شود
اگر با اتفاقات ساده اطرافت خوشحال باشی
امکان پذیر است
همه چیز به خواستن مربوط است
تو بخواه جهان زیبا می شود
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_پاییز
#به_جرم_دختر_بودن
#پارت_چهل_دو
اسم من پاییزه…..الان که دارم سرگذشتمو تعریف میکنم وارد ۲۸سالگی شدم……….
از خونشون اومدیم بیرون و وارد خیابون که شدیم با پشت دستش محکم زد به دهنم…..لبم پاره شد و با گریه گفتم:چرا میزنی؟؟؟نوید گفت:خفه شو….تو یه هرزه ایی…..فکر میکنی حواسم بهت نیست…..؟؟فکر میکنی متوجه نشدم که بخاطر سینا میخواستی شمارتو به سارا بدی؟؟؟چرا درست روبروی اون حرومزاده نشستی؟؟؟؟هر چی من توضیح میدادم نوید متوجه نمیشد و سرخ تر میشد…..در نهایت هم گفت:تو خرابی که خودتو انداختی بغل بابام……چرا بابامو بوسیدی؟؟؟واقعا دیگه حرفی برای گفتن نداشتم…..توی سکوت اشک ریختم و ارزو کردم تصادف کنیم و هر دو بمیریم…..
بالاخره رسیدیم پارکینگ خونمون و نوید داد کشید:پیاده شو….گمشو تو…..
با سرعت رفتم داخل ….میخواستم در ورودی رو ببیندم اما از ترس فریادها و عصبانیت نوید باز گذاشتم و داخل اتاق خواب شدم و لباسهامو عوض کردم و روی تخت دراز کشیدم…
ادامه در پارت بعدی 👎
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
❣کلامتان را عوض کنید
تا زندگیتان
تغییر کن...
کلامتان همه چیز شماست..
کلامتان انرژی وجودی
و هرآنچه که دارین است...
پس زیبا سخن بگویید
و مثبت بیندیشید🍃🍃🍃🍃
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_پاییز
#به_جرم_دختر_بودن
#پارت_چهل_سه
اسم من پاییزه…..الان که دارم سرگذشتمو تعریف میکنم وارد ۲۸سالگی شدم……….
یهو صدای خارج شدن ماشین از پارکینگ رو شنیدم….. رفتم جلوی پنجره و دیدم نوید بود که باسرعت بالا از پارکینگ رفت بیرون….اصلا نگران نشدم که کجا رفت و برام مهم نبود که این وقت شب کجا میره….؟؟؟یه نفس راحت کشیدم و گوشیمو برداشتم تا به عمو زنگ بزنم و بهش بگم که زندگیم چه اوضاع بی ریختی داره……….تا گوشی رو گرفتم دستم دیدم ساعت نزدیک ۲نیمه شبه…..بیخیال شدم و دوباره دراز کشیدم……با هزار زحمت چشمهام داشت گرم میشد تا خوابم ببره که در سالن باز شد و نوید عربده کشان اومد توی اتاق…..واقعا وحشت کرده بودم و به شدت میلرزیدم…از نفسهاش بوی گند مشروب میومد… ازم خواست سریع برم داخل سالن .....فهمیدم تا خرخره خورده برای همین از ترس جونم….نه…. مردن برام مهم نبود از ترس اینکه ناقصم کنه و تا آخر عمر زیر منتش بمونم..روی میز انواع مشروبات بود که نوید به زور کتک به خوردم داد..
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
✨یه خدایی✨
حواسش بهت هست
به غصههات!
دل نگرانیهات!
مشکلاتت!
✨یه خدایی✨
وسط غم دنیا بغلت میکنه🤗
-رفیق شکایت نکن،
نگو خدایا چرا من!!!
معلم سر جلسه امتحان سکوت میکنهツ
برگتو با ارفاق صحیح میکنه
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
هدایت شده از گستردهتبلیغاتیترابایت
🇮🇷 کشف جدید دانشمند نخبه ایرانی ثبت جهانی شد🔬
⚒پیکر تراشی بدون جراحی مخصوص افراد تیروئیدی و استپ وزن شدید📝
😱 20 کیلو کاهش وزن تا #یلدا نوروز 1402💪
📛بدون ورزش 📛بدون رژیم 📛بدون دمنوش
💣 مدرنترین روش لاغری به سبک ایتا👌
بسرعت 💣 لاغر شو👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2346713509Cc673edda28
زیر نظر متخصصان طب سنتی👆👆
🔥بخور نخور های لاغری 📛
😱 بزن رو وزنت تا بگم چی بخوری تا خوش اندام بشی👇👇
🍏 60 📝 🍏 65 📝 🍏 70 📝
🍏 80 📝 🍏 85 📝 🍏 90 📝
🍏 95 📝 🍏 100 📝 🍏105 📝
🍏 110📝🍏 115 📝 🍏 120 📝
🍏 125 📝 🍏 130 📝🍏 135📝
مثل کوره چربی بسوزون 🔥
#سرگذشت_پاییز
#به_جرم_دختر_بودن
#پارت_چهل_چهار
اسم من پاییزه…..الان که دارم سرگذشتمو تعریف میکنم وارد ۲۸سالگی شدم……….
صبح که از خواب بیدار شد مستی از سرش پرید شروع کرد به توبه و گریه کردن و کلی از من معذرت خواهی کرد و گفت:تورو خدا پاییز!!!منو ببخش….گفتم :نوید….توروخدا بیا بریم پیش یه دکتر و یا مشاور…..حتما راه درمانی داره مشکلت .....تا حرفم تموم شد نوید سرخ شد و اون خوی حیوونیشو رو کرد و گفت:تو هم مثل اون سینای احمق فکر میکنی و میگی من مریضم…..؟؟؟معلومه که دستتون توی یه کاسه است…..نوید اینو گفت و شروع کرد به کتک زدنم…..هر چی گریه و التماس کردم فایده نداشت….اینقدر کتکم زد تا خسته شد…..از درد و خستگی خودمو کشون کشون رسوندم روی تخت و خوابم برد…..بعداز طهر از خواب بیدار شدم و دیدم تنهام و نوید رفته…..سریع از جام بلند شدم تا به عمو زنگ بزنم که دیدم گوشی تلفن نیست…..دنبال موبایلم گشتم و اونو هم پیدا نکردم……بسمت در رفتم که اون هم قفل بود…..دیگه هیچ راهی نداشتم ….شروع کردم به گریه و خدارو صدا کردن…
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir