𖣐 𖣘ᬉ━━━━━━━♥️━━━━━━━ᬉ𖣘 𖣐
#ܢܚ݅ߊܘ_ܦܠܢܩܢ
#پارتـــ184
هیچی نگفتم و به قدم زدن ادامه دادم!
-بیا یه چیزی بخور، شبیه آرد شدی!
داشتم از گرسنگی ضعف میکردم، استرس هم باعث شده بود اسید معدهام بالا بره و این خوب نبود!
جلو رفتم و یه تیکه از کیک رو خوردم. مزهاش عالی بود و حرف نداشت!
-نوشجان
-نگام نکن، از گلوم گره گره پایین میره!
-اوکی. کایا داره تدارک عروسیمونو میبینه نیهان
با حرص لبمو به دندون گرفتم و روی تخت نشستم:
-سرمم ببرید روی سینم بزارید تن به این ازدواج نمیدم، اینو تو گوشتون فرو کنین!
-کایا به هرچیزی که خواسته تا الان رسیده نیهان! توام اینو تو گوشت فرو کن.
-خودمم بکشم، محاله اون برگهی شهرداری رو امضا کنم.
-تو فکر کردی من امضا میکنم؟ چقدر تو خوشخیالی دختر!
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir