eitaa logo
دولت جوان انقلابی🇮🇷
125 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
179 فایل
🔆﷽🔆 ☘ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است 🍃ما برآنیم که این ذکر جهانی بشود⚘ 📲ارسال انتقادات بسیار ارزشمند شما👇 @Taha_Yasin3 🛑هشدار: هر گونه کپی‌برداری از مطالب کانال بدون ذکر منبع، اصلا حرام نبوده و کاملا مجاز است✔😉 ♨️کانال دوم ما👇 @vacsam
مشاهده در ایتا
دانلود
امیدِ یک کشور🇮🇷 نیروی مورد امید یک کشور است، دانشجو است که میتواند در مقابل مشکلات بِایستد؛ دانشجو، هم است، هم است؛ او است که فردای کشور را باید بکند، او است که باید آگاه باشد تا ایستادگی را در مقابل زیاده‌خواهان و فرصت‌طلبان و دیگران تقویت بکند، این باید محکم باشد. ✨رهبر معظم انقلاب ۱۳۹۵/۰۴/۱۲ 🆔@bsoazadflavarjan
✅ معنای توکل 💬 آیت الله جوادی آملی 🔸 معنای توكّل این نیست كه تا آنجا كه به حسب ظاهر معلوم و مقدور انسان است بگوید من خودم انجام می‌ دهم، آن حوادث پیش‌بینی نشده را به خدا واگذار ‌كند؛ این است كه با سازگار نیست. توكّل معنایش این است كه انسان خدا را وكیل خود قرار بدهد. 🔸 هر آدم عاقلی وقتی می‌خواهد كاری را انجام بدهد كه به همه شئون آن كار آگاهی ندارد (یك) بر فرض آگاهی، توان آن را ندارد (دو) وكیل می‌ گیرد (سه). ما نسبت به همه كارهایمان این سه امر را باید رعایت كنیم، چون هیچ كاری نیست كه ما به جمیع شئونش آگاه باشیم، هیچ كاری نیست كه ما نسبت به جمیع شئون آن توانمند باشیم، چون به جمیع شئون علم نداریم و به جمیع شئون آن كار توانایی نداریم چاره جز این نیست كه بگیریم ﴿وَكَفَی بِاللَّهِ وَكِیلاً﴾.[1] پس معنای توكل این نیست كه آن مقداری كه می توانیم به خودمان اسناد بدهیم و آن مقداری كه نمی ‌دانیم و نمی ‌توانیم توكّل كنیم. 🔸 اگر ما در همه امور به خدای سبحان توكّل كردیم، آن‌گاه آن مدیر و مدبّر گاهی خود ما را اداره می ‌كند، آن بخشی كه به حسب ظاهر معلوم و مقدور ماست؛ گاهی دیگران را تسخیر می‌كند، آن بخشی كه معلوم و مقدور ما نیست؛ آن وقت اگر ما به او توكّل كردیم و او را وكیلِ مفَوَّض و مطلق قرار دادیم او شروع به كار می ‌كند؛ او خود ما را می ‌كند، دیگران را تدبیر می ‌كند، از مجموعه این دو تدبیر آن مقصد صحیح به دست می ‌آید؛ لذا در سورهٴ <طلاق> فرمود:﴿وَمَن یتَوَكَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ پس معنای توكّل، تبعیض یا تشریك در كار نیست. 🔸 اگر در سورهٴ <طلاق> فرمود:﴿وَمَن یتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَهُ مَخْرَجاً ٭ وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لاَ یحْتَسِبُ وَمَن یتَوَكَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ برای اینكه ﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَی‏ءٍ قَدْراً﴾[2] آن وقت توكّل ما ثمربخش می ‌شود. 🔸 پس توكّل، تبعیض در وظیفه نیست كه بخشی از كارها را خودمان انجام بدهیم، آن مقداری كه مقدور ما نیست به عنوان حوادث پیش ‌بینی نشده توكّل كنیم. چرا خدا كافی است؟ برای دو جهت، چرا ﴿مَن یتَوَكَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾/ برای دو جهت: یكی اینكه ﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ﴾، یكی اینكه ﴿ قد جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَی‏ءٍ قَدْراً﴾ او را به عهده گرفته برای هر چیزی یك اندازه مشخص قرار داده (یك)، نسبت به همه چیز هم قدرت مطلق دارد (دو). خب پس خود ما هم از این دو نظر زیرمجموعه این دو اصل هستیم؛ یعنی اینكه فرمود: ﴿قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَی‏ءٍ قَدْراً﴾ برای ما هم یك قدر مشخّصی است كه او قرار داده است. اگر فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ﴾ خدای سبحان مقصد خود را بالأخره می ‌رسد و می‌ رساند، ما هم جزء مقاصد او هستیم در مقام سوم یعنی مقام فعل. بنابراین اگر كسی خدا را وكیل مطلق قرار داد چه اینكه باید او را وكیل مطلق قرار بدهیم، خود ما را او دارد می ‌كند. وقتی ما را او دارد اداره می‌كند ما دیگر نباید نگران باشیم! [1] . سوره نساء، آیات 81 ،132 ،171 ؛ سوره احزاب، آیات 3 و 48. [2] . سوره طلاق، آیات 2 و 3 📚 سوره فرقان جلسه ۲۳ تاریخ: ۱۳۹۰/۱۱/۳۰ استاد حسن عباسی 💠 @Habbasi_ir
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
چرا علی؟ چرا غدیر؟ اگر با شما مشورت می‌شد، چه کسی را غیر از علی معرفی می کردید؟ نگرانی پیامبر در مورد گرانبهایش! قصه و مطرح نيست سخنرانی در سال 1351 ؛ در سال‌هايى كه ما اين جشن بزرگ را در مسجد جشن مى‌گرفتيم، در آن چند سال كه آنجا بودم همه ساله خود به خود من سخن مى گفتم. خوب به خاطر دارم كه در هيچ سال ناچار نشدم مطلبى را تكرار كنم يا براى اجتناب از تكرار مطلب، موضوع سخنرانى را مسأله‌اى غير از غدير و ، عليه السلام، قرار دهم. همواره با خودم فكر مى كردم كه و بخواهم براى همان مردم درباره غدير سخن بگويم قافيه سخن تنگ نيست، چون مسأله اى كه موضوع عيد غدير است يك مسأله جزئى پيش پا افتاده نيست بلكه مسأله اى بسيار مهم است. مطلب اين است كه پيامبرى به فرمان خدا مأموريت يافته در جهان پرغوغاى چهارده قرن پيش اى بر مبناى اسلام بسازد. جامعه اى كه به تمام معنا يك است. جامعه اى است كه وضع موجود را كاملاً دگرگون كرده است. ... پيغمبر بزرگوار اسلام به فرمان خدا و با اتكا بر وحى خدا، بر پايه و يكتاپرستى، بر پايه احترام به و بر پايه كنار زدن همه ارزشهاى ضد انسانى ديروز، جامعه اى نو ساخته است. حالا چنين بنيانگذارى الهام گرفته است كه ماه‌ها، هفته‌ها و روزهاى پايان عمرش نزديك مى شود. است. نگران اينكه اين جامعه نوبنياد را با اين خصلتهاى نو بايد به دست چه كسى سپرد و چه كسى مى تواند پس از او اين جامعه را كند؛ اداره اى كه همراه با آن، در مسير به وجود نيايد. اين است. مسأله، ... پيغمبر احساس مى كند، مى‌يابد، مى‌داند و به عنوان ، دانا، تيزبين و ژرف‌نگر مى بيند كه با ، عده معدودى مسلمان زبده خالص ساخته است. بقيه هم به اسلام و آمده‌اند، نماز مسلمانى را مى‌خوانند، ماه رمضان هم روزه مى‌گيرند، حتى زكات هم مى‌دهند، حتى به ميدان جنگ و جهاد هم مى‌روند و براى اسلام شمشير هم مى‌زنند، اما آيا ساختمان درون و جسم و جان و روح و خلق و عادت آنها است؟ نه! تعجب نكنيد. ... چطور پيغمبر اسلام نگران است كه اين بزرگترين ميراث را پس از او چه كسى نگهدارى خواهد كرد؟ پيغمبر به اطراف خودش نگاه مى‌كند و هر بار نگاه مى‌كند مقدم بر همه ، مىباشد؛ انسانى كه اصولاً از است، چون ده ساله بوده كه مسلمان شده و چند سال از همان ده سال را نيز زير دست پيغمبر بزرگ شده است. او كسى است كه چند سال قبل از بعثت را هم با خصلتهاى پيغمبر بزرگوار اسلام رشد كرده است: . اين انسان زبده آگاه هوشمند بافضيلت، كودك بود كه به خانه محمد رفت. دوران كودكى را در گذراند. ده ساله شد كه شروع شد. اولين مردى بود كه اسلام را پذيرفت .چه اسلام پذيرفتنى؟ خالص، مخلص، باصفا، باصميميت، ، .نه طمع در رياست دارد، نه طمع در ثروت دارد، نه طمع در سالارى لشكر دارد. هيچ طمعى ندارد. ! شما اصلا از صرف نظر كنيد، از تصميم پيغمبر صرف نظر كنيد؛ فكر كنيد كه به جاى پيغمبر، يك رهبر ديگر، جامعه اى را با آن ساخته بود، مى آمد با شما و با آنها كه با تاريخ سرنوشت اسلام آشنايى دارند و با اين حقايق اجتماعى هم كه عرض كردم آشنا هستند مى‌كرد و مى‌گفت چه كسى مى‌تواند پس از من اين ميراث را به خوبى نگه دارد و نهضت اسلام را در مسيرش نگه دارد تا منحرف نشود؟ چه كسى را مى‌توانيم معرفى كنيم غير از على؟ باشيد. قصه و مطرح نيست. ... آیا پيغمبر نگران بود كه اگر دست ، را بگيرد و بگويد « » مردم على را كنند؟ نگرانى پيغمبر اين نبود. او چنين ترسى از مردم نداشت .پيغمبر نگرانى ديگرى داشت. از اين طرف نگران بود كه اگر على بر سر كار نيايد ميراث گرانبهايش، يعنى ، به چه سرنوشتى دچار خواهد شد، و از آن سو نگران بود كه اگر على را به فرمان خدا به منصوب كند دارد. مسأله اين است كه پيغمبر از عكس‌العملهاى سياسى اين امر كه ممكن بود يك در مسير نهضت اسلام به وجود بياورد بيمناك بود ... منبع: ، ولایت رهبری روحانیت (1390) صص74-83 @Shahiddoctorbeheshti